فقه تطبیقی بحرانهای عمومی (احتکار): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ي' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۷: خط ۷:


=تعریف احتکار=
=تعریف احتکار=
حبس مال در شرایط بحرانی را احتکار گویند. <ref>طوسی، النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص374</ref>  یا حبس مال به امید گران شدن کالا را احتکار گویند. <ref>خمینی(امام)، کتاب البیع، ج3ص601؛ ابن عابدین، حاشیة رد المحتار، ج6ص717: «الاحتکار لغة: احتباس الشئ انتظارا لغلائه، والاسم الحکرة بالضم والسکون کما في القاموس».</ref>  
حبس مال در شرایط بحرانی را احتکار گویند. <ref>طوسی، النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص374</ref>  یا حبس مال به امید گران شدن کالا را احتکار گویند. <ref>خمینی(امام)، کتاب البیع، ج3ص601؛ ابن عابدین، حاشیة رد المحتار، ج6ص717: «الاحتکار لغة: احتباس الشئ انتظارا لغلائه، والاسم الحکرة بالضم والسکون کما فی القاموس».</ref>  
احتکار یکی از شایع¬ترین رفتارهای انسان است که در مواقع بحران، بیشتر خود را نشان می¬دهد. غالباً احتکار از ناحیه انسان¬های سودجو و بی درد تحقق پیدا می¬کند و به همین دلیل در شریعت اسلام از این کار منع شده است. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است:
احتکار یکی از شایع¬ترین رفتارهای انسان است که در مواقع بحران، بیشتر خود را نشان می¬دهد. غالباً احتکار از ناحیه انسان¬های سودجو و بی درد تحقق پیدا می¬کند و به همین دلیل در شریعت اسلام از این کار منع شده است. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است:
«عن ابی¬عبدالله(ع) قال: من لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم». <ref>حرعاملی، وسایل الشیعة(آل البیت)، ج16ص336.</ref>
«عن ابی¬عبدالله(ع) قال: من لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم». <ref>حرعاملی، وسایل الشیعة(آل البیت)، ج16ص336.</ref>
خط ۱۴: خط ۱۴:


=حکم احتکار=
=حکم احتکار=
از نظر فقه اسلامی در حرمت احتکار اختلاف است، زیرا بعضی از فقهاء آن را مکروه می¬دانند ، <ref>طوسی، المبسوط، ج2ص196: «وأما الاحتکار فمکروه في الأقوات إذا أضر ذلک بالمسلمين ولا يکون موجودا إلا عند انسان بعينه ...الخ».</ref> لکن مشهور فقهاء قائل به حرمت احتکار هستند ، <ref>خویی، موسوعة الامام الخویی، ج37ص509: «الکلام في الاحتکار، وللبحث فيها جهات: الجهة الأُولى: وقع الخلاف في أنّ الاحتکار محرّم أو مکروه، والمشهور بين الأصحاب هو الحرمة وذهب جمع إلى الکراهة»؛ خمینی(امام)، کتاب البیع، ج3ص611.</ref> و آن را مقید به زمانی می¬کنند که مردم در مضیقه بوده و شدیداً به این کالا نیاز داشته باشند که به این حالت، حالت بحرانی و قحطی می¬گویند. <ref>طوسی، المبسوط، ج2ص196.</ref>  شیخ طوسی در این باره می¬گوید:
از نظر فقه اسلامی در حرمت احتکار اختلاف است، زیرا بعضی از فقهاء آن را مکروه می¬دانند ، <ref>طوسی، المبسوط، ج2ص196: «وأما الاحتکار فمکروه فی الأقوات إذا أضر ذلک بالمسلمین ولا یکون موجودا إلا عند انسان بعینه ...الخ».</ref> لکن مشهور فقهاء قائل به حرمت احتکار هستند ، <ref>خویی، موسوعة الامام الخویی، ج37ص509: «الکلام فی الاحتکار، وللبحث فیها جهات: الجهة الأُولى: وقع الخلاف فی أنّ الاحتکار محرّم أو مکروه، والمشهور بین الأصحاب هو الحرمة وذهب جمع إلى الکراهة»؛ خمینی(امام)، کتاب البیع، ج3ص611.</ref> و آن را مقید به زمانی می¬کنند که مردم در مضیقه بوده و شدیداً به این کالا نیاز داشته باشند که به این حالت، حالت بحرانی و قحطی می¬گویند. <ref>طوسی، المبسوط، ج2ص196.</ref>  شیخ طوسی در این باره می¬گوید:
«وإنما يکون الاحتکار، إذا کان بالناس حاجة شديدة إلى شئ منها، ولا يوجد في البلد غيره، فأما مع وجود أمثاله، فلا بأس أن يحبسه صاحبه، ويطلب بذلک الفضل». <ref>طوسی، النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص374.</ref>  
«وإنما یکون الاحتکار، إذا کان بالناس حاجة شدیدة إلى شئ منها، ولا یوجد فی البلد غیره، فأما مع وجود أمثاله، فلا بأس أن یحبسه صاحبه، ویطلب بذلک الفضل». <ref>طوسی، النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص374.</ref>  
همانا احتکار در جایی است که مردم نیاز شدید به کالای احتکارشده داشته باشند و در شهر غیر از آن یافت نشود، اما با وجود کالاهای مشابه، حبس آن به قصد گران شدن، اشکالی ندارد.
همانا احتکار در جایی است که مردم نیاز شدید به کالای احتکارشده داشته باشند و در شهر غیر از آن یافت نشود، اما با وجود کالاهای مشابه، حبس آن به قصد گران شدن، اشکالی ندارد.
برخی از فقهای معاصر نیز می¬گوید: احتکار ذاتاً جز به حرام و حلال تقسیم نمی¬گردد، زیرا احتکار در صورت نیاز مردم، حرام و در وقت بی¬نیازی حلال است. بنابراین احکام دیگر احتکار از قبیل وجوب، کراهت و استحباب، حکم عارضی هستند. <ref>خویی، موسوعة الامام الخویی، ج37ص516</ref>
برخی از فقهای معاصر نیز می¬گوید: احتکار ذاتاً جز به حرام و حلال تقسیم نمی¬گردد، زیرا احتکار در صورت نیاز مردم، حرام و در وقت بی¬نیازی حلال است. بنابراین احکام دیگر احتکار از قبیل وجوب، کراهت و استحباب، حکم عارضی هستند. <ref>خویی، موسوعة الامام الخویی، ج37ص516</ref>
خط ۲۳: خط ۲۳:
اکنون سؤال این است که اگر احتکار تنها در چند چیز محدود (گندم، جو، خرما، کشمش، روغن و نمک)  مصداق دارد  پس در شرایط بحرانی مانند بیماری¬های واگیردار از قبیل کرونا که مردم نیاز شدید به دارو و وسایل بهداشتی دارند، و یا در هنگام سیل و زلزله که مردم ممکن است در هوای سرد بی¬خانمان گشته و انواع بیماری به سراغ آنها بیاید، آیا پنهان کردن اقلام ضروری مانند دارو، لوازم بهداشتی، پتو، لباس، وسایل گرم-کننده و مانند اینها احتکار به شمار نمی¬آید؟ آیا می¬توان پذیرفت که احتکار تنها در پنج چیز (گندم، جو، خرما، کشمش و روغن) تحقق دارد و بقیه اجناس در ردیف اشیاء احتکاری نیستند؟<br>
اکنون سؤال این است که اگر احتکار تنها در چند چیز محدود (گندم، جو، خرما، کشمش، روغن و نمک)  مصداق دارد  پس در شرایط بحرانی مانند بیماری¬های واگیردار از قبیل کرونا که مردم نیاز شدید به دارو و وسایل بهداشتی دارند، و یا در هنگام سیل و زلزله که مردم ممکن است در هوای سرد بی¬خانمان گشته و انواع بیماری به سراغ آنها بیاید، آیا پنهان کردن اقلام ضروری مانند دارو، لوازم بهداشتی، پتو، لباس، وسایل گرم-کننده و مانند اینها احتکار به شمار نمی¬آید؟ آیا می¬توان پذیرفت که احتکار تنها در پنج چیز (گندم، جو، خرما، کشمش و روغن) تحقق دارد و بقیه اجناس در ردیف اشیاء احتکاری نیستند؟<br>


به نظر می رسد آنچه از روایات احتکار به ضمیمه حدیث لاضرر برمی آید آن است که ملاک قطعی در تحریم احتکار، نیاز شدید مردم و کمک به افراد جامعه است، بنابراین می¬توان از عنوان طعام عدول نمود و آن را به هر چیزی که زندگی مردم وابسته به آن است گسترش داد، و اینکه در روایات شیعه و اهل سنت <ref>ابن حزم اندلسی، المحلّى، ج6ص65، الجزء التاسع، المسألة 1567؛ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج16ص332، الباب التاسع، من أبواب الأطعمة المحرمة، الحديث 3.</ref>  «طعام» به عنوان موضوع اصلی احتکار ذکر شده، از باب قضیه خارجیه است نه حقیقیه، چون در آن زمان معیشت مردم بر اینگونه اقلام معیشتی گِرِه خورده بوده است. زیرا موضوع طعام و ارزاق عمومی از نیازهای اولیه مردم است و به همین دلیل در روایات بر این موضوع تأکید شده است. از این¬رو می¬توان گفت هر گونه جمع¬آوری اموال اعم از طعام و غیر طعام و پنهان کردن آنها، که موجب فشار و ضرر به مردم است مشروع نبوده و تجارت آنها حرام است. <br>
به نظر می رسد آنچه از روایات احتکار به ضمیمه حدیث لاضرر برمی آید آن است که ملاک قطعی در تحریم احتکار، نیاز شدید مردم و کمک به افراد جامعه است، بنابراین می¬توان از عنوان طعام عدول نمود و آن را به هر چیزی که زندگی مردم وابسته به آن است گسترش داد، و اینکه در روایات شیعه و اهل سنت <ref>ابن حزم اندلسی، المحلّى، ج6ص65، الجزء التاسع، المسألة 1567؛ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج16ص332، الباب التاسع، من أبواب الأطعمة المحرمة، الحدیث 3.</ref>  «طعام» به عنوان موضوع اصلی احتکار ذکر شده، از باب قضیه خارجیه است نه حقیقیه، چون در آن زمان معیشت مردم بر اینگونه اقلام معیشتی گِرِه خورده بوده است. زیرا موضوع طعام و ارزاق عمومی از نیازهای اولیه مردم است و به همین دلیل در روایات بر این موضوع تأکید شده است. از این¬رو می¬توان گفت هر گونه جمع¬آوری اموال اعم از طعام و غیر طعام و پنهان کردن آنها، که موجب فشار و ضرر به مردم است مشروع نبوده و تجارت آنها حرام است. <br>


در میان فقهای اهل سنت، ابویوسف از شاگردان ممتاز ابوحنیفه به این ملاک رسیده و گفته است در شرایط بحرانی پنهان کردن هر چیزی که موجب ضرر مردم است احتکار به شمار آمده و حرام است. <ref>ابن عابدین، حاشیة رد المحتار، ج6ص718: «... وعن أبي يوسف: کل ما أضرّ بالعامة حبسه فهو احتکار، وعن محمد: الاحتکار في الثياب ...الخ»؛ کاشانی، ابوبکر، بدائع الصنائع، ج5ص129: «ثم الاحتکار يجرى في کل ما يضرّ بالعامّة عند أبي يوسف، قوتاً کان أو لا. وعند محمد لا يجري الاحتکار إِلاّ في قوت الناس وعلف الدواب من الحنطة والشعير والتبن والقتّ».</ref><br>
در میان فقهای اهل سنت، ابویوسف از شاگردان ممتاز ابوحنیفه به این ملاک رسیده و گفته است در شرایط بحرانی پنهان کردن هر چیزی که موجب ضرر مردم است احتکار به شمار آمده و حرام است. <ref>ابن عابدین، حاشیة رد المحتار، ج6ص718: «... وعن أبی یوسف: کل ما أضرّ بالعامة حبسه فهو احتکار، وعن محمد: الاحتکار فی الثیاب ...الخ»؛ کاشانی، ابوبکر، بدائع الصنائع، ج5ص129: «ثم الاحتکار یجرى فی کل ما یضرّ بالعامّة عند أبی یوسف، قوتاً کان أو لا. وعند محمد لا یجری الاحتکار إِلاّ فی قوت الناس وعلف الدواب من الحنطة والشعیر والتبن والقتّ».</ref><br>


همچنین ازمالک در باره موارد احتکار سؤال شده و او در پاسخ گفت:
همچنین ازمالک در باره موارد احتکار سؤال شده و او در پاسخ گفت:
«احتکار در هر چیزی که در بازار وجود دارد تحقق پیدا می کند از قبیل طعام، کتاب، روغن، پشم و هر چیزی که موجب اضطراب بازار گردد». <ref>المدوّنة الکبرى، ج3ص290، باب ما جاء في الحکرة: «... وسمعت مالکاً يقول: الحکرة في کل شيء في السوق من الطعام والکتاب والزيت وجميع الأشياء والصوف وکل ما يضرّ بالسوق».</ref>
«احتکار در هر چیزی که در بازار وجود دارد تحقق پیدا می کند از قبیل طعام، کتاب، روغن، پشم و هر چیزی که موجب اضطراب بازار گردد». <ref>المدوّنة الکبرى، ج3ص290، باب ما جاء فی الحکرة: «... وسمعت مالکاً یقول: الحکرة فی کل شیء فی السوق من الطعام والکتاب والزیت وجمیع الأشیاء والصوف وکل ما یضرّ بالسوق».</ref>
در میان فقهای شیعه محقق خویی نیز در تعیین مصادیق احتکار با لحنی آرام با طرح این سؤال که آیا حرمتِ احتکار اختصاص به گندم و جُو و... دارد یا شامل هرگونه مأکولاتِ مورد احتیاج انسان می شود؟ گفته است: <br>
در میان فقهای شیعه محقق خویی نیز در تعیین مصادیق احتکار با لحنی آرام با طرح این سؤال که آیا حرمتِ احتکار اختصاص به گندم و جُو و... دارد یا شامل هرگونه مأکولاتِ مورد احتیاج انسان می شود؟ گفته است: <br>


خط ۳۶: خط ۳۶:
«ظاهراً حرمت احتکار یا کراهت آن، یک حکم تعبدی نیست تا گفته شود ملاک آن برای انسانها نامعلوم است، بلکه ملاک آن نیاز مردم به متاع و روی آوردن جامعه به سوی تنگدستی است چنانکه در صحیحه حلبی به این ملاک اشاره شده که فرمود: «إن کان الطعام کثیراً یسع الناس فلا بأس به ...الخ» که از این صحیحه علت و ملاک حکم فهمیده می¬شود و آن این است که مردم در توسعه باشند و از تنگناه خارج شوند. گواه این مطلب روایاتی است که موضوع «زبیب» یا «زیت» را بیان نموده¬اند در حالی که زبیب و زیت طعامی نیستند که درصد زیادی از مردم به آنها نیاز داشته باشند، در حالی که موضوع برنج، ذرت و مانند اینها در روایات ذکر نشده است. آیا برنج مهم تر است یا زبیب؟ پس ذکر اینها از باب نمونه و از قبیل قضیه خارجیه است.  
«ظاهراً حرمت احتکار یا کراهت آن، یک حکم تعبدی نیست تا گفته شود ملاک آن برای انسانها نامعلوم است، بلکه ملاک آن نیاز مردم به متاع و روی آوردن جامعه به سوی تنگدستی است چنانکه در صحیحه حلبی به این ملاک اشاره شده که فرمود: «إن کان الطعام کثیراً یسع الناس فلا بأس به ...الخ» که از این صحیحه علت و ملاک حکم فهمیده می¬شود و آن این است که مردم در توسعه باشند و از تنگناه خارج شوند. گواه این مطلب روایاتی است که موضوع «زبیب» یا «زیت» را بیان نموده¬اند در حالی که زبیب و زیت طعامی نیستند که درصد زیادی از مردم به آنها نیاز داشته باشند، در حالی که موضوع برنج، ذرت و مانند اینها در روایات ذکر نشده است. آیا برنج مهم تر است یا زبیب؟ پس ذکر اینها از باب نمونه و از قبیل قضیه خارجیه است.  
<br>
<br>
حتی ممکن است برخی از مردم پوشاک و دارو برای آنها مهم¬تر از طعام باشد و حیات آنها وابسته به پوشاک، دارو و لوازم بهداشتی باشد، مانند مناطقی که بیماری در آنجا شیوع پیدا کرده و مردم شدیداً برای حفظ حیات و سلامتشان نیاز به دارو و پوشاک دارند، پس آیا می توان پذیرفت که احتکار اینگونه کالاها به بهانه عدم ذکر آنها در روایت، جایز و بلامانع است؟ امام علی(ع) در نامه¬ای به مالک اشتر ملاک حرمت احتکار را به خوبی روشن نموده و در باره تاجران فرمود: ای مالک، بسیاری از مردم در مضیقه‌ی شدید هستند، عده¬ای بخل می¬ورزند و عده ای احتکار می کنند و برخی فروشندگان زورگویی و تحکّم می¬کنند، اینگونه رفتارها باب ظلم و ستم را به روی عموم مردم می¬گشاید و ننگی بر پیشانی حاکمان خواهد بود، پس ای مالک جلوی محتکران را بگیر(<ref>نهج فیض، ص1017</ref>). در این سخن امام(ع) هیچگاه از اشیاء خاصه نام برده نشده با اینکه امام(ع) در مقام بیان بوده است، و این نشان می¬دهد که حرمت احتکار اختصاص به اشیاء محدودی که در روایات آمده، ندارد. <ref>منتظری، دراسات في ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، ج2ص644</ref>
حتی ممکن است برخی از مردم پوشاک و دارو برای آنها مهم¬تر از طعام باشد و حیات آنها وابسته به پوشاک، دارو و لوازم بهداشتی باشد، مانند مناطقی که بیماری در آنجا شیوع پیدا کرده و مردم شدیداً برای حفظ حیات و سلامتشان نیاز به دارو و پوشاک دارند، پس آیا می توان پذیرفت که احتکار اینگونه کالاها به بهانه عدم ذکر آنها در روایت، جایز و بلامانع است؟ امام علی(ع) در نامه¬ای به مالک اشتر ملاک حرمت احتکار را به خوبی روشن نموده و در باره تاجران فرمود: ای مالک، بسیاری از مردم در مضیقه‌ی شدید هستند، عده¬ای بخل می¬ورزند و عده ای احتکار می کنند و برخی فروشندگان زورگویی و تحکّم می¬کنند، اینگونه رفتارها باب ظلم و ستم را به روی عموم مردم می¬گشاید و ننگی بر پیشانی حاکمان خواهد بود، پس ای مالک جلوی محتکران را بگیر(<ref>نهج فیض، ص1017</ref>). در این سخن امام(ع) هیچگاه از اشیاء خاصه نام برده نشده با اینکه امام(ع) در مقام بیان بوده است، و این نشان می¬دهد که حرمت احتکار اختصاص به اشیاء محدودی که در روایات آمده، ندارد. <ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، ج2ص644</ref>


=پانویس=
=پانویس=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش