۸۷٬۸۸۶
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رده:اصطلاحات اسلامی' به 'رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[بنی نضیر]] بعد از اخراج از سرزمینشان به دلیل خیانت راهی [[خیبر]] شده و دیگر یهودیان را بر جنگ علیه پیامبر تحریک کردند و این از عوامل اصلی جنگ خندق شمرده شده است، سپس مشرکان [[مکه]] را هم بر جنگ علیه پیامبر برانگیختند. در این جنگ همه نیروهای مشرکین و قیایل یهود که از مخالفان اسلام بودند تمام قوای خود را بسیج کردند تا پیامبر و [[مسلمانان]] را از بین ببرند، اما در مقابله با آنان مسلمانان به پیشنهاد سلمان فارسی اطراف مدینه خندق حفر کردند که تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد؛ با این تاکتیک نظامی به همراه کمک امداد غیبی الاهی، توطئه مشرکان و یهودیان بدون درگیری و جنگ با شکست سهمگین آنان به پایان رسید، چنانکه نه تنها امکان هرگونه سازماندهی و لشکرکشی دوباره را از آنان گرفت، بلکه بر اقتدار دولت اسلامی مدینه افزود. آیاتی از سور قرآن در شان این جنگ نازل شده است. | [[بنی نضیر]] بعد از اخراج از سرزمینشان به دلیل خیانت راهی [[خیبر]] شده و دیگر یهودیان را بر جنگ علیه پیامبر تحریک کردند و این از عوامل اصلی جنگ خندق شمرده شده است، سپس مشرکان [[مکه]] را هم بر جنگ علیه پیامبر برانگیختند. در این جنگ همه نیروهای مشرکین و قیایل یهود که از مخالفان اسلام بودند تمام قوای خود را بسیج کردند تا پیامبر و [[مسلمانان]] را از بین ببرند، اما در مقابله با آنان مسلمانان به پیشنهاد سلمان فارسی اطراف مدینه خندق حفر کردند که تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد؛ با این تاکتیک نظامی به همراه کمک امداد غیبی الاهی، توطئه مشرکان و یهودیان بدون درگیری و جنگ با شکست سهمگین آنان به پایان رسید، چنانکه نه تنها امکان هرگونه سازماندهی و لشکرکشی دوباره را از آنان گرفت، بلکه بر اقتدار دولت اسلامی مدینه افزود. آیاتی از سور قرآن در شان این جنگ نازل شده است. | ||
=تاریخ وقوع جنگ= | == تاریخ وقوع جنگ == | ||
در بعضی منابع، وقوع این جنگ را در ماه شوال<ref>ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۲۱۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۴. </ref> و در بعضی دیگر ذیقعده دانستهاند <ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> و از ۸ تا ۲۳ ذیقعده نیز دانسته شده است.<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳. </ref> | در بعضی منابع، وقوع این جنگ را در ماه شوال<ref>ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۲۱۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۴. </ref> و در بعضی دیگر ذیقعده دانستهاند <ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> و از ۸ تا ۲۳ ذیقعده نیز دانسته شده است.<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳. </ref> | ||
روایتی نیز حاکی از آن است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پنجشنبه دهم شوال عازم این جنگ شد و آن را شنبه اول ذیقعده به پایان رساند.<ref>ابنحبیب، محمد، المُحَبر، ص۱۱۳، بیروت ۱۳۶۱. </ref> | روایتی نیز حاکی از آن است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پنجشنبه دهم شوال عازم این جنگ شد و آن را شنبه اول ذیقعده به پایان رساند.<ref>ابنحبیب، محمد، المُحَبر، ص۱۱۳، بیروت ۱۳۶۱. </ref> | ||
=علت وقوع جنگ= | == علت وقوع جنگ == | ||
وقتی پیامبر، بنی نضیر را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد،<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۵. </ref><ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۷۷، قم، دارالکتاب للطباعة و النشر، ۱۴۰۴ه، سوم. </ref> آنان راهی خیبر شدند و دیگر یهودیان را به جنگ با پیامبر تحریک کردند و این را میتوان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنینضیر و بنی وائل همچون حُیَّی بن اَخْطَب نضری، سلام بن ابیالحُقَیق نضری، کِنانة بن ربیع بن ابیالحقیق نضری، هَوذة بن قیس وائلی و ابوعمّار وائلی (واقدی: ابوعامر راهب)، به مکه رفتند و ابوسفیان و قریش را به جنگ با رسول خدا برانگیختند. | وقتی پیامبر، بنی نضیر را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد،<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۵. </ref><ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۷۷، قم، دارالکتاب للطباعة و النشر، ۱۴۰۴ه، سوم. </ref> آنان راهی خیبر شدند و دیگر یهودیان را به جنگ با پیامبر تحریک کردند و این را میتوان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنینضیر و بنی وائل همچون حُیَّی بن اَخْطَب نضری، سلام بن ابیالحُقَیق نضری، کِنانة بن ربیع بن ابیالحقیق نضری، هَوذة بن قیس وائلی و ابوعمّار وائلی (واقدی: ابوعامر راهب)، به مکه رفتند و ابوسفیان و قریش را به جنگ با رسول خدا برانگیختند. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
بنابراین قریش با رهبری ابوسفیان با چهار هزار مرد از مکه خارج شد و فرماندهی جنگ را به عثمان بن طلحة بن ابیطلحه داد و در لشکر ایشان هزار نفر شتر و سیصد سر اسب بود و چون به مرّالظهران رسید، دو هزار مرد از قبایل اسلم و اشجع و بنومرّة و کنانه و فزاره و غَطَفان بدیشان پیوست و از آنجا منزل به منزل به سمت مدینه رفتند و از هر جانب لشگری بدیشان پیوسته میشد، چندانکه تعداد آنان در نزدیکی [[مدینه]] به ده هزار نفر رسید.<ref>لسانالملک سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۲، ص۱۰۱۵، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۰ش، تهران.</ref> | بنابراین قریش با رهبری ابوسفیان با چهار هزار مرد از مکه خارج شد و فرماندهی جنگ را به عثمان بن طلحة بن ابیطلحه داد و در لشکر ایشان هزار نفر شتر و سیصد سر اسب بود و چون به مرّالظهران رسید، دو هزار مرد از قبایل اسلم و اشجع و بنومرّة و کنانه و فزاره و غَطَفان بدیشان پیوست و از آنجا منزل به منزل به سمت مدینه رفتند و از هر جانب لشگری بدیشان پیوسته میشد، چندانکه تعداد آنان در نزدیکی [[مدینه]] به ده هزار نفر رسید.<ref>لسانالملک سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۲، ص۱۰۱۵، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۰ش، تهران.</ref> | ||
=تعداد مشرکان= | == تعداد مشرکان == | ||
تعداد مشرکان از تمامی قبایل (احزاب) در این جنگ به ده هزار نفر رسید.<ref>ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۲۱۹. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶. </ref> که چهار هزار نفرشان همراه با سیصد اسب و ۱،۵۰۰ شتر از قریش و همپیمانان آنها بودند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | تعداد مشرکان از تمامی قبایل (احزاب) در این جنگ به ده هزار نفر رسید.<ref>ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۲۱۹. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶. </ref> که چهار هزار نفرشان همراه با سیصد اسب و ۱،۵۰۰ شتر از قریش و همپیمانان آنها بودند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
این در حالی است که برخی تعداد مسلمانان را فقط سه هزار نفر ذکر کردهاند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۰. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۶. </ref> یعقوبی، تعداد آنان را هفتصد مرد ذکر کرده است.<ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰. </ref> | این در حالی است که برخی تعداد مسلمانان را فقط سه هزار نفر ذکر کردهاند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۰. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۶. </ref> یعقوبی، تعداد آنان را هفتصد مرد ذکر کرده است.<ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰. </ref> | ||
=مشورت پیامبر= | == مشورت پیامبر == | ||
وقتی گروهی از همپیمانان رسول خدا از قبیله خزاعه آن حضرت را از عزم مشرکان با خبر کردند، وی درباره ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. [[سلمان فارسی]] گفت، ما در [[ایران]] هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر میکردیم، بر گرد خویش خندق میکندیم. مردم مدینه با توجه به تجربه شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند. حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۵. چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۱۶. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۶. </ref><ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۷۷، قم، دارالکتاب للطباعة و النشر، ۱۴۰۴ه، سوم. </ref> | وقتی گروهی از همپیمانان رسول خدا از قبیله خزاعه آن حضرت را از عزم مشرکان با خبر کردند، وی درباره ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. [[سلمان فارسی]] گفت، ما در [[ایران]] هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر میکردیم، بر گرد خویش خندق میکندیم. مردم مدینه با توجه به تجربه شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند. حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۵. چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۱۶. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۶. </ref><ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۷۷، قم، دارالکتاب للطباعة و النشر، ۱۴۰۴ه، سوم. </ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
کندن خندق شش روز طول کشید و در این جنگ نوجوانانی مانند براء بن عازب و عبدالله بن عمر و زید بن ثابت که پانزده سال بیشتر نداشتند با اجازه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگ شرکت کردند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۴-۴۵۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۷. </ref> | کندن خندق شش روز طول کشید و در این جنگ نوجوانانی مانند براء بن عازب و عبدالله بن عمر و زید بن ثابت که پانزده سال بیشتر نداشتند با اجازه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگ شرکت کردند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۴-۴۵۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۷. </ref> | ||
=نقض پیمان بنیقریظه= | == نقض پیمان بنیقریظه == | ||
بعد از استقرار قریش نزدیک مدینه، ابوسفیان بن حرب، حُیّ بن اخطب را خواست و به او گفت: اگر بتوانی یهودیان بنیقریظه را نیز حاضر به پیمانشکنی با محمد کنی خوب است. حیّ بن اخطب سراغ کعب بن اسد رئیس قبیله بنیقریظه رفت، اما ابتدا کعب او را راه نمیداد و از پیمانشکنی با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هراس داشت، اما وی او را متقاعد به نقض پیمان با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمود.<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۵، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> وقتی خبر به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسید، حضرت، سعد بن معاذ و سعد بن عباده را برای تحقیق فرستادند و این دو نفر زمانی که به قلعه بنیقریظه رسیدند با دشنام کعب بن اسد به سعد بن معاذ و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مواجه شدند و بازگشتند و پیمانشکنی بنیقریظه طبق فرمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به صورت رمز به حضرت اطلاع دادند.<ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۱. </ref><ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۸- ۴۵۹، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> | بعد از استقرار قریش نزدیک مدینه، ابوسفیان بن حرب، حُیّ بن اخطب را خواست و به او گفت: اگر بتوانی یهودیان بنیقریظه را نیز حاضر به پیمانشکنی با محمد کنی خوب است. حیّ بن اخطب سراغ کعب بن اسد رئیس قبیله بنیقریظه رفت، اما ابتدا کعب او را راه نمیداد و از پیمانشکنی با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هراس داشت، اما وی او را متقاعد به نقض پیمان با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمود.<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۵، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> وقتی خبر به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسید، حضرت، سعد بن معاذ و سعد بن عباده را برای تحقیق فرستادند و این دو نفر زمانی که به قلعه بنیقریظه رسیدند با دشنام کعب بن اسد به سعد بن معاذ و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مواجه شدند و بازگشتند و پیمانشکنی بنیقریظه طبق فرمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به صورت رمز به حضرت اطلاع دادند.<ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۱. </ref><ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۸- ۴۵۹، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> | ||
=نمایش نظامی کافران و مسلمانان= | == نمایش نظامی کافران و مسلمانان == | ||
احزاب متشکل از سه لشکر به فرماندهی کل ابوسفیان بن حرب به مدینه رسیدند. قریش با قبایل پراکنده همراه خود (اَحابیش) و قبایل متحدش همچون قبایل کِنانه و تِهامه، در رومَه میان جُرف و زَغابه، مستقر شدند و قبیله غطفان با قبایل متحد خویش نزدیک [[احد]] اردو زدند. | احزاب متشکل از سه لشکر به فرماندهی کل ابوسفیان بن حرب به مدینه رسیدند. قریش با قبایل پراکنده همراه خود (اَحابیش) و قبایل متحدش همچون قبایل کِنانه و تِهامه، در رومَه میان جُرف و زَغابه، مستقر شدند و قبیله غطفان با قبایل متحد خویش نزدیک [[احد]] اردو زدند. | ||
رسول خدا نیز با مسلمانان در دامنه کوه سَلْع مستقر شد و زنان و کودکان را در قلاع اسکان داد.<ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶. </ref><ref>ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۸۰. </ref> | رسول خدا نیز با مسلمانان در دامنه کوه سَلْع مستقر شد و زنان و کودکان را در قلاع اسکان داد.<ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶. </ref><ref>ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۸۰. </ref> | ||
=مشکلات جنگ= | == مشکلات جنگ == | ||
اوج سختی و فشار بر مسلمانان در این جنگ وقتی ظاهر شد که خبر رسید بنیقریظه که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر باشند و نه علیه او، نقض عهد کرده و با مشرکان همپیمان شدهاند. کعب بن اسد قرظی (رئیس بنیقریظه)، هر چند که در ابتدا تمایلی برای نقض عهد نداشت، به تحریک حُیَّی بن اَخْطَب این کار را کرد.<ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۷. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۴. </ref> | اوج سختی و فشار بر مسلمانان در این جنگ وقتی ظاهر شد که خبر رسید بنیقریظه که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر باشند و نه علیه او، نقض عهد کرده و با مشرکان همپیمان شدهاند. کعب بن اسد قرظی (رئیس بنیقریظه)، هر چند که در ابتدا تمایلی برای نقض عهد نداشت، به تحریک حُیَّی بن اَخْطَب این کار را کرد.<ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۷. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۴. </ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری میکردند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۸-۴۶۵، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری میکردند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۸-۴۶۵، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | ||
=تبلیغات منافقین= | == تبلیغات منافقین == | ||
منافقین از نقض پیمان بنیقریظه و ترس و وحشت مردم سوءاستفاده کردند و سعی کردند تا مسلمانان را دلسرد و ناامید کنند تا آنجایی که مُعَتِّب بن قشیر از منافقین گفت: محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ما را به گنجهای کسری و قیصر وعده میدهد در حالیکه ما برای دستشویی رفتن در امان نیستیم، خدا و پیغمبر جز به فریب به ما وعده نمیدهند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۹ - ۴۶۰، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref><ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۲. </ref> | منافقین از نقض پیمان بنیقریظه و ترس و وحشت مردم سوءاستفاده کردند و سعی کردند تا مسلمانان را دلسرد و ناامید کنند تا آنجایی که مُعَتِّب بن قشیر از منافقین گفت: محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ما را به گنجهای کسری و قیصر وعده میدهد در حالیکه ما برای دستشویی رفتن در امان نیستیم، خدا و پیغمبر جز به فریب به ما وعده نمیدهند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۹ - ۴۶۰، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref><ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۲. </ref> | ||
=تلاش بر ترور پیامبر= | == تلاش بر ترور پیامبر == | ||
محمد بن سلمه میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در چادر خود مشغول نماز شب بود که خالد بن ولید به همراه سه نفر از سربازانش نزدیک خندق شدند و به چادر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اشاره کردند و گفتند: این قبه محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است، تیراندازی کنید، پس ما با آنها مقابله کردیم تا هر یک از دو طرف لب خندق قرار گرفتیم و به هم تیراندازی کردیم تا هر دو عقبنشینی کردیم که در این درگیری افراد زیادی مجروح شدند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۶۵-۴۶۶، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> | محمد بن سلمه میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در چادر خود مشغول نماز شب بود که خالد بن ولید به همراه سه نفر از سربازانش نزدیک خندق شدند و به چادر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اشاره کردند و گفتند: این قبه محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است، تیراندازی کنید، پس ما با آنها مقابله کردیم تا هر یک از دو طرف لب خندق قرار گرفتیم و به هم تیراندازی کردیم تا هر دو عقبنشینی کردیم که در این درگیری افراد زیادی مجروح شدند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۶۵-۴۶۶، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> | ||
=معجزات پیامبر در جنگ= | == معجزات پیامبر در جنگ == | ||
معجزاتی از رسول خدا درباره سیرکردن مسلمانان نقل شده است. <ref>ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، دلائل النبوة، ص۴۹۹. </ref> | معجزاتی از رسول خدا درباره سیرکردن مسلمانان نقل شده است. <ref>ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، دلائل النبوة، ص۴۹۹. </ref> | ||
روزی شدت حمله دشمن به گونهای بود که گفته شده است پیامبر نتوانست نماز ظهر و عصر را بخواند و چون پاسی از شب گذشت، نماز ظهر و عصر را با نماز مغرب و عشا خواند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۲۴۷۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۷۲-۶۹-۶۸. </ref><ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰. </ref> | روزی شدت حمله دشمن به گونهای بود که گفته شده است پیامبر نتوانست نماز ظهر و عصر را بخواند و چون پاسی از شب گذشت، نماز ظهر و عصر را با نماز مغرب و عشا خواند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۲۴۷۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۷۲-۶۹-۶۸. </ref><ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰. </ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
بعضی از مسلمانان همچون بنوحارثه، با فرستادن اَوس بن قَیظی، به بهانه اینکه خانههایشان بیحفاظ است و از حمله دشمن و سرقت خانههایشان بیمناکاند، از پیامبر اجازه بازگشت میگرفتند.<ref>احزاب/سوره۳۳، آیه۱۳. </ref><ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>بغدادی، محمد بن حبیب، المُحَبر، ص۴۶۹، بیروت ۱۳۶۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری سمی جامعالبیان فی تأویل القرآن، ج۲۰، ص۲۲۶، ذیل احزاب:۱۳، بیروت ۱۹۹۹. </ref> | بعضی از مسلمانان همچون بنوحارثه، با فرستادن اَوس بن قَیظی، به بهانه اینکه خانههایشان بیحفاظ است و از حمله دشمن و سرقت خانههایشان بیمناکاند، از پیامبر اجازه بازگشت میگرفتند.<ref>احزاب/سوره۳۳، آیه۱۳. </ref><ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>بغدادی، محمد بن حبیب، المُحَبر، ص۴۶۹، بیروت ۱۳۶۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری سمی جامعالبیان فی تأویل القرآن، ج۲۰، ص۲۲۶، ذیل احزاب:۱۳، بیروت ۱۹۹۹. </ref> | ||
=مجروحین= | == مجروحین == | ||
اخباری ذکر شده است درباره حملات خالد بن ولید، عمرو بن عاص و ابوسفیان و نیز تیراندازی و درگیری شدید و زخمیشدن عده بسیاری از هر دو طرف، از جمله سعد بن معاذ.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۶-۴۶۴، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۴۶۷. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۵. </ref> | اخباری ذکر شده است درباره حملات خالد بن ولید، عمرو بن عاص و ابوسفیان و نیز تیراندازی و درگیری شدید و زخمیشدن عده بسیاری از هر دو طرف، از جمله سعد بن معاذ.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۶-۴۶۴، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۴۶۷. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۵. </ref> | ||
در این جنگ دست سعد بن معاذ صحابی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با نیزه ابن عرقه مجروح شد و رسول خدا ابن عرقه را نفرین کرد.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۵. </ref><ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۷. </ref><ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۶۹، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref><ref>صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد، ج۴، ص۳۸۱، عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض (تحقیق و تعلیق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ ق، اول. </ref> | در این جنگ دست سعد بن معاذ صحابی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با نیزه ابن عرقه مجروح شد و رسول خدا ابن عرقه را نفرین کرد.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۵. </ref><ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۷. </ref><ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۶۹، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref><ref>صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد، ج۴، ص۳۸۱، عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض (تحقیق و تعلیق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ ق، اول. </ref> | ||
=تاکتیک نظامی پیامبر= | == تاکتیک نظامی پیامبر == | ||
سرانجام پیامبر با توجه به اوضاع سخت پیش آمده، برای برهمزدن اتحاد دشمن به قبیله غطفان پیشنهاد کرد تا در مقابل ثلث خرمای مدینه، از جنگ علیه مسلمانان دست بر دارند. انصار پس از آنکه فهمیدند این پیشنهاد وحی الهی نیست و نظر پیامبر است، مخالفت کردند و سعد بن معاذ و سعد بن عباده گفتند، آن زمان که مشرک بودیم آنها نمیتوانستند در خرمای ما طمع کنند، امروز که به واسطه اسلام هدایت یافته و با وجود تو عزیز شدهایم اموالمان را بدهیم؟ آنگاه سوگند خوردند که چیزی جز شمشیر در بین آنان حکم نخواهد کرد.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۸-۴۷۷، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۹. </ref> <ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۷۳. </ref> <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۶. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۲. </ref> | سرانجام پیامبر با توجه به اوضاع سخت پیش آمده، برای برهمزدن اتحاد دشمن به قبیله غطفان پیشنهاد کرد تا در مقابل ثلث خرمای مدینه، از جنگ علیه مسلمانان دست بر دارند. انصار پس از آنکه فهمیدند این پیشنهاد وحی الهی نیست و نظر پیامبر است، مخالفت کردند و سعد بن معاذ و سعد بن عباده گفتند، آن زمان که مشرک بودیم آنها نمیتوانستند در خرمای ما طمع کنند، امروز که به واسطه اسلام هدایت یافته و با وجود تو عزیز شدهایم اموالمان را بدهیم؟ آنگاه سوگند خوردند که چیزی جز شمشیر در بین آنان حکم نخواهد کرد.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۸-۴۷۷، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۹. </ref> <ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۷۳. </ref> <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۶. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۲. </ref> | ||
=هماوردی ابن عبدود= | == هماوردی ابن عبدود == | ||
در این جنگ بود که عمرو بن عبدود پیرمردی که شجاعتش زبانزد بود، همراه عدهای از خندق گذشت و مبارز طلبید و مسلمانان از ترس سکوت کردند. سرانجام، امام علی (علیهالسلام) داوطلب و با اذن پیامبر روانه جنگ با او شد و عمرو را هلاک کرد. از همراهان عمرو، دو نفر دیگر نیز کشته شدند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۱-۴۷۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۴-۵۷۳. </ref><ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۴. </ref> | در این جنگ بود که عمرو بن عبدود پیرمردی که شجاعتش زبانزد بود، همراه عدهای از خندق گذشت و مبارز طلبید و مسلمانان از ترس سکوت کردند. سرانجام، امام علی (علیهالسلام) داوطلب و با اذن پیامبر روانه جنگ با او شد و عمرو را هلاک کرد. از همراهان عمرو، دو نفر دیگر نیز کشته شدند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۱-۴۷۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۴-۵۷۳. </ref><ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۴. </ref> | ||
=هلاکت ابن عبدود= | == هلاکت ابن عبدود == | ||
هنگامی که عمرو سه بار مبارز طلبید، در هر سه بار جزء علی (علیهالسّلام) کسی جواب مثبت نداد<ref>ابن کثیر، اسماعیل، السیره النبویه، ج۳، ص۲۰۴، مصطفی عبدالواحد، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۶ ق. </ref> و زمانی که علی (علیهالسّلام) برای مقابله با عمرو بن عبدود به میدان میرفت، پیامبر شمشیرش را به او داد و برای او عمامه بست و از خدا برای او طلب کمک کرد<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۷۱، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> و فرمود: «اللّهم آَعِنهُ علی یعنی: خدایا علی را بر عمرو نصرت بخش.» | هنگامی که عمرو سه بار مبارز طلبید، در هر سه بار جزء علی (علیهالسّلام) کسی جواب مثبت نداد<ref>ابن کثیر، اسماعیل، السیره النبویه، ج۳، ص۲۰۴، مصطفی عبدالواحد، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۶ ق. </ref> و زمانی که علی (علیهالسّلام) برای مقابله با عمرو بن عبدود به میدان میرفت، پیامبر شمشیرش را به او داد و برای او عمامه بست و از خدا برای او طلب کمک کرد<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۷۱، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> و فرمود: «اللّهم آَعِنهُ علی یعنی: خدایا علی را بر عمرو نصرت بخش.» | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: آنقدر (علی (علیهالسّلام) و عمر بن عبدود) به هم نزدیک شدند و گرد و غبار بلند شد که ما آن دو را ندیدیم تا اینکه صدای تکبیر شنیدیم و فهمیدیم که علی (علیهالسّلام) عمرو را کشته است.<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۷۱، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> | جابر بن عبدالله انصاری میگوید: آنقدر (علی (علیهالسّلام) و عمر بن عبدود) به هم نزدیک شدند و گرد و غبار بلند شد که ما آن دو را ندیدیم تا اینکه صدای تکبیر شنیدیم و فهمیدیم که علی (علیهالسّلام) عمرو را کشته است.<ref>واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۷۱، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم. </ref> | ||
=مقابله پیامبر با بنیقریظه= | == مقابله پیامبر با بنیقریظه == | ||
وقتی احتمال حمله شبانه بنیقریظه به مرکز مدینه زیاد شد، پیامبر دو گروه از اصحاب (پانصد تن) را برای محافظت از خانههای مسلمانان اعزام کرد و آنان تا صبح تکبیر میگفتند، زیرا نگرانی مسلمانان از حمله بنیقریظه به زنان و کودکان بیشتر از حملات قریش به خودشان بود.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۸-۴۶۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۷. </ref> | وقتی احتمال حمله شبانه بنیقریظه به مرکز مدینه زیاد شد، پیامبر دو گروه از اصحاب (پانصد تن) را برای محافظت از خانههای مسلمانان اعزام کرد و آنان تا صبح تکبیر میگفتند، زیرا نگرانی مسلمانان از حمله بنیقریظه به زنان و کودکان بیشتر از حملات قریش به خودشان بود.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۸-۴۶۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۷. </ref> | ||
شبی دو گروه از مسلمانان با یکدیگر برخورد نمودند و نادانسته به سوی یکدیگر تیراندازی کردند. از آن پس، شعار «حم؛ لایُنصَرون» سر میدادند تا این اتفاق تکرار نشود.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۴، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | شبی دو گروه از مسلمانان با یکدیگر برخورد نمودند و نادانسته به سوی یکدیگر تیراندازی کردند. از آن پس، شعار «حم؛ لایُنصَرون» سر میدادند تا این اتفاق تکرار نشود.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۴، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | ||
=سختیهای جنگ= | == سختیهای جنگ == | ||
نقض عهد بنیقریظه، سرمای شدید، قحطی و گرسنگی و فشار بر مسلمانان به اوج خود رسید<ref>ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۴۳، چاپ ابراهیم الابیاری، مصطفی السقاء عبدالحفیظ شلبی، بیروت، بیتا.</ref> تا بدانجا که پیامبر گفت، خدایا میخواهی که پرستیده نشوی.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۷، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۶. </ref> قرآن نیز ضمن آوردن آیاتی به این مطلب اشاره کرده است.<ref>بقره/سوره ۲، آیه۲۱۴. </ref><ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۹۵، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | نقض عهد بنیقریظه، سرمای شدید، قحطی و گرسنگی و فشار بر مسلمانان به اوج خود رسید<ref>ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۴۳، چاپ ابراهیم الابیاری، مصطفی السقاء عبدالحفیظ شلبی، بیروت، بیتا.</ref> تا بدانجا که پیامبر گفت، خدایا میخواهی که پرستیده نشوی.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۷، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۶. </ref> قرآن نیز ضمن آوردن آیاتی به این مطلب اشاره کرده است.<ref>بقره/سوره ۲، آیه۲۱۴. </ref><ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۹۵، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | ||
=عوامل پیروزی مسلمانان= | == عوامل پیروزی مسلمانان == | ||
عواملی در پیروزی مسلمانان مؤثر بود که آنها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: | عواملی در پیروزی مسلمانان مؤثر بود که آنها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
شدت سرما، ترس و گرسنگی در بین مسلمانان به گونهای بود که وقتی پیامبر داوطلبی خواست تا بین مشرکان برود و از ایشان خبر بیاورد و درخواستش را همراه با مژده بهشت و ضمانت زنده ماندن داوطلب تکرار کرد، کسی حاضر نشد و سرانجام از حُذَیْفة بن یَمان خواست تا این کار را بکند. حذیفه شاهد بود که چگونه ابوسفیان بر شترش که هنوز عقالش را باز نکرده بود، سوار شد و با قریشیان فرار کرد. غطفان نیز از کار قریش خبر یافتند و به سرزمین خود بازگشتند.<ref>ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۱-۵۷۹. </ref> | شدت سرما، ترس و گرسنگی در بین مسلمانان به گونهای بود که وقتی پیامبر داوطلبی خواست تا بین مشرکان برود و از ایشان خبر بیاورد و درخواستش را همراه با مژده بهشت و ضمانت زنده ماندن داوطلب تکرار کرد، کسی حاضر نشد و سرانجام از حُذَیْفة بن یَمان خواست تا این کار را بکند. حذیفه شاهد بود که چگونه ابوسفیان بر شترش که هنوز عقالش را باز نکرده بود، سوار شد و با قریشیان فرار کرد. غطفان نیز از کار قریش خبر یافتند و به سرزمین خود بازگشتند.<ref>ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۱-۵۷۹. </ref> | ||
=شکست سخت مشرکان= | == شکست سخت مشرکان == | ||
شکست و بازگشت احزاب در غزوه خندق ضربهای بسیار سهمگین بر مشرکان بود، چنانکه نه تنها امکان هرگونه سازماندهی و لشکرکشی دوباره را از آنان گرفت، بلکه بر اقتدار دولت اسلامی مدینه افزود. از اینرو رسول خدا فرمود پس از این ما با آنها میجنگیم و آنها به جنگ ما نخواهند آمد و همینطور شد تا آنکه خداوند مکه را به دست پیامبر گشود.<ref>ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۸۴. </ref> | شکست و بازگشت احزاب در غزوه خندق ضربهای بسیار سهمگین بر مشرکان بود، چنانکه نه تنها امکان هرگونه سازماندهی و لشکرکشی دوباره را از آنان گرفت، بلکه بر اقتدار دولت اسلامی مدینه افزود. از اینرو رسول خدا فرمود پس از این ما با آنها میجنگیم و آنها به جنگ ما نخواهند آمد و همینطور شد تا آنکه خداوند مکه را به دست پیامبر گشود.<ref>ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۸۴. </ref> | ||
=امداد غیبی در شکست= | === امداد غیبی در شکست === | ||
عاملی که بقیه عوامل شکست را کامل کرد و تصمیم قریش را برای بازگشت حتمیکرد، طوفانی شدن ناگهانی هوا بود به گونهای که خیمهها را از جا میکند و دیگهای غذا را از روی آتش پرت مینمود، که این امداد غیبی الهی و سردی هوا نیز به سختی کار افزود. چنانکه خدای متعال میفرماید: «یَاَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکمُْ اِذْ جَاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَاَرْسَلْنَا عَلَیهِْمْ رِیحًا وَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَ کَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا؛<ref>احزاب/سوره۳۳، آیه۹. </ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمت خدا را بر خود به یادآورید در آن هنگام که لشکرهایی (عظیم) به سراغ شما آمدند ولی ما باد و طوفان سختی بر آنان فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمیدیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم) و خداوند همیشه به آنچه انجام میدهید بینا بوده است.» | عاملی که بقیه عوامل شکست را کامل کرد و تصمیم قریش را برای بازگشت حتمیکرد، طوفانی شدن ناگهانی هوا بود به گونهای که خیمهها را از جا میکند و دیگهای غذا را از روی آتش پرت مینمود، که این امداد غیبی الهی و سردی هوا نیز به سختی کار افزود. چنانکه خدای متعال میفرماید: «یَاَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکمُْ اِذْ جَاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَاَرْسَلْنَا عَلَیهِْمْ رِیحًا وَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَ کَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا؛<ref>احزاب/سوره۳۳، آیه۹. </ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمت خدا را بر خود به یادآورید در آن هنگام که لشکرهایی (عظیم) به سراغ شما آمدند ولی ما باد و طوفان سختی بر آنان فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمیدیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم) و خداوند همیشه به آنچه انجام میدهید بینا بوده است.» | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
در این هنگام رسول خدا حذیفه را به خارج از خندق فرستاد تا تحرکات شبانه دشمن را بررسی کند وی وارد لشگر شد و ابوسفیان را در حال سخنرانی مشاهده کرد که میگفت: ای گروه قریش نقطهای که ما در آن هستیم محل زندگی ما نیست چهارپایان ما هلاک شده و باد و طوفان خیمه و خرگاه و آتش برای ما باقی نگذاشته است و بنی قریظه با ما پیمانشکنی کردند صلاح در این است که از اینجا کوچ کنیم سپس بر شتر خود که دستش بسته بود، سوار شد و او را با تازیانه میزد و نمیدانست که دستهای شترش بسته است.<ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۳۱. </ref> | در این هنگام رسول خدا حذیفه را به خارج از خندق فرستاد تا تحرکات شبانه دشمن را بررسی کند وی وارد لشگر شد و ابوسفیان را در حال سخنرانی مشاهده کرد که میگفت: ای گروه قریش نقطهای که ما در آن هستیم محل زندگی ما نیست چهارپایان ما هلاک شده و باد و طوفان خیمه و خرگاه و آتش برای ما باقی نگذاشته است و بنی قریظه با ما پیمانشکنی کردند صلاح در این است که از اینجا کوچ کنیم سپس بر شتر خود که دستش بسته بود، سوار شد و او را با تازیانه میزد و نمیدانست که دستهای شترش بسته است.<ref>ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۳۱. </ref> | ||
=مدتزمان محاصره مسلمانان= | == مدتزمان محاصره مسلمانان == | ||
محاصره مسلمانان پانزده روز طول کشید.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۵. </ref> ابن سعد آن را ۲۴ شب<ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲،ص۷۳. </ref> و طبری آن را بیست واندی شب، نزدیک یک ماه<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲،ص۵۷۲. </ref> و ابن حبیب ۲۰ تا ۲۱ روز<ref>بغدادی، محمد بن حبیب، المُحَبر، ص۱۱۳، بیروت ۱۳۶۱. </ref> میدانند. | محاصره مسلمانان پانزده روز طول کشید.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۵. </ref> ابن سعد آن را ۲۴ شب<ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲،ص۷۳. </ref> و طبری آن را بیست واندی شب، نزدیک یک ماه<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲،ص۵۷۲. </ref> و ابن حبیب ۲۰ تا ۲۱ روز<ref>بغدادی، محمد بن حبیب، المُحَبر، ص۱۱۳، بیروت ۱۳۶۱. </ref> میدانند. | ||
در این مدت که به محاصره و تیراندازی گذشت، جنگی روی نداد<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۲. </ref> و پیامبر ابن ام مکتوم را جانشین خود در مدینه کرده بود.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۱، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | در این مدت که به محاصره و تیراندازی گذشت، جنگی روی نداد<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۲. </ref> و پیامبر ابن ام مکتوم را جانشین خود در مدینه کرده بود.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۱، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref> | ||
=تعداد کشتهشدگان= | == تعداد کشتهشدگان == | ||
در غزوه خندق، شش تن از مسلمانان به شهادت رسیدند. از مشرکان نیز هشت تن کشته شدند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۹۶-۴۹۵، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۱. </ref> | در غزوه خندق، شش تن از مسلمانان به شهادت رسیدند. از مشرکان نیز هشت تن کشته شدند.<ref>واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۹۶-۴۹۵، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. </ref><ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۱. </ref> | ||
=آیات درباره غزوه= | == آیات درباره غزوه == | ||
آیه ۲۱۴ سوره بقره،<ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۴. </ref> آیات ۵۱ـ۵۵ سوره نساء<ref>نساء/سوره۴، آیه۵۱-۵۵. </ref> و آیات ۹ـ۲۵ سوره احزاب<ref>احزاب/سوره۳۳، آیه۹-۲۵. </ref> در شأن غزوه خندق نازل شده است. [۱۴۸] [۱۴۹] | آیه ۲۱۴ سوره بقره،<ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۴. </ref> آیات ۵۱ـ۵۵ سوره نساء<ref>نساء/سوره۴، آیه۵۱-۵۵. </ref> و آیات ۹ـ۲۵ سوره احزاب<ref>احزاب/سوره۳۳، آیه۹-۲۵. </ref> در شأن غزوه خندق نازل شده است. [۱۴۸] [۱۴۹] | ||
=منابع= | == منابع == | ||
(۱) آیات قرآن در مورد غزوه خندق. | (۱) آیات قرآن در مورد غزوه خندق. | ||
(۲) ابنحبیب، المُحَبر، بیروت ۱۳۶۱. | (۲) ابنحبیب، المُحَبر، بیروت ۱۳۶۱. | ||
(۳) ابنسعد، الطبقات الکبری. | (۳) ابنسعد، الطبقات الکبری. | ||
(۴) ابنهشام، السیرة النبویه چاپ ابراهیم الابیاری، مصطفی السقاء عبدالحفیظ شلبی، بیروت، بیتا. | (۴) ابنهشام، السیرة النبویه چاپ ابراهیم الابیاری، مصطفی السقاء عبدالحفیظ شلبی، بیروت، بیتا. | ||
(۵) ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة چاپ سیدشرفالدین احمد، ۱۳۹۷ /۱۹۷۷. | (۵) ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة چاپ سیدشرفالدین احمد، ۱۳۹۷ /۱۹۷۷. | ||
(۶) بلاذری، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس، دمشق ۱۹۷۷. | (۶) بلاذری، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس، دمشق ۱۹۷۷. | ||
(۷) فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷. | (۷) فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷. | ||
(۸) فضل بن حسن طبرسی ،تفسیر الطبری سمی جامعالبیان فی تأویل القرآن، بیروت ۱۹۹۹. | (۸) فضل بن حسن طبرسی ،تفسیر الطبری سمی جامعالبیان فی تأویل القرآن، بیروت ۱۹۹۹. | ||
(۹) مسعودی، تنبیه. | (۹) مسعودی، تنبیه. | ||
(۱۰) محمد بن عمر واقدی، المغازی، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. | (۱۰) محمد بن عمر واقدی، المغازی، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶. | ||
(۱۱) یعقوبی، تاریخ یعقوبی. | (۱۱) یعقوبی، تاریخ یعقوبی. | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس }} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[http://lib.eshia.ir/23019/1/5940/%D8%BA%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%AA • بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، مقاله «خندق»، ص۵۹۴۰.] | [http://lib.eshia.ir/23019/1/5940/%D8%BA%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%AA • بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، مقاله «خندق»، ص۵۹۴۰.] | ||
[http://pajoohe.ir/%D8%BA%D8%B2%D9%88%D9%87-%D8%BA%D9%86%D8%AF%D9%82__a-38677.aspx • سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «غزوه خندق» تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۲/۲۵.] | [http://pajoohe.ir/%D8%BA%D8%B2%D9%88%D9%87-%D8%BA%D9%86%D8%AF%D9%82__a-38677.aspx • سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «غزوه خندق» تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۲/۲۵.] | ||
[[رده: | [[رده:تاریخ]] | ||
[[رده:تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] | ||
[[رده: | [[رده:جنگها]] | ||
[[رده:جنگهای صدر اسلام]] |