سید ابوالحسن اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عراق‌' به 'عراق')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
سید ابوالحسن اصفهانی در ۱۲۸۴ قمری در یکی از روستاهای [[اصفهان]] چشم به جهان گشود. او دروس ابتدایی طلبگی را در زادگاه خود، نزد یکی از روحانیان آن دیار آغاز کرد و پس‌ از گذراندن دوره ابتدایی تصمیم گرفت به حوزه علمیه اصفهان مهاجرت‌ کند زیرا آن حوزه، در آن عصر یـکی از حـوزه‌های مـهم شیعی به شمار می‌رفت.  
سید ابوالحسن اصفهانی در ۱۲۸۴ قمری در یکی از روستاهای [[اصفهان]] چشم به جهان گشود. او دروس ابتدایی طلبگی را در زادگاه خود، نزد یکی از روحانیان آن دیار آغاز کرد و پس‌ از گذراندن دوره ابتدایی تصمیم گرفت به حوزه علمیه اصفهان مهاجرت‌ کند زیرا آن حوزه، در آن عصر یـکی از حـوزه‌های مـهم شیعی به شمار می‌رفت.  
<br>
<br>
او در اصفهان از محضر استادانی، همچون: [[ملا محمد کاشی‌]]، [[آیت‌ الله‌ کلباسی]]، [[آیت الله چهار سوقی]]، [[آیت الله درچـه‌ای]]، [[آیـت الله جـهانگیر خان قشقایی]] و ... بهره‌های‌ فراوان‌ برد و در همین ایام، خود نیز به تدریس ادبـیات عـرب، فـقه و اصول می‌پرداخت‌.<ref>رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص ۲۱۸</ref>
او در اصفهان از محضر استادانی، همچون: ملا محمد کاشی‌، آیت‌ الله‌ کلباسی، آیت الله چهار سوقی، آیت الله درچـه‌ای، آیـت الله جـهانگیر خان قشقایی و ... بهره‌های‌ فراوان‌ برد و در همین ایام، خود نیز به تدریس ادبـیات عـرب، فـقه و اصول می‌پرداخت‌.<ref>رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص ۲۱۸</ref>
<br>
<br>
او برای بالا بـردن مـعلومات خـویش در سطح‌ عالی‌ و بهره‌گیری از دانش شخصیت های علمی حوزه های [[نجف]] و [[سامرا]] در ۱۳۰۷‌ قمری رهسپار [[عراق]] شـد. وی مدت سه‌ سال‌ در [[کربلا]] و سامرا به سـر بـرد. مـشهورترین اثر آیت‌ الله‌ اصفهانی، کتاب‌ جامعی‌ در فـقه بـه نام [[وسیله النجاه‌]] است که شامل بیشتر مسایل فقهی مورد نیاز برای مسلمانان در آن عـصر بـود.
او برای بالا بـردن مـعلومات خـویش در سطح‌ عالی‌ و بهره‌گیری از دانش شخصیت های علمی حوزه های [[نجف]] و [[سامرا]] در ۱۳۰۷‌ قمری رهسپار [[عراق]] شـد. وی مدت سه‌ سال‌ در [[کربلا]] و سامرا به سـر بـرد. مـشهورترین اثر آیت‌ الله‌ اصفهانی، کتاب‌ جامعی‌ در فـقه بـه نام [[وسیله النجاه‌]] است که شامل بیشتر مسایل فقهی مورد نیاز برای مسلمانان در آن عـصر بـود.
خط ۵۱: خط ۵۱:
از میان همه استادانش در حوزه اصفهان، تنها شخصیتی که خود سید ابوالحسن به نام و نشان از او یاد کرده، آخوند [[ملا محمد کاشانی]] است.<ref>اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۳۲</ref> که از مدرسان علوم عقلی و ریاضی بوده است.
از میان همه استادانش در حوزه اصفهان، تنها شخصیتی که خود سید ابوالحسن به نام و نشان از او یاد کرده، آخوند [[ملا محمد کاشانی]] است.<ref>اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۳۲</ref> که از مدرسان علوم عقلی و ریاضی بوده است.
<br>
<br>
از دیگر استادان او در اصفهان [[سید مهدی نحوی]]، [[سید محمد باقر درچه‌ای]]، [[سید هاشم چهار سوقی]]، ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان قشقایی را برشمرده‌اند.
از دیگر استادان او در اصفهان سید مهدی نحوی، سید محمد باقر درچه‌ای، سید هاشم چهار سوقی، ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان قشقایی را برشمرده‌اند.
<br>
<br>
==هجرت به نجف==
==هجرت به نجف==
خط ۵۹: خط ۵۹:
مدتی پس از اقامت در نجف، پدرش به قصد بازگرداندن او به وطن، راهی [[عتبات]] شد. سید ابوالحسن راضی به بازگشت نبود و سید محمد (پدرش) برای قانع کردن او به سراغ استادش، [[آخوند خراسانی]] رفت. آخوند به پدرش گفت: سایر پسرانتان مال شما و سیدابوالحسن مال من باشد، کار او را به من واگذارید.<ref>حیات جاودانی، ص-۲۰-۲۱</ref>
مدتی پس از اقامت در نجف، پدرش به قصد بازگرداندن او به وطن، راهی [[عتبات]] شد. سید ابوالحسن راضی به بازگشت نبود و سید محمد (پدرش) برای قانع کردن او به سراغ استادش، [[آخوند خراسانی]] رفت. آخوند به پدرش گفت: سایر پسرانتان مال شما و سیدابوالحسن مال من باشد، کار او را به من واگذارید.<ref>حیات جاودانی، ص-۲۰-۲۱</ref>
<br>
<br>
اصفهانی از میان استادان خویش در نجف، به نام میرزا حبیب الله رشتی و آخوند خراسانی اشاره کرده است. از دیگر استادان او میرزا [[محمد حسن شیرازی]]، [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی]]، میرزا [[محمد تقی شیرازی]]، [[فتح الله شریعت اصفهانی]] و [[مولی عبدالکریم ایروانی]] را نیز یاد کرده‌اند.
اصفهانی از میان استادان خویش در نجف، به نام میرزا حبیب الله رشتی و آخوند خراسانی اشاره کرده است. از دیگر استادان او میرزا محمد حسن شیرازی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، میرزا [[محمد تقی شیرازی]]، فتح الله شریعت اصفهانی و مولی عبدالکریم ایروانی را نیز یاد کرده‌اند.
<br>
<br>
او بیشتر از ۳ سال درس میرزا حبیب الله رشتی را درک نکرد و پس از آن، یعنی حدود ۱۷ سال از درس آخوند خراسانی بهره‌مند شد. او از نزدیک‌ ترین و بهترین شاگردان و اصحاب او بود.
او بیشتر از ۳ سال درس میرزا حبیب الله رشتی را درک نکرد و پس از آن، یعنی حدود ۱۷ سال از درس آخوند خراسانی بهره‌مند شد. او از نزدیک‌ ترین و بهترین شاگردان و اصحاب او بود.
خط ۷۷: خط ۷۷:
==شاگردان==
==شاگردان==
<br>
<br>
اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان، می‌توان شخصیت‌هایی چون [[میرزا حسن بجنوردی]]، [[سید محمود حسینی شاهرودی]]، [[سید محسن حکیم]]، [[سید محمد هادی میلانی]]، [[سید محمد حسین طباطبایی]] را یاد کرد.
اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان، می‌توان شخصیت‌هایی چون میرزا حسن بجنوردی، سید محمود حسینی شاهرودی، [[سید محسن حکیم]]، [[سید محمد هادی میلانی]]، [[سید محمد حسین طباطبایی]] را یاد کرد.
<br>
<br>
==آثار==
==آثار==
خط ۸۵: خط ۸۵:
نخست و مهم‌تر از همه، تقریرات فقهی و اصولی اوست که به وسیله جمعی از شاگردان ضبط و نگارش شده است.
نخست و مهم‌تر از همه، تقریرات فقهی و اصولی اوست که به وسیله جمعی از شاگردان ضبط و نگارش شده است.
<br>
<br>
یک دوره کامل از تقریرات او به دست [[میرزا حسن سیادتی سبزواری]] در فاصله سالهای ۱۳۳۸-۱۳۴۵ق در چند مجلد نوشته شده، و نسخه‌ای دیگر از تقریرات او توسط [[شیخ محمدرضا طبسی]] جمع‌آوری شده است.
یک دوره کامل از تقریرات او به دست میرزا حسن سیادتی سبزواری در فاصله سالهای ۱۳۳۸-۱۳۴۵ق در چند مجلد نوشته شده، و نسخه‌ای دیگر از تقریرات او توسط شیخ محمدرضا طبسی جمع‌آوری شده است.
<br>
<br>
از این میان، منتخباتی از تقریرات اصفهانی در علم اصول، نشان دهنده جایگاه علمی و ثمره استفاده ممتد او از محضر آخوند خراسانی است و شاید مهم‌ترین نمونه آنها تقریرات استصحاب اصفهانی به تحریر [[شیخ محمد تقی آملی]] از شاگردان او باشد.
از این میان، منتخباتی از تقریرات اصفهانی در علم اصول، نشان دهنده جایگاه علمی و ثمره استفاده ممتد او از محضر آخوند خراسانی است و شاید مهم‌ترین نمونه آنها تقریرات استصحاب اصفهانی به تحریر شیخ محمد تقی آملی از شاگردان او باشد.
<br>
<br>
دسته دوم، نگارش تقریرات فقهی و اصولی استادان اصفهانی است که وی آنها را ضبط و تألیف کرده است.
دسته دوم، نگارش تقریرات فقهی و اصولی استادان اصفهانی است که وی آنها را ضبط و تألیف کرده است.
خط ۹۳: خط ۹۳:
مهم‌ترین این آثار، همان است که نویسندگان زندگی نامه اصفهانی از آن به شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی تعبیر کرده‌اند که به احتمال قوی باید تقریرات اصول آخوند خراسانی بوده باشد.
مهم‌ترین این آثار، همان است که نویسندگان زندگی نامه اصفهانی از آن به شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی تعبیر کرده‌اند که به احتمال قوی باید تقریرات اصول آخوند خراسانی بوده باشد.
<br>
<br>
دسته سوم از آثار علمی اصفهانی، رساله‌های عملیه و فتوایی اوست که مهم‌ترین آنها با عنوان [[وسیلة النجاة]]، شامل یک دوره کامل فقه از طهارت تا ارث به سبک [[العروة الوثقی]] تألیف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی است.
دسته سوم از آثار علمی اصفهانی، رساله‌های عملیه و فتوایی اوست که مهم‌ترین آنها با عنوان وسیلة النجاة، شامل یک دوره کامل فقه از طهارت تا ارث به سبک العروة الوثقی تألیف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی است.
<br>
<br>
نسخه کامل این اثر در ۱۳۵۵ق به چاپ رسیده، و نسخه‌های خلاصه شده آن که شامل مسائل مورد احتیاج مقلدین در زندگی بود، ۱۶ بار در ۴۴ هزار نسخه چاپ شده است.
نسخه کامل این اثر در ۱۳۵۵ق به چاپ رسیده، و نسخه‌های خلاصه شده آن که شامل مسائل مورد احتیاج مقلدین در زندگی بود، ۱۶ بار در ۴۴ هزار نسخه چاپ شده است.
<br>
<br>
وسیلة النجاة به عنوان متنی فتوایی مورد توجه فقیهان بزرگ نسل‌های بعد قرار گرفته، که تحریر الوسیلة امام خمینی، بهترین نمونه آن است. این کتاب توسط [[ابوالقاسم صفوی اصفهانی]] (د۱۳۷۰ق) با عنوان [[صراط النجاة]] به فارسی ترجمه شد و در ۱۳۳۴ق، و بار دیگر در ۱۳۴۵ق به چاپ رسید.
وسیلة النجاة به عنوان متنی فتوایی مورد توجه فقیهان بزرگ نسل‌های بعد قرار گرفته، که تحریر الوسیلة امام خمینی، بهترین نمونه آن است. این کتاب توسط ابوالقاسم صفوی اصفهانی (د۱۳۷۰ق) با عنوان صراط النجاة به فارسی ترجمه شد و در ۱۳۳۴ق، و بار دیگر در ۱۳۴۵ق به چاپ رسید.
<br>
<br>
همچنین رساله عملیه اصفهانی به زبان فارسی با نام [[ذخیرة الصالحین]] در دوران زندگی او ۳ بار به چاپ رسیده است.
همچنین رساله عملیه اصفهانی به زبان فارسی با نام ذخیرة الصالحین در دوران زندگی او ۳ بار به چاپ رسیده است.
<br>
<br>
نیز متنی فتوایی با عنوان مناسک حج از او به فارسی در ۱۳۴۲ق در نجف انتشار یافته، وهمچنین گزیده‌ای از رساله‌های عملیه او با نام [[منتخب الرسائل]] ۴۲بار به چاپ رسیده است.
نیز متنی فتوایی با عنوان مناسک حج از او به فارسی در ۱۳۴۲ق در نجف انتشار یافته، وهمچنین گزیده‌ای از رساله‌های عملیه او با نام منتخب الرسائل ۴۲بار به چاپ رسیده است.
<br>
<br>
دسته چهارم از آثار اصفهانی حواشی او بر تألیفات دیگران، مانند حاشیه او بر [[تبصرة المتعلمین]] [[علامه حلی]] است. که بارها در نجف، [[ایران]] و [[هند]] به چاپ رسیده است.
دسته چهارم از آثار اصفهانی حواشی او بر تألیفات دیگران، مانند حاشیه او بر تبصرة المتعلمین [[علامه حلی]] است. که بارها در نجف، ایران و هند به چاپ رسیده است.
<br>
<br>
همچنین حاشیه بر العروة الوثقی تألیف سید محمدکاظم طباطبایی، حاشیه بر نجاة العباد [[صاحب جواهر]] چاپ مکرر در نجف، حاشیه بر ذخیرة العباد [[فاضل شربیانی]] و حاشیه بر مناسک الحج شیخ [[مرتضی انصاری]] را باید یاد کرد.
همچنین حاشیه بر العروة الوثقی تألیف سید محمدکاظم طباطبایی، حاشیه بر نجاة العباد صاحب جواهر چاپ مکرر در نجف، حاشیه بر ذخیرة العباد فاضل شربیانی و حاشیه بر مناسک الحج شیخ مرتضی انصاری را باید یاد کرد.
<br>
<br>
دسته پنجم از آثار اصفهانی، مجموعه‌ای از فتاوی اوست که به قلم خود او نیست و به وسیله دیگران براساس فتاوی او تنظیم شده است، از جمله:
دسته پنجم از آثار اصفهانی، مجموعه‌ای از فتاوی اوست که به قلم خود او نیست و به وسیله دیگران براساس فتاوی او تنظیم شده است، از جمله:
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
انیس المقلدین که آن را سید ابوالقاسم صفوی موسوی اصفهانی جمع و تألیف کرده است.
انیس المقلدین که آن را سید ابوالقاسم صفوی موسوی اصفهانی جمع و تألیف کرده است.
<br>
<br>
تحفة العوام که گزیده‌ای از فتاوی اصفهانی تألیف [[خواجه فیاض حسن هندی]] به زبان اردو است.
تحفة العوام که گزیده‌ای از فتاوی اصفهانی تألیف خواجه فیاض حسن هندی به زبان اردو است.
<br>
<br>
رساله‌ای در احکام عبادات به زبان ترکی که در میان شیعیان [[کرکوک]] در عراق متداول بوده است، ولی از محل و تاریخ چاپ آن اطلاعی در دست نیست.<ref>آقابزرگ، الذریعة، ج۱۰، ص۱۶</ref>
رساله‌ای در احکام عبادات به زبان ترکی که در میان شیعیان کرکوک در عراق متداول بوده است، ولی از محل و تاریخ چاپ آن اطلاعی در دست نیست.<ref>آقابزرگ، الذریعة، ج۱۰، ص۱۶</ref>
<br>
<br>
=ژرف اندیشی آیت الله اصفهانی=
=ژرف اندیشی آیت الله اصفهانی=
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
آیت الله اصفهانی دارای ذوقی سلیم، فهمی نیکو و نظری صائب در استنباط و درک احکام و مسایل شرعی بود و همین خصوصیت، او را در مـجالس عـلمی، زبانزد اهل دانش کرده بـود. هـمچنین ژرف نگری وی و تأمل و تعمق بسیارش در مسایل علمی ستودنی بود. جولان فکری و پژوهش بسیار او در جوانب هر مساله باعث‌ می‌شد که‌ در یک موضوع، نظریات گوناگونی‌ در طـول‌ زمـان، ارایه کند و در مسایل پیچیده فـقهی بـه گره گشایی بپردازد. با این همه تا مدت های طولانی، حلقه درس او را شاگردانی‌ اندک‌ تشکیل می‌دادند.  
آیت الله اصفهانی دارای ذوقی سلیم، فهمی نیکو و نظری صائب در استنباط و درک احکام و مسایل شرعی بود و همین خصوصیت، او را در مـجالس عـلمی، زبانزد اهل دانش کرده بـود. هـمچنین ژرف نگری وی و تأمل و تعمق بسیارش در مسایل علمی ستودنی بود. جولان فکری و پژوهش بسیار او در جوانب هر مساله باعث‌ می‌شد که‌ در یک موضوع، نظریات گوناگونی‌ در طـول‌ زمـان، ارایه کند و در مسایل پیچیده فـقهی بـه گره گشایی بپردازد. با این همه تا مدت های طولانی، حلقه درس او را شاگردانی‌ اندک‌ تشکیل می‌دادند.  
<br>
<br>
آیت الله [[امین‌ جبل‌ عاملی‌]] ادیب و شرح‌حال‌نگار شیعی، درباره آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی می‌گوید: «در ۱۳۵۲ قمری در سفر بـه عراق، او را ارزیابی کردم. دیدم مردی است، دارای فکری بزرگ که میدان اندیشه‌اش وسیع‌ اسـت‌، در علم و فقه بسیار وسـعت نـظر دارد، دورنگر است و ژرف اندیش، دارای رأیی صائب و تدبیری نیکو و بسیار موقعیت شناس است. بر همه مردم، شفیق و مهربان و دارای نفس سخاوتمند و سیاستی‌ بزرگ‌ است‌ و همین ویژگی ها باعث شده است که ریاست و زعامت عامه شـیعیان را به دست گیرد؛ چون‌ شایستگی‌ چنین‌ منصب و مقامی را دارد.»<ref>طبسی نجفی، محمدرضا، الشیعه و الرجعه، نجف، ۱۳۸۵ ق</ref>
آیت الله امین‌ جبل‌ عاملی‌ ادیب و شرح‌حال‌نگار شیعی، درباره آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی می‌گوید: «در ۱۳۵۲ قمری در سفر بـه عراق، او را ارزیابی کردم. دیدم مردی است، دارای فکری بزرگ که میدان اندیشه‌اش وسیع‌ اسـت‌، در علم و فقه بسیار وسـعت نـظر دارد، دورنگر است و ژرف اندیش، دارای رأیی صائب و تدبیری نیکو و بسیار موقعیت شناس است. بر همه مردم، شفیق و مهربان و دارای نفس سخاوتمند و سیاستی‌ بزرگ‌ است‌ و همین ویژگی ها باعث شده است که ریاست و زعامت عامه شـیعیان را به دست گیرد؛ چون‌ شایستگی‌ چنین‌ منصب و مقامی را دارد.»<ref>طبسی نجفی، محمدرضا، الشیعه و الرجعه، نجف، ۱۳۸۵ ق</ref>
<br>
<br>
=فعالیت‌های سیاسی=
=فعالیت‌های سیاسی=
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
او در مشروطه پیرو افکار و آراء استاد خود، آخوند خراسانی، بود. آنان بر خلاف سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، به اصول حکومت مشروطه و محدود کردن قدرت استبداد معتقد بودند.
او در مشروطه پیرو افکار و آراء استاد خود، آخوند خراسانی، بود. آنان بر خلاف سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، به اصول حکومت مشروطه و محدود کردن قدرت استبداد معتقد بودند.
<br>
<br>
بر پایه همین پیشینه بود که آخوند خراسانی و شیخ [[عبدالله مازندرانی]]، در ۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۸ق، اصفهانی را در اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی ۱۳۲۵ق در شمار یکی از ۲۰ مجتهد طراز اول مطلع از مقتضیات زمان برای احراز انطباق مصوبات قانونی مجلس شورای ملی با احکام فقه شیعه، به مجلس معرفی کردند. اما اصفهانی این پیشنهاد را رد کرد و تصمیم گرفت در نجف بماند. او در ۲ ذیقعده ۱۳۲۸ق (۱۳ آبان ۱۲۸۹ش) در تلگرافی این موضوع را به مجلس شورای ملی ایران اطلاع داد.<ref>حائری، اسناد روحانیت و مجلس، ج۱، ص۳۹-۴۰</ref>
بر پایه همین پیشینه بود که آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی، در ۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۸ق، اصفهانی را در اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی ۱۳۲۵ق در شمار یکی از ۲۰ مجتهد طراز اول مطلع از مقتضیات زمان برای احراز انطباق مصوبات قانونی مجلس شورای ملی با احکام فقه شیعه، به مجلس معرفی کردند. اما اصفهانی این پیشنهاد را رد کرد و تصمیم گرفت در نجف بماند. او در ۲ ذیقعده ۱۳۲۸ق (۱۳ آبان ۱۲۸۹ش) در تلگرافی این موضوع را به مجلس شورای ملی ایران اطلاع داد.<ref>حائری، اسناد روحانیت و مجلس، ج۱، ص۳۹-۴۰</ref>
<br>
<br>
دیگر فعالیت مشهور سیاسی اصفهانی در ۱۳۴۱ق است. در آن سال، [[مهدی خالصی]]، انتخابات مجلس مؤسسان عراق را تحریم کرد و به همین سبب به دست انگلیسی‌ها‌ به [[حجاز]] تبعید شد. اصفهانی و دیگر عالمان شیعه، از جمله میرزا حسین نائینی و [[سید علی شهرستانی]]، در اعتراض به این تبعید عراق را به مقصد ایران ترک کردند. با این کار حاکم عراق به تعویض تبعیدگاه مهدی خالصی از حجاز به ایران و بازگشت مراجع تقلید شیعه از ایران به عراق رضایت داد. اصفهانی و همراهانش پس از حدود ۱۱ ماه اقامت در ایران در ۱۸ رمضان ۱۳۴۲ق به عراق بازگشتند.
دیگر فعالیت مشهور سیاسی اصفهانی در ۱۳۴۱ق است. در آن سال، مهدی خالصی، انتخابات مجلس مؤسسان عراق را تحریم کرد و به همین سبب به دست انگلیسی‌ها‌ به حجاز تبعید شد. اصفهانی و دیگر عالمان شیعه، از جمله میرزا حسین نائینی و سید علی شهرستانی، در اعتراض به این تبعید عراق را به مقصد ایران ترک کردند. با این کار حاکم عراق به تعویض تبعیدگاه مهدی خالصی از حجاز به ایران و بازگشت مراجع تقلید شیعه از ایران به عراق رضایت داد. اصفهانی و همراهانش پس از حدود ۱۱ ماه اقامت در ایران در ۱۸ رمضان ۱۳۴۲ق به عراق بازگشتند.
<br>
<br>
==ملاقات با سفیر انگلیس==
==ملاقات با سفیر انگلیس==
<br>
<br>
سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش‌، گفت: عالیجناب‌! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر [[آلمان]] نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمت‌ِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته می‌دانید، هزینه کنید! سید گفت: مانعی ندارد! سفیر، بی‌درنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشک‌ِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند: ما می‌دانیم که در این جنگ‌، بسیاری از مردم‌، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید: سیدأبوالحسن‌، به نمایندگی از [[مسلمانان‌]]، وجه‌ِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگان‌ِ جنگ‌، تقدیم می‌دارد و از کمی وجه معذرت می‌خواهد! چرا که خود می‌دانید ما در شرایط مشابهی هستیم‌. آن‌گاه‌، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد!
سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش‌، گفت: عالیجناب‌! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر آلمان نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمت‌ِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته می‌دانید، هزینه کنید! سید گفت: مانعی ندارد! سفیر، بی‌درنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشک‌ِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند: ما می‌دانیم که در این جنگ‌، بسیاری از مردم‌، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید: سیدأبوالحسن‌، به نمایندگی از مسلمانان‌، وجه‌ِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگان‌ِ جنگ‌، تقدیم می‌دارد و از کمی وجه معذرت می‌خواهد! چرا که خود می‌دانید ما در شرایط مشابهی هستیم‌. آن‌گاه‌، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد!
<br>
<br>
با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس‌، شرمنده و رنگ‌ِ چهره‌اش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدن‌ِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترک‌ِ جلسه، گفت‌: ما می‌خواستیم‌، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم‌! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچم‌ِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتن‌ِ وی علمای حاضر در مجلس‌، از سید پرسیدند: اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه می‌رسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت: سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که می‌توانستیم بهترین بهره‌برداری را در ترویج اسلام بنمائیم‌، همین مورد بود.<ref>[https://fa.wikishia.net/ برگرفته شده از مقاله سید ابوالحسن اصفهانی]</ref>
با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس‌، شرمنده و رنگ‌ِ چهره‌اش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدن‌ِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترک‌ِ جلسه، گفت‌: ما می‌خواستیم‌، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم‌! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچم‌ِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتن‌ِ وی علمای حاضر در مجلس‌، از سید پرسیدند: اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه می‌رسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت: سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که می‌توانستیم بهترین بهره‌برداری را در ترویج اسلام بنمائیم‌، همین مورد بود.<ref>[https://fa.wikishia.net/ برگرفته شده از مقاله سید ابوالحسن اصفهانی]</ref>
<br>
<br>
==حادثه مسجد گوهرشاد==
==حادثه مسجد گوهرشاد==
مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقیه عظیم الشان در امور سیاسی،اجتماعی مسلمانان،عکس العمل آن فقیه بزرگ در برابر حوادث [[مسجد گوهرشاد]] بود.فاجعه مسجد گوهرشاد [[مشهد]]، یکی از دهها و صدها حوادث جنایت بار دوران رضاخان پهلوی است که مردم مسلمان را در راه حمایت از روحانیت به خاک و خون کشید. آن روز مردم در اعتراض به دستگیری آیة الله العظمی [[سید حسین قمی]] دست به تظاهرات زده بودند. وقتی خبر به رضا شاه رسید که دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع ازاهداف اسلام و روحانیت در مسجد گوهرشاد اجتماع کرده اند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشت بام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هیچ نوع رحم به صغیر و کبیر و زن و مرد نکنند. دستور دژخیم تاریخ، توسط مامورین جنایت کار اوعملی شد و مردم بی دفاع را به صفیر گلوله بستند و چندین هزار نفر از زن و مرد و روحانی و غیر روحانی، زائر و بومی را به شهادت رساندند. پس از این یورش وحشیانه و سبعانه، درهای مسجد را باز کردند و زندگان را بیرون بردند و کشتگان را به کامیون‌ها ریخته و همه را در خندقی که در بیرون شهر برای همین منظور حفر کرده بودند، ریختند و روی آن را پوشاندند که هنوز آن نقطه به قتلگاه مشهور است.
مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقیه عظیم الشان در امور سیاسی،اجتماعی مسلمانان،عکس العمل آن فقیه بزرگ در برابر حوادث [[مسجد گوهرشاد]] بود.فاجعه مسجد گوهرشاد [[مشهد]]، یکی از دهها و صدها حوادث جنایت بار دوران رضاخان پهلوی است که مردم مسلمان را در راه حمایت از روحانیت به خاک و خون کشید. آن روز مردم در اعتراض به دستگیری آیة الله العظمی [[سید حسین طباطبایی قمی|سید حسین قمی]] دست به تظاهرات زده بودند. وقتی خبر به رضا شاه رسید که دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع ازاهداف اسلام و روحانیت در مسجد گوهرشاد اجتماع کرده اند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشت بام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هیچ نوع رحم به صغیر و کبیر و زن و مرد نکنند. دستور دژخیم تاریخ، توسط مامورین جنایت کار اوعملی شد و مردم بی دفاع را به صفیر گلوله بستند و چندین هزار نفر از زن و مرد و روحانی و غیر روحانی، زائر و بومی را به شهادت رساندند. پس از این یورش وحشیانه و سبعانه، درهای مسجد را باز کردند و زندگان را بیرون بردند و کشتگان را به کامیون‌ها ریخته و همه را در خندقی که در بیرون شهر برای همین منظور حفر کرده بودند، ریختند و روی آن را پوشاندند که هنوز آن نقطه به قتلگاه مشهور است.
<br>
<br>
پس از این ماجرا، آیة الله سید حسین قمی در باغ سراج الملک شهر ری محبوس گردید و هر گونه تماس با ایشان ممنوع اعلام شد. بعد از یک ماه در آخر ماه ربیع الثانی بود که او را به اتفاق فرزندش و جمعی دیگر به اعتاب مقدسه تبعید کردند.
پس از این ماجرا، آیة الله سید حسین قمی در باغ سراج الملک شهر ری محبوس گردید و هر گونه تماس با ایشان ممنوع اعلام شد. بعد از یک ماه در آخر ماه ربیع الثانی بود که او را به اتفاق فرزندش و جمعی دیگر به اعتاب مقدسه تبعید کردند.
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
=وفات=
=وفات=
<br>
<br>
آیت الله اصفهانی تا واپسین سال حیات خـویش در نـجف اشرف‌ ماندگار بود. او در اواخر عمر خـویش به بـیماری های گـوناگون‌ مبتلا شد و سرانجام در ۱۳۲۵ خورشیدی و در ۸۱ سالگی دار فانی‌ را وداع گفت و پیکر شریف آن مرجع در صحن مطهر [[امیرمؤمنان(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>[https://www.irna.ir/ برگرفته شده از مقاله درباره آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی]</ref>
آیت الله اصفهانی تا واپسین سال حیات خـویش در نـجف اشرف‌ ماندگار بود. او در اواخر عمر خـویش به بـیماری های گـوناگون‌ مبتلا شد و سرانجام در ۱۳۲۵ خورشیدی و در ۸۱ سالگی دار فانی‌ را وداع گفت و پیکر شریف آن مرجع در صحن مطهر امیرمؤمنان(ع) به خاک سپرده شد.<ref>[https://www.irna.ir/ برگرفته شده از مقاله درباره آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی]</ref>
<br>
<br>
=پانویس=
=پانویس=
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
[[رده: عالمان ایرانی]]
[[رده: عالمان ایرانی]]
[[رده: عالمان مسلمان]]
[[رده: عالمان مسلمان]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش