مرجئه: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۱۴:۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
| موسس =  
| موسس =  
| عقیده = 1.معتقد بودند که ایمان بر گفتار زبانی و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی که عملی نداشته باشد، اما ایمان داشته باشد رستگار خواهد بود.2 . اگر کسی ایمان داشته باشد و گناه کند، ضرری نخواهد کرد و رستگار است، چنانچه اگر [[کافر]] عملی خوب به‌جا آورد، ولی چون کافر است بهره‌ای از آن نخواهد برد.
| عقیده = 1.معتقد بودند که ایمان بر گفتار زبانی و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی که عملی نداشته باشد، اما ایمان داشته باشد رستگار خواهد بود.2 . اگر کسی ایمان داشته باشد و گناه کند، ضرری نخواهد کرد و رستگار است، چنانچه اگر [[کافر]] عملی خوب به‌جا آورد، ولی چون کافر است بهره‌ای از آن نخواهد برد.
}}
}}


'''مُرجِئه''' نام فرقه‌ای است که در پایان نیمه اول قرن اول و بین سال‎های 73 تا 83 هجری قمری پدید آمد.
'''مُرجِئه''' نام فرقه‌ای است که در پایان نیمه اول قرن اول و بین سال‎های 73 تا 83 هجری قمری پدید آمد.


==مرجئه در لغت==
==مرجئه در لغت==
لغت مرجئه از مرجی به‌معنای تاخیر انداختن می‌آید. این فرقه خود را مرجئه نامیدند، زیرا معتقدبودند که مرتکب [[گناه کبیره]]، مستحق آتش)( عذاب ابدی) نیست، بلکه باید کار او را به‌[[خدا]] واگذار کرد.   
لغت مرجئه از مرجی به‌معنای تاخیر انداختن می‌آید. این فرقه خود را مرجئه نامیدند، زیرا معتقد بودند که مرتکب [[گناه کبیره]]، مستحق آتش (عذاب ابدی) نیست، بلکه باید کار او را به‌[[خدا]] واگذار کرد.   


==مرجئه در اصطلاح==
==مرجئه در اصطلاح==
مرجئه پس از [[خوارج]] به‌وجود آمدند و پرسش اصلی و اولیه‌شان این بود که آیا مرتکب گناه کبیره در آتش ابدی خواهد ماند یا نه؟ به‌دنبال این پرسش، سخن از تعریف[[ایمان]] به‌میان آمد.
مرجئه پس از [[خوارج]] به‌وجود آمدند و پرسش اصلی و اولیه‌شان این بود که آیا مرتکب گناه کبیره در آتش ابدی خواهد ماند یا نه؟ به‌دنبال این پرسش، سخن از تعریف [[ایمان]] به‌میان آمد.


==عقاید مرجئه==
==عقاید مرجئه==
آنان معتقد بودند ایمان بر گفتار زبانی و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی که عملی نداشته اما ایمان داشته باشد، رستگار خواهد بود. بنابراین، اگر کسی ایمان داشته باشد و گناه کند، ضرر نخواهد کرد و رستگار است. چنانچه اگر [[کافر]] کار نیکی به‌جا آورد، ولی چون ایمان ندارد،پس بهره‌ای از عمل خود نخواهد برد.
آنان معتقد بودند ایمان بر گفتار زبانی و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی که عملی نداشته اما ایمان داشته باشد، رستگار خواهد بود. بنابراین، اگر کسی ایمان داشته باشد و گناه کند، ضرر نخواهد کرد و رستگار است. چنانچه اگر [[کافر]] کار نیکی به‌جا آورد، ولی چون ایمان ندارد، پس بهره‌ای از عمل خود نخواهد برد.
نقطه اشتراک تمامی طرفداران مرجئه، جدا کردن حوزه ایمان از عمل است. اما درباره ماهیت ایمان، اختلاف‌هایی بین آنان وجود دارد.
نقطه اشتراک تمامی طرفداران مرجئه، جدا کردن حوزه ایمان از عمل است. اما درباره ماهیت ایمان، اختلاف‌هایی بین آنان وجود دارد.


خط ۴۸: خط ۴۶:
مرجئه نیز این تعبیر را درباره مرتکب کبیره به‌کار می‌برند، اما او را [[مومن]] می‌دانند.
مرجئه نیز این تعبیر را درباره مرتکب کبیره به‌کار می‌برند، اما او را [[مومن]] می‌دانند.


البته اطلاق فسق بین فرقه‌های مختلف خوارج، دارای مراتبی( شدت و ضعف) است.
البته اطلاق فسق بین فرقه‌های مختلف خوارج، دارای مراتبی (شدت و ضعف) است.


==مسئله وعید و نظریه مرجئه==
==مسئله وعید و نظریه مرجئه==
خط ۵۸: خط ۵۶:
در تقسیم‌بندی کلی می‌توان به‌مرجئه  از دو حیث نگریست:
در تقسیم‌بندی کلی می‌توان به‌مرجئه  از دو حیث نگریست:


الف) کسانی که درباره [[علی‌بن‌ابی‌طالب|حضرت علی]] و [[عثمان]] قضاوتی نکردند، بلکه کار آنان را به‌خدا واگذار کردند.
الف) کسانی که درباره [[علی بن ابی‌طالب|حضرت علی]] و [[عثمان]] قضاوتی نکردند، بلکه کار آنان را به‌خدا واگذار کردند.


(مرجئه در باره مسائل اجتماعی)
(مرجئه در باره مسائل اجتماعی)
خط ۶۵: خط ۶۳:


==(مرجئه در باره مسائل اعتقادی و کلامی)==
==(مرجئه در باره مسائل اعتقادی و کلامی)==
از حیث دوم، مرجئه خود به‌چند فرقه تقسیم شده‌اند که عبارت‌اند از:
از حیث دوم، مرجئه خود به‌چند فرقه تقسیم شده‌اند که عبارت‌اند از:


1- قائلین به‌تاخیر و جدایی عمل از ایمان و اینکه ایمان قابل نقص و زیادت(مراتب تشکیکی) نیست و استثناء نمی‌پذیرد.
1- قائلین به‌تاخیر و جدایی عمل از ایمان و اینکه ایمان قابل نقص و زیادت (مراتب تشکیکی) نیست و استثناء نمی‌پذیرد.


برخی از  [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]] و [[ابوحنیفه]] و  نیز برخی از فقها در این جرگه داخل شدند.  
برخی از  [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]] و [[ابوحنیفه]] و  نیز برخی از فقها در این جرگه داخل شدند.  
خط ۸۰: خط ۷۷:
3- قائلان به‌اینکه ایمان فقط قول زبانی است و حتی معرفت در آن نقشی ندارد.
3- قائلان به‌اینکه ایمان فقط قول زبانی است و حتی معرفت در آن نقشی ندارد.


این نظریه را به‌[[کرامیه]] نسبت داده‌اند.
این نظریه را به‌ [[کرامیه]] نسبت داده‌اند.


برای مرجئه تقسیمات دیگری هم ذکر کرده‌اند؛ مثل یونسیه، عبیدیه، عنسانیه، بوثوبانیه، توفیه و صالحیه که به‌اعتبار مشایخ این فرقه‌ها نام‌گذاری شده‌اند.
برای مرجئه تقسیمات دیگری هم ذکر کرده‌اند؛ مثل یونسیه، عبیدیه، عنسانیه، بوثوبانیه، توفیه و صالحیه که به‌اعتبار مشایخ این فرقه‌ها نام‌گذاری شده‌اند.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۰:
در زمینه خلافت علی‌بن‌ابی‌طالب (خصیبیه)، ضمن قبول امامت و خلافت آن حضرت و مشروع دانستن آن، قاطعانه معتقدند که وی از خلافت و امامت مسلمین، سهمی بیش از خلیفه چهارم بودن ندارد.
در زمینه خلافت علی‌بن‌ابی‌طالب (خصیبیه)، ضمن قبول امامت و خلافت آن حضرت و مشروع دانستن آن، قاطعانه معتقدند که وی از خلافت و امامت مسلمین، سهمی بیش از خلیفه چهارم بودن ندارد.


در میان مسلمین، رهبران مرجئه تنها ابوثوبان مرجی بنیان‌گذار فرقه [[ثوبانیه]] معتقد است که غیر قریشی نیز می‌تواند امام باشد و بر این باور است که هر کسی اقامه کتاب و سنت کند، می‌تواند امام باشد.
در میان مسلمین، رهبران مرجئه تنها ابوثوبان مرجی بنیان‌گذار فرقه [[ثوبانیه]] معتقد است که غیر قریشی نیز می‌تواند امام باشد و بر این باور است که هر کسی اقامه کتاب و سنت کند، می‌تواند امام باشد.


اضافه بر این، می‌گوید  که امامت به‌اجماع ثابت می‌شود، اما  فرقه‌های دیگر مرجئه اصل و نسب را در موضوع امامت شرط دانسته و اعتقاد دارند که امام باید قریشی باشد.
اضافه بر این، می‌گوید  که امامت به‌اجماع ثابت می‌شود، اما  فرقه‌های دیگر مرجئه اصل و نسب را در موضوع امامت شرط دانسته و اعتقاد دارند که امام باید قریشی باشد.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۰:
او کسی بود که هیچ تقیدی به‌شعائر الهی چه در زندگی شخصی و چه در اداره حکومت نداشت.
او کسی بود که هیچ تقیدی به‌شعائر الهی چه در زندگی شخصی و چه در اداره حکومت نداشت.


از مهم@ترین کارهایی که او با این سابقه نه چندان روشن برای موجه جلوه دادن قدرت خود انجام داد، تبدیل خلافت به‌سلطنت بود.
از مهم‌ترین کارهایی که او با این سابقه نه چندان روشن برای موجه جلوه دادن قدرت خود انجام داد، تبدیل خلافت به‌سلطنت بود.


سلطنت‌دارای یک خصیصه اصلی است و آن اینکه در سلطنت مردم باید کاملا  مطیع سلطان باشند و کوچک‌ترین اعتراضی به‌شیوه عمل او نداشته باشند و  حتی سلوک سلطان را عین حق بدانند.
سلطنت‌ دارای یک خصیصه اصلی است و آن اینکه در سلطنت مردم باید کاملا  مطیع سلطان باشند و کوچک‌ترین اعتراضی به‌شیوه عمل او نداشته باشند و  حتی سلوک سلطان را عین حق بدانند.


این خواسته با توجه به‌اینکه هنوز بیش از سه دهه از وفات [[محمد‌بن‌عبد‌الله (خاتم‌الانبیا)|پیامبر اسلام]] (صلی‌الله علیه وآله) نگذشته بود و با فرهنگ نبوی تقابل آشکار داشت، به‌راحتی محقق نمی‌شد.
این خواسته با توجه به‌اینکه هنوز بیش از سه دهه از وفات [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]] (صلّی‌الله علیه وآله) نگذشته بود و با فرهنگ نبوی تقابل آشکار داشت، به‌راحتی محقق نمی‌شد.


معاویه برای تحقق بخشیدن سلطنت، نیازمند پشتوانه‌ای علمی و نظری بود و این پشتوانه در آن عصر فقط از طریق تفکر ارجائی قابل حصول بود.
معاویه برای تحقق بخشیدن سلطنت، نیازمند پشتوانه‌ای علمی و نظری بود و این پشتوانه در آن عصر فقط از طریق تفکر ارجائی قابل حصول بود.
خط ۱۲۷: خط ۱۲۴:
این عده درباره قتل عثمان گفت و گو کرده برخی از یاران او می‌گفتند که عثمان مظلومانه کشته شده است و ما آن را تصدیق می‌کنیم.
این عده درباره قتل عثمان گفت و گو کرده برخی از یاران او می‌گفتند که عثمان مظلومانه کشته شده است و ما آن را تصدیق می‌کنیم.


عده‌ای می‌گفتند که علی و یاران او برحق‌ند و ما همگی آن را باور داریم، اما  نه آنان را محکوم می‌کنیم و نه حمایت، ولی کار همگی آنها را به‌خداوند وا می‌گذاریم تا خود در باره آنها داوری کند. پیش‌زمینه این سخن این است که سبب قتل عثمان؛ علی (علیه‎السلام) و یاران او هستند. یعنی امری را که توسط معاویه و یارانش انجام شده بود،به‌علی (علیه‎السلام) نسبت دادند اما حضرت و یارانش هیچگاه آن را نپذیرفتند، با این‌حال این مسئله از پیش برای مرجئه پذیرفته شده بود.
عده‌ای می‌گفتند که علی و یاران او برحق‌ند و ما همگی آن را باور داریم، اما  نه آنان را محکوم می‌کنیم و نه حمایت، ولی کار همگی آنها را به‌خداوند وا می‌گذاریم تا خود درباره آنها داوری کند. پیش‌زمینه این سخن این است که سبب قتل عثمان؛ علی (علیه‎السّلام) و یاران او هستند. یعنی امری را که توسط معاویه و یارانش انجام شده بود، به‌ علی (علیه‎السّلام) نسبت دادند اما حضرت و یارانش هیچگاه آن را نپذیرفتند، با این‌حال این مسئله از پیش برای مرجئه پذیرفته شده بود.


آنها پس از پذیرفتن این مطلب می‌گویند ما نمی‌دانیم علی (علیه‎السلام) که عثمان را کشت بر حق بوده است، یا عثمان که مظلوم کشته شد؟.
آنها پس از پذیرفتن این مطلب می‌گویند ما نمی‌دانیم علی (علیه‎السّلام) که عثمان را کشت بر حق بوده است، یا عثمان که مظلوم کشته شد؟.


تقویت اندیشه مرجئه در زمان خلافت معاویه و یزید سبب شد که مخالفت علنی خلیفه با شرایع اسلام به این شکل توجیه شود که اولا مرتکب کبائر از دایره اسلام خارج نیست و بنابراین، خلیفه زمان که مرتکب کبائر شده، هنوز مومن است و از این جهت منعی در ادامه خلافت او نیست.
تقویت اندیشه مرجئه در زمان خلافت معاویه و یزید سبب شد که مخالفت علنی خلیفه با شرایع اسلام به این شکل توجیه شود که اولا مرتکب کبائر از دایره اسلام خارج نیست و بنابراین، خلیفه زمان که مرتکب کبائر شده، هنوز مومن است و از این جهت منعی در ادامه خلافت او نیست.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۶:
بنابراین، قیام علیه امویان مشروع نبود و مرجئه مقدم بر هر چیز،از امویان بر مبنای احکام دین پشتیبانی می‌کردند.
بنابراین، قیام علیه امویان مشروع نبود و مرجئه مقدم بر هر چیز،از امویان بر مبنای احکام دین پشتیبانی می‌کردند.


نتیجه چنین اندیشه‌‌هایی این بود که نخبگان جامعه به‌زهد و انزوای سیاسی روی آورند و از اعتراضات سیاسی پرهیز کنند تا به‌طور کامل، زمینه سلطنت بنی‌امیه فراهم شود.
نتیجه چنین اندیشه‌‌هایی این بود که نخبگان جامعه به‌ زُهد و انزوای سیاسی روی آورند و از اعتراضات سیاسی پرهیز کنند تا به‌طور کامل، زمینه سلطنت بنی‌امیه فراهم شود.


البته بعد از پای گرفتن حکومت بنی‌امیه، بین مرجئه و حکومت، اختلافات و حتی نزاع‌هایی به‌وجود آمد که پرداختن به‌آن، از حوصله این مقاله خارج است.
البته بعد از پای گرفتن حکومت بنی‌امیه، بین مرجئه و حکومت، اختلافات و حتی نزاع‌هایی به‌وجود آمد که پرداختن به‌آن، از حوصله این مقاله خارج است.
خط ۱۵۲: خط ۱۴۹:
4- عطاء الله مهاجرانی، انقلاب عاشورا
4- عطاء الله مهاجرانی، انقلاب عاشورا


==منبع مقاله==
==برگرفته از:==
[https://article.tebyan.net/37513 سایت تبیان]
[https://article.tebyan.net/37513 سایت تبیان]


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۸۰

ویرایش