۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد الکریم' به 'عبدالکریم') |
جز (جایگزینی متن - 'ناصر ال' به 'ناصرال') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ناصریه''' از شاخه های فرق «[[زیدیه]]» و از پیروان ابو محمد الحسن بن على الاطروش معروف به | '''ناصریه''' از شاخه های فرق «[[زیدیه]]» و از پیروان ابو محمد الحسن بن على الاطروش معروف به ناصرالحق یا ناصر كبیر بودند. وی پایه گذار این مکتب بود که یکی از مهم ترین مکاتب فکری زیدیه در شمال [[ایران]] به حساب می آمد. | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==ناصر اطروش== | ==ناصر اطروش== | ||
[[ناصر اطروش]] که در منابع به ناصرللحق یا | [[ناصر اطروش]] که در منابع به ناصرللحق یا ناصرالحق و یا ناصر کبیر شناخته شده است، پایه گذار مهم ترین مکتب فقه زیدی در شمال ایران است. زیدیان ساکن در شمال ایران بر مقام امامت ابومحمد، حسن بن على بن حسن بن على بن عُمر بن زین العابدین(ع) معروف به ناصر اطروش، اتفاق نظر داشته اند. <ref>با استفاده از کتاب فرهنگ فرق اسلامی محمد جواد مشکور، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 436</ref> | ||
<ref>موسوی نژاد، علی، زیدیه از ظهور تا تاسیس حکومت، مجله طلوع، شماره۱۴-۱۳، ص۲۵۵.</ref> | <ref>موسوی نژاد، علی، زیدیه از ظهور تا تاسیس حکومت، مجله طلوع، شماره۱۴-۱۳، ص۲۵۵.</ref> | ||
گویا وى در زمان داعى کبیر به طبرستان آمد و به تعلیم و تعلّم مردم آن دیار که تازه مسلمان شده بودند، پرداخت.بنابر نقل منابع تاریخی، ناصر کبیر نقش مهمی در مسلمان و شیعه شدن مردم طبرستان داشته است.<ref>موسوینژاد، مجموعه مقالات همایش بینالمللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۵-۱۶۶.</ref>بر این اساس، ادعا شده است در یک روز، ۱۴ هزار نفر به دست او مسلمان شدهاند.<ref>مادلونگ، اخبار ائمة الزیدیة، ص۲۱۳، به نقل از: موسوینژاد، مجموعه مقالات همایش بینالمللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۶.</ref> | گویا وى در زمان داعى کبیر به طبرستان آمد و به تعلیم و تعلّم مردم آن دیار که تازه مسلمان شده بودند، پرداخت.بنابر نقل منابع تاریخی، ناصر کبیر نقش مهمی در مسلمان و شیعه شدن مردم طبرستان داشته است.<ref>موسوینژاد، مجموعه مقالات همایش بینالمللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۵-۱۶۶.</ref>بر این اساس، ادعا شده است در یک روز، ۱۴ هزار نفر به دست او مسلمان شدهاند.<ref>مادلونگ، اخبار ائمة الزیدیة، ص۲۱۳، به نقل از: موسوینژاد، مجموعه مقالات همایش بینالمللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۶.</ref> | ||
زمانی که [[محمد بن زید]] کشته شد، | زمانی که [[محمد بن زید]] کشته شد، ناصرالحق به تبلیغ دین پرداخت و مردم بسیاری از اهالی شمال ( گیلان و دیلمان) با وى بیعت کردند. مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان، از اولین قیام وی در سال287هجری قمری خبر داده است. در این جنگ که میان وی و [[سامانیان]] در آمل اتفاق افتاد، ناصرالحق شکست خورد و بسیاری از مردم دیلمان کشته شدند. تجربیات شکست از سامانیان سبب شد تا ناصر اطروش در دومین حرکت نظامی در سال 290 هـ.ق، پس از چهل روز جنگ، به پیروزی دست یابد،اما پس از چند ماه مجددا از سامانیان شکست خورد و مجبور شد تا طبرستان را رها کرده و به گیلان فرار کند. تا اینکه در سال 301 با درخواست مردم گیلان و دیلمان برای آزادی طبرستان به آمل رفت و آن جا را به قلمرو خود اضافه کرد. | ||
<ref>مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، موسسهاطلاعات، تهران،۱۳۶۴ش، ص۲۱۶۲۲۱.</ref> | <ref>مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، موسسهاطلاعات، تهران،۱۳۶۴ش، ص۲۱۶۲۲۱.</ref> | ||
ابن اسفندیار در کتاب تاریخ طبرستان، از ترک حکومت توسط ناصر کبیر در اواخر عمر خبر داده و گفته است که پس از ترک حکومت، بسیاری به سوی او شتافتند تا فقه و حدیث را از او بیاموزند.<ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ص۲۷۵، به نقل از موسوینژاد، مجموعه مقالات همایش بینالمللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۷.</ref>اقداماتی از جمله حمایت از عالمان و دانشمندان، دعوت از سادات برای زندگی در طبرستان، آموزش و تعلیم قرآن کریم، تشویق شاعران، تأسیس مساجد، و همچنین تدریس فقه، حدیث و تفسیر قرآن، درباره ناصر کبیر گزارش شده است.<ref>موسوینژاد، مجموعه مقالات همایش بینالمللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> | ابن اسفندیار در کتاب تاریخ طبرستان، از ترک حکومت توسط ناصر کبیر در اواخر عمر خبر داده و گفته است که پس از ترک حکومت، بسیاری به سوی او شتافتند تا فقه و حدیث را از او بیاموزند.<ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ص۲۷۵، به نقل از موسوینژاد، مجموعه مقالات همایش بینالمللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۷.</ref>اقداماتی از جمله حمایت از عالمان و دانشمندان، دعوت از سادات برای زندگی در طبرستان، آموزش و تعلیم قرآن کریم، تشویق شاعران، تأسیس مساجد، و همچنین تدریس فقه، حدیث و تفسیر قرآن، درباره ناصر کبیر گزارش شده است.<ref>موسوینژاد، مجموعه مقالات همایش بینالمللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
ناصر کبیر پس از سه سال و سه ماه حکومت، در ۲۵ شعبان ۳۰۴ق در شهر آمل درگذشت و او را در خانه قاسم بن علی به خاک سپردند.<ref>ناطق بالحق، الافادة فی تاریخ الائمة السادة، سال ۱۳۸۷ش، ص۶۱</ref> <ref>الحدائق الوردیة، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص 78</ref> <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قاهره، ج۱، ص۳۲-.۳۳.</ref> ولى دولت امامت زیدى در طبرستان که او بنیان نهاده بود تا سال 316هـ.ق و به روایتى تا 355هـ.ق ادامه یافت.<ref>موسوی نژاد علی، آشنایی با زیدیه، ص90</ref> مرقد وى از آن زمان تاکنون در آمل زیارتگاه عام و خاص زیدیان است. | ناصر کبیر پس از سه سال و سه ماه حکومت، در ۲۵ شعبان ۳۰۴ق در شهر آمل درگذشت و او را در خانه قاسم بن علی به خاک سپردند.<ref>ناطق بالحق، الافادة فی تاریخ الائمة السادة، سال ۱۳۸۷ش، ص۶۱</ref> <ref>الحدائق الوردیة، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص 78</ref> <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قاهره، ج۱، ص۳۲-.۳۳.</ref> ولى دولت امامت زیدى در طبرستان که او بنیان نهاده بود تا سال 316هـ.ق و به روایتى تا 355هـ.ق ادامه یافت.<ref>موسوی نژاد علی، آشنایی با زیدیه، ص90</ref> مرقد وى از آن زمان تاکنون در آمل زیارتگاه عام و خاص زیدیان است. | ||
==آثار علمی | ==آثار علمی ناصرالحق== | ||
ابن ندیم 15 کتاب را مربوط به | ابن ندیم 15 کتاب را مربوط به ناصرالحق یا ناصر اطروش می داند و حال آن که برخی از زیدیان می گویند آثار علمی ناصر اطروش، به حدود یک صد عنوان کتاب می رسد. ابن ندیم اضافه می کند که وی این تعداد عنوان را ندیده است و اگر کسی از آن خبر دارد، اعلان کند.<ref>ابن ندیم، فهرست، ص۲۴۴.</ref> | ||
==اعتقادات | ==اعتقادات ناصرالحق== | ||
مکتب کلامی ناصر للحق با دیدگاه های امام [[قاسم رسیّ]] و امام هادی در اراء اساسی و اعتقادی با هم شباهت داشته است، اما او به طرز جدلی ضد معتزلیان بود. در روش فقهی، امام ناصر اطروش بیش از آنکه تحت تاثیر مستقیم تعالیم این دو امام باشد، به سنت زیدی کوفی نزدیک تر از قاسم رسیّ بوده<ref>مادلونگ، ویلفرد، ترجمه سیدمحمد منافیان، مجله طلوع شماره ۱۵، ۱۳۸۴ش، ص۱۸۰.</ref> و تحت تاثیر امامیه قرار داشته است. در احکام ارث نظر فقه امامی را پذیرفته و دیدگاه های تبعیض آمیز اهل سنت درباره ارث که بر خاندان پدری منطبق می شود را نپذیرفته است. <ref>مادلونگ، ویلفرد، ترجمه سیدمحمد منافیان، مجله طلوع شماره ۱۵، ۱۳۸۴ش، ص۱۸۱.</ref> | مکتب کلامی ناصر للحق با دیدگاه های امام [[قاسم رسیّ]] و امام هادی در اراء اساسی و اعتقادی با هم شباهت داشته است، اما او به طرز جدلی ضد معتزلیان بود. در روش فقهی، امام ناصر اطروش بیش از آنکه تحت تاثیر مستقیم تعالیم این دو امام باشد، به سنت زیدی کوفی نزدیک تر از قاسم رسیّ بوده<ref>مادلونگ، ویلفرد، ترجمه سیدمحمد منافیان، مجله طلوع شماره ۱۵، ۱۳۸۴ش، ص۱۸۰.</ref> و تحت تاثیر امامیه قرار داشته است. در احکام ارث نظر فقه امامی را پذیرفته و دیدگاه های تبعیض آمیز اهل سنت درباره ارث که بر خاندان پدری منطبق می شود را نپذیرفته است. <ref>مادلونگ، ویلفرد، ترجمه سیدمحمد منافیان، مجله طلوع شماره ۱۵، ۱۳۸۴ش، ص۱۸۱.</ref> | ||
در مسئله طلاق و نیز مسح پا در وضو، مطابق با [[مکتب امامیه]] فتوا میداد، تا آنجا که برخی او را شیعه اثناعشری دانستهاند. روند نزدیکی زیدیه به امامیه در ایران بعد از امام ناصر نیز ادامه یافت، بهطوری که در اوج اقتدار زیدیه در دیلم و طبرستان و در زمان تسلط [[آل بویه]] بر دارالخلافه بغداد، زیدیه بیش از هر زمان دیگری به امامیه نزدیک شد.<ref>اکوع اسماعیل بن علی، الزیدیة نشاتها و معتقداتها، دارالفکر، دمشق، ص۲۹.</ref>در این مقطع، آنان قول به جواز امامت مفضول را کنار نهادند و درباره صحابه همچون امامیه قضاوت کردند. | در مسئله طلاق و نیز مسح پا در وضو، مطابق با [[مکتب امامیه]] فتوا میداد، تا آنجا که برخی او را شیعه اثناعشری دانستهاند. روند نزدیکی زیدیه به امامیه در ایران بعد از امام ناصر نیز ادامه یافت، بهطوری که در اوج اقتدار زیدیه در دیلم و طبرستان و در زمان تسلط [[آل بویه]] بر دارالخلافه بغداد، زیدیه بیش از هر زمان دیگری به امامیه نزدیک شد.<ref>اکوع اسماعیل بن علی، الزیدیة نشاتها و معتقداتها، دارالفکر، دمشق، ص۲۹.</ref>در این مقطع، آنان قول به جواز امامت مفضول را کنار نهادند و درباره صحابه همچون امامیه قضاوت کردند. |