confirmed
۵٬۹۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
2. تقریب مذاهباسلامی در عصر کنونی تنها راه احیای اسلام و تشکیل امت واحده اسلامی است که از شعارهای محوری قرآن کریم میباشد چون تعدّد مذاهب و عدم تفاهم مسلمانان با یکدیگر، نگاه جهانیان را در باره چهره حقیقی اسلام دچار خدشه فراوانی کرده است. از اینرو، با عینیت بخشیدن به شعار تقریبمذاهب که مستلزم وحدت حقیقی بین مسلمانان خواهد بود، سیمای نورانی اسلام به عنوان مکتب عدالت و صلح به جهانیان معرفی خواهد شد. | 2. تقریب مذاهباسلامی در عصر کنونی تنها راه احیای اسلام و تشکیل امت واحده اسلامی است که از شعارهای محوری قرآن کریم میباشد چون تعدّد مذاهب و عدم تفاهم مسلمانان با یکدیگر، نگاه جهانیان را در باره چهره حقیقی اسلام دچار خدشه فراوانی کرده است. از اینرو، با عینیت بخشیدن به شعار تقریبمذاهب که مستلزم وحدت حقیقی بین مسلمانان خواهد بود، سیمای نورانی اسلام به عنوان مکتب عدالت و صلح به جهانیان معرفی خواهد شد. | ||
3. از آنجا که سنّت و سیره اهلبیت علیهمالسلام نقشه راه تمامی مسلمانان به ویژه پیروان مکتب تشیع میباشد، بدین جهت نیز | 3. از آنجا که سنّت و سیره اهلبیت علیهمالسلام نقشه راه تمامی مسلمانان به ویژه پیروان مکتب تشیع میباشد، بدین جهت تقریبمذاهب نیز از اهمیت و ضرورتی مضاعف برخوردار خواهد بود. | ||
در تبیین این نکته به دو نمونه اشاره میکنیم: | در تبیین این نکته به دو نمونه اشاره میکنیم: | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
=قلمرو گسترده تقریب مذاهب= | =قلمرو گسترده تقریب مذاهب= | ||
گرچه محور اصلی تکثر مذاهباسلامی، برپایه فقه شکل گرفته و به | گرچه محور اصلی تکثر مذاهباسلامی، برپایه [[فقه]] شکل گرفته و اغلب از منظر فقهی به اختلافهای بین پیروان آنان نگریسته میشود، اما باید اذعان نمود که گستره اندیشه تقریبمذاهب در عرصههای حساس و اساسی حیات مسلمانان ـ اعم از شیعه و سنی ـ جریان دارد. بنابراین، منحصر کردن دعوت منادیان تقریبمذاهب به تقریب فقهی را باید عدول از این حرکت وحدت بخش دانست. | ||
در این بخش برخی از ابعاد و گستره تقریب مذاهب را تبیین میکنیم: | در این بخش برخی از ابعاد و گستره تقریب مذاهب را تبیین میکنیم: | ||
1. | 1. تقریباعتقادی: هرگاه به اصول اعتقادی مسلمانان که زیربنای زندگی آنان را تشکیل میدهد توجه شود، به خوبی اشتراک تمامی آنان در مبانی اصلی و محوری دین روشن میگردد. به طور کلی، مبانی اعتقادی مشترک تمامی مذاهباسلامی را میتوان در موارد ذیل بررسی کرد: | ||
الف) توحید و یکتایی ذات مقدس الله؛ | الف) توحید و یکتایی ذات مقدس الله؛ | ||
ب) ایمان به نبوت پیامبران الهی و رسول مکرّم اسلام و الزام به تبعیت از آن حضرت در حیات فردی و اجتماعی؛ | ب) ایمان به نبوت پیامبران الهی و رسول مکرّم اسلام و الزام به تبعیت از آن حضرت در حیات فردی و اجتماعی؛ | ||
ج) ایمان به قرآن کریم به عنوان بزرگترین معجزه پیامبر ( | ج) ایمان به قرآن کریم به عنوان بزرگترین معجزه پیامبر (صلیالله علیهوآله) و منبع نخست شریعت؛ | ||
د) ایمان به معاد و حیات جاویدان پس از مرگ؛ | د) ایمان به معاد و حیات جاویدان پس از مرگ؛ | ||
هـ) ایمان به جامعیت اسلام به عنوان آخرین دین برگزیده الهی که قادر است نیازهای | هـ) ایمان به جامعیت اسلام به عنوان آخرین دین برگزیده الهی که قادر است پاسخگوی نیازهای بشر در تمامی عرصههای گوناگون زندگی باشد. | ||
لازم به ذکر است که گرچه | لازم به ذکر است که گرچه اختلافهای فرعی و جزیی راجع به اصول یاد شده در مذاهباسلامی وجود داشته است که منشأ پیدایش فرقههای گوناگون در حوزه کلام شده است، اما پذیرش اصول پنجگانه مذکور، مورد اجماع جمیع مسلمانان ـ اعم از شیعه و سنی ـ میباشد. | ||
2. | 2. تقریبفقهی: شاید در بدو امر چنین تصور شود که بیشترین اختلافهای مسلمانان در حوزه فقه وجود دارد و به همین سبب تقسیم و تعدّد مذاهب نیز بر محور فقه شکل گرفته است، اما باید اذعان نمود که تصوّر مذکور دور از واقعیت بوده و اختلافها در این حوزه نیز همانند مبانی اعتقادی در فرعیات میباشد و این بدان جهت است که تمامی مذاهب در لزوم استناد فقه به قرآن و سنت اتفاق نظر دارند. | ||
نکته مهمی که در این راستا نیز از اهمیت بسزایی برخوردار | نکته مهمی که در این راستا نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است، آن است که حتی همین اختلافهای فرعی نیز در حوزه فقه، مبتنی بر اصل حجیّت اجتهاد است که مورد پذیرش تمامی پیروان مذاهباسلامی میباشد. مفهوم این اصل محوری در فقه، آن است که قرآن و سنت دو منبع اصلی در استنباط احکام شریعت بوده و رأی و فتوای هر یک از مجتهدان برای خود و پیروانشان حجّت میباشد. چنانکه مالکبنأنس میگفت: «فإنّما أنا بشر أصیب وأخطئ فأعرضوا قولی علی الکتاب والسنة»<ref>مناظرات فی العقاید والأحکام، الشیخ عبدالله الحسن، ج 2، ص 302.</ref> | ||
چنانکه | و محمدبنادریس شافعی میگفت:«إذا صحّ الحدیث بخلاف قولی فأضربوا بقولی الحائط»<ref>الإجتهاد والتقلید عند السنة، مرکز المصطفی.</ref> | ||
و | وأبوحنیفه میگفت: «هذا رأیی وهذا أحسن ما رأیت فمن جاء برأی غیر هذا قبلناه؛ حرام علی من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی»<ref>مناظرات فی العقاید والأحکام، ج 2، ص 302.</ref> | ||
بنابراین، با وجود منابع مشترک در استنباط شریعت، تقریبفقهی نه تنها امری ممکن بلکه قطعی خواهد بود.<ref>لازم به ذکر است که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی، توسط گروه قرآن و حدیث، مجموعهای گسترده (چندین جلدی) در جمعآوری احادیث مشترکات فقهی ـ از ابتدای کتاب طهارت تا دیات و حدود ـ تدوین شده است که در شرف چاپ میباشد.</ref> | |||
3. | 3. تقریباخلاقی: باید گفت در حوزه اخلاقی ـ فردی و اجتماعی، تمامی مذاهباسلامی با یکدیگر وفاق کامل داشته و پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) اسوه همگان در این مجال میباشد. چنانکه قرآن خطاب به همه مسلمانان میفرماید: {ولکم فی رسول الله أسوة حسنة}<ref>احزاب: 21.</ref> | ||
4. | 4. تقریبتاریخی و تمدنی: تمامی مسلمانان در بسیاری از حوادث تاریخی صدراسلام به ویژه حوادث عصر رسالت و بعد از آن اتفاق نظر داشته و اختلاف در این حوزه نیز به فرعیات بر میگردد که آن هم از راه گفتگوهای علمی و منقطی قابل تخفیف است. | ||
5. | 5. تقریبسیاسی: مشترکات بین مسلمانان علاوه در حوزه [[عقاید]] و [[اخلاق]] در حوزه سیاسی نیز به حدی است که [[امتاسلامی]] میتوانند با اتخاذ موضعگیری مشترک، تهاجم دشمنان اسلام را از ممالک اسلامی دفع کنند، چنانکه جهانکفر برای مبارزه با اسلام و نفوذ در جوامع اسلامی، بدون در نظر گرفتن اختلافهای داخلی میان خود، موضع یکسانی با یکدیگر، اتخاذ نمودهاند. | ||
6. | 6. تقریباقتصادی: جهاناسلام قادر است بر اساس مبانی مشترک اقتصادی خویش، اتحادیههای عظیم اقتصادی را در بین ممالک اسلامی رواج دهد. همانند اروپائیان که در بین خود جهت تسهیل در روابط اقتصادیشان دست به تأسیس اتحادیهها و بازارهای مشترک زدهاند. متأسفانه شاهدیم که جوامع اسلامی بهرغم داشتن منابع عظیم مادی، فاقد چنین مراکز حیاتی بوده و برخی از آنان به جای آنکه اسلام را در تاسیس مؤسسهها و مراکز اقتصادی خویش قرار محور قرار دهند، عربیت را مبنا قرار داده که آننیز غالباً تحت سلطه قدرتهای استکباری میباشد. بدیهی است چنین سیاستها و تصمیمهای تنگنظرانه که ناشی از ناسیونالیسم افراطی عربی است و مورد حمایت قدرتهای غربی نیز قرار دارد، موجب تفرقه در جوامعاسلامی و تضعیف قدرت اسلام در بین مسلمانان خواهد شد. | ||
باید گفت قلمرو و گستره تقریب مذاهب بیش از مواردی است که در این مقاله ذکر شده است. | باید گفت قلمرو و گستره تقریب مذاهب بیش از مواردی است که در این مقاله ذکر شده است. | ||