آل عظمت خان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
العزمت خان ( اردو : Al Azmat Khan ) یک قبیله حسینی هاشمی از قریشی عدنانی و یکی از قبایل سادات آل باعلوی است که به هند مهاجرت کردند . شاخه ای از آن به مجمع الجزایر مالایی فرود آمد و در آنجا گسترش یافت و اولین قبایل مهاجر از حضرموت به جزایر خاور دور شمرده می شوند. پس از ازدواج و ایجاد ارتباط با پادشاهان و رهبران مسلمانان هند، به « آل عظمت خان» نامید. و "عظمت" در اردو لقبی است که دلالت بر شرافت و بزرگی شخص یا قوم دارد ؛ زیرا آنها از سبط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند و «خان» به معنای پیشوا یا شاهزاده است.  
آل عظمت خان ( اردو : Al Azmat Khan ) یک قبیله حسینی هاشمی از قریشی عدنانی و یکی از قبایل سادات آل باعلوی است که به هند مهاجرت کردند . شاخه ای از آن به مجمع الجزایر مالایی فرود آمد و در آنجا گسترش یافت و اولین قبایل مهاجر از حضرموت به جزایر خاور دور شمرده می شوند. پس از ازدواج و ایجاد ارتباط با پادشاهان و رهبران مسلمانان هند، به « آل عظمت خان» نامید. و "عظمت" در اردو لقبی است که دلالت بر شرافت و بزرگی شخص یا قوم دارد ؛ زیرا آنها از سبط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند و «خان» به معنای پیشوا یا شاهزاده است.  


آل عظمت خان نقش تاریخی برجسته ای در دعوت اسلامی در آسیای جنوب شرقی داشتند و بزرگانی که در تاریخ اندونزی به نام ([[اولیاء تسعه|نگهبانان نه گانه]]) یا ([[اولیاء تسعه]]) شناخته می شوند که بیشترین نقش را در گسترش اسلام در جزیره جاوه داشتند از این خانواده بوده اند. و چون با سلطان مملکت داماک بیعت کردند تا خلیفه مسلمین باشد، لذا اکثریت قریب به اتفاق مردم اندونزی به دلیل اعتماد زیاد به آنان از آنان پیروی کردند و با حاکم داماک بیعت نمودند. آنها در سیاست کشورهایی که در آن ساکن شدند نقش داشتند و در بعد سیاسی شرکت کردند و حتی به قدرت رسیدند و حکومت های اسلامی تأسیس کردند که به ترویج علم و فرهنگ اسلامی در بین مردم مالایی کمک کرد .  
آل عظمت خان نقش تاریخی برجسته ای در دعوت اسلامی در آسیای جنوب شرقی داشتند و بزرگانی که در تاریخ اندونزی به نام ([[اولیاء تسعه|نگهبانان نه گانه]]) یا ([[اولیاء تسعه]]) شناخته می شوند که بیشترین نقش را در گسترش اسلام در جزیره جاوه داشتند از این خانواده بوده اند. و چون با سلطان مملکت داماک بیعت کردند تا خلیفه مسلمین باشد، لذا اکثریت قریب به اتفاق مردم اندونزی به دلیل اعتماد زیاد به آنان از آنان پیروی کردند و با حاکم داماک بیعت نمودند. آنها در سیاست کشورهایی که در آن ساکن شدند نقش داشتند و در بعد سیاسی شرکت کردند و حتی به قدرت رسیدند و حکومت های اسلامی تأسیس کردند که به ترویج علم و فرهنگ اسلامی در بین مردم مالایی کمک کرد .  


=تاریخچه آنها=
=تاریخچه آنها=
ماجرای بنی علوی از زمانی که احمد المهاجر (پدربزرگ خاندان بعلوی) در اوایل قرن چهارم هجری به آنجا آمد، در حضرموت مستقر شد . در پایان قرن ششم هجری، عبدالملک بن علوی (پدربزرگ خاندان عزامه خان) از حضرموت به گجرات در هند مهاجرت کرد و توانست با سلطان حیدرآباد که او را به ارمغان آورد، رابطه محکمی برقرار کند. پس از آنکه به نسب شریفش شناخته شد و پسرش عبدالله با دختری از سلطان نصیرآباد ازدواج کرد به او نزدیک شد و او را از نجات دهندگان خود قرار داد. سپس نوه های او در اوایل قرن هفتم هجری به کامبوجا، چین و سیام پراکنده شدند ، از جمله جمال الدین الحسین که به مالایی نازل شد و اولین کسی بود که با عبور از هند از هند به اندونزی آمد. Bjmka و فیلیپین ، و جاوه بی جان را بزرگ یا بی جان را بزرگتر می نامند. او با خانواده و اقوام و نوه دختر و پسرش به اندونزی آمد و پسرش ابراهیم را در آچه برای گسترش علوم اسلام گذاشت، سپس ابراهیم به سورابایا رفت و به ابراهیم آسمورو معروف شد . سپس جمال الدین الحسین رهسپار سرزمین بوقیس شد و در آنجا سکنی گزید تا اینکه درگذشت و او از بزرگانی است که در تاریخ گسترش و تحکیم اسلام در آسیای جنوب شرقی از آنها نام برده شده و به نام نهم معروف است. پرستاران . پس از مرگ او آتش جنگ در جاوه شعله ور شد و پادشاهی هندو ماجاپاهیت سقوط کرد و پسران و نوه هایش در جاوه و اطراف پراکنده شدند و در نقاط دوردست پراکنده شدند و برخی از آنها به کامبوجا و سیام بازگشتند.سپس با ورود گروهی از خانواده هایشان از چین و جاهای دیگر، تعداد آنها در جاوه افزایش یافت .  
ماجرای بنی علوی از زمانی آغاز می شود که احمد المهاجر (جد آل باعلوی) در اوایل قرن چهارم هجری در حضرموت مستقر شد . در پایان قرن ششم هجری، عبدالملک بن علوی (جد آل عظمت خان) از حضرموت به گجرات در هند مهاجرت کرد و توانست با سلطان حیدرآباد ، رابطه محکمی برقرار کند. سلطان پس از آنکه به نسب شریفش پی برد او را گرامی داشت و به او جایگاه ویژه ای عطا کرد . پسرش عبدالله با یکی از دختران سلطان نصیرآباد ازدواج کرد . سپس نوه های او در اوایل قرن هفتم هجری به کامبوجا، چین و سیام پراکنده شدند . از جمله نوه های او جمال الدین الحسین بود که در مالایی مستقر شد و اولین کسی بود که با عبور از هند به اندونزی و فیلیپین آمد. او با خانواده و اقوام و نوه دختر و پسرش به اندونزی آمد و پسرش ابراهیم را در آچه برای گسترش علوم اسلام گذاشت، سپس ابراهیم به سورابایا رفت و به [[ابراهیم آسمورو]] معروف شد . سپس جمال الدین الحسین رهسپار سرزمین بوقیس شد و در آنجا سکنی گزید تا اینکه درگذشت و او از بزرگانی است که در تاریخ گسترش و تحکیم اسلام در آسیای جنوب شرقی از آنها نام برده شده و به نام نهم معروف است. پرستاران . پس از مرگ او آتش جنگ در جاوه شعله ور شد و پادشاهی هندو ماجاپاهیت سقوط کرد و پسران و نوه هایش در جاوه و اطراف پراکنده شدند و در نقاط دوردست پراکنده شدند و برخی از آنها به کامبوجا و سیام بازگشتند.سپس با ورود گروهی از خانواده هایشان از چین و جاهای دیگر، تعداد آنها در جاوه افزایش یافت.  


=نسب=
=نسب=