جارودیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
[[کشّی|کشّی]] می‏‌نویسد ابوعبداللّه [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام جعفر صادق]] (علیه السلام)، زیاد بن المنذر اعمی ابوالجارود را ملقب به سرحوب کرد (- سرحوبیه) و او را از دروغگویان دانست. [[نجاشی|نجاشی]] می‌نویسد که زیاد بن منذر ابوالجارود همدانی الخارقی اعمی کوفی که کور مادرزاد بود از اصحاب ابی جعفر [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام محمد باقر]] (علیه السلام) است. [[مامقانی|مامقانی]] می‏‌نویسد که زیاد بن منذر ابوالجارود از مردم [[خراسان]] بوده و حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) او را لعنت کرد و فرمود: «انه اعمی القلب و اعمی البصر» یعنی او هم از ظاهر و هم از باطن کور است و او را موثق ندانسته و به سختی‏ نکوهش کرده است.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.</ref>
[[کشّی|کشّی]] می‏‌نویسد ابوعبداللّه [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام جعفر صادق (علیه السلام)]]، زیاد بن المنذر اعمی ابوالجارود را ملقب به سرحوب کرد (- سرحوبیه) و او را از دروغگویان دانست. [[نجاشی|نجاشی]] می‌نویسد که زیاد بن منذر ابوالجارود همدانی الخارقی اعمی کوفی که کور مادرزاد بود از اصحاب ابی جعفر [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام محمد باقر (علیه السلام)]] است. [[مامقانی|مامقانی]] می‏‌نویسد که زیاد بن منذر ابوالجارود از مردم [[خراسان]] بوده و حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) او را [[سب و لعن|لعنت]] کرد و فرمود: «انه اعمی القلب و اعمی البصر» یعنی او هم از ظاهر و هم از باطن کور است و او را موثق ندانسته و به سختی‏ نکوهش کرده است<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.</ref>.
 
 
== اعتقادات ==
== اعتقادات ==
جارودیه معتقدند که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]]، [[علی بن ابی طالب|امام علی]] را به وصف امامت منصوص کرده است. آنان پس از امامت «[[زید بن علی بن الحسین|زید بن علی بن الحسین]]» قایل به امامت [[محمد بن عبداللّه بن حسن]] بن حسن شدند و بعضی از جارودیه معتقدند که او نمرده یا کشته نشده است، بلکه خروج خواهد کرد. بعضی دیگر «قاسم علوی» صاحب طالقان و [[ری|ری]] و برخی «یحیی بن عمر» صاحب [[کوفه]] را امام می‌شمردند. بیشتر جارودیه مانند دیگر «[[زیدیه|زیدیه]]» معقتدند که هر فاطمی که شمشیر برکشد و قیام کند و سپس مردم را به دین و تقوا دعوت نماید، او امام است. پیشتر گفته شد که یکی از ائمه «جارودیه» محمد بن عبداللّه بن حسن بن حسن بود و می‌گویند [[ابوحنیفه|ابوحنیفه]] با وی بیعت کرد. چون این خبر به [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] رسید وی را به زندان انداخت تا از دنیا رفت. بعد از مرگ محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن، «جارودیه» به امامت محمد بن قاسم بن علی بن الحسین بن علی صاحب طالقان و ری یقین کردند. وی در ایام [[معتصم عباسی|معتصم خلیفه عباسی]] گرفتار زندان شد و از دنیا رفت. پس از وی گروهی از «جارودیه» امامت «یحیی بن عمر» صاحب کوفه را پذیرفتند. او نیز در زمان [[مستعین عباسی|مستعین خلیفه عباسی]] کشته شد و سر او را نزد [[محمد بن عبداللّه بن طاهر]] بردند.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.</ref>
جارودیه معتقدند که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]]، [[علی بن ابی طالب|امام علی]] را به وصف امامت منصوص کرده است. آنان پس از امامت «[[زید بن علی بن الحسین|زید بن علی بن الحسین]]» قایل به امامت [[محمد بن عبداللّه بن حسن]] بن حسن شدند و بعضی از جارودیه معتقدند که او نمرده یا کشته نشده است، بلکه خروج خواهد کرد. بعضی دیگر «قاسم علوی» صاحب طالقان و [[ری|ری]] و برخی «یحیی بن عمر» صاحب [[کوفه]] را امام می‌شمردند. بیشتر جارودیه مانند دیگر «[[زیدیه|زیدیه]]» معقتدند که هر فاطمی که شمشیر برکشد و قیام کند و سپس مردم را به دین و تقوا دعوت نماید، او امام است. پیشتر گفته شد که یکی از ائمه «جارودیه» محمد بن عبداللّه بن حسن بن حسن بود و می‌گویند [[ابوحنیفه|ابوحنیفه]] با وی بیعت کرد. چون این خبر به [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] رسید وی را به زندان انداخت تا از دنیا رفت. بعد از مرگ محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن، «جارودیه» به امامت محمد بن قاسم بن علی بن الحسین بن علی صاحب طالقان و ری یقین کردند. وی در ایام [[معتصم عباسی|معتصم خلیفه عباسی]] گرفتار زندان شد و از دنیا رفت. پس از وی گروهی از «جارودیه» امامت «یحیی بن عمر» صاحب کوفه را پذیرفتند. او نیز در زمان [[مستعین عباسی|مستعین خلیفه عباسی]] کشته شد و سر او را نزد [[محمد بن عبداللّه بن طاهر]] بردند.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.</ref>
confirmed، مدیران
۳۷٬۴۰۴

ویرایش