confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
البته در این باره روایاتی نیز وارد شده و مورد استشهاد قرار گرفته است از جمله از امام صادق علیه السلام نقل شده است که مشیت خداوند را حادث و غیرازلی خوانده است. <ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷.</ref> | البته در این باره روایاتی نیز وارد شده و مورد استشهاد قرار گرفته است از جمله از امام صادق علیه السلام نقل شده است که مشیت خداوند را حادث و غیرازلی خوانده است. <ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷.</ref> | ||
همچنین روایتی از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که اراده خداوند را همان فعل او معرفی کرده است. <ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷</ref>.علاوه تعبیری از امام رضا علیه السلام به دست ما رسیده است که حضرت، مشیت و اراده را از صفات فعلی خداوند دانسته است. <ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۳۳۸.</ref> | همچنین روایتی از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که اراده خداوند را همان فعل او معرفی کرده است. <ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷</ref>.علاوه تعبیری از امام رضا علیه السلام به دست ما رسیده است که حضرت، مشیت و اراده را از صفات فعلی خداوند دانسته است. <ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۳۳۸.</ref> | ||
برخی از مفسرین | برخی از مفسرین نقل کرده اند که افرادی چون مثل ملاصدرا، اراده را از صفات ذاتی و عین ذات الهی شمردهاند. <ref>طباطبایی محمد حسین، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۷۱.</ref>با این حال مشهور فلاسفه مسلمان معتقدند که معنای اراده تکوینی همان علم خداوند به افعال است که مطابق با نظام احسن یعنی بهترین جهان ممکن می باشد. <ref>طباطبایی محمد حسین، نهایةالحکمه پیشین، ص۳۶۱و۳۶۲؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> | ||
بسیاری از متکلمان امامیه و نیز تمام معتزله معتقدند که اراده تکوینی خدا علم او به افعالی است که مصلحت انسان و دیگر موجودات را در پی دارد.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> مطابق با این عقیده، اراده جزء صفات ذات شناخته می شود.<ref>حسن بیگی علی، مجله کلام اسلامی، شماره 50 سال 1383 خورشیدی، مقاله اراده الهی، ص۱۰۷.</ref> | بسیاری از متکلمان امامیه و نیز تمام معتزله معتقدند که اراده تکوینی خدا علم او به افعالی است که مصلحت انسان و دیگر موجودات را در پی دارد.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> مطابق با این عقیده، اراده جزء صفات ذات شناخته می شود.<ref>حسن بیگی علی، مجله کلام اسلامی، شماره 50 سال 1383 خورشیدی، مقاله اراده الهی، ص۱۰۷.</ref> | ||
اما اشاعره معقتدند که اراده از نظر معنایی غیر از علم و قدرت و دیگر صفات ذات خداوند است. <ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref>ولی آن را صفتی ذاتی یا زاید بر ذات، اما قدیم و ازلی <ref>ر.ک، سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۱.</ref> می دانند. <ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> | اما اشاعره معقتدند که اراده از نظر معنایی غیر از علم و قدرت و دیگر صفات ذات خداوند است. <ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref>ولی آن را صفتی ذاتی یا زاید بر ذات، اما قدیم و ازلی <ref>ر.ک، سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۱.</ref> می دانند. <ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
برخی چون شیخ مفید اراده الهی را نسبت به افعالش همان افعال خودش و نسبت به افعال | برخی چون شیخ مفید اراده الهی را نسبت به افعالش همان افعال خودش و نسبت به افعال مخلوقات، امر به ایجاد آن دانستند.<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ج۱، ص۵۸، قم مکتبة الداوری، ۱۳۷۱ش. </ref> <ref>بحرانی،ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، ج۱، ص۵۶، مکتبة المرعشی، قم، ۱۳۹۸ ه ق.</ref> <ref>جوینی، عبدالملک، الارشاد إلی قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد، ج۱، ص۶۳، تحقیق دکتر محمد یوسف مصر، قاهره، مکتبة الخانجی، ۱۳۹۹ق</ref> به عقیده گروهی از متکلمان، اراده الهی خشنودی و رضایت او به فعلش میباشد. <ref>اصفهانی، شیخ محمدحسین، بحوث فی الأُصول، ج۲، ص۳، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۶ق.</ref> <ref>الالهیات شفا، ابن سینا، ج۱، ص۱۷۱، حسین، مکتبة المرعشی، قم ۱۴۰۴ ه ق.</ref> | ||
<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ج۱، ص۵۸، قم مکتبة الداوری، ۱۳۷۱ش. </ref> <ref> | بعضی دیگر، اراده خدا را به خشنودی و غضب او تفسیر کردند.<ref>باقلانی، قاضی ابوبکر، تمهید الأوائل وتلخیص الدلائل، ج۱، ص۴۷، تحقیق عماد الدین، بیروت مؤسسة الکتب الثقافیة.</ref> در نگاه عده ای، اراده خداوند، علم او به مصلحت فعل یا همان «داعی» است <ref>تفتازانی، سعدالدین، شرح مقاصد، ج۴، ص۱۳۴، قم، شریف رضی، 1409 ه ق .</ref> ع<ref>لامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۲۸۸، بیروت، مؤسسة اعلمی ۱۳۹۹ق</ref>.برخی اراده را امری عدمی دانسته اند و آن را به مجبور و مغلوب نبودن خداوند معنا کردهاند.<ref>تفتازانی، سعدالدین، شرح مقاصد پیشین، ج۴، ص۱۲۹</ref> عده ای دیگر اراده خداوند به فعل خویش را داعی و علم به مصلحت، و اراده خدا به فعل غیر را امر به آن فعل دانستهاند.<ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ج۱، ص۱۳۸، دانشگاه تهران، ۱۳۳۸ش.</ref> و اما بیشتر متکلمان مسلمان،اراده خدا را علم او به نظام اصلح و عین قدرت و علمش در مرتبه ذات دانستهاند.<ref> ملاصدرا،الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الأربعة، ج۶، ص۳۱۶، ۱۰۵۰م، مکتبة المصطفوی، قم ۱۳۱۶ق.</ref> <ref>همان، ص۳۳۳</ref> <ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت پیشین، ص۶۷</ref> | ||
به عقیده گروهی از متکلمان، اراده الهی خشنودی و رضایت او به فعلش میباشد. <ref>اصفهانی، شیخ محمدحسین، بحوث فی الأُصول، ج۲، ص۳، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۶ق.</ref> | |||
بعضی | |||
==پانویس== | ==پانویس== |