confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
چون نتوانست حرفِ خود را پس بگیرد، آزادى غلام قطعى شد و وی به امیرالمؤمنین پیوست، ولى ولاء عتق، یعنى وابستگى قانونى او به جریر بن عبداللّه بجلى، برقرار ماند و نسل وى، بهعنوان مولاى بجلیه و مولاى جریر، معروف شدند. | چون نتوانست حرفِ خود را پس بگیرد، آزادى غلام قطعى شد و وی به امیرالمؤمنین پیوست، ولى ولاء عتق، یعنى وابستگى قانونى او به جریر بن عبداللّه بجلى، برقرار ماند و نسل وى، بهعنوان مولاى بجلیه و مولاى جریر، معروف شدند. | ||
حسن بن محبوب از لحاظ ظاهری، گندمگون و تیره رنگ بوده و دو سوى پیشانى وى، مو نداشته، موهاى سرش صاف و موهاى صورت او، کم پُشت بوده است. از نظر استخوانبندى بدن، چهارشانه و از سمت راست، مىلنگیده است.<ref>اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشى)، شیخ طوسى/584، شماره 1094، دانشگاه مشهد.</ref> | حسن بن محبوب از لحاظ ظاهری، گندمگون و تیره رنگ بوده و دو سوى پیشانى وى، مو نداشته، موهاى سرش صاف و موهاى صورت او، کم پُشت بوده است. از نظر استخوانبندى بدن، چهارشانه و از سمت راست، مىلنگیده است.<ref>اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشى)، شیخ طوسى/584، شماره 1094، دانشگاه مشهد.</ref> | ||
=== شغل حسن بن محبوب === | |||
وهب، استاد زرهبافى بوده و به (سرّاد) و یا (زرّاد) لقب گرفته و این لقب بر تمام نسل وى گفته میشده است، ولی در کتب رجالی به اینکه شغل او مانند جدّش وهب سندی زرهسازی بوده است، اشارهای نشده است. پدرش محبوب شترهایی داشته که آنها را کرایه میداده است. از او نقل شده که: زمانی که ساکن مدینه بودم، خدمت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) رسیدم و از شتران خود با حضرت سخن گفتم. حضرت فرمود: مگر نمیدانی شتر سختیهای فراوان دارد. از آن پس شترانم را کرایه دادم و به همراه غلامانم به کوفه فرستادم<ref>بحارالانوار، ج64، ص135.</ref>. | وهب، استاد زرهبافى بوده و به (سرّاد) و یا (زرّاد) لقب گرفته و این لقب بر تمام نسل وى گفته میشده است، ولی در کتب رجالی به اینکه شغل او مانند جدّش وهب سندی زرهسازی بوده است، اشارهای نشده است. پدرش محبوب شترهایی داشته که آنها را کرایه میداده است. از او نقل شده که: زمانی که ساکن مدینه بودم، خدمت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) رسیدم و از شتران خود با حضرت سخن گفتم. حضرت فرمود: مگر نمیدانی شتر سختیهای فراوان دارد. از آن پس شترانم را کرایه دادم و به همراه غلامانم به کوفه فرستادم<ref>بحارالانوار، ج64، ص135.</ref>. | ||
در مورد شغل خود ابن محبوب مطلبی در کتب رجالی نیامده است. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه، هنگام نقل روایتی میگوید: «بعضی از گچکاران نقل کرده اند.» <ref>المکاسب المحرمة، شیخ انصاری، چاپ دوم، تبریز، 1375ه.، ص14.</ref> این روایت را فقط ابن محبوب از امام رضا (علیهالسلام) نقل کرده است <ref>کافی، کلینی، بیروت، دارالاضواء، 1405ه.، ج3، ص33.</ref>. | در مورد شغل خود ابن محبوب مطلبی در کتب رجالی نیامده است. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه، هنگام نقل روایتی میگوید: «بعضی از گچکاران نقل کرده اند.» <ref>المکاسب المحرمة، شیخ انصاری، چاپ دوم، تبریز، 1375ه.، ص14.</ref> این روایت را فقط ابن محبوب از امام رضا (علیهالسلام) نقل کرده است <ref>کافی، کلینی، بیروت، دارالاضواء، 1405ه.، ج3، ص33.</ref>. | ||
=== فرزندان ابن محبوب === | |||
پسران او محمد و هارون هر دو از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) بوده اند. معجم رجال الحدیث، آیة اللّه خویی، چاپ دوم، نشر مدینة العلم، 1403ه.، ج19، ص227 شیخ طوسى هم، هارون بن حسن بن محبوب و برادر وى، محمد بن حسن بن محبوب را در شمار راویان یاد میکند.<ref>(رجال)، شیخ طوسى 408/، اصحاب امام جواد (علیهالسلام)، چاپ نجف.</ref> هارون از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) و مردى مورد اعتماد و راستگو بوده است که از پدر و سایر راویان، روایت کرده و کتابى به نام «النوادر» داشته است. فرزند دیگر او، محمد نام دارد که شیخ طوسى وى را از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) و در زمره راویان به حساب آورده است. <ref>رجال الطوسى، ص379، ش5618 و5620</ref> | پسران او محمد و هارون هر دو از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) بوده اند. معجم رجال الحدیث، آیة اللّه خویی، چاپ دوم، نشر مدینة العلم، 1403ه.، ج19، ص227 شیخ طوسى هم، هارون بن حسن بن محبوب و برادر وى، محمد بن حسن بن محبوب را در شمار راویان یاد میکند.<ref>(رجال)، شیخ طوسى 408/، اصحاب امام جواد (علیهالسلام)، چاپ نجف.</ref> هارون از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) و مردى مورد اعتماد و راستگو بوده است که از پدر و سایر راویان، روایت کرده و کتابى به نام «النوادر» داشته است. فرزند دیگر او، محمد نام دارد که شیخ طوسى وى را از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) و در زمره راویان به حساب آورده است. <ref>رجال الطوسى، ص379، ش5618 و5620</ref> | ||
این میرساند که خاندان ابن محبوب، همگان، به راه پدر میرفتهاند و از میراث امامت پاس میداشتهاند. | این میرساند که خاندان ابن محبوب، همگان، به راه پدر میرفتهاند و از میراث امامت پاس میداشتهاند. |