۸۷٬۷۷۵
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
كیالیه فرقه ای از [[غلات]] شیعه و پیروان [[احمد بن کیال]] بودند. بانی این فرقه مدعی [[امامت]] و سپس [[مهدویت]] بود. | |||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
احمد بن کیال در ابتدا مردم را به | احمد بن کیال در ابتدا مردم را به یكى از خاندان امام جعفر صادق (ع) مى خواند و پس از آن، خود مدعى رسالت و قائمیت گردید. او كتب و مقالاتى به زبان عربى و فارسى درباره مذهب خویش نگاشت كه در آن ها مطالبى آمیخته از مطلب فلسفى و آراى دینى را آورده است و چون در گفتار خود مطالب مخالف شرع اظهار مى داشت، پیشوایان شیعه از وى دورى جسته و پیروان خویش را به تبرى از او امر کردند. بعد از آن كه كیّال از جانب شیعه مطرود شد، خود ادعای امامت كرد و گفت که من قائم منتظر هستم.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 370 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | ||
==خصوصیات رهبر فرقه== | ==خصوصیات رهبر فرقه== | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
احمد بن کیال معقتد است هر كسی که عالم آفاق را بر عالم انفس | احمد بن کیال معقتد است هر كسی که عالم آفاق را بر عالم انفس تطبیق و مناهج دو گیتی را بیان کند، او امام است. | ||
معتقد است که عالم بر سه گونه است: عالم اعلى، عالم سفلى، عالم انسانى، در عالم اعلى پنج مكان اثبات مىكند می شود که به شرح ذیل است. | معتقد است که عالم بر سه گونه است: عالم اعلى، عالم سفلى، عالم انسانى، در عالم اعلى پنج مكان اثبات مىكند می شود که به شرح ذیل است. | ||
1.مكان الاماكن كه در آن | 1.مكان الاماكن كه در آن هیچ موجودى ساكن نیست و محیط به تمام اماكن مىباشد و آن مكان همان عرش است كه پیغمبر خبر داده است. | ||
2. | 2. پایینتر از مکان الاماکن، مكان نفس اعلى است | ||
3. مکان سوم مکان نفس ناطقه است. | 3. مکان سوم مکان نفس ناطقه است. | ||
4. مکان چهارم مکان نفس حیوانی است. | 4. مکان چهارم مکان نفس حیوانی است. | ||
5. مکان پنجم مکان نفس انسانی است و معتقد است که اراده نفس انسانى آن است كه به عالم نفس اعلى ظهور كند و چون بالا برود، مكان نفس | 5. مکان پنجم مکان نفس انسانی است و معتقد است که اراده نفس انسانى آن است كه به عالم نفس اعلى ظهور كند و چون بالا برود، مكان نفس حیوانى و ناطقه را خرق کند و چون به عالم اعلى برسد و به قرب وصول آن عالم اختصاص یابد، خسته گشته و بازمانده و سرگردان و سر انجام محبوس و متعفن گردد و اجزایش مستحیل و به عالم سفلى سقوط کند و در این عفونت زمانى بماند و اكوار و ادوارى بر او بگذرد و در آن حالت در عفونت و استحاله باشد. پس نفس اعلى او را به نور خویش روشن گرداند و در این عالم تركیباتى پدیدار خواهد گشت و آسمان ها و زمین و مركبّات از معادن و نباتات و حیوانات و انسان آشکار خواهد شد و انسان در بلایا و سختی ها خواهد افتاد و در این تركیب گاهى شادان و گاهى اندوهناك خواهد بود و گاهی در سلامتی بوده و گاهی با سختی و محنت مواجه خواهد شد تا آن که قائم ظهور کند و او را به حال كمال بازگرداند و تضادها باطل شود و روحانى بر جسمانى غلبه كند و این قائم همان احمد كیّال است.سپس به بیان ذات خود پرداخته و می گوید كه نام احمد مطابق عوالم اربعه است: الف احمد مقابل نفس اعلى و حاء احمد مقابل نفس ناطقه و میم احمد مقابل نفس حیوانى و دال احمد مقابل نفس انسانى است. | ||
عوالم اربعه همان مبادى و بسائط اند، پس در مقابل عوالم | عوالم اربعه همان مبادى و بسائط اند، پس در مقابل عوالم علویه، عوالم سفلیه جسمانى را قرار داد و گفت آسمان تهى است و زیر آن آتش است و زیر آتش هوا و پایین تر از هوا زمین و زیر زمین آب است و این چهار مقوله در مقابل عوالم اربعه اند. | ||
وى معتقد بود که انسان در برابر آتش و پرندگان در برابر هوا و | وى معتقد بود که انسان در برابر آتش و پرندگان در برابر هوا و حیوان در برابر زمین و ماهى در برابر آب است و آب پایین ترین مرکز و ماهی پست ترین مركب است. سپس عالم انسانى را كه یكى از عوامل سه گانه است با آفاق دو عالم اول مقابله كرد و گفت حواس مركبه پنج تا است، سمع در مقابل مكان الاماكن زیر آن خالی و در برابر آسمان است.بصر در مقابل نفس اعلى از عالم روحانى و در برابر آن آتش از عالم جسمانى است. در بصر مردمك چشم قرار دارد، زیرا انسان اختصاص به آتش دارد. حس شامه در برابر ( نفس) ناطقه از عالم روحانى است و هوا از عالم جسمانى است، زیرا حس شامه هوا را استشمام مىكند، و حس ذائقه در برابر حیوان از عالم روحانى و زمین از عالم جسمانى است و حیوان مختص به زمین و چشیدن مختص به حیوان است. حس لامسه در مقابل عالم انسانى، روحانى و آب، جسمانى و ماهى مختص به آب و لمس مختص به ماهى است و بسا كه از لمس تعبیر به كتابت مىكند. | ||
به اعتقاد وی، احمد همان الف و حا و | به اعتقاد وی، احمد همان الف و حا و میم و دال است و آن در مقابل دو عالم است. یکی عالم علوى و روحانى و دیگری عالم سفلاى جسمانى است. الف دلالت بر انسان دارد و حا دلالت بر حیوان و میم دلالت بر پرنده و دال دلالت بر ماهى دارد امّا الف از حیث استقامت مثل انسان و حاء مثل حیوان است، زیرا آن كج و باژگونه است و حاء از ابتدا اسم حیوان بود و میم شبیه به سر پرنده و دال شبیه به دم ماهى است | ||
معتقد است که خداوند انسان را به شكل احمد | معتقد است که خداوند انسان را به شكل احمد آفرید، زیرا قامتش مانند الف و دو دست او مثل حاء و شكم وى مانند میم و دو پاى او مثل دال است. | ||
وی | وی میزان را بر دو عالم گذاشته و صراط را بر نفس خویش و می گفت که بهشت عبارت از وصول به عالم بصائر و آتش وصول به ضد آن مىباشد. درباره پیامبران می گفت که آنان پیشوایان اهل تقلیدند و اهل تقلید كورند، امّا قائم پیشواى اهل بصیرت و آنان خردمندان اند و بصائر را كه در مقابل آفاق و انفس است در مى یابند. شهرستانى مى نویسد گمان مى كنم كه او از امامان مستور بوده و بر سر این لاطائلاتی که به هم بافته متهم به بدعت در دین شده و به قتل رسیده است.در هر حال به نظر می رسد که احمد كیّال باید تحت تأثیر آراى فرق گنوستیكى مسیحى واقع شده باشد.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 371 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |