۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
این اصطلاح[احیاگری]که به وسیلة برخی از دیناندیشان باب شده از سرِ دقّت و تأمّل نیست. آنچه مورد نظر ایشان است بازسازی، بازفهمی و بازاندیشی مفاهیم دینی است که با احیا کاملاً تفاوت دارد.» <ref>( | این اصطلاح[احیاگری]که به وسیلة برخی از دیناندیشان باب شده از سرِ دقّت و تأمّل نیست. آنچه مورد نظر ایشان است بازسازی، بازفهمی و بازاندیشی مفاهیم دینی است که با احیا کاملاً تفاوت دارد.» <ref>(بقایی،گفتگو با خبرنگار مهر نامه)</ref> | ||
«ایزدپناه» نیز با احصاء ویژگیهای احیاگران از دیگر افراد سعی در شناسایی مصادیق احیاگری نموده است تا اینکه از این طریق بتواند بین احیاگری و اصلاح گری مرزبندی نماید: | «ایزدپناه» نیز با احصاء ویژگیهای احیاگران از دیگر افراد سعی در شناسایی مصادیق احیاگری نموده است تا اینکه از این طریق بتواند بین احیاگری و اصلاح گری مرزبندی نماید: | ||
«ویژگیهای احیاگران که آنها را از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکّر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان - جدا میسازد عبارتند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشة خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگیها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر اینصورت مصداق احیاگر تفکّر دینی نخواهد بود.» <ref>(ایزد پناه،1375: 60-51)</ref> | «ویژگیهای احیاگران که آنها را از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکّر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان - جدا میسازد عبارتند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشة خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگیها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر اینصورت مصداق احیاگر تفکّر دینی نخواهد بود.» <ref>(ایزد پناه،1375: 60-51)</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
محمد رضا شاه در پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری سلسله خود، اسلام را از زندگی مردم ایران کنار گذاشت و در مراسم رسمی اعلام نمود: «من اعلام می کنم که ما، سلسله | محمد رضا شاه در پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری سلسله خود، اسلام را از زندگی مردم ایران کنار گذاشت و در مراسم رسمی اعلام نمود: «من اعلام می کنم که ما، سلسله پهلوی، به چیزی جز ایران عشق نمیورزیم... .»<ref>( زونیس، بیتا: 152؛نصری،1390: 175)</ref>. | ||
اما امام خمینی(ره) در راستای احیای تفکر دینی، اسلامگرایی و احیای فرهنگ اسلامی را در دستور کار خود داشت. امام خمینی (ره) در این باره میفرماید: «همان طور که کراراً تذکر دادهام بزرگترین وابستگی ملتهای مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است؛ که سایر وابستگیها از آن سرچشمه میگیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد.» <ref>( صحیفه | اما امام خمینی(ره) در راستای احیای تفکر دینی، اسلامگرایی و احیای فرهنگ اسلامی را در دستور کار خود داشت. امام خمینی (ره) در این باره میفرماید: «همان طور که کراراً تذکر دادهام بزرگترین وابستگی ملتهای مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است؛ که سایر وابستگیها از آن سرچشمه میگیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد.» <ref>( صحیفه امام، 1378:ج10، 79)</ref> | ||
ایشان در موردی دیگر در این باره میگوید : «اسلام داشت منسی [= فراموش] | ایشان در موردی دیگر در این باره میگوید : «اسلام داشت منسی [= فراموش] میشد، اسلام را داشتند منهدم میکردند؛ قرآن را داشتند زیر چکمهها از بین میبردند. قیام شما جوانهای ایران، قیام شما ملت ایران - که قیام الهی بود - قرآن را زنده کرد؛ اسلام را زنده کرد؛ حیات تازه به اسلام بخشید.» <ref>( امام خمینی(ره)، 1370: 140 )</ref> | ||
===2. مبارزه با فرقه گرایی=== | ===2. مبارزه با فرقه گرایی=== | ||
رژیم پهلوی در راستای اهداف « اسلام زدایی» کوشید با « فرقه گرایی » و ترویج انواع فرقههای مذهبی منحرف، آنان را از « اسلام اصیل » جدا نماید. رضا شاه و محمد رضا شاه فضا را برای برخی آخوندهای درباری و وابستگان به خود فراهم میآوردند تا دین مردم را تحریف کنند؛ مانند« شریعت سنگلجی» که تحت تأثیر تجددگرایی رضا شاه و با حمایت او به مخالفت با برخی از آموزهها و اعتقادات اسلامی پرداخت و کتاب « اسلام و رجعت» را با حمایت رژیم پهلوی به چاپ رساند، اما اجازه ندادند کتاب « ایمان و رجعت» نوشته یکی از روحانیان که در آن به دروغپردازی و خیانت سنگلجی پرداخته بود، منتشر شود.<ref>(امام خمینی(ره) ،بی تا: 333)</ref> | رژیم پهلوی در راستای اهداف « اسلام زدایی» کوشید با « فرقه گرایی » و ترویج انواع فرقههای مذهبی منحرف، آنان را از « اسلام اصیل » جدا نماید. رضا شاه و محمد رضا شاه فضا را برای برخی آخوندهای درباری و وابستگان به خود فراهم میآوردند تا دین مردم را تحریف کنند؛ مانند« شریعت سنگلجی» که تحت تأثیر تجددگرایی رضا شاه و با حمایت او به مخالفت با برخی از آموزهها و اعتقادات اسلامی پرداخت و کتاب « اسلام و رجعت» را با حمایت رژیم پهلوی به چاپ رساند، اما اجازه ندادند کتاب « ایمان و رجعت» نوشته یکی از روحانیان که در آن به دروغپردازی و خیانت سنگلجی پرداخته بود، منتشر شود.<ref>(امام خمینی(ره)،بی تا: 333)</ref> | ||
احمد کسروی نیز با نفی اندیشه اسلامی و ترویج ملیگرایی و آرای مدرنیستی به حمایت از رژیم پهلوی پرداخت. | احمد کسروی نیز با نفی اندیشه اسلامی و ترویج ملیگرایی و آرای مدرنیستی به حمایت از رژیم پهلوی پرداخت. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
«رضا خان رفت، دوره تاریک دیکتاتوری سپری شد گمان میرفت که ملت درد خود را فهمیده از بیست سال فشارها ودست درازیها [به] مال و ناموسشان عبرت میگیرند و ... ولی باز خوابند و روزگارسیاه خود را فراموش کردند.» | «رضا خان رفت، دوره تاریک دیکتاتوری سپری شد گمان میرفت که ملت درد خود را فهمیده از بیست سال فشارها ودست درازیها [به] مال و ناموسشان عبرت میگیرند و ... ولی باز خوابند و روزگارسیاه خود را فراموش کردند.» | ||
یکی از اهداف عمده و اساسی نگارش این کتاب بیدار کردن مردم و آماده سازی آنها برای قیام در راه خدا، حفظ دین و کشور و احیای تفکّر دینی بود. وی با صراحت در این باره مینویسد: | یکی از اهداف عمده و اساسی نگارش این کتاب بیدار کردن مردم و آماده سازی آنها برای قیام در راه خدا، حفظ دین و کشور و احیای تفکّر دینی بود. وی با صراحت در این باره مینویسد: | ||
«ملت چون به حقوق حقّه خود قیام نکرد، ماجراجوها فرصت به دست آوردند تا از ملاها تجاوز[یا عبور] کردند و یکسره با دین و دینداری طرف شدند و محکمات قرآن را پایمال اغراض مسمومه کردند تا با دلِ گرم بتوانند صفحه مملکت را میدان اجرای نیّات فاسده خود کنند و دوباره آن سیاه بختیها و روزگارهای تلخ را عودت دهند...<ref>( | «ملت چون به حقوق حقّه خود قیام نکرد، ماجراجوها فرصت به دست آوردند تا از ملاها تجاوز[یا عبور] کردند و یکسره با دین و دینداری طرف شدند و محکمات قرآن را پایمال اغراض مسمومه کردند تا با دلِ گرم بتوانند صفحه مملکت را میدان اجرای نیّات فاسده خود کنند و دوباره آن سیاه بختیها و روزگارهای تلخ را عودت دهند...<ref>(جمشیدی،1388: 57 ـ 55 و امام خمینی، بی تا: 10)</ref>. | ||
شریعت سنگلجی از روحانیون مجاز به فعالیت فرهنگی در دوره رضاخان نیز دارای نگرشی عقلگرایانه بود و به گمان خود با خرافات مبارزه میکرد. آنچه که وی خرافه میخواند، همان چیزهایی است که وهابیها آن را خرافه میدانند؛ کتاب «کلید فهم قرآن از جمله آثار وی است . <ref>(جعفریان،355:1382)</ref> | شریعت سنگلجی از روحانیون مجاز به فعالیت فرهنگی در دوره رضاخان نیز دارای نگرشی عقلگرایانه بود و به گمان خود با خرافات مبارزه میکرد. آنچه که وی خرافه میخواند، همان چیزهایی است که وهابیها آن را خرافه میدانند؛ کتاب «کلید فهم قرآن از جمله آثار وی است . <ref>(جعفریان،355:1382)</ref> | ||
سید اسدالله خرقانی نمونه دیگری از چهرههای وابسته به این نحله است. | سید اسدالله خرقانی نمونه دیگری از چهرههای وابسته به این نحله است. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
رژیم پهلوی برای مقابله با اسلام اصیل علاوه بر حمایت افراد فوقالذکر به ترویج فرقههای منحرفی همانند «تصوف» نیز پرداخت و تلاش کرد «خانقاه» را در مقابل «مسجد» مطرح نماید. آخرین نمونههای«فرقهپروری» عصر پهلوی ترویج فرقة استعماری «بهائیّت» برای مقابله با فرهنگ اسلامی بود.<ref>(نصری،1390: 181)</ref> | رژیم پهلوی برای مقابله با اسلام اصیل علاوه بر حمایت افراد فوقالذکر به ترویج فرقههای منحرفی همانند «تصوف» نیز پرداخت و تلاش کرد «خانقاه» را در مقابل «مسجد» مطرح نماید. آخرین نمونههای«فرقهپروری» عصر پهلوی ترویج فرقة استعماری «بهائیّت» برای مقابله با فرهنگ اسلامی بود.<ref>(نصری،1390: 181)</ref> | ||
استعمارگران برای زمینه سازی سلطه خود در جوامع اسلامی از یک سو فرقههای گوناگونی را ایجاد کردند و از دیگر سو به اختلافات دینی و انحرافات فکری و اعتقادی دامن زدند. فرقه«بهائیّت»در عصر پهلوی، نفوذ بسیاری در دربار یافت. به گفته ارتشبد فردوست، رضاخان و محمدرضا پهلوی به بهائیان توجهی ویژه داشتند. با حضور عبدالکریم ایادی در دربار محمدرضا پهلوی، بهائیان یکی از بازیگران اصلی و محوری حکومت پهلوی شدند<ref>( | استعمارگران برای زمینه سازی سلطه خود در جوامع اسلامی از یک سو فرقههای گوناگونی را ایجاد کردند و از دیگر سو به اختلافات دینی و انحرافات فکری و اعتقادی دامن زدند. فرقه«بهائیّت»در عصر پهلوی، نفوذ بسیاری در دربار یافت. به گفته ارتشبد فردوست، رضاخان و محمدرضا پهلوی به بهائیان توجهی ویژه داشتند. با حضور عبدالکریم ایادی در دربار محمدرضا پهلوی، بهائیان یکی از بازیگران اصلی و محوری حکومت پهلوی شدند<ref>( فردوست، بی تا: 374)</ref>. اما با افشاگریهای امام خمینی(ره) و بیداری و مبارزات امّت اسلامی به رهبری ایشان،که انقلاب اسلامی ایران را به دنبال داشت، اکثر این توطئهها ناکام ماند. | ||
===3. مبارزه با ایجاد اختلاف در جهان اسلام توسط استعمارگران=== | ===3. مبارزه با ایجاد اختلاف در جهان اسلام توسط استعمارگران=== | ||
جهان اسلام در دوران امام خمینی(ره) از سویی به دلیل دوری از قرآن و سنت معصومین(ع) و از سوی دیگر تحت تأثیر سلطه غرب و نظامهای لیبرالیسم و سوسیالیسم به دنیاگرایی و مادهپرستی رویآورد و با وجود دارا بودن مبانی فکری سرنوشت ساز دینی، گرفتار بحران عسرت معنویت، محجوریت عدالت و فراموشی فطرت انسانی خویش شدند. امام خمینی(ره) عامل اصلی بحران جوامع اسلامی را خودخواهی و ترک قیام برای خدا معرفی میکند.<ref>(جمشیدی،1388: 15-14)</ref> | جهان اسلام در دوران امام خمینی(ره) از سویی به دلیل دوری از قرآن و سنت معصومین(ع) و از سوی دیگر تحت تأثیر سلطه غرب و نظامهای لیبرالیسم و سوسیالیسم به دنیاگرایی و مادهپرستی رویآورد و با وجود دارا بودن مبانی فکری سرنوشت ساز دینی، گرفتار بحران عسرت معنویت، محجوریت عدالت و فراموشی فطرت انسانی خویش شدند. امام خمینی(ره) عامل اصلی بحران جوامع اسلامی را خودخواهی و ترک قیام برای خدا معرفی میکند.<ref>(جمشیدی،1388: 15-14)</ref> | ||
«خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده[است].»<ref>(صحیفه | «خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده[است].»<ref>(صحیفه امام،1378، جلد 1: 22)</ref>. | ||
قدرت عظیم مسلمانان که حاصل گسترش فراگیر اسلام در جهان خصوصاً مغرب زمین بود و نیز ناسازگاری این پدیده با مذاق قدرتهای بیگانه و استعمارگر، آنان را برآن داشت تا در راستای تضعیف و انحلال این قدرت بزرگ و نیز به منظور جلوگیری از توسعه روزافزون اسلام، به ایجاد اختلاف در جوامع مسلمین بپردازند و با ترویج فرقهگرایی و ایجاد درگیریهای مقطعی و قومی - قبیلهای، مسلمانان را به خود مشغول کرده تا در سایه این ترفند | قدرت عظیم مسلمانان که حاصل گسترش فراگیر اسلام در جهان خصوصاً مغرب زمین بود و نیز ناسازگاری این پدیده با مذاق قدرتهای بیگانه و استعمارگر، آنان را برآن داشت تا در راستای تضعیف و انحلال این قدرت بزرگ و نیز به منظور جلوگیری از توسعه روزافزون اسلام، به ایجاد اختلاف در جوامع مسلمین بپردازند و با ترویج فرقهگرایی و ایجاد درگیریهای مقطعی و قومی - قبیلهای، مسلمانان را به خود مشغول کرده تا در سایه این ترفند استعماری، هم قدرت عظیم آنان را از بین ببرند و هم به مقاصد شوم خود و غصب سرزمینها و منابع مسلمین برسند.<ref>(رضایی مهر،1381: 110)</ref> | ||
انگلیس در بین اهل سنت «وهّابیّت» را توسط مستر همفر پدید آورد<ref>(همفر،1370: 68-50)</ref> و در بین شیعیان نیز « بهائیّت» توسط روس و انگلیس تأسیس و تقویت گردید. | انگلیس در بین اهل سنت «وهّابیّت» را توسط مستر همفر پدید آورد<ref>(همفر،1370: 68-50)</ref> و در بین شیعیان نیز « بهائیّت» توسط روس و انگلیس تأسیس و تقویت گردید. | ||
===4. مبارزه با تحجّر گرایی و مقدس مآبی=== | ===4. مبارزه با تحجّر گرایی و مقدس مآبی=== | ||
مفهوم تحجّر در حقیقت به معنای «مثل سنگ سخت گردیدن، خشک شدن و تصلّب و تحجّر مفاصل است»<ref>( دهخدا، 1373، ج4: 59-56 )</ref> و در اصطلاح، « مقصود از جمود یا تحجّر، بسته ذهنی و تنگنظری و داشتن اندیشه غیر پویا و فاقد درایت است». <ref>( | مفهوم تحجّر در حقیقت به معنای «مثل سنگ سخت گردیدن، خشک شدن و تصلّب و تحجّر مفاصل است»<ref>( دهخدا، 1373، ج4: 59-56 )</ref> و در اصطلاح، « مقصود از جمود یا تحجّر، بسته ذهنی و تنگنظری و داشتن اندیشه غیر پویا و فاقد درایت است». <ref>(اسفندیاری، 1382: 53)</ref>. | ||
تحجّر و جمود فکری همزاد با ادیان و عقاید بشری است. تاریخ اسلام و جامعه اسلامی نیز از بدو تشکیل حکومت اسلامی در مدینه از این جریان انحرافی به دور نبوده و در دورههای مختلف تاریخ اسلام شاهد این جریان هستیم، به ویژه در دوره معاصر ایران جریان تحجّر به سوی ریشهدارتر شدن در حرکت است. | تحجّر و جمود فکری همزاد با ادیان و عقاید بشری است. تاریخ اسلام و جامعه اسلامی نیز از بدو تشکیل حکومت اسلامی در مدینه از این جریان انحرافی به دور نبوده و در دورههای مختلف تاریخ اسلام شاهد این جریان هستیم، به ویژه در دوره معاصر ایران جریان تحجّر به سوی ریشهدارتر شدن در حرکت است. | ||