کیالیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'مى‏کند' به 'می‌کند'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى‏کند' به 'می‌کند')
خط ۱۴: خط ۱۴:
==اعتقادات==
==اعتقادات==
احمد بن کیّال معقتد است  هر کسی که عالم آفاق را بر عالم انفس تطبیق و مناهج دو گیتی را بیان کند، او امام است.  
احمد بن کیّال معقتد است  هر کسی که عالم آفاق را بر عالم انفس تطبیق و مناهج دو گیتی را بیان کند، او امام است.  
معتقد است که عالم بر سه گونه است: عالم اعلى، عالم سفلى، عالم انسانى، در عالم اعلى پنج مکان اثبات مى‏کند می شود که به شرح ذیل است.
معتقد است که عالم بر سه گونه است: عالم اعلى، عالم سفلى، عالم انسانى، در عالم اعلى پنج مکان اثبات می‌کند می شود که به شرح ذیل است.
1.مکان الاماکن که در آن هیچ موجودى ساکن نیست و محیط به تمام اماکن مى‏باشد و آن مکان همان عرش است که پیغمبر خبر داده است.
1.مکان الاماکن که در آن هیچ موجودى ساکن نیست و محیط به تمام اماکن مى‏باشد و آن مکان همان عرش است که پیغمبر خبر داده است.
2. پایین‏تر از مکان الاماکن، مکان نفس اعلى است
2. پایین‏تر از مکان الاماکن، مکان نفس اعلى است
خط ۲۱: خط ۲۱:
5. مکان پنجم مکان نفس انسانی است  و معتقد است که اراده نفس انسانى آن است که به عالم نفس اعلى ظهور کند و چون بالا برود، مکان نفس حیوانى و ناطقه را خرق کند و چون به عالم اعلى برسد و به قرب وصول آن عالم اختصاص یابد، خسته گشته و بازمانده و سرگردان و سر انجام محبوس و متعفن گردد و اجزایش مستحیل و به عالم سفلى سقوط کند و در این عفونت زمانى بماند و اکوار و ادوارى بر او بگذرد و در آن حالت در عفونت و استحاله باشد. پس نفس اعلى او را به نور خویش روشن گرداند و در این عالم ترکیباتى پدیدار خواهد گشت و آسمان ها و زمین و مرکبّات از معادن و نباتات و حیوانات و انسان آشکار خواهد شد و  انسان در بلایا و سختی ها خواهد افتاد و در این ترکیب گاهى شادان و گاهى اندوهناک خواهد بود  و گاهی در سلامتی بوده و گاهی با سختی و محنت مواجه خواهد شد تا آن که قائم ظهور  کند و او را به حال کمال بازگرداند و تضادها باطل شود و روحانى بر جسمانى غلبه کند و این قائم همان احمد کیّال است.سپس به بیان ذات خود پرداخته و می گوید که نام احمد مطابق عوالم اربعه است: الف احمد مقابل نفس اعلى و حاء احمد مقابل نفس ناطقه و میم احمد مقابل نفس حیوانى و دال احمد مقابل نفس انسانى است.
5. مکان پنجم مکان نفس انسانی است  و معتقد است که اراده نفس انسانى آن است که به عالم نفس اعلى ظهور کند و چون بالا برود، مکان نفس حیوانى و ناطقه را خرق کند و چون به عالم اعلى برسد و به قرب وصول آن عالم اختصاص یابد، خسته گشته و بازمانده و سرگردان و سر انجام محبوس و متعفن گردد و اجزایش مستحیل و به عالم سفلى سقوط کند و در این عفونت زمانى بماند و اکوار و ادوارى بر او بگذرد و در آن حالت در عفونت و استحاله باشد. پس نفس اعلى او را به نور خویش روشن گرداند و در این عالم ترکیباتى پدیدار خواهد گشت و آسمان ها و زمین و مرکبّات از معادن و نباتات و حیوانات و انسان آشکار خواهد شد و  انسان در بلایا و سختی ها خواهد افتاد و در این ترکیب گاهى شادان و گاهى اندوهناک خواهد بود  و گاهی در سلامتی بوده و گاهی با سختی و محنت مواجه خواهد شد تا آن که قائم ظهور  کند و او را به حال کمال بازگرداند و تضادها باطل شود و روحانى بر جسمانى غلبه کند و این قائم همان احمد کیّال است.سپس به بیان ذات خود پرداخته و می گوید که نام احمد مطابق عوالم اربعه است: الف احمد مقابل نفس اعلى و حاء احمد مقابل نفس ناطقه و میم احمد مقابل نفس حیوانى و دال احمد مقابل نفس انسانى است.
عوالم اربعه همان مبادى و بسائط اند، پس در مقابل عوالم علویه، عوالم سفلیه جسمانى را قرار داد و گفت آسمان تهى‏ است و زیر آن آتش است و زیر آتش هوا و پایین ‏تر از هوا زمین و زیر زمین آب است و این چهار مقوله در مقابل عوالم اربعه‏ اند.
عوالم اربعه همان مبادى و بسائط اند، پس در مقابل عوالم علویه، عوالم سفلیه جسمانى را قرار داد و گفت آسمان تهى‏ است و زیر آن آتش است و زیر آتش هوا و پایین ‏تر از هوا زمین و زیر زمین آب است و این چهار مقوله در مقابل عوالم اربعه‏ اند.
وى معتقد بود که انسان در برابر آتش و پرندگان در برابر هوا و حیوان در برابر  زمین و ماهى در برابر آب است و آب پایین ‏ترین مرکز و ماهی پست‏ ترین مرکب است. سپس عالم انسانى را که یکى از عوامل سه‏ گانه است با آفاق دو عالم اول مقابله کرد و گفت حواس مرکبه پنج تا است، سمع در مقابل مکان الاماکن زیر آن خالی و در برابر آسمان است.بصر در مقابل نفس اعلى از عالم روحانى و در برابر آن آتش از عالم جسمانى است. در بصر مردمک چشم قرار دارد، زیرا انسان اختصاص به آتش دارد. حس شامه در برابر ( نفس) ناطقه از عالم روحانى است و هوا از عالم جسمانى است، زیرا حس شامه هوا را استشمام مى‏کند، و حس ذائقه در برابر حیوان از عالم روحانى و زمین از عالم جسمانى است و حیوان مختص به زمین و چشیدن مختص به حیوان است. حس لامسه در مقابل عالم انسانى، روحانى و آب، جسمانى و ماهى مختص به آب و لمس مختص به ماهى است و بسا که از لمس تعبیر به کتابت مى‌‏کند.
وى معتقد بود که انسان در برابر آتش و پرندگان در برابر هوا و حیوان در برابر  زمین و ماهى در برابر آب است و آب پایین ‏ترین مرکز و ماهی پست‏ ترین مرکب است. سپس عالم انسانى را که یکى از عوامل سه‏ گانه است با آفاق دو عالم اول مقابله کرد و گفت حواس مرکبه پنج تا است، سمع در مقابل مکان الاماکن زیر آن خالی و در برابر آسمان است.بصر در مقابل نفس اعلى از عالم روحانى و در برابر آن آتش از عالم جسمانى است. در بصر مردمک چشم قرار دارد، زیرا انسان اختصاص به آتش دارد. حس شامه در برابر ( نفس) ناطقه از عالم روحانى است و هوا از عالم جسمانى است، زیرا حس شامه هوا را استشمام می‌کند، و حس ذائقه در برابر حیوان از عالم روحانى و زمین از عالم جسمانى است و حیوان مختص به زمین و چشیدن مختص به حیوان است. حس لامسه در مقابل عالم انسانى، روحانى و آب، جسمانى و ماهى مختص به آب و لمس مختص به ماهى است و بسا که از لمس تعبیر به کتابت مى‌‏کند.


به اعتقاد وی، احمد همان الف و حا و میم و دال است و آن در مقابل دو عالم است. یکی عالم علوى و روحانى و دیگری عالم سفلاى جسمانى است. الف دلالت بر انسان دارد و حا دلالت بر حیوان و میم دلالت بر پرنده و دال دلالت بر ماهى دارد امّا الف از حیث استقامت مثل انسان و حاء مثل حیوان است، زیرا آن کج و باژگونه است و حاء از ابتدا اسم حیوان بود و میم شبیه به سر پرنده و دال شبیه به دم ماهى است  
به اعتقاد وی، احمد همان الف و حا و میم و دال است و آن در مقابل دو عالم است. یکی عالم علوى و روحانى و دیگری عالم سفلاى جسمانى است. الف دلالت بر انسان دارد و حا دلالت بر حیوان و میم دلالت بر پرنده و دال دلالت بر ماهى دارد امّا الف از حیث استقامت مثل انسان و حاء مثل حیوان است، زیرا آن کج و باژگونه است و حاء از ابتدا اسم حیوان بود و میم شبیه به سر پرنده و دال شبیه به دم ماهى است  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش