سی و هفتمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
دربارۀ پیامبر اعظم حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم دربارۀ شخصیت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً این‌جور است. بنده امروز فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل پیامبر اعظم را مختصراً عرض می‌کنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همۀ آحاد بشریت حق دارد؛ بنده این را می‌خواهم عرض بکنم. همۀ آحاد بشریت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم و به معنای واقعی کلمه متعلَق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ این حق عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریت دارد چیست؟ آن ،این است که پیامبر اعظم نسخۀ درمان همۀ دردهای عمدۀ بشریت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیت است. خدای متعال می‌فرماید که: '''{{متن قرآن|کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور‌|سوره =ابراهیم|آیه = 1}}'''. ظلمات چیست؟ ظلمات همۀ آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره‌ وتار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیب‌های اجتماعی، همۀ اینها ظلماتند. اینها همه ظلمت‌هایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بی‌ایمانی ظلمت است، بی‌هدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است.
دربارۀ پیامبر اعظم حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم دربارۀ شخصیت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً این‌جور است. بنده امروز فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل پیامبر اعظم را مختصراً عرض می‌کنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همۀ آحاد بشریت حق دارد؛ بنده این را می‌خواهم عرض بکنم. همۀ آحاد بشریت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم و به معنای واقعی کلمه متعلَق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ این حق عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریت دارد چیست؟ آن ،این است که پیامبر اعظم نسخۀ درمان همۀ دردهای عمدۀ بشریت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیت است. خدای متعال می‌فرماید که: '''{{متن قرآن|کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور‌|سوره =ابراهیم|آیه = 1}}'''. ظلمات چیست؟ ظلمات همۀ آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره‌ وتار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیب‌های اجتماعی، همۀ اینها ظلماتند. اینها همه ظلمت‌هایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بی‌ایمانی ظلمت است، بی‌هدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است.


پیامبر اعظم نسخۀ درمان این دردها را ــ هم نسخۀ معرفتی را، هم نسخۀ عملی را ــ به بشر عرضه کرد. اگر می‌خواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینها است. این شریعت پیغمبر و معارف قرآنی، علاج دردهای بشریت است؛ این را پیغمبر اسلام به بشر عرضه کرده. لذا [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیه الصلاة و السّلام)]] دربارۀ پیغمبر می‌فرماید: '''طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه'''<ref>نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۰۸.</ref> این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهم‌ها را فراهم کرده ــ آن دارویی که روی زخم می‌گذارند که زخم بهبود پیدا کند ــ هم وسیلۀ داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیلۀ مرهم خوب نمی‌شد، آن را داغ می‌کردند خوب می‌شد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیلۀ داغ کردن را؛ اینها را در [[قرآن]] به بشریت عرضه کرده. اگر می‌خواهید خوب زندگی کنید، این‌جوری عمل کنید.
پیامبر اعظم نسخۀ درمان این دردها را ــ هم نسخۀ معرفتی را، هم نسخۀ عملی را ــ به بشر عرضه کرد. اگر می‌خواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینهاست. این شریعت پیغمبر و معارف قرآنی، علاج دردهای بشریت است؛ این را پیغمبر اسلام به بشر عرضه کرده. لذا [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیه الصلاة و السّلام)]] دربارۀ پیغمبر می‌فرماید: '''طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه'''<ref>نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۰۸.</ref> این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهم‌ها را فراهم کرده ــ آن دارویی که روی زخم می‌گذارند که زخم بهبود پیدا کند ــ هم وسیلۀ داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیلۀ مرهم خوب نمی‌شد، آن را داغ می‌کردند خوب می‌شد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیلۀ داغ کردن را؛ اینها را در [[قرآن]] به بشریت عرضه کرده. اگر می‌خواهید خوب زندگی کنید، این‌جوری عمل کنید.


=== حق حیات ===
=== حق حیات ===
در منطق عقلای عالم، بالاتر از همۀ حقوقی که انسان‌ها بر یکدیگر دارند، حق حیات است. وقتی بخواهند مبالغه کنند در اینکه فلانی حقی به گردن من دارد، مثلاً می‌گویند: [این] آقا حق حیات به گردن من دارد. حق حیات یعنی چه؟ یعنی مثلاً شما در معرض غرق بودید، او نجاتتان داده؛ در معرض فروریختن آوار منزل بودید، او نجاتتان داده؛ یعنی این حیات مادی را که داشت از دست شما گرفته می‌شد به شما برگردانده؛ این حق حیات است، این بالاترینِ حقوق است. وقتی که انسان در بین آحاد مردم نگاه می‌کند، مطالعه می‌کند، [می‌بیند] این را بالاترین حقوق می‌دانند، میگویند: حق حیات؛ ولی خب این حیاتی که به ما برگردانده شد مگر چقدر ادامه خواهد داشت؟ هم محدود است، هم ناقص است، هم آسیب‌پذیر است؛ ممکن است فردای همان روز با سکته و با سرطان و با انواع و اقسام بیماری‌ها همین حیات از انسان گرفته بشود. خداوند متعال می‌فرماید که '''{{متن قرآن|یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم‌|سوره =انفال|آیه = 24}}'''. حیات را پیغمبر به شما میدهد. این حیات، آن حیات نیست؛ این حیاتی است که هم سعادت دنیا را تأمین می‌کند، هم دل شما را آباد می‌کند، هم روح شما را روشن می‌کند، هم زندگی شما را زندگی شیرینی قرار میدهد، هم ادامه دارد. این حیات تمام‌شدنی نیست، آسیب‌پذیر نیست، ابدی است. این حیاتی که اسلام و دین و پیامبر به بشریت می‌بخشد، اهمیتش هزاران برابر بیشتر از آن حیاتی است که فرض کنید ما را از زیر آوار بیرون کشیدند یا از غرق نجاتمان دادند. حق پیغمبر بر گردن بشریت اینها است. این، حق پیغمبر است. ما در مقابل پیغمبر مدیونیم.
در منطق عقلای عالم، بالاتر از همۀ حقوقی که انسان‌ها بر یکدیگر دارند، حق حیات است. وقتی بخواهند مبالغه کنند در اینکه فلانی حقی به گردن من دارد، مثلاً می‌گویند: [این] آقا حق حیات به گردن من دارد. حق حیات یعنی چه؟ یعنی مثلاً شما در معرض غرق بودید، او نجاتتان داده؛ در معرض فروریختن آوار منزل بودید، او نجاتتان داده؛ یعنی این حیات مادی را که داشت از دست شما گرفته می‌شد به شما برگردانده؛ این حق حیات است، این بالاترینِ حقوق است. وقتی که انسان در بین آحاد مردم نگاه می‌کند، مطالعه می‌کند، [می‌بیند] این را بالاترین حقوق می‌دانند، میگویند: حق حیات؛ ولی خب این حیاتی که به ما برگردانده شد مگر چقدر ادامه خواهد داشت؟ هم محدود است، هم ناقص است، هم آسیب‌پذیر است؛ ممکن است فردای همان روز با سکته و با سرطان و با انواع و اقسام بیماری‌ها همین حیات از انسان گرفته بشود. خداوند متعال می‌فرماید که '''{{متن قرآن|یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم‌|سوره =انفال|آیه = 24}}'''. حیات را پیغمبر به شما میدهد. این حیات، آن حیات نیست؛ این حیاتی است که هم سعادت دنیا را تأمین می‌کند، هم دل شما را آباد می‌کند، هم روح شما را روشن می‌کند، هم زندگی شما را زندگی شیرینی قرار میدهد، هم ادامه دارد. این حیات تمام‌شدنی نیست، آسیب‌پذیر نیست، ابدی است. این حیاتی که اسلام و دین و پیامبر به بشریت می‌بخشد، اهمیتش هزاران برابر بیشتر از آن حیاتی است که فرض کنید ما را از زیر آوار بیرون کشیدند یا از غرق نجاتمان دادند. حق پیغمبر بر گردن بشریت اینها است. این، حق پیغمبر است. ما در مقابل پیغمبر مدیونیم.


خب، یک عده‌ای این توفیق را پیدا نکرده‌اند که معرفت پیدا کنند به دین پیغمبر ــ غیر مسلمین ــ خب راه اداء دِین روی اینها بسته است؛ حالا [اینکه] خدای متعال با اینها چه کار می‌کند، محل بحث ما نیست ولی اینها نمی‌توانند ادای دِین کنند، لکن مؤمنینِ به اسلام چرا، می‌توانند ادای دِین کنند؛ میتوانند؛ ‌راهش به اینها نشان داده شده:'''{{متن قرآن|وَ جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباکُم وَ ما جَعَلَ عَلَیکُم فِی الدّینِ مِن حَرَجٍ مِلَّةَ اَبیکُم اِبراهیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسلِمین|سوره =حج|آیه = 78}}'''. این «جهاد فی‌سبیل‌الله»، به خاطر سِلم در مقابل خدا بودن، ادای دِین است. اگر می‌خواهیم حق پیامبر را، این حق عظیم پیغمبر را جبران کنیم، راهش این است: جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه؛ جهاد کامل. معنای جهاد صرفاً شمشیر و آرپی‌جی و مانند اینها نیست؛ جهاد در همۀ میدانها: جهاد در میدان علم،‌ جهاد در میدان سیاست، جهاد در میدان معرفت،‌ جهاد در میدان اخلاق، که ما خیلی به آن احتیاج داریم. همۀ ما به اخلاق احتیاج داریم، به علم احتیاج داریم؛ جهاد [کنیم]. می‌توانیم جهاد کنیم؛ اگر این حکم الهی یعنی «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه» را امتثال کردیم، آن‌وقت می‌توانیم بگوییم حق‌گزاری پیامبر اعظم تا حد توان ما انجام گرفته. ما باید در راه اسلام جهاد کنیم.
خب، یک عده‌ای این توفیق را پیدا نکرده‌اند که معرفت پیدا کنند به دین پیغمبر ــ غیر مسلمین ــ خب راه ادای دِین روی اینها بسته است؛ حالا [اینکه] خدای متعال با اینها چه کار می‌کند، محل بحث ما نیست ولی اینها نمی‌توانند ادای دِین کنند، لکن مؤمنینِ به اسلام چرا، می‌توانند ادای دِین کنند؛ میتوانند؛ ‌راهش به اینها نشان داده شده:'''{{متن قرآن|وَ جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباکُم وَ ما جَعَلَ عَلَیکُم فِی الدّینِ مِن حَرَجٍ مِلَّةَ اَبیکُم اِبراهیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسلِمین|سوره =حج|آیه = 78}}'''. این «جهاد فی‌سبیل‌الله»، به خاطر سِلم در مقابل خدا بودن، ادای دِین است. اگر می‌خواهیم حق پیامبر را، این حق عظیم پیغمبر را جبران کنیم، راهش این است: جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه؛ جهاد کامل. معنای جهاد صرفاً شمشیر و آرپی‌جی و مانند اینها نیست؛ جهاد در همۀ میدانها: جهاد در میدان علم،‌ جهاد در میدان سیاست، جهاد در میدان معرفت،‌ جهاد در میدان اخلاق، که ما خیلی به آن احتیاج داریم. همۀ ما به اخلاق احتیاج داریم، به علم احتیاج داریم؛ جهاد [کنیم]. می‌توانیم جهاد کنیم؛ اگر این حکم الهی یعنی «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه» را امتثال کردیم، آن‌وقت می‌توانیم بگوییم حق‌گزاری پیامبر اعظم تا حد توان ما انجام گرفته. ما باید در راه اسلام جهاد کنیم.


امروز دشمنی با اسلام از همیشه آشکارتر است؛ در گذشته هم دشمنی بوده است [اما] امروز واضح است؛ که حالا یک نمونۀ جاهلانۀ آن، اهانت به [[قرآن|قرآن کریم]] است که مشاهده می‌کنید علناً یک ابلهِ جاهلی انجام می‌دهد، یک دولتی [هم] حمایت می‌کند؛ این نشان‌دهندۀ آن است که مسأله همین مسألۀ در صحنه و اهانت به قرآن کریم نیست. اشارۀ من در این قضیه، اصلاً به آن انسان نادان و جاهلی که این کار را می‌کند نیست؛ او برای اینکه مقاصد عناصر پشت صحنه را تأمین بکند، خودش را محکوم می‌کند به شدیدترین مجازات‌ها، به اعدام؛ من کاری به او ندارم؛ بحث سر آن عناصر پشت صحنه است؛ آنهایی که طراحان این‌جور جنایت‌ها و این‌جور کارهای نفرت‌انگیز هستند. اینها خیال می‌کنند با این‌جور حرکات می‌توانند قرآن را تضعیف کنند؛ اشتباه می‌کنند؛ خودشان را خراب می‌کنند؛ چهرۀ باطنی خودشان را ظاهر می‌کنند.
امروز دشمنی با اسلام از همیشه آشکارتر است؛ در گذشته هم دشمنی بوده است [اما] امروز واضح است؛ که حالا یک نمونۀ جاهلانۀ آن، اهانت به [[قرآن|قرآن کریم]] است که مشاهده می‌کنید علناً یک ابلهِ جاهلی انجام می‌دهد، یک دولتی [هم] حمایت می‌کند؛ این نشان‌دهندۀ آن است که مسأله همین مسألۀ در صحنه و اهانت به قرآن کریم نیست. اشارۀ من در این قضیه، اصلاً به آن انسان نادان و جاهلی که این کار را می‌کند نیست؛ او برای اینکه مقاصد عناصر پشت صحنه را تأمین بکند، خودش را محکوم می‌کند به شدیدترین مجازات‌ها، به اعدام؛ من کاری به او ندارم؛ بحث سر آن عناصر پشت صحنه است؛ آنهایی که طراحان این‌جور جنایت‌ها و این‌جور کارهای نفرت‌انگیز هستند. اینها خیال می‌کنند با این‌جور حرکات می‌توانند قرآن را تضعیف کنند؛ اشتباه می‌کنند؛ خودشان را خراب می‌کنند؛ چهرۀ باطنی خودشان را ظاهر می‌کنند.
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
فلسطین امروز، مسألۀ اول دنیای اسلام است. البته چند دهه‌ است، مال خصوص امروز نیست؛ چند ده سال است که مسألۀ فلسطین، به معنای واقعی کلمه، مسألۀ اول دنیای اسلام است. یک ملت را از خانۀ خودشان بیرون کرده‌اند، غصب کرده‌اند، تصرف کرده‌اند؛ هزاران نفر از اینها را کشته‌اند و شکنجه کرده‌اند و زندان کرده‌اند و آواره کرده‌اند؛ این چیز کوچکی نیست. مسألۀ اول دنیای اسلام، مسألۀ [[فلسطین]] است.
فلسطین امروز، مسألۀ اول دنیای اسلام است. البته چند دهه‌ است، مال خصوص امروز نیست؛ چند ده سال است که مسألۀ فلسطین، به معنای واقعی کلمه، مسألۀ اول دنیای اسلام است. یک ملت را از خانۀ خودشان بیرون کرده‌اند، غصب کرده‌اند، تصرف کرده‌اند؛ هزاران نفر از اینها را کشته‌اند و شکنجه کرده‌اند و زندان کرده‌اند و آواره کرده‌اند؛ این چیز کوچکی نیست. مسألۀ اول دنیای اسلام، مسألۀ [[فلسطین]] است.


نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولت‌هایی که قمار عادی‌سازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوۀ کار قرار می‌دهند، دارند اشتباه می‌کنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپایی‌ها دارند روی اسب بازنده شرط‌بندی می‌کنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است. امروز نهضت فلسطین از همیشۀ این هفتاد هشتاد سال سرحال‌تر است. مشاهده می‌کنید که امروز جوانان فلسطینی و نهضت فلسطینی، نهضت ضد غصب، ضد ظلم، ضد صهیونیسم از همیشه بانشاط‌تر، سرحال‌تر و آماده‌تر است و ان‌شاءالله این نهضت به نتیجه خواهد رسید و همان‌طور که امام بزرگوار (رضوان‌الله علیه) از رژیم غاصب به «سرطان» تعبیر کردند<ref>صحیفۀ امام، ج ۱۵، ص ۵۱۹؛ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (۱۳۶۰/۱۱/۴).</ref> حتماً این سرطان به فضل الهی به دست خود مردم فلسطین و نیروهای مقاومت در کل منطقه ریشه‌‌کن خواهد شد؛ ان‌شاءالله.
نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولت‌هایی که قمار عادی‌سازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوۀ کار قرار می‌دهند، دارند اشتباه می‌کنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپایی‌ها دارند روی اسب بازنده شرط‌بندی می‌کنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است. امروز نهضت فلسطین از همیشۀ این هفتاد هشتاد سال سرحال‌تر است. مشاهده می‌کنید که امروز جوانان فلسطینی و نهضت فلسطینی، نهضت ضد غصب، ضد ظلم، ضد صهیونیسم از همیشه بانشاط‌تر، سرحال‌تر و آماده‌تر است و ان‌شاءالله این نهضت به نتیجه خواهد رسید و همان‌طور که امام بزرگوار (رضوان‌الله علیه) از رژیم غاصب به «سرطان» تعبیر کردند<ref>''صحیفه امام''، ج ۱۵، ص ۵۱۹؛ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (۱۳۶۰/۱۱/۴).</ref> حتماً این سرطان به فضل الهی به دست خود مردم فلسطین و نیروهای مقاومت در کل منطقه ریشه‌‌کن خواهد شد؛ ان‌شاءالله.


امیدواریم خداوند متعال به امت اسلامی سربلندی عطا کند و شرافت و رفعت عنایت کند تا بتواند ان‌شاءالله از استعدادهای بی‌نظیر طبیعی و انسانی‌ای که برخوردار است بیشترین استفاده را بکند.
امیدواریم خداوند متعال به امت اسلامی سربلندی عطا کند و شرافت و رفعت عنایت کند تا بتواند ان‌شاءالله از استعدادهای بی‌نظیر طبیعی و انسانی‌ای که برخوردار است بیشترین استفاده را بکند.