دموکراسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'مى‏دانند' به 'می‌‏دانند'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏کند' به 'می‌کند')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏دانند' به 'می‌‏دانند')
خط ۸۲: خط ۸۲:
اما اگر مقصود نسبت اسلام با دموکراسى به مثابه روش باشد، اینجا نمى‏توان به طور قاطع از تعارض و ناسازگارى سخن راند، بلکه باید گفت چون اصل این مدل انتخاب اکثریت را نه به مثابه یک ارزش بلکه به منزله یک روش و راهکار مى‏پذیرد، اسلام نیز به رأى اکثریت ارج مى‏نهد، البته براى آن یک سرى شرایط و محدودیت‏ هایى قائل است، که مهم‏ترین شرط آن این است که انتخاب اکثریت باید در چارچوب دین و آموزه ‏هاى آن صورت گیرد، به دیگر سخن دموکراسى و انتخاب اکثریت موجب عقب‏نشینى دین و احکام آن نگردد، بلکه این دین و آموزه‏هاى آن است که بر رأى اکثریت جهت و سویه تعیین می‌کند. بر این دموکراسى مى‏توان «دموکراسى‏دینى»، «قدسى» و «مردم‏سالار دینى» اطلاق کرد.<br>
اما اگر مقصود نسبت اسلام با دموکراسى به مثابه روش باشد، اینجا نمى‏توان به طور قاطع از تعارض و ناسازگارى سخن راند، بلکه باید گفت چون اصل این مدل انتخاب اکثریت را نه به مثابه یک ارزش بلکه به منزله یک روش و راهکار مى‏پذیرد، اسلام نیز به رأى اکثریت ارج مى‏نهد، البته براى آن یک سرى شرایط و محدودیت‏ هایى قائل است، که مهم‏ترین شرط آن این است که انتخاب اکثریت باید در چارچوب دین و آموزه ‏هاى آن صورت گیرد، به دیگر سخن دموکراسى و انتخاب اکثریت موجب عقب‏نشینى دین و احکام آن نگردد، بلکه این دین و آموزه‏هاى آن است که بر رأى اکثریت جهت و سویه تعیین می‌کند. بر این دموکراسى مى‏توان «دموکراسى‏دینى»، «قدسى» و «مردم‏سالار دینى» اطلاق کرد.<br>


اما اینکه چنین دموکراسى در غرب وجود ندارد، باید گفت اولاً دموکراسى به مثابه روش ـ چنان‏که نویسندگان مقاله تصریح داشتند ـ با دموکراسى دینى قابل انطباق است. و ثانیا چگونه لیبرال‏ها دموکراسى و انتخاب اکثریت را در حریم اصول مکتب لیبرالى خود مى‏پذیرند و در موارد تعارض اصول لیبرالى با دموکراسى، اصول خود را مقدم و حاکم مى‏دانند و در این صورت، کسى یا کسانى از جرح و محکومیت دموکراسى دفاع نمى‏کنند، اما وقتى ارزش ‏هاى دینى آن را به منطقه‏اى ـ که با کمال مصلحت مردم ملحوظ است ـ محدود کند، همه از تعارض اسلام و دموکراسى سخن می ‏رانند؟! عین این سخن در دموکراسى سوسیالیستى نیز تکرار مى‏ شود.<br>
اما اینکه چنین دموکراسى در غرب وجود ندارد، باید گفت اولاً دموکراسى به مثابه روش ـ چنان‏که نویسندگان مقاله تصریح داشتند ـ با دموکراسى دینى قابل انطباق است. و ثانیا چگونه لیبرال‏ها دموکراسى و انتخاب اکثریت را در حریم اصول مکتب لیبرالى خود مى‏پذیرند و در موارد تعارض اصول لیبرالى با دموکراسى، اصول خود را مقدم و حاکم می‌‏دانند و در این صورت، کسى یا کسانى از جرح و محکومیت دموکراسى دفاع نمى‏کنند، اما وقتى ارزش ‏هاى دینى آن را به منطقه‏اى ـ که با کمال مصلحت مردم ملحوظ است ـ محدود کند، همه از تعارض اسلام و دموکراسى سخن می ‏رانند؟! عین این سخن در دموکراسى سوسیالیستى نیز تکرار مى‏ شود.<br>


=توحید حامى حکومت الهى نه فرد=
=توحید حامى حکومت الهى نه فرد=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش