تصوف در منطقه شام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
"''تصوف در منطقۀ شام''' از نخستین سده‌های هجری، هم‌زمان با شکل‌گیری [[تصوف]] در [[عراق]] و [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] پدید آمد و در ۴ سده پس از ورود [[اسلام]] به این سرزمین به تدریج و تحت تأثیر فرهنگ بومی آن‌جا شکلی منسجم یافت و از همان ابتدا به‌ سبب شرایط فرهنگی، سیاسی و اقلیمی خاص این منطقه، رنگ و بویی متمایز از تصوف دیگر مناطق، چون بغداد و بصره پیدا کرد.
"''تصوف در منطقۀ شام'' از نخستین سده‌های هجری هم‌زمان با شکل‌گیری [[تصوف]] در [[عراق]] و [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] پدید آمد و در ۴ سده پس از ورود [[اسلام]] به این سرزمین به تدریج و تحت تأثیر فرهنگ بومی آن‌جا شکلی منسجم یافت و از همان ابتدا به‌ سبب شرایط فرهنگی، سیاسی و اقلیمی خاص این منطقه، رنگ و بویی متمایز از تصوف دیگر مناطق، چون بغداد و بصره پیدا کرد.


=جایگاه فرهنگی شام=
=جایگاه فرهنگی شام=
خط ۲۶: خط ۲۶:


=ورود تصوف به شام=
=ورود تصوف به شام=
اين که چگونه تصوف وارد سوريه شد‌، کسى به درستى نمى‌داند‌؛ مسافرت و کوچ مشايخ تصوف همچون ابراهيم ادهم‌، بايزيد بسطامى‌، شهاب­الدين سهروردى‌، شيخ محى­الدين ابن عربى‌، جلال­الدين رومى و ديگران به سرزمين شام که کنجکاوى تشنگان معرفت را مى‌انگيخت‌، همچنين آشنايى طالبان معرفت با کتاب‌هاى بزرگان تصوف وحتى به استادى رسيدن برخى از مريدان سورى در طريقت خود‌، بدون شک از عوامل مؤثر پيدايش تصوف در اين خطه از سرزمين اسلامى است. به نظر مى‌رسد ابوذر غفارى نخستين زاهدى است که تعاليم خود ـ و در حقيقت تعاليم پيامبر اکرم ـ را در سرزمين شام و در زمان حکمفرمايى معاويه رواج داد. پس از او ديگر پيران طريقت‌، هر يک به نحوى بذر زهد‌، تصوف‌، و عرفان را کاشته شاگردانى را دور خود جمع نمودند و بدين ترتيب تصوف را از انحصار قوم و ملتى خارج کرده آن را حق تمامى مردم ساختند.
این که چگونه تصوف وارد سوریه شد‌، کسى به درستى نمى‌داند‌؛ مسافرت و کوچ مشایخ تصوف همچون ابراهیم ادهم‌، بایزید بسطامى‌، شهاب­الدین سهروردى‌، شیخ محى­الدین ابن عربى‌، جلال­الدین رومى و دیگران به سرزمین شام که کنجکاوى تشنگان معرفت را مى‌انگیخت‌، همچنین آشنایى طالبان معرفت با کتاب‌هاى بزرگان تصوف وحتى به استادى رسیدن برخى از مریدان سورى در طریقت خود‌، بدون شک از عوامل مؤثر پیدایش تصوف در این خطه از سرزمین اسلامى است. به نظر مى‌رسد ابوذر غفارى نخستین زاهدى است که تعالیم خود ـ و در حقیقت تعالیم پیامبر اکرم ـ را در سرزمین شام و در زمان حکمفرمایى معاویه رواج داد. پس از او دیگر پیران طریقت‌، هر یک به نحوى بذر زهد‌، تصوف‌، و عرفان را کاشته شاگردانى را دور خود جمع نمودند و بدین ترتیب تصوف را از انحصار قوم و ملتى خارج کرده آن را حق تمامى مردم ساختند.


=ابودرداء=
=ابودرداء=
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:


=مقابله با تصوف در شام=
=مقابله با تصوف در شام=
متأسفانه اين چنين پنداشته مى‌شد و هنوز هم مى‌شود که صوفيان بجز سماع و پايکوبى و ژنده پوشى و تکدى، کار ديگرى از آنها بر نمى‌آيد‌. ولى اگر خوب به تاريح نگاهى بيندازيم خواهيم ديد که ريشه تصوف حتى به پيش از اسلام بر مى‌گردد، و صوفيان راستين سهم بزرگى در دفاع از اسلام وگسترش آن داشته‌اند که در جاى خود به آن اشاره خواهيم کرد‌.
متأسفانه این چنین پنداشته مى‌شد و هنوز هم مى‌شود که صوفیان بجز سماع و پایکوبى و ژنده پوشى و تکدى، کار دیگرى از آنها بر نمى‌آید‌. ولى اگر خوب به تاریح نگاهى بیندازیم خواهیم دید که ریشه تصوف حتى به پیش از اسلام بر مى‌گردد، و صوفیان راستین سهم بزرگى در دفاع از اسلام وگسترش آن داشته‌اند که در جاى خود به آن اشاره خواهیم کرد‌.
 
در سوريه نيز با وجود مبارزه برخى سلاطين و حکام، به تحريک متعصبان و جاهلان‌، براى از بين بردن تصوف که با کشتن صوفيان و ارعاب مريدان همراه بود‌، تلاش فراوانى شد تا راه را بر اين مسلک تقرب به «‌هو‌» را ببندند که مى‌توان به کشته شدن شيخ اشراق شهاب‌الدين سهروردي، در حلب به دستور سلطان صلاح‌الدين ايوبى‌، اشاره نمود. مقابله فقها با صوفيان خود حکايت درازى دارد. فقها بدون تأمل و تعمق در تصوف آن را متهم به خروج از دين کرده‌اند واين در حالى است که وجود هر دو براى حفظ دين الزامى است و هر دو راهى را براى رسيدن به هدف خود مى‌پيمايند... فقها مردم را از تسليم شدن به اوهام و انحرافات باز مى‌دارند و صوفيان نيز تصاوير روحى بس بديعى را به ارمغان مى‌گذارند.


در سوریه نیز با وجود مبارزه برخى سلاطین و حکام، به تحریک متعصبان و جاهلان‌، براى از بین بردن تصوف که با کشتن صوفیان و ارعاب مریدان همراه بود‌، تلاش فراوانى شد تا راه را بر این مسلک تقرب به «‌هو‌» را ببندند که مى‌توان به کشته شدن شیخ اشراق شهاب‌الدین سهروردی، در حلب به دستور سلطان صلاح‌الدین ایوبى‌، اشاره نمود. مقابله فقها با صوفیان خود حکایت درازى دارد. فقها بدون تأمل و تعمق در تصوف آن را متهم به خروج از دین کرده‌اند واین در حالى است که وجود هر دو براى حفظ دین الزامى است و هر دو راهى را براى رسیدن به هدف خود مى‌پیمایند... فقها مردم را از تسلیم شدن به اوهام و انحرافات باز مى‌دارند و صوفیان نیز تصاویر روحى بس بدیعى را به ارمغان مى‌گذارند.




خط ۱۴۷: خط ۱۴۶:
(۱۶) ولهاوزن، یولیوس، الدولة العربیة و سقوطها، ترجمۀ یوسف عش، دمشق، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.  
(۱۶) ولهاوزن، یولیوس، الدولة العربیة و سقوطها، ترجمۀ یوسف عش، دمشق، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.  


=پانویس=


=منبع=
 


[http://lib.eshia.ir/23022/15/5957 دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷.]
[http://lib.eshia.ir/23022/15/5957 دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷.]
=پانویس=


[[رده: تصوف]]
[[رده: تصوف]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش