جری و تطبیق (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹: خط ۹:


==انواع جری و تطبیق==
==انواع جری و تطبیق==
روایات «جری و تطبیق»  نه شأن [[تفسیر|تفسیری]] دارد و نه سبب نزول آیه به‌حساب می‌آید، بلکه اگر  صحت سند و متن آن احراز شود، می‌توان آن را نوعی از جری و تطبیق صحیح دانست . علامه طباطبایی نیز در بحث روایی تفسیرش در ذیل آیات مختلف در نقد و بررسی روایات اسباب نزول با عبارت «هی من الجری و التطبیق أو من البطن و لیست بمفسّره» این گونه روایات را مورد نزول آیه به حساب نمی آورد و آن را از باب «جری و تطبیق» می داند.  
روایات «جری و تطبیق»  نه شأن [[تفسیر|تفسیری]] دارد و نه سبب نزول آیه به‌ حساب می‌آید، بلکه اگر  صحت سند و متن آن احراز شود، می‌توان آن را نوعی از جری و تطبیق صحیح دانست . علامه طباطبایی نیز در بحث روایی تفسیرش در ذیل آیات مختلف در نقد و بررسی روایات اسباب نزول با عبارت «هی من الجری و التطبیق أو من البطن و لیست بمفسّره» این گونه روایات را مورد نزول آیه به حساب نمی آورد و آن را از باب «جری و تطبیق» می داند.  
===تطبیق مفهوم کلی آیه با مصداق کلی===
===تطبیق مفهوم کلی آیه با مصداق کلی===
در این نوع  از « جری و تطبیق»، روایت منقول از پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) یا [[ائمه|ائمه معصومین (علیهم‌السلام)]]، گزارش از مفهوم عام آیه بر مصداق کلی می‌کند. از جمله:
در این نوع  از «جری و تطبیق»، روایت منقول از پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) یا [[ائمه|ائمه معصومین (علیهم‌السلام)]]، گزارش از مفهوم عام آیه بر مصداق کلی می‌کند. از جمله:
احمد بن علی طبرسی در الاحتجاج علی اهل اللجاج از [[امام حسن عسکری(ع)|امام حسن عسکری (علیه‌السلام)]] روایت تقریبا طولانی را نقل کرده که در قسمتی از این روایت از بهترین خلق بعد از ائمه هدی؛ و بدترین خلق بعد از [[ابلیس]] و [[فرعون|فرعون]] سوال شده که حضرت در جواب بهترین خلق بعد از ائمه علیهم را ، عالمان صالح؛ و بدترین خلق بعد از نمرود و ابلیس را، عالمان فاسد معرفی کردند و سپس امام (علیه‌السلام) ، عالمان فاسد را کسانی دانسته‌اند که خداوند در قرآن در حقشان فرموده است: '''{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ|سوره = بقره|آیه =159}}'''.
احمد بن علی طبرسی در الاحتجاج علی اهل اللجاج از [[امام حسن عسکری(ع)|امام حسن عسکری (علیه‌السلام)]] روایت تقریبا طولانی را نقل کرده که در قسمتی از این روایت از بهترین خلق بعد از ائمه هدی؛ و بدترین خلق بعد از [[ابلیس]] و [[فرعون|فرعون]] سوال شده که حضرت در جواب بهترین خلق بعد از ائمه علیهم را ، عالمان صالح؛ و بدترین خلق بعد از نمرود و ابلیس را، عالمان فاسد معرفی کردند و سپس امام (علیه‌السلام) ، عالمان فاسد را کسانی دانسته‌اند که خداوند در قرآن در حقشان فرموده است: '''{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ|سوره = بقره|آیه =159}}'''.
طبق این روایت در کلام امام (علیه السلام) مصداق عام عالمان فاسد با مفهوم عام «الَّذِينَ يَكْتُمُونَ» تطبیق داده شده است.
طبق این روایت در کلام امام (علیه السلام) مصداق عام عالمان فاسد با مفهوم عام «الَّذِينَ يَكْتُمُونَ» تطبیق داده شده است.


===تطبیق مفهوم کلی آیه بر مصداق خاصی===
===تطبیق مفهوم کلی آیه بر مصداق خاصی===
در این نوع از «جری و تطبیق»، روایت نقل شده، مفهوم عام آیه را بر مصداقی خاص منطبق می کند.برای نمونه:
در این نوع از «جری و تطبیق»، روایت نقل شده، مفهوم عام آیه را بر مصداقی خاص منطبق می‌کند. برای نمونه:
[[سیوطی]] در الدر المنثور در تفسير آيه   '''{{متن قرآن|لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‏ءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاه وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِير|سوره = آل عمرن|آیه =28}}''' نقل کرده كه ابن اسحاق و ابن جرير و ابن ابى حاتم از ابن عباس روايت آورده‏ا‌ند كه گفت: حجاج بن عمرو هم پيمان قبيله كعب بن اشرف و ابن ابى الحقيق و قيس بن زيد، پنهان از ديگران تصميم گرفته بودند چند نفر از مسلمانان مدينه را از دين خود گمراه سازند. رفاعه بن منذر و عبد اللَّه بن جبير و سعد بن خثيمه از جريان خبر داشتند به آن چند نفر مسلمان هشدار دادند كه با اين اشخاص نشست و برخاست نكنيد، اين يهوديان در دل تصميم دارند شما را گمراه كنند و از دين مرتد سازند، ولى مسلمانان اعتنا نكردند، در اين باره بود كه آيه «لايَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ» تا جمله «وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ» نازل گرديد.
[[سیوطی]] در الدر المنثور در تفسير آيه '''{{متن قرآن|لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‏ءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاه وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِير|سوره = آل عمرن|آیه =28}}''' نقل کرده كه ابن اسحاق و ابن جرير و ابن ابى حاتم از ابن عباس روايت آورده‌‏ا‌ند كه گفت: حجاج بن عمرو هم پيمان قبيله كعب بن اشرف و ابن ابى الحقيق و قيس بن زيد، پنهان از ديگران تصميم گرفته بودند چند نفر از مسلمانان مدينه را از دين خود گمراه سازند. رفاعه بن منذر و عبد اللَّه بن جبير و سعد بن خثيمه از جريان خبر داشتند به آن چند نفر مسلمان هشدار دادند كه با اين اشخاص نشست و برخاست نكنيد، اين يهوديان در دل تصميم دارند شما را گمراه كنند و از دين مرتد سازند، ولى مسلمانان اعتنا نكردند، در اين باره بود كه آيه «لايَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ» تا جمله «وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ» نازل گرديد.
ظاهرا منظور روايت، تطبيق يك مصداق بر عموم آيه است براى اينكه در عرف قرآن كلمه «كافرين» اعم از يهود و نصارا و مشركين است و مسلمانان را بطور كلى از دوستى عموم كفار نهى می‌كند و اگر بنا باشد داستان نامبرده سبب نزول باشد، بايد سبب نزول آياتى باشد كه خصوص يهود و نصارا را نام می‌برد، نه سبب نزول آيات مورد بحث كه نامى از اهل كتاب نمی‌برد.
ظاهرا منظور روايت، تطبيق يك مصداق بر عموم آيه است براى اينكه در عرف قرآن كلمه «كافرين» اعم از يهود و نصارا و مشركين است و مسلمانان را بطور كلى از دوستى عموم كفار نهى می‌كند و اگر بنا باشد داستان نامبرده سبب نزول باشد، بايد سبب نزول آياتى باشد كه خصوص يهود و نصارا را نام می‌برد، نه سبب نزول آيات مورد بحث كه نامى از اهل كتاب نمی‌برد.


===تطبیق مفهوم عام آیه بر مصداق اکمل===
===تطبیق مفهوم عام آیه بر مصداق اکمل===
در این نوع از «جری و تطبیق» نیز ، روایت بیان شده، در جهت انطباق مفهوم آیه با مصداق روشن و کامل آن است از جمله:
در این نوع از «جری و تطبیق» نیز ، روایت بیان شده، در جهت انطباق مفهوم آیه با مصداق روشن و کامل آن است از جمله:
کلینی در الکافی روایتی را آورده که شخصی به نام «ابن محبوب» نقل کرده که وی از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد'''{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ‏ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ‏ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ‏|سوره = بقره|آیه =121}}'''، سوال کرده‌اند که آن حضرت در جواب فرموده‌اند: ایشان [[ائمه |ائمه (علیهم‌السلام)]] هستند.  
کلینی در الکافی روایتی را آورده که شخصی به نام «ابن محبوب» نقل کرده که وی از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد '''{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ‏ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ‏ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ‏|سوره = بقره|آیه =121}}'''، سوال کرده‌اند که آن حضرت در جواب فرموده‌اند: ایشان [[ائمه |ائمه (علیهم‌السلام)]] هستند.  
علامه طباطبایی در بحث روایی ذیل این آیه در توضیح نحوه تطبیق روایت این روایت با آیه «يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ» می نویسد:
علامه طباطبایی در بحث روایی ذیل این آیه در توضیح نحوه تطبیق روایت این روایت با آیه «يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ» می نویسد:
«و هو من باب الجري و الانطباق على المصداق الكامل»؛ اين روايت از باب جرى يعنى تطبيق آيه به مصداق روشن و كامل آن است.
«و هو من باب الجري و الانطباق على المصداق الكامل»؛ اين روايت از باب جرى يعنى تطبيق آيه به مصداق روشن و كامل آن است.
confirmed
۵٬۸۳۵

ویرایش