بررسی نظریه قرائات سبعه در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
مرحوم خوئی در بیان دلیل دوم قائلین به تواتر قرائات می فرماید:  
مرحوم خوئی در بیان دلیل دوم قائلین به تواتر قرائات می فرماید:  


اهتمام صحابه و تابعین به قرائت و حفظ قران ، مقتضی تواتر قرائات این کتاب اسمانی خواهد.  
اهتمام صحابه و تابعین به قرائت و حفظ قران ، مقتضی تواتر قرائات این کتاب اسمانی خواهد. <ref>البیان فی تفسیر القران ص 158 بود الثاني : ان اهتمام الصحابة والتابعين بالقرآن يقضي بتواتر قراءته ، وإن ذلك واضح لمن أنصف نفسه وعدل .</ref>
 
 
ایشان در پاسخ دلیل مذکور اظهار می دارد :  
ایشان در پاسخ دلیل مذکور اظهار می دارد :  
حد دلیل مذکور اثبات تواتر اصل قران است نه تواتر قرائات ؛ بویژه انکه قرائات برخی ازقراء سبعه  بر اساس اجتهاد شخصی یا سماع انان  از دیگران بوده است  . بنابر این اگر دلیل مذکور را سبب تواتر قرائات سبع بدانیم در اینصورت تواتر اختصاص به قراء سبعه نداشته بلکه قرائات دیگر  نیز متواتر خواهد بود که بطلان چنین ادعائی روشن می باشد  .   
حد دلیل مذکور اثبات تواتر اصل قران است نه تواتر قرائات ؛ بویژه انکه قرائات برخی ازقراء سبعه  بر اساس اجتهاد شخصی یا سماع انان  از دیگران بوده است  . بنابر این اگر دلیل مذکور را سبب تواتر قرائات سبع بدانیم در اینصورت تواتر اختصاص به قراء سبعه نداشته بلکه قرائات دیگر  نیز متواتر خواهد بود که بطلان چنین ادعائی روشن می باشد  .   




ایشان در ادامه  با  بیان اینکه حصر قرائات به هفت نفر در قرن  سوم  صورت گرفته است می فرماید: قبل از قرن سوم اثری از قرائات سبع در تاریخ دیده نمی شود بنابر این لازمه چنین امری ان است که یا تواتر همه قرائات را بپذیریم یا اینکه در موارد اختلاف هیچ قرائتی را متواتر ندانیم . بدیهی است دیدگاه اول باطل و دیدگاه دوم متعین خواهد بود .
ایشان در ادامه  با  بیان اینکه حصر قرائات به هفت نفر در قرن  سوم  صورت گرفته است می فرماید: قبل از قرن سوم اثری از قرائات سبع در تاریخ دیده نمی شود بنابر این لازمه چنین امری ان است که یا تواتر همه قرائات را بپذیریم یا اینکه در موارد اختلاف هیچ قرائتی را متواتر ندانیم . بدیهی است دیدگاه اول باطل و دیدگاه دوم متعین خواهد بود .<ref>البیان فی تفسیر القران ص 158....إن هذا الدليل إنما يثبت تواتر نفس القرآن ، لا تواتر كيفية قراءته ، وخصوصا مع كون القراءة عند جمع منهم مبتنية على الاجتهاد ، أو على السماع ولو من الواحد . ... ، ولولا ذلك لكان مقتضى هذا الدليل أن تكون جميع القراءات متواترة ، ولا وجه لتخصيص الحكم بالسبع  أو العشر أن حصر القراءات في السبع إنما حدث في القرن الثالث الهجري ، ولم يكن له قبل هذا الزمان عين ولا أثر ، ولازم ذلك أن  نلتزم إما بتواتر الجميع من غير تفرقة بين القراءات ، وإما بعدم تواتر شئ منها في مورد الاختلاف ، والأول باطل قطعا فيكون الثاني هو المتعين</ref>


   
   
دلیل سوم  : ملازمه بین تواتر قران  و تواتر قرائات سبعه   
دلیل سوم  : ملازمه بین تواتر قران  و تواتر قرائات سبعه  
 
    
ایه الله خوئی درتبیین  دلیل سوم بر اثبات تواتر قرائات سبعه  می فرماید :  
ایه الله خوئی درتبیین  دلیل سوم بر اثبات تواتر قرائات سبعه  می فرماید :  
هر گاه قرائات سبعه را متواتر ندانیم قران نیز از تواتر خارج می گردد و از انجا که تالی باطل است مقدم نیز همانند ان باطل خواهد بود . توضیح انکه قران از طریق حفاظ و قراء معروف بما رسیده است بنابر این اگر قرائات اینان را متواتر ندانیم تواتر قران نیز مخدوش می گردد .  
هر گاه قرائات سبعه را متواتر ندانیم قران نیز از تواتر خارج می گردد و از انجا که تالی باطل است مقدم نیز همانند ان باطل خواهد بود . توضیح انکه قران از طریق حفاظ و قراء معروف بما رسیده است بنابر این اگر قرائات اینان را متواتر ندانیم تواتر قران نیز مخدوش می گردد .  
خط ۲۵۹: خط ۲۶۳:




ثانیا : ان چیزی که از طریق قراء مختلف به ما رسیده است نحوه قرائت است اما اصل قران از طریق تواتر بما رسیده است و قراء در این جهت نقشی نداشتند حتی اگر این قراء وجود نداشتند باز هم تواتر قران ثابت بود.   
ثانیا : ان چیزی که از طریق قراء مختلف به ما رسیده است نحوه قرائت است اما اصل قران از طریق تواتر بما رسیده است و قراء در این جهت نقشی نداشتند حتی اگر این قراء وجود نداشتند باز هم تواتر قران ثابت بود.  <ref>البیان فی تفسیر القران ص 158 الثالث : ان القراءات السبع لو لم تكن متواترة لم يكن القرآن متواترا والتالي باطل بالضرورة فالمقدم مثله : ووجه التلازم أن القرآن إنما وصل إلينا بتوسط حفاظه ، والقراء المعروفين ، فإن كانت قراءاتهم متواترة فالقرآن متواتر ، وإلا فلا . وإذن فلا محيص من القول بتواتر القراءات .الجواب: 1- ان تواتر القرآن لا يستلزم تواتر القراءات ، لان الاختلاف في كيفية الكلمة لا ينافي الاتفاق على أصلها ، ولهذا نجد أن اختلاف الرواة في بعض ألفاظ قصائد المتنبي - مثلا - لا يصادم تواتر القصيدة عنه وثبوتها له ، وان اختلاف الرواة في خصوصيات هجرة النبي لا ينافي تواتر الهجرة نفسها .2 - ان الواصل إلينا بتوسط القراء إنما هو خصوصيات قراءاتهم وأما أصل القرآن فهو واصل إلينا بالتواتر بين المسلمين ، وبنقل الخلف عن السلف وتحفظهم على ذلك في صدورهم وفي كتاباتهم ، ولا دخل للقراء في ذلك أصلا ، ولذلك فإن القرآن ثابت التواتر حتى لو فرضنا أن هؤلاء القراء السبعة أو العشرة لم يكونوا موجودين أصلا . وعظمة القرآن أرقي من أن تتوقف على نقل أولئك النفر المحصورين</ref>


    
    
دلیل چهارم  : لازمه عدم تواتر قرائات  عدم تواتر برخی از کلمات قران  خواهد بود :  
دلیل چهارم  : لازمه عدم تواتر قرائات  عدم تواتر برخی از کلمات قران  خواهد بود :  
ایه الله خوئی در تبیین این دلیل که -ابن حاجب ان را نقل نموده است - می فرماید :  
ایه الله خوئی در تبیین این دلیل که -ابن حاجب ان را نقل نموده است - می فرماید :  
هرگاه تواتر قرائات را نپذیریم لازمه اش این است که برخی از کلمات قران از تواتر خارج گردد نظیر "ملک و مالک "– در سوره حمد-  و ...؛ از طرفی تخصیص تواتر به یک از اندو  ، ترجیح بلامرجح و باطل خواهد  بود.   
هرگاه تواتر قرائات را نپذیریم لازمه اش این است که برخی از کلمات قران از تواتر خارج گردد نظیر "ملک و مالک "– در سوره حمد-  و ...؛ از طرفی تخصیص تواتر به یک از اندو  ، ترجیح بلامرجح و باطل خواهد  بود.  <ref>i همان :الرابع : ان القراءات لو لم تكن متواترة لكان بعض القرآن غير متواتر مثل " ملك " و " مالك " ونحوهما ، فإن تخصيص أحدهما تحكم باطل . وهذا الدليل ذكره ابن الحاجب وتبعه جماعة من بعده .</ref>




نقد ایه الله خوئی به دلیل چهارم  :  
نقد ایه الله خوئی به دلیل چهارم  :  
اولا : لازمه این دلیل ، متواتر دانستن همه قرائات می باشد چون برخی از قراء اوثق و اعظم از قراء سبعه می باشند .در نتیجه اختصاص ان به قرائات سبع ترجیح بلامرجح  خواهد بود .
اولا : لازمه این دلیل ، متواتر دانستن همه قرائات می باشد چون برخی از قراء اوثق و اعظم از قراء سبعه می باشند .در نتیجه اختصاص ان به قرائات سبع ترجیح بلامرجح  خواهد بود .
ثانیا اختلاف قرائت سبب  اختلاف در اصل قران و مواداصلی کلمات نخواهد بود بلکه فقط سبب اختلاف در هیئت و اعراب می گردد.
ثانیا اختلاف قرائت سبب  اختلاف در اصل قران و مواداصلی کلمات نخواهد بود بلکه فقط سبب اختلاف در هیئت و اعراب می گردد.<ref>البیان فی تفسیر القران ص 159 ان مقتضى هذا الدليل الحكم بتواتر جميع القراءات ، وتخصيصه بالسبع أيضا تحكم باطل . ولا سيما أن في غير القراء السبعة من هو أعظم منهم وأوثق ، كما اعترف به بعضهم ، وستعرف ذلك . ولو سلمنا أن القراء السبعة أو ثق من غيرهم ، وأعرف بوجوه القراءات ، فلا يكون هذا سببا لتخصيص التواتر بقراءاتهم دون غيرهم . نعم ذلك يوجب ترجيح قراءاتهم على غيرها في مقام العمل ، وبين الامرين بعد المشرقين ، والحكم بتواتر جميع القراءات باطل بالضرورة ....ان الاختلاف في القراءة إنما يكون سببا لالتباس ما هو القرآن بغيره ، وعدم تميزه من حيث الهيئة أو من حيث الاعراب ، وهذا لا ينافي تواتر أصل القرآن ، فالمادة متواترة وإن اختلف في هيئتها أو في إعرابها ، وإحدى الكيفيتين أو الكيفيات من القرآن قطعا وإن لم تعلم بخصوصها</ref>
 
   
   
نتیجه : ازمباحثی که در نقد  ادله قائلین به تواتر قرائات مطرح گردید  معلوم شد :  
نتیجه : ازمباحثی که در نقد  ادله قائلین به تواتر قرائات مطرح گردید  معلوم شد :  
اولا قول به تواتر قرائات که به جمهور اهل سنت داده شده است  تمام نبوده و تواتر مذکور مورد اتفاق بین انان نمی باشد .
اولا قول به تواتر قرائات که به جمهور اهل سنت داده شده است  تمام نبوده و تواتر مذکور مورد اتفاق بین انان نمی باشد .




ثانیا : قول به تواتر قرائات سبعه مستلزم تواتر قرائات دیگر هم خواهد بود در اینصورت تقدیم قرائات سبعه بر قرائات دیگر ترجیح بلامرجح می باشد .  
ثانیا : قول به تواتر قرائات سبعه مستلزم تواتر قرائات دیگر هم خواهد بود در اینصورت تقدیم قرائات سبعه بر قرائات دیگر ترجیح بلامرجح می باشد .  
ثالثا :  تواتر قران ،مستلزم تواتر قرائات نمی باشد .
ثالثا :  تواتر قران ،مستلزم تواتر قرائات نمی باشد .
رابعا :  عدم  تواتر برخی از قرائات  درقران کریم – نظیر مالک و ملک -  مستلزم  عدم تواتراصل کلمات قرانی نخواهد بود چون  واژه ها و کلمات قران متواتر بوده  و عدم تواتر برخی قرائات فقط در محدوده  هیئات و اعراب  کلمات می باشد  .  
 
 
رابعا :  عدم  تواتر برخی از قرائات  درقران کریم – نظیر مالک و ملک -  مستلزم  عدم تواتراصل کلمات قرانی نخواهد بود چون  واژه ها و کلمات قران متواتر بوده  و عدم تواتر برخی قرائات فقط در محدوده  هیئات و اعراب  کلمات می باشد  .


==5- ادله قائلین به عدم تواتر قرائات سبعه==  
==5- ادله قائلین به عدم تواتر قرائات سبعه==  
۸۷۵

ویرایش