۸۷٬۷۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'قاهره' به 'قاهره') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
چنانکه از گفته ریحانی برمیآید ابن ادریس، مانند صوفیان دیگر، دعوت به زهد و توکل میکرد و حتی کار برای کسب روزی و مال را نیز ناروا میدانست و جهاد را به جهاد با نفس منحصر میکرد،<br> | چنانکه از گفته ریحانی برمیآید ابن ادریس، مانند صوفیان دیگر، دعوت به زهد و توکل میکرد و حتی کار برای کسب روزی و مال را نیز ناروا میدانست و جهاد را به جهاد با نفس منحصر میکرد،<br> | ||
ولی در عین حال سکوت عالمان را در برابر فرمانروایان و ترک امر به معروف و نهی از منکر را از سوی آنان، از بزرگترین مفاسدِ دین و دنیا میدانست.<ref>امین ریحانی، ملوک العرب، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۷، به کوشش آلبرت ریحانی، بیروت، ۱۹۶۷م.</ref><br> | ولی در عین حال سکوت عالمان را در برابر فرمانروایان و ترک امر به معروف و نهی از منکر را از سوی آنان، از بزرگترین مفاسدِ دین و دنیا میدانست.<ref>امین ریحانی، ملوک العرب، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۷، به کوشش آلبرت ریحانی، بیروت، ۱۹۶۷م.</ref><br> | ||
او به علم کلام بیعلاقه بود، زیرا به گمان او این علم صفات خدا را محدود میکند،و نیز معتقد بود که متکلمان برآنچه دریافتهاند، ایمان آوردهاند، در حالی که «اهل الله» که کسانیند که از طریق آنچه خداوند به آنان آموخته است ایمان میآورند. فرق بین این دو روش این است که کسی از طریق تعلیم الهی ایمان آورده، ایمان او فوق عقل و نقل است، یعنی عقل و نقل مبنای ایمان او نیست، امّا کسی که به فهم و درک خود متکی است همواره در الفاظ باقی میماند.<ref>محمد بشیر ظافر ازهری، الیواقیت الثمنیة، ج۱، ص۶۸-۶۹، | او به علم کلام بیعلاقه بود، زیرا به گمان او این علم صفات خدا را محدود میکند،و نیز معتقد بود که متکلمان برآنچه دریافتهاند، ایمان آوردهاند، در حالی که «اهل الله» که کسانیند که از طریق آنچه خداوند به آنان آموخته است ایمان میآورند. فرق بین این دو روش این است که کسی از طریق تعلیم الهی ایمان آورده، ایمان او فوق عقل و نقل است، یعنی عقل و نقل مبنای ایمان او نیست، امّا کسی که به فهم و درک خود متکی است همواره در الفاظ باقی میماند.<ref>محمد بشیر ظافر ازهری، الیواقیت الثمنیة، ج۱، ص۶۸-۶۹، قاهره، ۱۳۲۴- ۱۳۲۵ق.</ref><br> | ||
ابن ادریس دیگران را از تقلید در عقاید باز میداشت و معتقد بود که فهم و شناخت تکلیف آدمی است و هرکس که از نعمت فهم استفاده نکند کفران نعمت کرده است، از این رو خود میکوشید که تمامی عقاید و یا نظریهها و احکامی که صادر میکند، مبتنی بر دلایلی از قرآن و سنّت باشد.و بدین جهت در رأی و فتوا بسیار محتاط بود.<ref>صدیق نجاری قنوجی، التاج المکلّل، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش عبدالحکیم شرفالدین، بمبئی، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.</ref><br> | ابن ادریس دیگران را از تقلید در عقاید باز میداشت و معتقد بود که فهم و شناخت تکلیف آدمی است و هرکس که از نعمت فهم استفاده نکند کفران نعمت کرده است، از این رو خود میکوشید که تمامی عقاید و یا نظریهها و احکامی که صادر میکند، مبتنی بر دلایلی از قرآن و سنّت باشد.و بدین جهت در رأی و فتوا بسیار محتاط بود.<ref>صدیق نجاری قنوجی، التاج المکلّل، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش عبدالحکیم شرفالدین، بمبئی، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.</ref><br> | ||
وی در علوم قرآنی و حدیث مهارت تام داشت و در زمره حافظان حدیث بود.<br> | وی در علوم قرآنی و حدیث مهارت تام داشت و در زمره حافظان حدیث بود.<br> |