حسن بن محبوب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
| آثار =  |المشیخة |الفرائض|الحدود|الدیات|النکاح|الطلاق|النوادر (حدود هزار ورق) |التفسیر|العتق|
| آثار =  |المشیخة |الفرائض|الحدود|الدیات|النکاح|الطلاق|النوادر (حدود هزار ورق) |التفسیر|العتق|
}}
}}
'''حسن بن محبوب بن وهب بجلىّ'''  از بزرگان رجال شیعه و محدّثان نامى و فقهاى امامى کوفه و از مشایخ عظیم‌الشأن و جلیل‌القدر است که کلیه دانشمندان رجال به وثاقت او شهادت داده‌اند. وی معاصر امام رضا(علیه‌السلام)، امام جواد(علیه‌السلام) و مدت کمی از امامت امام هادی(علیه‌السلام)  بوده و از اصحاب اجماع شمرده می شود.
'''حسن بن محبوب بن وهب بجلىّ'''  از بزرگان رجال شیعه و محدّثان نامى و فقهاى امامى کوفه و از مشایخ عظیم‌الشأن و جلیل‌القدر است که کلیه دانشمندان رجال به وثاقت او شهادت داده‌اند. وی معاصر امام رضا(علیه‌السلام)، امام جواد(علیه‌السلام) و مدت کمی از امامت امام هادی(علیه‌السلام)  بوده و از اصحاب اجماع شمرده می‌شود.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
حسن بن محبوب  بجلى، مکنّى به ابوعلى و معروف به سرّاد و یا زرّاد (زره‌ساز)،نژاد حسن بن محبوب ، از مردم سند هندوستان بوده و در شمار موالیان اعراب است، جد اعلاى وى، وهب، از برده‌های صحابى مشهور جریر بن عبداللّه بجلى (51 ق) بوده است.تولدش بنابر یک قول سال 149هجری و بنابر قول دیگر در سال 129 هجری بوده که در قول دوم نقل‌های ایشان منطقی‌تر و بدون حذف می‌شوند.
حسن بن محبوب  بجلى، مکنّى به ابوعلى و معروف به سرّاد و یا زرّاد (زره‌ساز)،نژاد حسن بن محبوب ، از مردم سند هندوستان بوده و در شمار موالیان اعراب است، جد اعلاى وى، وهب، از برده‌های صحابى مشهور جریر بن عبداللّه بجلى (51 ق) بوده است.تولدش بنابر یک قول سال 149هجری و بنابر قول دیگر در سال 129 هجری بوده که در قول دوم نقل‌های ایشان منطقی‌تر و بدون حذف می‌شوند.
وهب در خدمت جریر بن عبداللّه به حضور امیرالمؤمنین على (ع) رسیده و از حضرت تقاضا کرده که مرا از مولایم، جریر، خریدارى بفرمایید، تا پیوسته و هماره در خدمت و همراه شما باشم. امیرالمؤمنین، خریدار غلام شد و مولاى وى که با حضرت یکدل و یک‌رنگ نبود، در پاسخ آن سرور گفت: این برده آزاد است. من او را از قید بردگى آزاد کرده‌ام.
وهب در خدمت جریر بن عبداللّه به حضور امیرالمؤمنین على (علیه‌السلام) رسیده و از حضرت تقاضا کرده که مرا از مولایم، جریر، خریدارى بفرمایید، تا پیوسته و هماره در خدمت و همراه شما باشم. امیرالمؤمنین، خریدار غلام شد و مولاى وى که با حضرت یکدل و یک‌رنگ نبود، در پاسخ آن سرور گفت: این برده آزاد است. من او را از قید بردگى آزاد کرده‌ام.
چون نتوانست حرفِ خود را پس بگیرد، آزادى غلام قطعى شد و وی به امیرالمؤمنین پیوست، ولى ولاء عتق، یعنى وابستگى قانونى او به جریر بن عبداللّه بجلى، برقرار ماند و نسل وى، به‌عنوان مولاى بجلیه و مولاى جریر، معروف شدند.
چون نتوانست حرفِ خود را پس بگیرد، آزادى غلام قطعى شد و وی به امیرالمؤمنین پیوست، ولى ولاء عتق، یعنى وابستگى قانونى او به جریر بن عبداللّه بجلى، برقرار ماند و نسل وى، به‌عنوان مولاى بجلیه و مولاى جریر، معروف شدند.
حسن بن محبوب از لحاظ ظاهری، گندمگون و تیره رنگ بوده و دو سوى پیشانى وى، مو نداشته، موهاى سرش صاف و موهاى صورت او، کم پُشت بوده است. از نظر استخوان‌بندى بدن، چهارشانه و از سمت راست، مى‌لنگیده است.<ref>اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشى)، شیخ طوسى/584، شماره 1094، دانشگاه مشهد.</ref>  
حسن بن محبوب از لحاظ ظاهری، گندمگون و تیره رنگ بوده و دو سوى پیشانى وى، مو نداشته، موهاى سرش صاف و موهاى صورت او، کم پُشت بوده است. از نظر استخوان‌بندى بدن، چهارشانه و از سمت راست، مى‌لنگیده است.<ref>اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشى)، شیخ طوسى/584، شماره 1094، دانشگاه مشهد.</ref>  
وهب، استاد زره‌بافى بوده و به (سرّاد) و یا (زرّاد) لقب گرفته و این لقب بر تمام نسل وى گفته می‌شده است، ولی در کتب رجالی به اینکه شغل او مانند جدّش وهب سندی زره‌سازی بوده است، اشاره‌ای نشده است. پدرش محبوب شترهایی داشته که آنها را کرایه می‌داده است. از او نقل شده که: زمانی که ساکن مدینه بودم، خدمت امام موسی بن جعفر(ع) رسیدم و از شتران خود با حضرت سخن گفتم. حضرت فرمود: مگر نمی‌دانی شتر سختی‌های فراوان دارد. از آن پس شترانم را کرایه دادم و به همراه غلامانم به کوفه فرستادم<ref>بحارالانوار، ج64، ص135.</ref>.  
وهب، استاد زره‌بافى بوده و به (سرّاد) و یا (زرّاد) لقب گرفته و این لقب بر تمام نسل وى گفته می‌شده است، ولی در کتب رجالی به اینکه شغل او مانند جدّش وهب سندی زره‌سازی بوده است، اشاره‌ای نشده است. پدرش محبوب شترهایی داشته که آنها را کرایه می‌داده است. از او نقل شده که: زمانی که ساکن مدینه بودم، خدمت امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) رسیدم و از شتران خود با حضرت سخن گفتم. حضرت فرمود: مگر نمی‌دانی شتر سختی‌های فراوان دارد. از آن پس شترانم را کرایه دادم و به همراه غلامانم به کوفه فرستادم<ref>بحارالانوار، ج64، ص135.</ref>.  
در مورد شغل خود ابن محبوب مطلبی در کتب رجالی نیامده است. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه، هنگام نقل روایتی می گوید: «بعضی از گچکاران نقل کرده اند.» <ref>المکاسب المحرمة، شیخ انصاری، چاپ دوم، تبریز، 1375ه.، ص14.</ref> این روایت را فقط ابن محبوب از امام رضا(ع) نقل کرده است <ref>کافی، کلینی، بیروت، دارالاضواء، 1405ه.، ج3، ص33.</ref>.
در مورد شغل خود ابن محبوب مطلبی در کتب رجالی نیامده است. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه، هنگام نقل روایتی می‌گوید: «بعضی از گچکاران نقل کرده اند.» <ref>المکاسب المحرمة، شیخ انصاری، چاپ دوم، تبریز، 1375ه.، ص14.</ref> این روایت را فقط ابن محبوب از امام رضا (علیه‌السلام) نقل کرده است <ref>کافی، کلینی، بیروت، دارالاضواء، 1405ه.، ج3، ص33.</ref>.
پسران او محمد و هارون هر دو از اصحاب امام جواد(ع) بوده اند. معجم رجال الحدیث، آیة اللّه خویی، چاپ دوم، نشر مدینة العلم، 1403ه.، ج19، ص227 شیخ طوسى هم، هارون بن حسن بن محبوب و برادر وى، محمد بن حسن بن محبوب را در شمار راویان یاد می‌کند.<ref>(رجال)، شیخ طوسى 408/، اصحاب امام جواد (ع)، چاپ نجف.</ref> هارون از اصحاب امام جواد (ع) و مردى مورد اعتماد و راستگو بوده است که از پدر و سایر راویان، روایت کرده و کتابى به نام «النوادر» داشته است. فرزند دیگر او، محمد نام دارد که شیخ طوسى وى را از اصحاب امام جواد (ع) و در زمره راویان به حساب آورده است. <ref>رجال الطوسى، ص379، ش5618 و5620</ref>
پسران او محمد و هارون هر دو از اصحاب امام جواد (علیه‌السلام) بوده اند. معجم رجال الحدیث، آیة اللّه خویی، چاپ دوم، نشر مدینة العلم، 1403ه.، ج19، ص227 شیخ طوسى هم، هارون بن حسن بن محبوب و برادر وى، محمد بن حسن بن محبوب را در شمار راویان یاد می‌کند.<ref>(رجال)، شیخ طوسى 408/، اصحاب امام جواد (علیه‌السلام)، چاپ نجف.</ref> هارون از اصحاب امام جواد (علیه‌السلام) و مردى مورد اعتماد و راستگو بوده است که از پدر و سایر راویان، روایت کرده و کتابى به نام «النوادر» داشته است. فرزند دیگر او، محمد نام دارد که شیخ طوسى وى را از اصحاب امام جواد (علیه‌السلام) و در زمره راویان به حساب آورده است. <ref>رجال الطوسى، ص379، ش5618 و5620</ref>
این می‌رساند که خاندان ابن محبوب، همگان، به راه پدر می‌رفته‌اند و از میراث امامت پاس می‌داشته‌اند.
این می‌رساند که خاندان ابن محبوب، همگان، به راه پدر می‌رفته‌اند و از میراث امامت پاس می‌داشته‌اند.


خط ۳۱: خط ۳۱:
… سمعت اصحابنا ان محبوبا اباحسن، کان یعطى الحسن بکل حدیث یکتبه عن على بن رئاب، درهماً واحدا.<ref>اختیار معرفة الرجال)585/، شماره 1095.</ref>ابن محبوب، براى هر حدیثى که از على بن رئاب جَرْمى در دفتر خود به ثبت می‌رساند، یک درهم نقره از پدرش دریافت می‌داشت. ابن محبوب، در  نوجوانی تحصیل حدیث را آغاز کرده و بیش‌تر، با تشویق پدر در درس استادان دانش حدیث، شرکت می‌جسته است.
… سمعت اصحابنا ان محبوبا اباحسن، کان یعطى الحسن بکل حدیث یکتبه عن على بن رئاب، درهماً واحدا.<ref>اختیار معرفة الرجال)585/، شماره 1095.</ref>ابن محبوب، براى هر حدیثى که از على بن رئاب جَرْمى در دفتر خود به ثبت می‌رساند، یک درهم نقره از پدرش دریافت می‌داشت. ابن محبوب، در  نوجوانی تحصیل حدیث را آغاز کرده و بیش‌تر، با تشویق پدر در درس استادان دانش حدیث، شرکت می‌جسته است.
== در نگاه رجالیون ==
== در نگاه رجالیون ==
* کشی نام او را در اصحاب امام رضا(ع) و اصحاب اجماع ذکر کرده است. <ref>اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، تحقیق: حسن مصطفوی، چاپ دانشگاه مشهد، ص556.</ref>
* کشی نام او را در اصحاب امام رضا (علیه‌السلام) و اصحاب اجماع ذکر کرده است. <ref>اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، تحقیق: حسن مصطفوی، چاپ دانشگاه مشهد، ص556.</ref>
* ابن داود حلی می گوید: «فقهاء آنچه را که او روایت کند، صحیح می دانند.» <ref>رجال ابن داود، دانشگاه تهران، 1342ش، ص115.</ref>
* ابن داود حلی می‌گوید: «فقهاء آنچه را که او روایت کند، صحیح می‌دانند.» <ref>رجال ابن داود، دانشگاه تهران، 1342ش، ص115.</ref>
* شهید ثانی او را در زمره زبده ترین اصحاب امام صادق(ع) برشمرده است<ref>اصحاب الاجماع وثلاثون من فطاحل العلماء، ابراهیم مشکینی، چاپ اول، موسسه امام حسین، 1413ه.، ص36</ref>
* شهید ثانی او را در زمره زبده ترین اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) برشمرده است<ref>اصحاب الاجماع وثلاثون من فطاحل العلماء، ابراهیم مشکینی، چاپ اول، موسسه امام حسین، 1413ه.، ص36</ref>
* علامه حلّى درباره وى، تعبیر «ثقه» و «عین» به کار مى برد. <ref>خلاصة الأقوال، ص97،ش222</ref>
* علامه حلّى درباره وى، تعبیر «ثقه» و «عین» به کار مى برد. <ref>خلاصة الأقوال، ص97،ش222</ref>
* شیخ طوسی او را مورد اطمینان و از مردم کوفه می داند <ref>رجال الطوسی، ص347.</ref>شیخ طوسى، ابن محبوب را در زمره یاران امامان موسى بن جعفر(ع)<ref>رجال الطوسى، ص334، ش4978.</ref>و على بن موسى (ع) و<ref>رجال الطوسى،  ص354، ش5251.</ref>ذکر کرده و به توثیق او پرداخته است.
* شیخ طوسی او را مورد اطمینان و از مردم کوفه می‌داند <ref>رجال الطوسی، ص347.</ref>شیخ طوسى، ابن محبوب را در زمره یاران امامان موسى بن جعفر (علیه‌السلام)<ref>رجال الطوسى، ص334، ش4978.</ref>و على بن موسى (علیه‌السلام) و<ref>رجال الطوسى،  ص354، ش5251.</ref>ذکر کرده و به توثیق او پرداخته است.
شیخ طوسى در الفهرست هم ابن محبوب را ثقه و مورد اعتماد دانسته است<ref>فهرست،46.</ref>
شیخ طوسى در الفهرست هم ابن محبوب را ثقه و مورد اعتماد دانسته است<ref>فهرست،46.</ref>
اما در اختیار معرفه الرجال در مورد وی نقل شده که قال نصر بن الصبّاح: ابن محبوب، لم یکن یروى عن ابن فضال، بل هو اقدم من ابن فضّال واسن. واصحابنا، یتّهمون ابن محبوب فى روایته من ابن ابى حمزه و سمعت اصحابنا ان محبوبا ابا حسن کان یعطى الحسن بکل حدیث یکتبه عن على بن ریاب درهماً واحدا.)<ref>اختیار معرفة الرجال)585/، شماره 1095</ref> یعنی شمارى از ناقدان معاصرش، بر وى خرده مى گرفتند که چرا تقواى علمى ندارد و اصول فنى را رعایت نمى کند و چرا بدون سماع و اجازه و قراءت از نسخه هاى کهن روایت می‌کند و یادآور نمى شود که این رشته احادیث، به گونه (وجاده) به دست آمده است:
اما در اختیار معرفه الرجال در مورد وی نقل شده که قال نصر بن الصبّاح: ابن محبوب، لم یکن یروى عن ابن فضال، بل هو اقدم من ابن فضّال واسن. واصحابنا، یتّهمون ابن محبوب فى روایته من ابن ابى حمزه و سمعت اصحابنا ان محبوبا ابا حسن کان یعطى الحسن بکل حدیث یکتبه عن على بن ریاب درهماً واحدا.)<ref>اختیار معرفة الرجال)585/، شماره 1095</ref> یعنی شمارى از ناقدان معاصرش، بر وى خرده مى گرفتند که چرا تقواى علمى ندارد و اصول فنى را رعایت نمى کند و چرا بدون سماع و اجازه و قراءت از نسخه هاى کهن روایت می‌کند و یادآور نمى شود که این رشته احادیث، به گونه (وجاده) به دست آمده است:
خط ۴۷: خط ۴۷:
لم یکن لاحد من هذه الاصول والمؤلفات، الاّ بالمُناوَله وهو أن یتناول النسخة الاصلیه من مؤلفها فیکتب عنها نسخة صحیحة لنفسه، أو بالسَّماع وهو أن یقرأ صاحب الاصل من نسخته ویکتب الراوى عنه باملائه أو بالتملیک وهو أن یستوهب نسخة الاصل من صاحبها أو یشتریها من وُرّاثه أو یرثها من ابیه أو جدّه أو من صدیقه بالوصایة الشرعیّة أن یُسَجِّلَ على ظهرنسخته أنها خطُّ فلان. أو منقولة عن خطّ فلان مقروة على فلان یرویها عن فلان. أو مأخوذة عن فلان بالوصایه أو الوراثة أو الابتیاع، لیکون ثبت ذلک تذکرة لنفسه و وثیقة للآخرین من بعده<ref>معرفة الحدیث)28/، 29.</ref>
لم یکن لاحد من هذه الاصول والمؤلفات، الاّ بالمُناوَله وهو أن یتناول النسخة الاصلیه من مؤلفها فیکتب عنها نسخة صحیحة لنفسه، أو بالسَّماع وهو أن یقرأ صاحب الاصل من نسخته ویکتب الراوى عنه باملائه أو بالتملیک وهو أن یستوهب نسخة الاصل من صاحبها أو یشتریها من وُرّاثه أو یرثها من ابیه أو جدّه أو من صدیقه بالوصایة الشرعیّة أن یُسَجِّلَ على ظهرنسخته أنها خطُّ فلان. أو منقولة عن خطّ فلان مقروة على فلان یرویها عن فلان. أو مأخوذة عن فلان بالوصایه أو الوراثة أو الابتیاع، لیکون ثبت ذلک تذکرة لنفسه و وثیقة للآخرین من بعده<ref>معرفة الحدیث)28/، 29.</ref>
پس از مدتى که درستى این دیدگاه در روایت از نسخه هاى معتبر که شواهد علمى بر درستى آنها گواهى دهد و… وجدانى شد و مورد پذیرش قرار گرفت.
پس از مدتى که درستى این دیدگاه در روایت از نسخه هاى معتبر که شواهد علمى بر درستى آنها گواهى دهد و… وجدانى شد و مورد پذیرش قرار گرفت.
رئیس حوزه قم هم کم‌کم از سخت‌گیری‌های خود دست برداشت و حتى در عهد امام حسن عسکرى (ع) روایت از ضعفا را هم جایز می‌شمرد، با این شرط که ضعف آنان بر همگان روشن و آشکار شده باشد و نتوانند عیب‌پوشی کنند و مردم را بفریبند.<ref>اختیار معرفة الرجال)512/، شماره 989.</ref>
رئیس حوزه قم هم کم‌کم از سخت‌گیری‌های خود دست برداشت و حتى در عهد امام حسن عسکرى (علیه‌السلام) روایت از ضعفا را هم جایز می‌شمرد، با این شرط که ضعف آنان بر همگان روشن و آشکار شده باشد و نتوانند عیب‌پوشی کنند و مردم را بفریبند.<ref>اختیار معرفة الرجال)512/، شماره 989.</ref>
در نتیجه، حیثیت ابن محبوب اعاده شد و دیگر کسى بر او نکوهش و جرمى روا نداشت، تا آن جا که ابوجعفر اشعرى، تحریم پیشین خود را شکست: (ثم تاب ورجع عن هذا القول) نه‌تنها کتاب‌های ابن محبوب را روایت می‌کرد که به‌تنهایی کتاب نوادر ابوحمزه ثمالى را از طریق همین حسن بن محبوب، روایت می‌کرد:
در نتیجه، حیثیت ابن محبوب اعاده شد و دیگر کسى بر او نکوهش و جرمى روا نداشت، تا آن جا که ابوجعفر اشعرى، تحریم پیشین خود را شکست: (ثم تاب ورجع عن هذا القول) نه‌تنها کتاب‌های ابن محبوب را روایت می‌کرد که به‌تنهایی کتاب نوادر ابوحمزه ثمالى را از طریق همین حسن بن محبوب، روایت می‌کرد:
أخبرنا الحسین بن عبیداللّه، قال حدثنا جعفر بن محمد، قال حدثنا ابى، عن سعد، عن احمد و عبداللّه، ابنى محمد بن عیسى، عن الحسن بن محبوب، عن ابى حمزة: به.<ref>رجال النجاشى)، ج291/1، شماره 296.</ref>
أخبرنا الحسین بن عبیداللّه، قال حدثنا جعفر بن محمد، قال حدثنا ابى، عن سعد، عن احمد و عبداللّه، ابنى محمد بن عیسى، عن الحسن بن محبوب، عن ابى حمزة: به.<ref>رجال النجاشى)، ج291/1، شماره 296.</ref>
شیخ طوسى درباره حسن بن محبوب می‌نگارد:
شیخ طوسى درباره حسن بن محبوب می‌نگارد:
الحسن بن محبوب السراد و یقال له الزراد ویکنى أبا على، مولى بجیله، کوفى ثقة روى عن ابی‌الحسن الرضا، علیه‌السلام، و روى عن ستین رجلاً من اصحاب ابی‌عبدالله، علیه‌السلام، و کان جلیل‌القدر و یعد فى الارکان الاربعة فى عصره وله کتب کثیرة، منها کتاب المشیخة، کتاب الحدود، کتاب الدیات، کتاب الفرائض، کتاب النکاح، کتاب الطلاق، کتاب النوادر نحو الف ورقة وزاد ابن الندیم، کتاب التفسیر، کتاب العتق…)<ref>الفهرست، شیخ طوسى46/، شماره 151، چاپ نجف.</ref>
الحسن بن محبوب السراد و یقال له الزراد ویکنى أبا على، مولى بجیله، کوفى ثقة روى عن ابی‌الحسن الرضا، علیه‌السلام، و روى عن ستین رجلاً من اصحاب ابی‌عبدالله، علیه‌السلام، و کان جلیل‌القدر و یعد فى الارکان الاربعة فى عصره وله کتب کثیرة، منها کتاب المشیخة، کتاب الحدود، کتاب الدیات، کتاب الفرائض، کتاب النکاح، کتاب الطلاق، کتاب النوادر نحو الف ورقة وزاد ابن الندیم، کتاب التفسیر، کتاب العتق…)<ref>الفهرست، شیخ طوسى46/، شماره 151، چاپ نجف.</ref>
حسن بن محبوب علاوه بر یونس بن عبدالرحمن، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی و صفوان بن یحیی از ارکان اربعه ایام خویش بود<ref>مجمع الرجال، علامه قهپایی، اصفهان، نشر مصحح، 1384ه، ص145.</ref> وی  مرجع و ملجأ شیعیان به شمار می رفت<ref>راویان امام رضا(ع) در مسندالرضا(ع)، ص123.</ref>.
حسن بن محبوب علاوه بر یونس بن عبدالرحمن، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی و صفوان بن یحیی از ارکان اربعه ایام خویش بود<ref>مجمع الرجال، علامه قهپایی، اصفهان، نشر مصحح، 1384ه، ص145.</ref> وی  مرجع و ملجأ شیعیان به شمار می‌رفت<ref>راویان امام رضا (علیه‌السلام) در مسندالرضا (علیه‌السلام)، ص123.</ref>.


== مصاحبت معصوم ==
== مصاحبت معصوم ==
ابن محبوب از امام رضا (ع) روایت نقل می‌کند و از ارکان اربعه عصر خود بوده است.<ref>الفهرست، ص96، ش162</ref>
ابن محبوب از امام رضا (علیه‌السلام) روایت نقل می‌کند و از ارکان اربعه عصر خود بوده است.<ref>الفهرست، ص96، ش162</ref>
حضرت رضا(ع) در شأن او فرمود:
حضرت رضا (علیه‌السلام) در شأن او فرمود:
«اِنَّ اللهَ قَد اَیَّدَکَ بِحِکمَتِهِ، اَنطَقَها عَلی لِسانِکَ، قَد اَحسَنتَ وَ اَصَبتَ، اَصابَ اللهُ بِکَ الرَّشادَ، وَ یَسَّرَکَ لِلخَیرِ وَ وَفَّقَکَ لِطاعَتِهِ:
«اِنَّ اللهَ قَد اَیَّدَکَ بِحِکمَتِهِ، اَنطَقَها عَلی لِسانِکَ، قَد اَحسَنتَ وَ اَصَبتَ، اَصابَ اللهُ بِکَ الرَّشادَ، وَ یَسَّرَکَ لِلخَیرِ وَ وَفَّقَکَ لِطاعَتِهِ:
همانا خداوند به حکمت خود تو را تأیید کرد، و زبانت را گویا ساخت، براستی که نیکو عمل کردی و به حقیقت رسیدی، خداوند تو را به رشد و کمال هدایت فرماید، خیر و سعادت را برای تو آسان گرداند، و در راه اطاعت و بندگی توفیق بخشد.»<ref>سفينة البحار ؛ ج‏2 ؛ ص227؛ بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏85 ؛ ص311؛ تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ المشيخة ؛ ص53.</ref>
همانا خداوند به حکمت خود تو را تأیید کرد، و زبانت را گویا ساخت، براستی که نیکو عمل کردی و به حقیقت رسیدی، خداوند تو را به رشد و کمال هدایت فرماید، خیر و سعادت را برای تو آسان گرداند، و در راه اطاعت و بندگی توفیق بخشد.»<ref>سفينة البحار ؛ ج‏2 ؛ ص227؛ بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏85 ؛ ص311؛ تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ المشيخة ؛ ص53.</ref>
خط ۷۵: خط ۷۵:
== مشایخ و راویان ==
== مشایخ و راویان ==
=== مشایخ ===   
=== مشایخ ===   
ابن محبوب در این نگاشته، تمامى استادان و مشایخ خود را، شاید به ترتیب زمان دیدار، می‌آورد و آنچه از آنان با سماع و اجازه، روایت کرده، در زیر نام هر یک یادآور می‌شود که پس از بررسى همه‌سویه، روشن شده که در بین صد تن از استادان و مشایخ وى، شصت تن از شاگردانِ امام صادق (ع)، بوده‌اند<ref>الفهرست، ص96، ش162</ref>، از جمله:  
ابن محبوب در این نگاشته، تمامى استادان و مشایخ خود را، شاید به ترتیب زمان دیدار، می‌آورد و آنچه از آنان با سماع و اجازه، روایت کرده، در زیر نام هر یک یادآور می‌شود که پس از بررسى همه‌سویه، روشن شده که در بین صد تن از استادان و مشایخ وى، شصت تن از شاگردانِ امام صادق (علیه‌السلام)، بوده‌اند<ref>الفهرست، ص96، ش162</ref>، از جمله:  
* ابان بن تغلب؛  
* ابان بن تغلب؛  
* ابان بن عثمان؛
* ابان بن عثمان؛
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
ابن محبوب روایتگری است در تمامی ابواب فقه، پدرش ابن محبوب چون  در تربیت فرزند خود اهتمام داشت، وی را با پاداش مالی به کتابت احادیث از ثقه بزرگوار، على بن رئاب کوفى  تشویق می‌کرد<ref>بنگرید به: قاموس الرجال، ج3، ص227؛ أعیان الشیعة، ج5، ص233؛ رجال الطوسى، ص372؛ بهجة الآمال، ج3، ص181ـ193.</ref> لذا آثار روایات منقول از ایشان بسیار است و کتب بسیاری هم دارد.  
ابن محبوب روایتگری است در تمامی ابواب فقه، پدرش ابن محبوب چون  در تربیت فرزند خود اهتمام داشت، وی را با پاداش مالی به کتابت احادیث از ثقه بزرگوار، على بن رئاب کوفى  تشویق می‌کرد<ref>بنگرید به: قاموس الرجال، ج3، ص227؛ أعیان الشیعة، ج5، ص233؛ رجال الطوسى، ص372؛ بهجة الآمال، ج3، ص181ـ193.</ref> لذا آثار روایات منقول از ایشان بسیار است و کتب بسیاری هم دارد.  
نام شریف حسن‏ بن‏ محبوب، بیش از 3068 بار در اسناد روایات وارد شده است<ref>أحسن التراجم، ج1، ص159.</ref>.
نام شریف حسن‏ بن‏ محبوب، بیش از 3068 بار در اسناد روایات وارد شده است<ref>أحسن التراجم، ج1، ص159.</ref>.
سه روایت به طور شفاهی از حضور امام(ع) و پنج روایت دیگر را به وسیله نامه از محضر امام (ع) اخذ کرده است از روایات حضوری او دو روایت از امام رضا(ع) و یک روایت از امام جواد(ع) است. روایات مکاتبه ای را نیز از محضر امام رضا(ع) اخذ کرده است.
سه روایت به طور شفاهی از حضور امام (علیه‌السلام) و پنج روایت دیگر را به وسیله نامه از محضر امام (علیه‌السلام) اخذ کرده است از روایات حضوری او دو روایت از امام رضا (علیه‌السلام) و یک روایت از امام جواد (علیه‌السلام) است. روایات مکاتبه ای را نیز از محضر امام رضا (علیه‌السلام) اخذ کرده است.
=== آثار ===
=== آثار ===
این راوى جلیل‌القدر، آثار فراوانى هم داشته است، از جمله کتاب‌های وى عبارت‌اند از:
این راوى جلیل‌القدر، آثار فراوانى هم داشته است، از جمله کتاب‌های وى عبارت‌اند از:
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
== منابع ==
== منابع ==
* علامه حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، 1جلد، الشريف الرضي - ايران - قم، چاپ: 2، 1402 ه.ق.
* علامه حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، 1جلد، الشريف الرضي - ايران - قم، چاپ: 2، 1402 ه.ق.
* كشى، محمد بن عمر، اختيار معرفة الرجال، 2جلد، موسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث - ايران - قم، چاپ: 1، 1404 ه.ق.
* كشى، محمد بن عمر، اختيار معرفة الرجال، 2جلد، موسسة آل البيت (علیه‌السلام) لإحياء التراث - ايران - قم، چاپ: 1، 1404 ه.ق.
* نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، 1365ش.
* نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، 1365ش.
* طوسى، محمد بن حسن، رجال الطوسي(جامعه مدرسين)، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، چاپ: 3، 1373 ه.ش.
* طوسى، محمد بن حسن، رجال الطوسي(جامعه مدرسين)، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، چاپ: 3، 1373 ه.ش.
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
* حسن‌زاده آملی، حسن، اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال، پدیدآوران محمودی، محمدکاظم ، مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر قم ، 1376.
* حسن‌زاده آملی، حسن، اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال، پدیدآوران محمودی، محمدکاظم ، مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر قم ، 1376.
* امین، سید محسن، أعيان الشيعة (53 جلدی) مکان نشر بیروت - لبنان.
* امین، سید محسن، أعيان الشيعة (53 جلدی) مکان نشر بیروت - لبنان.
* شبستری، عبدالحسین، أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الکاظم (علیه‌السلام) المؤتمر العالمی للإمام الرضا(ع) ، مشهد،1369 .
* شبستری، عبدالحسین، أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الکاظم (علیه‌السلام) المؤتمر العالمی للإمام الرضا (علیه‌السلام) ، مشهد،1369 .
* ابان بن عثمان احمر، المبعث و المغازی و الوفاه و السقیفه و الرده، گردآورنده: رسول جعفریان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375.
* ابان بن عثمان احمر، المبعث و المغازی و الوفاه و السقیفه و الرده، گردآورنده: رسول جعفریان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375.
* زرکلی، خیرالدین، الأعلام، قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دار العلم للملايين، بیروت ، 1989 م.
* زرکلی، خیرالدین، الأعلام، قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دار العلم للملايين، بیروت ، 1989 م.
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش