سالمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:


== شرح حال ==
== شرح حال ==
ابوالحسن احمد بن محمّد سالم از دوستان مجاهد مفسّر معروف بود و در بیان شأن او گفته‌‏اند که ابوطالب مکّی (در گذشته در 380 هجری قمری) صاحب کتاب معروف «قوت القلوب» از شاگردان وی بوده است. بعدا این فرقه مانند «[[بربهاریه|بربهاریه]]» از نظر فقهی به [[حنابله]] پیوستند.
ابوالحسن احمد بن محمّد سالم از دوستان مجاهد مفسّر معروف بود و در بیان شأن او گفته‌‏اند که ابوطالب مکّی (در گذشته در 380 هجری قمری) صاحب کتاب معروف «قوت القلوب» از شاگردان وی بوده است. بعدا این فرقه مانند «[[بربهاریه|بربهاریه]]» از نظر فقهی به [[حنبلی|حنابله]] پیوستند.


== اصول عقاید ==
== اصول عقاید ==
اصول عقاید این فرقه بنا به روایت‏ ابویعلی بن الفراء (درگذشته در 458 ه) در کتاب «الغنیه» منسوب به جیلانی چنین آمده است: خداوند پیوسته آفریدگار بوده و افعال او «قدیم» است و در همه جا حاضر و ناظر است و به خصوص در زبان هر قاری [[قرآن]] تجلی می ‏فرماید. مشیت خداوند غیر حادث است، ولی اراده او «حادث» به آن مشیت است. از بندگان معصیت و گناه سر می ‏زند بدون آن که خداوند آنها را اراده کرده باشد. [[ابلیس|ابلیس]] در آغاز کار، کافر شد و سرانجام به اطاعت خداوند در آمد. خداوند در روز قیامت به صورت آدمی دیده می ‏شود و در میان خلق تجلی می ‏فرماید. عمل به شرع با کوشش هایی از روی اراده انجام می‏ گیرد. صبر از لذات بهتر است تا تمتع و بهره‏مند شدن از آنها. انبیاء برتر از اولیا هستند. حکمت از ایمان است. آنان مانند صوفیه معتقد به اتحاد روح بنده با خدا هستند و آن شعور مؤمن به ذات خویش است که از فیوضات الهی در ظرف ذات او به اندازه‏ای که خداوند به وی فیض می ‏بخشد حاصل می ‏گردد. سالمیه معتقد به بقای روح و فترت بین موت و بعث بودند.
اصول عقاید این فرقه بنا به روایت‏ ابویعلی بن الفراء (درگذشته در 458 ه) در کتاب «الغنیه» منسوب به جیلانی چنین آمده است: خداوند پیوسته آفریدگار بوده و افعال او «قدیم» است و در همه جا حاضر و ناظر است و به خصوص در زبان هر قاری [[قرآن]] تجلی می ‏فرماید. مشیت خداوند غیر حادث است، ولی اراده او «حادث» به آن مشیت است. از بندگان معصیت و گناه سر می ‏زند بدون آن که خداوند آنها را اراده کرده باشد. [[شیطان|ابلیس]] در آغاز کار، کافر شد و سرانجام به اطاعت خداوند در آمد. خداوند در روز قیامت به صورت آدمی دیده می ‏شود و در میان خلق تجلی می ‏فرماید. عمل به شرع با کوشش هایی از روی اراده انجام می‏ گیرد. صبر از لذات بهتر است تا تمتع و بهره‏مند شدن از آنها. انبیاء برتر از اولیا هستند. حکمت از ایمان است. آنان مانند صوفیه معتقد به اتحاد روح بنده با خدا هستند و آن شعور مؤمن به ذات خویش است که از فیوضات الهی در ظرف ذات او به اندازه‏ای که خداوند به وی فیض می ‏بخشد حاصل می ‏گردد. سالمیه معتقد به بقای روح و فترت بین موت و بعث بودند.
در کتاب «الغنیه» آمده است که: سالمیه می‏ گویند: خداوند در هر مکان حاضر است و فرق بین [[عرش]] و غیر آن نیست. معتقدند که خداوند درباره بندگان اراده طاعت کند نه معصیت. ابلیس بار دوم به [[آدم]] سجده کرد ولی هرگز به [[بهشت]] اندر نیامد.
در کتاب «الغنیه» آمده است که: سالمیه می‏ گویند: خداوند در هر مکان حاضر است و فرق بین [[عرش]] و غیر آن نیست. معتقدند که خداوند درباره بندگان اراده طاعت کند نه معصیت. ابلیس بار دوم به [[آدم]] سجده کرد ولی هرگز به [[بهشت]] اندر نیامد.
خداوند در روز [[قیامت|قیامت]] به صورت آدمی بر انس و جن و ملائکه و حیوانات ظاهر می‌شود، و کافران هم خداوند را می ‏بینند و خداوند آنان را بازخواست می کند. [[ابو نصر سراج طوسی]] (در گذشته در 370 ه) در کتاب خود «اللمع» آورده که از احمد بن سالم از معنی این حدیث پیغمبر (ص) پرسیدند که فرمود: «اطیب ما اکل الرجل من کسب یده»، یعنی: آنچه را که مرد از کسب دستش بخورد، گواراترین چیز است.
خداوند در روز [[قیامت|قیامت]] به صورت آدمی بر انس و جن و ملائکه و حیوانات ظاهر می‌شود، و کافران هم خداوند را می ‏بینند و خداوند آنان را بازخواست می کند. [[ابو نصر سراج طوسی]] (در گذشته در 370 ه) در کتاب خود «اللمع» آورده که از احمد بن سالم از معنی این حدیث پیغمبر (ص) پرسیدند که فرمود: «اطیب ما اکل الرجل من کسب یده»، یعنی: آنچه را که مرد از کسب دستش بخورد، گواراترین چیز است.
احمد بن سالم گفت کسب [[سنت رسول اللّه (ص)]] و توکل حال او بوده است و از این جهت کسب را برای امت خود سنت قرار داده و از توکل ایشان چیزی نفرموده، زیرا آگاه به ضعف اراده آنان بوده است. در کتاب «الغنیه» آمده که سالمیه می‏‌گفتند خداوند را رازی است که اگر آن را آشکار کند تدبیر باطل شود و [[انبیاء|انبیاء]] را نیز رازی، اگر آن را بازگویند [[نبوت]] باطل گردد و علما را نیز رازی، که اگر آن راآشکار کنند، علم باطل شود.
احمد بن سالم گفت کسب سنت رسول اللّه (ص) و توکل حال او بوده است و از این جهت کسب را برای امت خود سنت قرار داده و از توکل ایشان چیزی نفرموده، زیرا آگاه به ضعف اراده آنان بوده است. در کتاب «الغنیه» آمده که سالمیه می‏‌گفتند خداوند را رازی است که اگر آن را آشکار کند تدبیر باطل شود و [[انبیاء|انبیاء]] را نیز رازی، اگر آن را بازگویند [[نبوت]] باطل گردد و علما را نیز رازی، که اگر آن راآشکار کنند، علم باطل شود.
در کتاب «اللمع» آمده که احمد بن سالم بر [[بایزید بسطامی|بایزید بسطامی]] به واسطه شطحیاتی که در حال فنا از او صادر می‌شد و می‏‌گفت سبحانی سبحانی، ما اعظم شانی سخت اعتراض می‏‌کرد و این سخنان را کفر می ‏دانست. در «کشف المحجوب» آمده که اکثر سالمیه از [[حلولیه|حلولیه]] بوده‏ اند.<ref> مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 210 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>
در کتاب «اللمع» آمده که احمد بن سالم بر [[بایزید بسطامی|بایزید بسطامی]] به واسطه شطحیاتی که در حال فنا از او صادر می‌شد و می‏‌گفت سبحانی سبحانی، ما اعظم شانی سخت اعتراض می‏‌کرد و این سخنان را کفر می ‏دانست. در «کشف المحجوب» آمده که اکثر سالمیه از [[حلولیه|حلولیه]] بوده‏ اند.<ref> مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 210 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش