confirmed، مدیران
۳۷٬۲۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
درگذشتش به سال 218 هجري بود. [[فضل بن سهل مربّي]] او بود كه به [[ذوالرياستين]] شهرت داشت و بعد هم وزير خود مأمون گرديد. | درگذشتش به سال 218 هجري بود. [[فضل بن سهل مربّي]] او بود كه به [[ذوالرياستين]] شهرت داشت و بعد هم وزير خود مأمون گرديد. | ||
فرمانده كل قوايش [[طاهر بن حسين ذواليمينين]] بود. <ref>عصر المأمون، ج 1، ص 210</ref> | فرمانده كل قوايش [[طاهر بن حسين ذواليمينين]] بود. <ref>عصر المأمون، ج 1، ص 210</ref> | ||
=خصوصيات مأمون= | |||
زندگيش سراسر كوشش و فعاليّت و خالي از تنعّم بود، درست برعكس برادرش امين كه در آغوش [[زبيده]]، پرورش يافته بود. هر كس زبيده را بشناسد درمي يابد كه امين غرق خوش گذراني و تفريح بوده باشد. مأمون مانند برادرش اصالتي چندان براي خود احساس نمي كرد و نه تنها مطمئن به آينده خويش نبود بلكه برعكس، اين نكته را مسلم مي پنداشت كه [[عباسيان]] به خلافت و حكومت او تن درنخواهند داد. از اين رو خود را فاقد هرگونه پايگاهي كه بدان تكيه كند، مي ديد و به همين دليل آستين همّت بالا زد و براي آينده اش به برنامه ريزي پرداخت. مأمون خطوط آينده خود را از لحظه اي تعيين كرد كه به موقعيت خود پي برد و دانست كه برادرش امين از مزاياي خوبي برخوردار است كه دست وي از آن ها كوتاه است. | |||
او از اشتباه هاي امين نيز پند آموخت. مثلأ فضل با مشاهده امين كه خود را به لهو و لعب سرگرم ساخته بود، به مأمون مي گفت كه تو پارسايي و[[دينداري]] و رفاتر نيكو از خود بروز بده و مأمون نيز همين گونه مي كرد. هر بار كه امين حركت سستي را آغاز مي كرد، مأمون آن حركت را با جديّت در پيش مي گرفت. <ref> الآداب السلطانيه/ص 212</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |