۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كلام' به 'کلام') |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
===1-طبقات مفسران اهل سنت=== | ===1-طبقات مفسران اهل سنت=== | ||
علامه طباطبائی ره در کتاب " القران فی الاسلام "تحت عنوان: التفسیر وظهوره وتطوره" معتقد است علم تفسیر از زمان پیامبر ص شروع گردید و بعد از صحابه تا کنون ادامه یافته است.<ref>القران فی الاسلام ص 52-53: بدأ التفسیر وبیان معانی ألفاظ القرآن وعباراته من عصر الرسول صلى الله علیه وآله وسلم ، | علامه طباطبائی ره در کتاب " القران فی الاسلام "تحت عنوان: التفسیر وظهوره وتطوره" معتقد است علم تفسیر از زمان پیامبر ص شروع گردید و بعد از صحابه تا کنون ادامه یافته است.<ref>القران فی الاسلام ص 52-53: بدأ التفسیر وبیان معانی ألفاظ القرآن وعباراته من عصر الرسول صلى الله علیه وآله وسلم ، وکان هو المعلم الأول للقرآن الکریم وتوضیح مقاصده وحل ما غمض من عباراته ، قال تعالى ( وأنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم ). وقال : ( هو الذی بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة ) وفی عصر النبی وبأمر منه اشتغل جماعة من الصحابة بقراءة القرآن وحفظه وضبطه ، وهم الذین یسمون بالقراء . وبعد الصحابة استمر المسلمون فی التفسیر ولا زال حتى الآن فیهم مفسرون .</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
ایشان مفسران اهل سنت را در شش طبقه قرار داده و نسبت به طبقه اول می نویسد: | ایشان مفسران اهل سنت را در شش طبقه قرار داده و نسبت به طبقه اول می نویسد: | ||
جمعی از صحابه نظیر ابی بن کعب و ...بعد از رحلت نبی اکرم ص به تفسیر قران مشغول شدند. <ref>القران فی الاسلام ص-53اشتغل جماعة من الصحابة بالتفسیر بعد أن ارتحل الرسول صلى الله علیه وآله وسلم إلى الرفیق الأعلى ، ومنهم أبی بن | جمعی از صحابه نظیر ابی بن کعب و ...بعد از رحلت نبی اکرم ص به تفسیر قران مشغول شدند. <ref>القران فی الاسلام ص-53اشتغل جماعة من الصحابة بالتفسیر بعد أن ارتحل الرسول صلى الله علیه وآله وسلم إلى الرفیق الأعلى ، ومنهم أبی بن کعب وعبدالله بن مسعود وجابر بن عبدالله الأنصاری وأبو سعید الخدری وعبدالله بن الزبیر وعبدالله بن عمر وأنس وأبو هریرة وأبو موسى ، وکان أشهرهم عبدالله بن عباس .</ref> | ||
ایشان منهج صحابه را در تفسیر قران، بیان روایات نبوی در ذیل ایات دانسته و معتقدند که اسناد و دلالات بسیاری از انها مبتلا به ضعف است . <ref>القران فی الاسلام ص53 : | ایشان منهج صحابه را در تفسیر قران، بیان روایات نبوی در ذیل ایات دانسته و معتقدند که اسناد و دلالات بسیاری از انها مبتلا به ضعف است . <ref>القران فی الاسلام ص53 : کان منهج هؤلاء فی التفسیر أنهم ینقلون ما یسمعوه من النبی صلى الله علیه وآله وسلم فی معانی الآیات بشکل أحادیث مسندة وبلغت هذه الأحادیث کلها إلى نیف وأربعین ومائتی حدیث أسانید کثیر منها ضعیفة ومتون بعضها منکرة لا یمکن الرکون إلیها</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
بعلاوه انکه بسیاری از این روایات تفسیری در زمینه شان نزول ایات بوده و مشتمل بر داستانهائی است که از عالمان یهود نقل شده است. از طرفی در برخی از روایاتی که از امثال ابن عباس نقل شده است استشهاد به اشعار عربی شده است که این امور بیانگر ان است که استناد چنین روایاتی به پیامبر ص قابل اثبات نمی باشد. <ref>القران فی الاسلام ص54-53وربما | بعلاوه انکه بسیاری از این روایات تفسیری در زمینه شان نزول ایات بوده و مشتمل بر داستانهائی است که از عالمان یهود نقل شده است. از طرفی در برخی از روایاتی که از امثال ابن عباس نقل شده است استشهاد به اشعار عربی شده است که این امور بیانگر ان است که استناد چنین روایاتی به پیامبر ص قابل اثبات نمی باشد. <ref>القران فی الاسلام ص54-53وربما ذکر هؤلاء تفسیر بعض الآیات على أنه تفسیر منهم بدون اسناده إلى الرسول صلى الله علیه وآله وسلم ، فعد المفسرون من متأخری أهل السنة هذا القسم أیضا من جملة الأحادیث بحجة أن الصحابة أخذوا علم القرآن من النبی ویبعد أن یفسروا من عند أنفسهم . ولکن لا دلیل قاطع على کلامهم هذا ، بالإضافة إلى أن کمیة کبیرة من الأحادیث المذکورة واردة فی أسباب نزول الآیات وقصصها التاریخیة ، کما أن فیها أحادیث غیر مسندة منقولة عن بعض علماء الیهود الذین أسلموا ککعب الأحبار وغیره .</ref> | ||
ایشان بعد از طبقه اول مفسران اهل سنت – صحابه –- اشاره کرده و نسبت به طبقه دوم – تابعین – که شاگردان صحابه بودند می نویسد: | ایشان بعد از طبقه اول مفسران اهل سنت – صحابه –- اشاره کرده و نسبت به طبقه دوم – تابعین – که شاگردان صحابه بودند می نویسد: | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
ایشان طبقه سوم مفسرین اهل سنت را بعنوان شاگردان تابعین دانسته و در معرفی انان و نیز منهج تفسیری شان می نویسد : | ایشان طبقه سوم مفسرین اهل سنت را بعنوان شاگردان تابعین دانسته و در معرفی انان و نیز منهج تفسیری شان می نویسد : | ||
اینان که شاگردان تابعین می باشند منهج تفسیری شان بر نقل روایات تفسیری از پیامبر ص یا از صحابه بود؛ هر چند گاهی نیز این روایات را بدون اسناد و درقالب اراء خویش بیان می کردند در حالی که متاخرین – در اثر عدم اگاهی - با انها معامله حدیث نبوی می کردند. <ref>القران فی الاسلام ص55- ( الطبقة الثانیة ) هم التابعون ، وهم تلامذة مفسری الصحابة ، وهم مجاهد وسعید بن جبیر | اینان که شاگردان تابعین می باشند منهج تفسیری شان بر نقل روایات تفسیری از پیامبر ص یا از صحابه بود؛ هر چند گاهی نیز این روایات را بدون اسناد و درقالب اراء خویش بیان می کردند در حالی که متاخرین – در اثر عدم اگاهی - با انها معامله حدیث نبوی می کردند. <ref>القران فی الاسلام ص55- ( الطبقة الثانیة ) هم التابعون ، وهم تلامذة مفسری الصحابة ، وهم مجاهد وسعید بن جبیر وعکرمة وضحاک . ومن هذه الطبقة أیضا الحسن البصری وعطاء بن أبی رباح وعطاء بن أبی مسلم وأبی العالیة ومحمد بن کعب القرطی وقتادة وعطیة وزید بن أسلم وطاوس الیمانی. ( الطبقة الثالثة ) تلامذة الطبقة الثانیة ، کربیع بن انس وعبدالرحمن بن زید بن أسلم وأبو صالح الکلبی ونظرائهم. کان من منهج التابعین فی التفسیر أنهم ینقلونه أحیانا بصورة أحادیث عن الرسول الکریم أو الصحابة ، وأحیانا ینقلونه بشکل نظریات خاصة بلا اسنادها إلى أحد ، فعامل متأخروالمفسرین مع هذه الأقوال معاملة الأحادیث النبویة واعتبروها أحادیث موقوفة.ویطلق على الطبقتین الأخیرتین لفظة قدماء المفسرین .</ref> | ||
ایشان مولفین علم تفسیر را طبقه چهارم مفسران اهل سنت دانسته و در معرفی منهج تفسیری شان می نویسد: | ایشان مولفین علم تفسیر را طبقه چهارم مفسران اهل سنت دانسته و در معرفی منهج تفسیری شان می نویسد: | ||
روش تفسیری اینان نقل اقوال صحابه و تابعین در کتب تفسیری شان بوده و عده کمی از انان نظیر ابن طبری گاه دیدگاه خویش را در کیفیت جمع روایات تفسیری بیان نموده اند . <ref>القران فی الاسلام ص 56 : ( الطبقة الرابعة ) أوائل المؤلفین فی علم التفسیر ، | روش تفسیری اینان نقل اقوال صحابه و تابعین در کتب تفسیری شان بوده و عده کمی از انان نظیر ابن طبری گاه دیدگاه خویش را در کیفیت جمع روایات تفسیری بیان نموده اند . <ref>القران فی الاسلام ص 56 : ( الطبقة الرابعة ) أوائل المؤلفین فی علم التفسیر ، کسفیان ابن عیینة ووکیع بن الجراح وشعبة بن الحجاج وعبد بن حمید وغیرهم ومن هذه الطبقة أیضا ابن جریر الطبری صاحب التفسیر المشهور.ومنهج هذه الطبقة من المفسرین کان نقل أقوال الصحابة والتابعین بشکل أحادیث فی مؤلفاتهم التفسیریة بدون ذکر آرائهم الخاصة إلا أن ابن جریر فی تفسیره قد یبدی رأیه فی ترجیح بعض الأحادیث على بعضها وکیفیة الجمع بینها .</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
ایشان در معرفی طبقه ششم مفسرین اهل سنت می نویسد: | ایشان در معرفی طبقه ششم مفسرین اهل سنت می نویسد: | ||
اینان کسانی هستند که بعد از پیدایش علوم گوناگون نظیر : ادبیات، کلام ، عرفان به تدوین تفسیر پرداختند از اینرو هر یک به تناسب تخصص علمی شان به تفسیر قران پرداختند . <ref>القران فی الاسلام ص 58 : ( الطبقة السادسة ) المفسرون الذین | اینان کسانی هستند که بعد از پیدایش علوم گوناگون نظیر : ادبیات، کلام ، عرفان به تدوین تفسیر پرداختند از اینرو هر یک به تناسب تخصص علمی شان به تفسیر قران پرداختند . <ref>القران فی الاسلام ص 58 : ( الطبقة السادسة ) المفسرون الذین کتبوا التفسیر بعد ظهور العلوم المختلفة ونضجها ، فکتب کل منهم حسب اختصاصه وفی العلم الذی أتقنه : فالنحوی أدرج المباحث النحویة کالزجاج والواحدی وأبی حیان ، والأدیب أورد المباحث البلاغیة کالزمخشری فی کشافه ، والمتکلم اهتم بالمباحث الکلامیة کالفخرالرازی فی تفسیره الکبیر والصوفی غاص فی المباحث الصوفیة کابن العربی وعبدالرزاق الکاشانی فی تفسیریهما ، والأخباری ملأ کتابه بالأحادیث کالثعلبی فی تفسیره ، والفقیه جاء بالمسائل الفقهیة کالقرطبی فی تفسیره وقد خلط جماعة آخرون فی تفسیرهم بین العلوم المختلفة کما نشاهده فی تفسیر روح المعانی وروح البیان وتفسیر النیسابوری. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اینان هر چند توانستند با تفاسیر علمی شان علم تفسیر را از جمود خارج نموده و تحولی در این علم ایجاد کنند اما انصاف ان است که بسیاری از مطالبی که انان بعنوان تفسیر قران گفته اند معانی قران نبوده بلکه به ان تحمیل گردیده است . <ref>القران فی الاسلام ص-59والخدمة التی قدمتها هذه الطبقة إلى علم التفسیر هی اخراجه من جموده واخضاعه للدرس والبحث ، | اینان هر چند توانستند با تفاسیر علمی شان علم تفسیر را از جمود خارج نموده و تحولی در این علم ایجاد کنند اما انصاف ان است که بسیاری از مطالبی که انان بعنوان تفسیر قران گفته اند معانی قران نبوده بلکه به ان تحمیل گردیده است . <ref>القران فی الاسلام ص-59والخدمة التی قدمتها هذه الطبقة إلى علم التفسیر هی اخراجه من جموده واخضاعه للدرس والبحث ، ولکن الانصاف یقتضی القول بأن کثیرا من المباحث التی کتبها هؤلاء حملت على القرآن حملا ولا تدل علیها الآیات .</ref> | ||
ایشان معتقد است روش تفسیری اهل سنت تا قبل از طبقه ششم بر ان بود که به روایات تفسیری مشتمل بر احادیث نبوی و اقوال صحابه و تابعین اعتماد نموده و هر نوع مخالفت با ان را اجتهاد در مقابل نص می دانستند. این امر سبب پیدایش طبقه ششم از مفسرین گردید. <ref>القران فی الاسلام ص-59: الطبقات التی | ایشان معتقد است روش تفسیری اهل سنت تا قبل از طبقه ششم بر ان بود که به روایات تفسیری مشتمل بر احادیث نبوی و اقوال صحابه و تابعین اعتماد نموده و هر نوع مخالفت با ان را اجتهاد در مقابل نص می دانستند. این امر سبب پیدایش طبقه ششم از مفسرین گردید. <ref>القران فی الاسلام ص-59: الطبقات التی ذکرناها هی طبقات المفسرین من السنة ورأینا أن لهم منهجا خاصا فی التفسیر ساروا على ضوئه من حین نشأته ، فجعلوه أحادیث نبویة وأقوال للصحابة والتابعین ولم یجیزوا اعمال النظر فیها لأنه یکون من قبیل الاجتهاد مقابل النص ولکن لما ظهر التناقض والتضارب والدس والوضع فیها بدأت الطبقة السادسة تعمل رأیها فیها وتجتهد . أما المنهج الذی اتخذته الشیعة فی تفسیر القرآن الکریم فیختلف مع منهج السنة ، ولذا یختلف تقسیم طبقاتهم مع الطبقات المذکورة .</ref> | ||
===2-طبقات مفسران امامیه=== | ===2-طبقات مفسران امامیه=== | ||
علامه معتقد است روش تفسیری شیعه با اهل سنت در متفاوت بوده از اینرو طبقات مفسرین امامیه نیز با طبقات مفسرین اهل سنت متفاوت خواهد بود . بدین معنا که شیعه در تفسیر قران فقط روایات پیامبر و اهل بیتش ع را حجت دانسته و اقوال صحابه و تابعین را در صورتی که مشتمل بر روایت نبوی نباشد حجت نمی داند .<ref>القران فی الاسلام ص60-59 تعتقد الشیعة - بنص من القرآن | علامه معتقد است روش تفسیری شیعه با اهل سنت در متفاوت بوده از اینرو طبقات مفسرین امامیه نیز با طبقات مفسرین اهل سنت متفاوت خواهد بود . بدین معنا که شیعه در تفسیر قران فقط روایات پیامبر و اهل بیتش ع را حجت دانسته و اقوال صحابه و تابعین را در صورتی که مشتمل بر روایت نبوی نباشد حجت نمی داند .<ref>القران فی الاسلام ص60-59 تعتقد الشیعة - بنص من القرآن الکریم - حجیة أقوال النبی صلى الله علیه وآله وسلم فی التفسیر ، وترى أن الصحابة والتابعین کبقیة المسلمین لا حجیة فی أقوالهم الا ما ثبت أنه حدیث نبوی . وقد ثبت بطرق متواترة فی حدیث الثقلین أن أقوال العترة الطاهرة من أهل بیته علیهم السلام هی تالیة لأقوال الرسول ، فهی حجة أیضا</ref> | ||
ایشان انگاه به تبیین طبقات مفسرین شیعه و منهج تفسیری انان پرداخته و در معرفی طبقه اول می نویسد : | ایشان انگاه به تبیین طبقات مفسرین شیعه و منهج تفسیری انان پرداخته و در معرفی طبقه اول می نویسد : | ||
طبقه نخست کسانی هستند که روایات تفسیری را از پیامبر ص و اهل بیت ع نقل نموده اند .<ref>القران فی الاسلام ص60 ( الطبقة الأولى ) : الذین رووا التفسیر عن النبی صلى الله علیه وآله وسلم وأئمة أهل البیت علیهم السلام وأدرجوا الأحادیث فی مؤلفاتهم المتفرقة ، | طبقه نخست کسانی هستند که روایات تفسیری را از پیامبر ص و اهل بیت ع نقل نموده اند .<ref>القران فی الاسلام ص60 ( الطبقة الأولى ) : الذین رووا التفسیر عن النبی صلى الله علیه وآله وسلم وأئمة أهل البیت علیهم السلام وأدرجوا الأحادیث فی مؤلفاتهم المتفرقة ، کزرارة ومحمد بن مسلم ومعروف وجریر وأشباههم. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
روش تفسیری این دو طبقه با یکدیگر مشابه می باشد بدین معنا که هر دو طبقه به نقل احادیث در کتب تفسیری شان اکتفا نموده و اراء خویش را در ذیل انها بیان نکرده اند . <ref>القران فی الاسلام ص60 -61( الطبقة الثانیة ) أوائل المؤلفین فی التفسیر ، | روش تفسیری این دو طبقه با یکدیگر مشابه می باشد بدین معنا که هر دو طبقه به نقل احادیث در کتب تفسیری شان اکتفا نموده و اراء خویش را در ذیل انها بیان نکرده اند . <ref>القران فی الاسلام ص60 -61( الطبقة الثانیة ) أوائل المؤلفین فی التفسیر ، کفرات بن إبراهیم الکوفی وأبی حمزة الثمالی والعیاشی وعلی بن إبراهیم القمی والنعمانی وطریقة هؤلاء فی تفاسیرهم تشبه طریقة الطبقة الرابعة من مفسری أهل السنة ، فقد رووا الأحادیث المأثورة عن الطبقة الأولى وأدرجوها مسندة فی مؤلفاتهم ولم یبدوا آراءهم الخاصة فی الموضوع .</ref> | ||
ایشان در ادامه به عدم ضبط دقیق قاصله زمانی ایندو طبقه می نویسد : از انجا که عصر ائمه ع حدود سیصد سال بطول انجامید و روش مفسرین طبقه دوم امامیه در تمامی این مدت اکتفا به نقل احادیث و اجتناب از ارائه نظریات خویش بود از اینرو تبیین فاصله زمانی دقیق این طبقه با طبقه چهارم مفسران اهل سنت امری دشوار می باشد . <ref>القران فی الاسلام ص61 : ومن الواضح أن الزمن الذی | ایشان در ادامه به عدم ضبط دقیق قاصله زمانی ایندو طبقه می نویسد : از انجا که عصر ائمه ع حدود سیصد سال بطول انجامید و روش مفسرین طبقه دوم امامیه در تمامی این مدت اکتفا به نقل احادیث و اجتناب از ارائه نظریات خویش بود از اینرو تبیین فاصله زمانی دقیق این طبقه با طبقه چهارم مفسران اهل سنت امری دشوار می باشد . <ref>القران فی الاسلام ص61 : ومن الواضح أن الزمن الذی کان یمکن الأخذ فیه عن الأئمة علیهم السلام کان طویلا بلغ نحوا من ثلاثمائة سنة ، فکان من الطبیعی أن لا یضبط الترتیب الزمنی لهاتین الطبقتین بصورة دقیقة ، بل کانتا متداخلتین من الصعوبة بمکان التفریق الدقیق بینهما .</ref> | ||
ایشان طبقه سوم مفسرین شیعه را عالمانی می داند که با تخصص های علمی خاص شان نظیر ادبیات ، کلام ، حدیث و ... به تفسیر قران می پرداختند.<ref>القران فی الاسلام ص 61-62 ( الطبقة الثالثة ) أصحاب العلوم المختلفة ، | ایشان طبقه سوم مفسرین شیعه را عالمانی می داند که با تخصص های علمی خاص شان نظیر ادبیات ، کلام ، حدیث و ... به تفسیر قران می پرداختند.<ref>القران فی الاسلام ص 61-62 ( الطبقة الثالثة ) أصحاب العلوم المختلفة ، کالشریف الرضی فی تفسیره الأدبی والشیخ الطوسی فی تفسیره الکلامی المسمى بالتبیان والمولى صدرالدین الشیرازی فی تفسیره الفلسفی والمیبدی الکونابادی فی تفسیره الصوفی والشیخ عبد علی الحویزی والسید هاشم البحرانی والفیض الکاشانی فی تفاسیرهم نور الثقلین والبرهان والصافی. وهناک جماعة جمعوا فی تفسیرهم بین العلوم المختلفة ، ومنهم الشیخ الطبرسی فی تفسیره مجمع البیان الذی یبحث فیه عن اللغة والنحو والقراءة والکلام والحدیث وغیرها - انتهی –</ref> | ||
نتیجه انکه طبقات مفسرین بین فر یقین بدلیل اختلاف در مبانی و مناهج تفسیری شان متفاوت می باشد . | نتیجه انکه طبقات مفسرین بین فر یقین بدلیل اختلاف در مبانی و مناهج تفسیری شان متفاوت می باشد . |