۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
او میگوید: «با نگاهی به نوشتههای تاریخی و اخبار سینه به سینه پادشاهان روشن میشود که مسیحیان ـ خداوند تباهشان گرداند ـ تنها پس از اختلافافکنی میان مسلمانان و کوششهای جدی در ایجاد تفرقه و تشتت میان مسلمانان و مفسدهجویی و نیرنگآفرینی میان شاهان جزیرهالعرب، توانستند از مسلمانان انتقام بگیرند و خانهها و سرزمینهای «جزیره» را ویران سازند و بر شهرها و آبادیهای فراوانی چیره شوند...». آنگاه میگوید: «و روزها و ایامی چند به زد و خورد و سازش و نزاع و کرنش و موافقت و مخالفت و دوستی و دشمنی و فریبکاری بر مؤمنان و توطئهچینی علیه موحدان و نیرنگکاری با مجاهدان، سپری شد. در این میان دشمنان وانمود میکردند که فرجام خوشی را برای وطن میخواهند و در رعایت حال آنان میکوشند و مصلحت ویژه آنان را دنبال میکنند. ولی بدا به آنان که این ترهّات را میپذیرند و چنین دروغهایی را راست میپندارند و چه مغرورند کسانی که چنین محالهایی را باور میکنند و از دشمنان چنین انتظاری دارند... ولی اگر با دقّت به کارهای ایشان نظر افکنیم و به وجدان خویش باز گردیم، هرگز نباید باور نماییم که آنها خیر و صلاح ما را میخواهند... چنین اندیشهای برای کسانی که عقیده توحید را دارند و به ستایش خدای میپردازند و دینشان دین پاک [اسلام] است و شریعتشان سپید و دین حقیقی دارند و پیامبرشان آن وجود مهربان و رئوف است و کتابشان قرآن کریم است و در هدایت به دنبال صراط المستقیم هستند، چنین کسانی چگونه این ویژگیهای ادعایی مثبت را از طرف کسانی که عقیده آنان تثلیث و دینشان آلوده و معبودشان صلیب است و نمادشان تصلیب و دینشان منسوخ و ختنه فرزندانشان در آب فرو کردن [غسل تعمید] است و آمرزنده گناهانشان کشیش و پروردگارشان عیسی مسیحی است که آغشته به خون شد و سرکه را به جای آب نوشید و یهودیان او را در حالی که به دار آویخته شده بود، کشتند و از پای درش آوردند و او از مرگ بیتابی کرد و ترسید و تا دیگر مواردی متناسب با این یاوهها باشد، چگونه از این کافران به اندازه یک ذرّه، جلب منفعت و دفع ضرر انتظار میرود؟ خداوندا! عقل و دین ما را حفظ نما و راه هدایت دیدگان را، رهنمونمان ساز». (مقری تلمسانی، 1358ق، ج1، ص53ـ50).<br> | او میگوید: «با نگاهی به نوشتههای تاریخی و اخبار سینه به سینه پادشاهان روشن میشود که مسیحیان ـ خداوند تباهشان گرداند ـ تنها پس از اختلافافکنی میان مسلمانان و کوششهای جدی در ایجاد تفرقه و تشتت میان مسلمانان و مفسدهجویی و نیرنگآفرینی میان شاهان جزیرهالعرب، توانستند از مسلمانان انتقام بگیرند و خانهها و سرزمینهای «جزیره» را ویران سازند و بر شهرها و آبادیهای فراوانی چیره شوند...». آنگاه میگوید: «و روزها و ایامی چند به زد و خورد و سازش و نزاع و کرنش و موافقت و مخالفت و دوستی و دشمنی و فریبکاری بر مؤمنان و توطئهچینی علیه موحدان و نیرنگکاری با مجاهدان، سپری شد. در این میان دشمنان وانمود میکردند که فرجام خوشی را برای وطن میخواهند و در رعایت حال آنان میکوشند و مصلحت ویژه آنان را دنبال میکنند. ولی بدا به آنان که این ترهّات را میپذیرند و چنین دروغهایی را راست میپندارند و چه مغرورند کسانی که چنین محالهایی را باور میکنند و از دشمنان چنین انتظاری دارند... ولی اگر با دقّت به کارهای ایشان نظر افکنیم و به وجدان خویش باز گردیم، هرگز نباید باور نماییم که آنها خیر و صلاح ما را میخواهند... چنین اندیشهای برای کسانی که عقیده توحید را دارند و به ستایش خدای میپردازند و دینشان دین پاک [اسلام] است و شریعتشان سپید و دین حقیقی دارند و پیامبرشان آن وجود مهربان و رئوف است و کتابشان قرآن کریم است و در هدایت به دنبال صراط المستقیم هستند، چنین کسانی چگونه این ویژگیهای ادعایی مثبت را از طرف کسانی که عقیده آنان تثلیث و دینشان آلوده و معبودشان صلیب است و نمادشان تصلیب و دینشان منسوخ و ختنه فرزندانشان در آب فرو کردن [غسل تعمید] است و آمرزنده گناهانشان کشیش و پروردگارشان عیسی مسیحی است که آغشته به خون شد و سرکه را به جای آب نوشید و یهودیان او را در حالی که به دار آویخته شده بود، کشتند و از پای درش آوردند و او از مرگ بیتابی کرد و ترسید و تا دیگر مواردی متناسب با این یاوهها باشد، چگونه از این کافران به اندازه یک ذرّه، جلب منفعت و دفع ضرر انتظار میرود؟ خداوندا! عقل و دین ما را حفظ نما و راه هدایت دیدگان را، رهنمونمان ساز». (مقری تلمسانی، 1358ق، ج1، ص53ـ50).<br> | ||
مطلب «دکتر محمد عماره» نیز به آنچه نقل شد، شباهت دارد؛ وی میگوید: «از آنجا که اسلام این حوزههای پنجگانه توحیدی را عرضه کرد، جبهه مبارزه غرب علیه اسلام و امت اسلامی را متعدد و با سلاحهای متنوعی یافتیم تا بتواند همزمان و همراه و همنوا با یکدیگر با همه عناصر توحید و وحدت اسلامی، از در جنگ و ستیز درآید و برای هر حوزهای و هر بخشی از هر حوزه با تخصصها و تنوعهایی متناسب با آن، درگیر گردد... در این میان جنگ تبشیر و تنصیر [مسیحیسازی] و مسیحیان، جنبههای عقیده اسلامی را آماج خود میگیرد و جنگ لائیسم و لائیکها شریعت اسلامی را نشانه میگیرد و گرایشهای مرکزی تمدنی غربی، با وجه تمایز تمدن اسلامی درگیر میشود و گسترش استعماری ـ سنتی و نوین ـ از آغاز حملات «ناپلئون بناپارت» تا جهانی شدن ـ در راستای فروپاشی و پراکندگی امت اسلامی و سرزمینهای اسلامی میکوشد و در همه این موارد همه ابزارها و ادوات پراکندگی و تفرقه ـ از اشغال مسلحانه گرفته تا بازی با برگ اقلیتها ـ را به بازی میگیرد...». (عماره، پیشین، ص10). <br> | مطلب «دکتر محمد عماره» نیز به آنچه نقل شد، شباهت دارد؛ وی میگوید: «از آنجا که اسلام این حوزههای پنجگانه توحیدی را عرضه کرد، جبهه مبارزه غرب علیه اسلام و امت اسلامی را متعدد و با سلاحهای متنوعی یافتیم تا بتواند همزمان و همراه و همنوا با یکدیگر با همه عناصر توحید و وحدت اسلامی، از در جنگ و ستیز درآید و برای هر حوزهای و هر بخشی از هر حوزه با تخصصها و تنوعهایی متناسب با آن، درگیر گردد... در این میان جنگ تبشیر و تنصیر [مسیحیسازی] و مسیحیان، جنبههای عقیده اسلامی را آماج خود میگیرد و جنگ لائیسم و لائیکها شریعت اسلامی را نشانه میگیرد و گرایشهای مرکزی تمدنی غربی، با وجه تمایز تمدن اسلامی درگیر میشود و گسترش استعماری ـ سنتی و نوین ـ از آغاز حملات «ناپلئون بناپارت» تا جهانی شدن ـ در راستای فروپاشی و پراکندگی امت اسلامی و سرزمینهای اسلامی میکوشد و در همه این موارد همه ابزارها و ادوات پراکندگی و تفرقه ـ از اشغال مسلحانه گرفته تا بازی با برگ اقلیتها ـ را به بازی میگیرد...». (عماره، پیشین، ص10). <br> | ||
و به رغم همه اینها ما همچنان شاهدیم که برخی مسلمانان شیفته غرب هستند و عزت و کرامت را نزد ایشان میجویند و علیه برادران مسلمان خویش، با آنان از در دوستی در میآیند. | و به رغم همه اینها ما همچنان شاهدیم که برخی مسلمانان شیفته غرب هستند و عزت و کرامت را نزد ایشان میجویند و علیه برادران مسلمان خویش، با آنان از در دوستی در میآیند. | ||
===3ـ فتنهانگیزی === | ===3ـ فتنهانگیزی === | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
3ـ انسان بکوشد با همه گفتههای صادقانه و مذاهب حقیقی که میشنود، از در لجاجت و عناد برآید و دیدگاههای مردم فریبی را که توده مردم فریب آنها را میخورند، بپذیرد. (پیشین). | 3ـ انسان بکوشد با همه گفتههای صادقانه و مذاهب حقیقی که میشنود، از در لجاجت و عناد برآید و دیدگاههای مردم فریبی را که توده مردم فریب آنها را میخورند، بپذیرد. (پیشین). | ||
4ـ به تحریف دین و توهین به اصول و اساس آن بپردازد و این کار را یا با انگیزه تعصب سرزمینی یا تعصب نسبی یا با انگیزههای هرزگی یا گستاخی، انجام دهد و دروغهایی را به مذهب ببندد و آنها را به پیشوایان حدیث یا یکی از بزرگان مذاهب عامه نسبت دهد. (پیشین).<br> | 4ـ به تحریف دین و توهین به اصول و اساس آن بپردازد و این کار را یا با انگیزه تعصب سرزمینی یا تعصب نسبی یا با انگیزههای هرزگی یا گستاخی، انجام دهد و دروغهایی را به مذهب ببندد و آنها را به پیشوایان حدیث یا یکی از بزرگان مذاهب عامه نسبت دهد. (پیشین).<br> | ||
5ـ باطل و اهل باطل را در این جهان، دارای دست برتر بیابد و علت ناکامی مسلمانان را پایبندی آنها به دین اسلام بداند. | 5ـ باطل و اهل باطل را در این جهان، دارای دست برتر بیابد و علت ناکامی مسلمانان را پایبندی آنها به دین اسلام بداند. | ||
===4ـ کینهها و بدخواهیها === | ===4ـ کینهها و بدخواهیها === | ||
برخی بزرگان با انگیزه کینه و نفرت و بدخواهی، بر آتش فتنه، به جای آب، بنزین میریزند؛ از جمله اینان «شیخ الکوثری» است که میگوید: «و اما سرزمین فارس و اطراف آن، همواره و از زمان صفویه، جایگاه غلاه و خشونتطلبان بود؛ آنها اهلسنت را از آن دیار راندند و نگذاشتند که در آنجا با ایشان زندگی کنند و به همین دلیل، آثاری از اهلسنت در آنجا به جای نماند. نادر شاه کوشید که از راه مناظره، نوعی همزیستی با ایشان داشته باشد ولی پس از آن همگان دانستند که علم، کمتر در نزدیکسازی آن طایفههایی که شکلگیری آنها ریشه در سیاست داشته، مؤثر است. همچنآنکه شمشیر نیز در نسلهای گذشته، تأثیری جز تحکیم شرّ، نداشته است». (کوثری، 1988م، ص102و103).<br> | برخی بزرگان با انگیزه کینه و نفرت و بدخواهی، بر آتش فتنه، به جای آب، بنزین میریزند؛ از جمله اینان «شیخ الکوثری» است که میگوید: «و اما سرزمین فارس و اطراف آن، همواره و از زمان صفویه، جایگاه غلاه و خشونتطلبان بود؛ آنها اهلسنت را از آن دیار راندند و نگذاشتند که در آنجا با ایشان زندگی کنند و به همین دلیل، آثاری از اهلسنت در آنجا به جای نماند. نادر شاه کوشید که از راه مناظره، نوعی همزیستی با ایشان داشته باشد ولی پس از آن همگان دانستند که علم، کمتر در نزدیکسازی آن طایفههایی که شکلگیری آنها ریشه در سیاست داشته، مؤثر است. همچنآنکه شمشیر نیز در نسلهای گذشته، تأثیری جز تحکیم شرّ، نداشته است». (کوثری، 1988م، ص102و103).<br> | ||
بهتان بزرگی که در این سخن وجود دارد و نیز اهانت به شیعه و تأیید کشتار ایشان از سوی امویان و عباسیان، بر کسی پوشیده نیست؛ چنین سخنانی است که خود به دوری و فتنهانگیزی و مفسدهجویی میانجامد. | بهتان بزرگی که در این سخن وجود دارد و نیز اهانت به شیعه و تأیید کشتار ایشان از سوی امویان و عباسیان، بر کسی پوشیده نیست؛ چنین سخنانی است که خود به دوری و فتنهانگیزی و مفسدهجویی میانجامد. | ||
===5ـ پیروی از هواهای نفسانی === | ===5ـ پیروی از هواهای نفسانی === | ||
از جمله موانع «تقریب» و وحدت امت اسلامی، هواهای نفسانی است که به جای عقل و منطق بر احساسات و عواطف، حاکم میگردد.<br> | از جمله موانع «تقریب» و وحدت امت اسلامی، هواهای نفسانی است که به جای عقل و منطق بر احساسات و عواطف، حاکم میگردد.<br> | ||
عبارت حضرت «آیتا... شهید سید محمد باقر حکیم» به همین معنا اشاره دارد: «وقتی انسان از هواهای خود پیروی کند و از سمت و سوی عقل و منطق خارج گردد، شاهد اختلافهای برخاسته از تجاوز هواپرستان بر مردم و جهان هستی و نیز تناقض میان منافع و ارادهها و رقابت ناپاک بر جاه و مقام و قدرت و شهوت میان مردم میشود» (رسالةالتقریب، پیشین، ص15). | عبارت حضرت «آیتا... شهید سید محمد باقر حکیم» به همین معنا اشاره دارد: «وقتی انسان از هواهای خود پیروی کند و از سمت و سوی عقل و منطق خارج گردد، شاهد اختلافهای برخاسته از تجاوز هواپرستان بر مردم و جهان هستی و نیز تناقض میان منافع و ارادهها و رقابت ناپاک بر جاه و مقام و قدرت و شهوت میان مردم میشود» (رسالةالتقریب، پیشین، ص15). | ||
===6ـ جهل و طغیان === | ===6ـ جهل و طغیان === | ||
جهل و طغیان هر دو به اختلاف میانجامد، زیرا برخی از این جهالتها، به دلیل عادات موجود یا انتقال از پدران و نیاکان و بر اثر اجتهادها و تغییرات مبتنی بر هواهای نفسانی و اغراض شخصی یا گمان و توهمها، به سنتهای مقدسی تبدیل میشود و به تقسیم مردم به گروههای متعصب و دستهجات پراکندهای میانجامد که به کشتن و بیرون راندن همدیگر از خانه و دیار خود اقدام میکنند و یا آنها را در راستای منافع و نیازهای خود و ارضای شهوتها و امیال خویش، مورد بهرهبرداری قرار میدهند» (پیشین، ص18). | جهل و طغیان هر دو به اختلاف میانجامد، زیرا برخی از این جهالتها، به دلیل عادات موجود یا انتقال از پدران و نیاکان و بر اثر اجتهادها و تغییرات مبتنی بر هواهای نفسانی و اغراض شخصی یا گمان و توهمها، به سنتهای مقدسی تبدیل میشود و به تقسیم مردم به گروههای متعصب و دستهجات پراکندهای میانجامد که به کشتن و بیرون راندن همدیگر از خانه و دیار خود اقدام میکنند و یا آنها را در راستای منافع و نیازهای خود و ارضای شهوتها و امیال خویش، مورد بهرهبرداری قرار میدهند» (پیشین، ص18). | ||
===7ـ ادعای تحریف قرآن از سوی شیعه === | ===7ـ ادعای تحریف قرآن از سوی شیعه === | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
از این رو، بهتر است که ما به عنوان مسلمانانی که غیرت دین امت خود را داریم، این مناقشهها را کنار گذاشته و در چنین شرایط و احوالی که جهان اسلام شاهد آن است و فتنهها و بدبختیها از هر سو ما را در برگرفته و لشکریان الحاد با تمام اندیشهها و اصول شرقی و غربی آن و نیز استعمار صهیونیستی و صلیبی به جنگ تمامعیار با ما برخاسته و از همه شیوههای فریبکاری و نقشههای ویرانگر و ترفندهای رذیلانه استفاده میکنند، دست از این تفرقهافکنیها برداریم. استعمارگران و صهیونیستها و ملحدان از مدتهای مدید، و در خانه، به ما یورش آوردهاند؛ حرمتها و مقدسات ما را مورد اهانت قرار دادهاند، مساجد ما را ویران ساختهاند و میکوشند همه آثار اسلام و بناهای فضیلت و شرف و اخلاقی را که پیامبر گرامی ما(صلیاللهعلیهوآله) پیریزی کرده است، ویران و تباه سازند» (پیشین، ص8).<br> | از این رو، بهتر است که ما به عنوان مسلمانانی که غیرت دین امت خود را داریم، این مناقشهها را کنار گذاشته و در چنین شرایط و احوالی که جهان اسلام شاهد آن است و فتنهها و بدبختیها از هر سو ما را در برگرفته و لشکریان الحاد با تمام اندیشهها و اصول شرقی و غربی آن و نیز استعمار صهیونیستی و صلیبی به جنگ تمامعیار با ما برخاسته و از همه شیوههای فریبکاری و نقشههای ویرانگر و ترفندهای رذیلانه استفاده میکنند، دست از این تفرقهافکنیها برداریم. استعمارگران و صهیونیستها و ملحدان از مدتهای مدید، و در خانه، به ما یورش آوردهاند؛ حرمتها و مقدسات ما را مورد اهانت قرار دادهاند، مساجد ما را ویران ساختهاند و میکوشند همه آثار اسلام و بناهای فضیلت و شرف و اخلاقی را که پیامبر گرامی ما(صلیاللهعلیهوآله) پیریزی کرده است، ویران و تباه سازند» (پیشین، ص8).<br> | ||
شیعیان مسلمان بوده و با اهلسنت برادرند و مسئله آنچنان که «ابن حزم» در کتاب «الممل و النحل» میگوید، نیست: «ادّعای شیعیان، حجتی بر قرآن و مسلمانان نیست، زیرا آنها از ما نیستند و ما نیز از آنها نیستیم» (ابن حزم، ص78).<br> | شیعیان مسلمان بوده و با اهلسنت برادرند و مسئله آنچنان که «ابن حزم» در کتاب «الممل و النحل» میگوید، نیست: «ادّعای شیعیان، حجتی بر قرآن و مسلمانان نیست، زیرا آنها از ما نیستند و ما نیز از آنها نیستیم» (ابن حزم، ص78).<br> | ||
اما راه نجات کدام است و چگونه میتوان از این وضع نابسامان، رهایی یافت؟ چگونه میتوان نیروهای امت اسلامی و نیروهای کشورهای اسلامی را یکجا گرد آورد تا بتوان اراده اسلامی و آیین اسلام را [بر جهانیان] تحمیل کرد و خیر و صلاح جامعه اسلامی را تحقق بخشید؟ | اما راه نجات کدام است و چگونه میتوان از این وضع نابسامان، رهایی یافت؟ چگونه میتوان نیروهای امت اسلامی و نیروهای کشورهای اسلامی را یکجا گرد آورد تا بتوان اراده اسلامی و آیین اسلام را [بر جهانیان] تحمیل کرد و خیر و صلاح جامعه اسلامی را تحقق بخشید؟ | ||
==بخش دوم: راههای چیرگی بر موانع «تقریب» و وحدت== | ==بخش دوم: راههای چیرگی بر موانع «تقریب» و وحدت== | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
بنابراین توجه به اهداف و مقاصد شرع، باعث میشود تا مجتهدان با هر میزان اختلافنظر و دیدگاه و اندیشههای گوناگون و حتی متضاد، بر حق باشند.<br> | بنابراین توجه به اهداف و مقاصد شرع، باعث میشود تا مجتهدان با هر میزان اختلافنظر و دیدگاه و اندیشههای گوناگون و حتی متضاد، بر حق باشند.<br> | ||
'''7ـ ضرورت اعتدال در نقدها:''' در انتقاد از علمای خویش، نباید قدم از اعتدال فراتر گذاشت؛ چه بسا ایشان تأویل و عذری داشته باشند که ما از آن آگاهی نداشته باشیم، که در این صورت نسبت به مسلمانی، دچار سوءظن شده و با تهمت به وی، دروغگویی پیشه کردهایم.<br> | '''7ـ ضرورت اعتدال در نقدها:''' در انتقاد از علمای خویش، نباید قدم از اعتدال فراتر گذاشت؛ چه بسا ایشان تأویل و عذری داشته باشند که ما از آن آگاهی نداشته باشیم، که در این صورت نسبت به مسلمانی، دچار سوءظن شده و با تهمت به وی، دروغگویی پیشه کردهایم.<br> | ||
'''8ـ پذیرش داوری خردمندان برای حل اختلافها:''' «شیخ عبد الحسین آل کاشفالغطاء»(رحمةالله) میگوید: باید آزادی مذاهب و ادیان را آنچنان که خداوند متعال نیز فرموده است، پاس داشت: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناک خَلِیفَه فِي الأَْرْضِ فَاحْکمْ بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ؛ ای داود! ما تو را در زمین خلیفه خویش کردهایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن...» (ص/26). اباطیلی که حق با آنها روبهرو میشود مسلمانان را بر آن میدارد تا دستان نابکاری را که سرزمینهای اسلامی را بازیچه خود قرار داده است، قطع کنند و در صورتی که میان مردم یک سرزمین، اختلاف و توهمی پیش آمد، حکما و عقلا و خردمندان آن قوم به سرعت در راستای بر طرف ساختن آن و اصلاح امور، بکوشند. (رسالهالتقریب، پیشین، ص187). | '''8ـ پذیرش داوری خردمندان برای حل اختلافها:''' «شیخ عبد الحسین آل کاشفالغطاء»(رحمةالله) میگوید: باید آزادی مذاهب و ادیان را آنچنان که خداوند متعال نیز فرموده است، پاس داشت: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناک خَلِیفَه فِي الأَْرْضِ فَاحْکمْ بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ؛ ای داود! ما تو را در زمین خلیفه خویش کردهایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن...» (ص/26). اباطیلی که حق با آنها روبهرو میشود مسلمانان را بر آن میدارد تا دستان نابکاری را که سرزمینهای اسلامی را بازیچه خود قرار داده است، قطع کنند و در صورتی که میان مردم یک سرزمین، اختلاف و توهمی پیش آمد، حکما و عقلا و خردمندان آن قوم به سرعت در راستای بر طرف ساختن آن و اصلاح امور، بکوشند. (رسالهالتقریب، پیشین، ص187). | ||
== پانویس == | == پانویس == |