۸۷٬۷۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
مذهب وی تلفیقی از [[اسلام]] و [[مسیحیت|مسیحیت]] بود و آثار او را در کتابی به نام «خیرالبیان» گرد آوردهاند. ظاهرا این کتاب قدیمیترین اثر به زبان پشتو است. پیر روشن خود را مسیح میخواند و در جامعه به اصلاحات میپرداخت. | مذهب وی تلفیقی از [[اسلام]] و [[مسیحیت|مسیحیت]] بود و آثار او را در کتابی به نام «خیرالبیان» گرد آوردهاند. ظاهرا این کتاب قدیمیترین اثر به زبان پشتو است. پیر روشن خود را مسیح میخواند و در جامعه به اصلاحات میپرداخت. | ||
در کتاب «دبستان المذاهب» آمده است: با یزید انصاری خلف شیخ عبداللّه است که به هفتپشت به شیخ سراجالدین انصاری میرسد و در روزهای آخر حکومت افغان در شهر جلندر واقع در ایالت پنجاب هند متولد شد، چون به رشد رسید به ریاضت پرداخت و جمعی از ارادت او منفعت دیدند. | در کتاب «دبستان المذاهب» آمده است: با یزید انصاری خلف شیخ عبداللّه است که به هفتپشت به شیخ سراجالدین انصاری میرسد و در روزهای آخر حکومت افغان در شهر جلندر واقع در ایالت پنجاب هند متولد شد، چون به رشد رسید به ریاضت پرداخت و جمعی از ارادت او منفعت دیدند. | ||
سپس خود را مهدی و مسیح خواند | سپس خود را [[حجت بن الحسن (مهدی)|مهدی]] و [[حضرت عیسی|مسیح]] خواند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح اندک عبارات. | ||
</ref> | </ref>. | ||
== اعتقادات == | == اعتقادات == | ||
عقاید اصلی بایزید را میتوان به اختصار چنین بیان کرد | عقاید اصلی بایزید را میتوان به اختصار چنین بیان کرد<ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور، سال ۱۹۵۲ میلادی، ج ۱</ref>. | ||
معرفتِ حق، واجب عینی است چنین معرفتی جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمیشود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قرب و وصل و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد و گرنه بدون آن، طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، پیرکامل، مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است | معرفتِ حق، واجب عینی است چنین معرفتی جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمیشود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قرب و وصل و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد و گرنه بدون آن، طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، پیرکامل، مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است<ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور سال ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۵،</ref>. طلب او و اطاعت از او بر همگان فرض است. اطاعت او اطاعت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسولاللّه (صلّیالله علیه وآله)]] و به تبعِ آن، اطاعت خداست. چنین مرشدِ کاملی خودِ بایزید است. این معنی را هم در خواب و هم در بیداری به او گفتهاند. آنان که به اخلاص اطاعت او کنند، با ارشاد او مقامات مذکور را تا مرحله «توحید» خواهند پیمود<ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۴ به بعد | ||
</ref>همچنین بایزید مردم را به ریاضت امر میکرد و در نماز جهت را تعیین نمینمود، یعنی رو به قبله نمیایستاد و میگفت که قرآن فرموده: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هرکجا که رو کنید، همان جا روی خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همین که باد با بدن برخورد کند، بدن پاک میشود. زیرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است. | </ref>. همچنین بایزید مردم را به [[ریاضت]] امر میکرد و در نماز جهت را تعیین نمینمود، یعنی رو به قبله نمیایستاد و میگفت که قرآن فرموده: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هرکجا که رو کنید، همان جا روی خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همین که باد با بدن برخورد کند، بدن پاک میشود. زیرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است. | ||
او میگفت هر کسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نیست و مانند گاو و گوسفند میباشد «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» سوره اعراف، آیه 179 و کشتن او جایز است، بنابراین، مخالفان خود را از بین میبرد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگی جاوید و حیات ابدی ندارد و مرده است، و اموال آنانی که وارثان چنین مرده ای باشند، به زندگان میرسد. او و فرزندانش مدتها راهزنی میکردند و اموال مسلمانان و غیرمسلمانان را میستاندند و چون احتیاجشان بر طرف میشد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت میکردند | او میگفت هر کسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نیست و مانند گاو و گوسفند میباشد «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» (سوره اعراف، آیه 179 ) و کشتن او جایز است، بنابراین، مخالفان خود را از بین میبرد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگی جاوید و حیات ابدی ندارد و مرده است، و اموال آنانی که وارثان چنین مرده ای باشند، به زندگان میرسد. او و فرزندانش مدتها راهزنی میکردند و اموال مسلمانان و غیرمسلمانان را میستاندند و چون احتیاجشان بر طرف میشد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت میکردند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== سر انجام == | == سر انجام == | ||
وی از معاصران همایون پادشاه گورکانی هند بود. مذهب او در سال 949 هجری رواج یافت و سرانجام خروج کرد و در سال 994 هجری به دار آویخته شد. قبر او در پشتونستان افغانستان است | وی از معاصران همایون پادشاه گورکانی هند بود. مذهب او در سال 949 هجری رواج یافت و سرانجام خروج کرد و در سال 994 هجری به دار آویخته شد. قبر او در پشتونستان افغانستان است<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 206</ref><ref>دبستان المذاهب، به اهتمام رضازاده ملک، تهران، ج 1، ص 279، 281.</ref><ref>کیهان فرهنگی، نجیب مایل هروی، سال دوم، شماره 8، ص 29- 31.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |