۲۲٬۶۸۲
ویرایش
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
ایشان درسال 1309 شمسی، مصادف با نهم ربیع الاول سال 1349 قمری در خانوادهای متدین و مشهور به علم و دانش در [[خراسان]] ([[مشهد]]) به دنیا آمد. پدرش ''آیتالله سید | ایشان درسال 1309 شمسی، مصادف با نهم ربیع الاول سال 1349 قمری در خانوادهای متدین و مشهور به علم و دانش در [[خراسان]] ([[مشهد]]) به دنیا آمد. پدرش ''آیتالله سید محمد باقر سیستانی'' از عالمان وارسته و عامل بود و مادرش که فرزند علا''مه سیدرضا مهربانی سرابی'' بود از سادات والامقام بهشمار میآمد. | ||
== خاندان == | == خاندان == | ||
خاندان ایشان که از سادات علوی حسینی هستند، سده یازدهم هجری در [[اصفهان]] میزیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده میتوان فیلسوف پرآوازه ''محمد باقر داماد'' صاحب کتاب '''قبسات''' اشاره نموده یکی از نوادگان وی به نام ''سیدمحمد'' در عهد پادشاهی ''سلطان حسین صفوی'' به مقام شیخ الاسلامیِ سرزمین [[سیستان]] رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانوادهاش در همانجا سکنی گرفتهاند. نخستین فرد از این خاندان که به [[مشهد|مشهد رضوی]] رهسپار شد، ''سید علی'' بود که برههای را در مدرسه ''ملا محمد باقر سبزواری'' ماند و برای ادامه تحصیل، ابتدا به [[نجف اشرف]] رفت و سپس رهسپار [[سامرا]] شد. | خاندان ایشان که از سادات علوی حسینی هستند، سده یازدهم هجری در [[اصفهان]] میزیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده میتوان فیلسوف پرآوازه ''محمد باقر داماد'' صاحب کتاب '''قبسات''' اشاره نموده یکی از نوادگان وی به نام ''سیدمحمد'' در عهد پادشاهی ''سلطان حسین صفوی'' به مقام شیخ الاسلامیِ سرزمین [[سیستان]] رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانوادهاش در همانجا سکنی گرفتهاند. نخستین فرد از این خاندان که به [[مشهد|مشهد رضوی]] رهسپار شد، ''سید علی'' بود که برههای را در مدرسه ''ملا محمد باقر سبزواری'' ماند و برای ادامه تحصیل، ابتدا به [[نجف اشرف]] رفت و سپس رهسپار [[سامرا]] شد. | ||
=== جد ایشان === | === جد ایشان === | ||
جدّ وی عالم جلیلالقدر ''آیتالله سیدعلی سیستانی'' بود که علامه شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] در کتاب '''طبقات اعلامالشیعه''' دربارهاش چنین آورده است: وی از شاگردان ''ملاعلی نهاوندی'' در [[نجف|نجف اشرف]]، و از شاگردان ''آیتالله مجدّد شیرازی'' در [[سامرا]] بود. و پس از آن در زمرۀ خواص ''آیتالله سیداسماعیل صدر'' در آمد و در حدود سال 1318 هجری به [[مشهد مقدس]] بازگشت و در آنجا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانشِ و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت. در میان شاگردان نامآور او میتوان از فقیه بزرگ ''آیتالله شیخ | جدّ وی عالم جلیلالقدر ''آیتالله سیدعلی سیستانی'' بود که علامه شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] در کتاب '''طبقات اعلامالشیعه''' دربارهاش چنین آورده است: وی از شاگردان ''ملاعلی نهاوندی'' در [[نجف|نجف اشرف]]، و از شاگردان ''آیتالله مجدّد شیرازی'' در [[سامرا]] بود. و پس از آن در زمرۀ خواص ''آیتالله سیداسماعیل صدر'' در آمد و در حدود سال 1318 هجری به [[مشهد مقدس]] بازگشت و در آنجا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانشِ و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت. در میان شاگردان نامآور او میتوان از فقیه بزرگ ''آیتالله شیخ محمدرضا آل یاسین'' یاد نمود. | ||
== دوران ابتدایی == | == دوران ابتدایی == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== حضور در قم == | == حضور در قم == | ||
ایشان در اواخر سال 1368 قمری، راهی حوزهٔ علمیه شهر مقدس [[قم]] شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار [[سید حسین بروجردی|آیت الله سید حسین طباطبائی بروجردی]] شرکت نمود و بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند و افزون بر این، از حوزهٔ درس فقیه بزرگوار ''سید محمد حجت کوهکمرهای'' نیز بهره فراوان بردند. در سالهای اقامت در قم، با ''علامه سیدعلی بهبهانی'' عالم معروف شهر [[اهواز]] که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامهنگاریهایی انجام داد و در نامههای خود، به رغم دفاع ''سیدبهبهانی'' از دیدگاههای محقق تهرانی، برخی از دیدگاههای وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آنجا ادامه یافت که سیدبهبهانی طی نامهای در 7 [[رجب]] 1370 قمری، به حضرت استاد که در آن تاریخ جوانی بیست و یک ساله بود نوشت و | ایشان در اواخر سال 1368 قمری، راهی حوزهٔ علمیه شهر مقدس [[قم]] شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار [[سید حسین بروجردی|آیت الله سید حسین طباطبائی بروجردی]] شرکت نمود و بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند و افزون بر این، از حوزهٔ درس فقیه بزرگوار ''سید محمد حجت کوهکمرهای'' نیز بهره فراوان بردند. در سالهای اقامت در قم، با ''علامه سیدعلی بهبهانی'' عالم معروف شهر [[اهواز]] که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامهنگاریهایی انجام داد و در نامههای خود، به رغم دفاع ''سیدبهبهانی'' از دیدگاههای محقق تهرانی، برخی از دیدگاههای وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آنجا ادامه یافت که سیدبهبهانی طی نامهای در 7 [[رجب]] 1370 قمری، به حضرت استاد که در آن تاریخ جوانی بیست و یک ساله بود نوشت و در آن مهارت علمی وی را با تعبیر '''«عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین»''' ستود و ادامۀ بحث در خصوص موضوع [[قبله]] را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرف به زیارت [[علی بن موسی الرضا (علیهالسلام)|علیبنموسیالرضا (علیهالسلام)]] موکول کرد. | ||
== عزیمت به نجف اشرف == | == عزیمت به نجف اشرف == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== هوشمندی علمی == | == هوشمندی علمی == | ||
وی در حلقهٔ درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاههای گوناگون در زمینههای مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت. گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 | وی در حلقهٔ درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاههای گوناگون در زمینههای مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت. گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 قمری، در حالی که سی ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود یعنی آیتالله خوئی و شیخ حسین حلّی شد. | ||
== اجازۀ اجتهاد == | == اجازۀ اجتهاد == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در همان سالها، به درسهای فقهی دیگری حول مباحث کتاب قضا و بحثهای «ربا»<ref>رِبا از گناهان کبیره به معنای زیادتر از اصل مال گرفتن که در متون دینی به شدت نهی شده است و رباخواران را افراد مورد لعن خداوند معرفی کردهاند.</ref> و «قاعده الزام»<ref>قاعده اِلزام قاعده فقهی است که بر اساس آن عقاید و احکام دینی هر شخص برای او محترم است و در موارد تفاوت بین فقه شیعه و حکم غیر شیعه، میتوان طرف مقابل را به پذیرش احکام مذهب خودش ملزم کرد؛ هرچند در مذهب شیعه چنین الزامی وجود نداشته باشد. نمونه روشن این قانون، صحیح دانستن سه طلاق یکباره اهل سنت و درست بودن ازدواج با زن طلاق داده شده است.</ref> و «قاعده تقیه»<ref>تقیه عبارتست از اخفاء عقیده و اظهار خلاف آن به خاطر مصلحتی مهمتر. تقیه، همه امور را مباح و جایز میکند و ترک آن حرام است مگر تقیه در اظهار کلمه کف ر و برائت جستن از خدا و ائمه (علیهمالسلام) که تا وقتی که شخص بتواند این عمل را انجام ندهد و ضرری بر او نرسیده باشد، ترکش مستحب است. | در همان سالها، به درسهای فقهی دیگری حول مباحث کتاب قضا و بحثهای «ربا»<ref>رِبا از گناهان کبیره به معنای زیادتر از اصل مال گرفتن که در متون دینی به شدت نهی شده است و رباخواران را افراد مورد لعن خداوند معرفی کردهاند.</ref> و «قاعده الزام»<ref>قاعده اِلزام قاعده فقهی است که بر اساس آن عقاید و احکام دینی هر شخص برای او محترم است و در موارد تفاوت بین فقه شیعه و حکم غیر شیعه، میتوان طرف مقابل را به پذیرش احکام مذهب خودش ملزم کرد؛ هرچند در مذهب شیعه چنین الزامی وجود نداشته باشد. نمونه روشن این قانون، صحیح دانستن سه طلاق یکباره اهل سنت و درست بودن ازدواج با زن طلاق داده شده است.</ref> و «قاعده تقیه»<ref>تقیه عبارتست از اخفاء عقیده و اظهار خلاف آن به خاطر مصلحتی مهمتر. تقیه، همه امور را مباح و جایز میکند و ترک آن حرام است مگر تقیه در اظهار کلمه کف ر و برائت جستن از خدا و ائمه (علیهمالسلام) که تا وقتی که شخص بتواند این عمل را انجام ندهد و ضرری بر او نرسیده باشد، ترکش مستحب است. | ||
تقیه گاهی خوفی و از ترس ضرر است، گاهی به خاطر جلب دوستی و حفظ و حدت و گاهی به خاطر جلب مصالح دیگر</ref> و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل: «حجیّت مراسیل ابنابیعمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین» (تهذیب و استبصار) و غیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد. درس خارج [[اصول]] را از [[شعبان]] سال 1384 قمری آغاز کرد و دورۀ سوم آن را در شعبان سال 1411 | تقیه گاهی خوفی و از ترس ضرر است، گاهی به خاطر جلب دوستی و حفظ و حدت و گاهی به خاطر جلب مصالح دیگر</ref> و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل: «حجیّت مراسیل ابنابیعمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین» (تهذیب و استبصار) و غیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد. درس خارج [[اصول]] را از [[شعبان]] سال 1384 قمری آغاز کرد و دورۀ سوم آن را در شعبان سال 1411 هجری، به پایان برد. | ||
== شاگردان == | == شاگردان == | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
== بهره گیری از علم حقوق در برخی از موارد فقهی == | == بهره گیری از علم حقوق در برخی از موارد فقهی == | ||
مانند مراجعه به قانون اساسی عراق و مصر و فرانسه به هنگام طرح مباحث مربوط در کتابهای بیع و خیارات. روشن است که آگاهی گسترده از دیدگاههای حقوقی معاصر، انسان را از مهارتی حقوقی برخوردار میکند که در پرتو آن میتواند قواعد فقهی را تحلیل کند و مدارک و مستندات و موارد اجرایی آن را توسعه بخشد. | مانند مراجعه به قانون اساسی [[عراق]] و [[مصر]] و [[فرانسه]] به هنگام طرح مباحث مربوط در کتابهای بیع و خیارات. روشن است که آگاهی گسترده از دیدگاههای حقوقی معاصر، انسان را از مهارتی حقوقی برخوردار میکند که در پرتو آن میتواند قواعد فقهی را تحلیل کند و مدارک و مستندات و موارد اجرایی آن را توسعه بخشد. | ||
== نظریه پردازیهای نو گرایانه == | == نظریه پردازیهای نو گرایانه == |