۸۷٬۶۵۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بَقْلیّه (یا نَفلیّه) | '''بَقْلیّه (یا نَفلیّه)''' گروهی از «[[قرامطه]]» و پیروان مردی به نام ابو حاتم بوده و از گیاهان تغذیه می کردند. | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
این فرقه در [[کوفه]] ساکن بودند.آنان نخست از عقاید داعی بورانی پیروی میكردند و از اینرو «[[بورانیه]]» خوانده میشدند؛ سپس در سال ۲۹۵ هجری قمری به داعی ابوحاتم زُطّی گراییدند و به بقلیه تغییر نام یافتند. <ref>نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 275</ref> <ref>ابن دواداری ابو بکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰ </ref> <ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | این فرقه در [[کوفه]] ساکن بودند. آنان نخست از عقاید داعی بورانی پیروی میكردند و از اینرو «[[بورانیه]]» خوانده میشدند؛ سپس در سال ۲۹۵ هجری قمری به داعی ابوحاتم زُطّی گراییدند و به بقلیه تغییر نام یافتند. <ref>نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 275</ref> <ref>ابن دواداری ابو بکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰ </ref> <ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | ||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
این فرقه از این جهت به | این فرقه از این جهت به بقلیه معروف شدند زیرا ابو حاتم پیروان خود می گفت که تنها بايد به خوردن دیگر سبزيجات اكتفا نمائيد. هم چنین معتقد بود که حیوانات را نباید کشت و نباید از گوشت آن ها برای خوردن استفاده کرد و آن ها را از این کار منع می کرد.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105 همراه با ویرایش و اصلاح عبارت </ref> <ref>نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 275</ref> <ref>ابن دواداری ابو بکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰ </ref> <ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و سال ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | ||
==بقلیه پس از مرگ ابو حاتم== | ==بقلیه پس از مرگ ابو حاتم== | ||
پس از درگذشت ابوحاتم در سال ۲۹۶ هجری | پس از درگذشت ابوحاتم در سال ۲۹۶ هجری قمری بقلیه به دو دسته تقسیم شدند: برخی همچنان بر زنده بودن و غیبت محمد بن اسماعیل پافشاری كردند و برخی دیگر گفتند كه زكرویه بن مهرویه داعی بزرگ عراق كشته نشده است و در غیبت به سر می برد.<ref>نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 276</ref> <ref>ابن دواداری ابو بکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰</ref> | ||
<ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | <ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | ||
==قیام و شکست بقلیه== | ==قیام و شکست بقلیه== | ||
بقلیه در سال ۳۱۶ هجری قمری به ریاست مسعود بن حریث و عیسی بن موسی در اطراف كوفه قیام كردند و با هم دستی همسایگان بدوی خود به غارت اموال مردم پرداختند <ref>مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به كوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391</ref> در پی این | بقلیه در سال ۳۱۶ هجری قمری به ریاست مسعود بن حریث و عیسی بن موسی در اطراف كوفه قیام كردند و با هم دستی همسایگان بدوی خود به غارت اموال مردم پرداختند <ref>مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به كوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391</ref> در پی این كار مقتدر خلیفه عباسی دو تن از سرداران خود به نام هارون بن غریب و صافی را به سوی آن ها گسیل کرد. در این نبرد بقلیه شكستی سختی خوردند و بسیاری از ایشان كشته و اسیر گردیدند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105</ref> <ref>مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به كوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391 </ref> <ref>ابن اثیر، الکامل، ج 8، ص 187</ref> نماد بقلیه در جنگ پرچمى سفيدی بود كه روی آن آيه شریفه «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين» سوره قصص،(28) آیه 5 که مربوط به رهایی قوم بنی اسرائیل از دست فرعون بود نقش بسته بود.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105</ref> | ||
==سر انجام بقلیه== | ==سر انجام بقلیه== | ||
سر انجام بقلیه در جنگی که با سپاهیان مقتدر رخ داد معلوم شد. آن ها با دادن کشته های فراوان و حالتی سر | سر انجام بقلیه در جنگی که با سپاهیان مقتدر رخ داد معلوم شد. آن ها با دادن کشته های فراوان و حالتی سر نگون وارد بغداد شدند <ref>ابناثیر، الكامل، ج 7، ص 187</ref> و برخی که از نبرد جان سالم به در برده بودند، به سلیمان بن حسن قرمطی - كه از هیت به [[بحرین]] بازگشته بود پیوستند و از آن جا كه آنان در بیشهها میزیستند در سپاه سلیمان به «اَجَمیین» نامیده شدند. <ref>مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به كوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
[[رده: کلام ]] | [[رده: کلام ]] | ||
[[رده: مذاهب کلامی ]] | [[رده: مذاهب کلامی ]] | ||
<references /> |