پرش به محتوا

امام خمینی احیاگر تفکر دینی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۱۱: خط ۱۱:




این اصطلاح[احیاگری‌]که به وسیلة برخی از دین‌اندیشان باب شده از سرِ دقّت و تأمّل نیست. آنچه مورد نظر ایشان است بازسازی، بازفهمی و بازاندیشی مفاهیم دینی است که با احیا کاملاً تفاوت دارد.» <ref>(بقایی ،گفتگو با خبرنگار مهر نامه)</ref>   
این اصطلاح[احیاگری‌]که به وسیلة برخی از دین‌اندیشان باب شده از سرِ دقّت و تأمّل نیست. آنچه مورد نظر ایشان است بازسازی، بازفهمی و بازاندیشی مفاهیم دینی است که با احیا کاملاً تفاوت دارد.» <ref>(بقایی،گفتگو با خبرنگار مهر نامه)</ref>   
«ایزدپناه» نیز با احصاء ویژگی‌های احیاگران از دیگر افراد سعی در شناسایی مصادیق احیاگری نموده است تا اینکه از این طریق بتواند بین احیاگری و اصلاح گری مرزبندی نماید:
«ایزدپناه» نیز با احصاء ویژگی‌های احیاگران از دیگر افراد سعی در شناسایی مصادیق احیاگری نموده است تا اینکه از این طریق بتواند بین احیاگری و اصلاح گری مرزبندی نماید:
«ویژگی‌های احیاگران که آنها را از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکّر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان - جدا می‌سازد عبارتند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشة خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگی‌ها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر اینصورت مصداق احیاگر تفکّر دینی نخواهد بود.» <ref>(ایزد پناه،1375: 60-51)</ref>  
«ویژگی‌های احیاگران که آنها را از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکّر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان - جدا می‌سازد عبارتند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشة خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگی‌ها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر اینصورت مصداق احیاگر تفکّر دینی نخواهد بود.» <ref>(ایزد پناه،1375: 60-51)</ref>  
خط ۳۹: خط ۳۹:




محمد رضا شاه در پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری سلسله خود، اسلام را از زندگی مردم ایران کنار گذاشت و در مراسم رسمی اعلام نمود: «من اعلام می کنم که ما، سلسله پهلوی ، به چیزی جز ایران عشق نمی‌ورزیم... .»<ref>( زونیس، بی‌تا: 152؛نصری،1390: 175)</ref>.
محمد رضا شاه در پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری سلسله خود، اسلام را از زندگی مردم ایران کنار گذاشت و در مراسم رسمی اعلام نمود: «من اعلام می کنم که ما، سلسله پهلوی، به چیزی جز ایران عشق نمی‌ورزیم... .»<ref>( زونیس، بی‌تا: 152؛نصری،1390: 175)</ref>.
اما امام خمینی(ره) در راستای احیای تفکر دینی، اسلام‌گرایی و احیای فرهنگ اسلامی را در دستور کار خود داشت. امام خمینی (ره) در این باره می‌فرماید: «همان طور که کراراً تذکر داده‌ام بزرگترین وابستگی ملت‌های مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است؛ که سایر وابستگیها از آن سرچشمه می‌گیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد.» <ref>( صحیفه امام ، 1378:ج10، 79)</ref>  
اما امام خمینی(ره) در راستای احیای تفکر دینی، اسلام‌گرایی و احیای فرهنگ اسلامی را در دستور کار خود داشت. امام خمینی (ره) در این باره می‌فرماید: «همان طور که کراراً تذکر داده‌ام بزرگترین وابستگی ملت‌های مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است؛ که سایر وابستگیها از آن سرچشمه می‌گیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد.» <ref>( صحیفه امام، 1378:ج10، 79)</ref>  
ایشان در موردی دیگر در این باره می‌گوید : «اسلام داشت منسی [= فراموش] می‌شد ، اسلام را داشتند منهدم می‌کردند؛ قرآن را داشتند زیر چکمه‌ها از بین می‌بردند. قیام شما جوانهای ایران، قیام شما ملت ایران - که قیام الهی بود - قرآن را زنده کرد؛ اسلام را زنده کرد؛ حیات تازه به اسلام بخشید.» ‌<ref>( امام خمینی(ره)، 1370: 140 )</ref>
ایشان در موردی دیگر در این باره می‌گوید : «اسلام داشت منسی [= فراموش] می‌شد، اسلام را داشتند منهدم می‌کردند؛ قرآن را داشتند زیر چکمه‌ها از بین می‌بردند. قیام شما جوانهای ایران، قیام شما ملت ایران - که قیام الهی بود - قرآن را زنده کرد؛ اسلام را زنده کرد؛ حیات تازه به اسلام بخشید.» ‌<ref>( امام خمینی(ره)، 1370: 140 )</ref>
===2. مبارزه با فرقه گرایی===
===2. مبارزه با فرقه گرایی===
رژیم پهلوی در راستای اهداف « اسلام زدایی» کوشید با « فرقه گرایی » و ترویج انواع فرقه‌های مذهبی منحرف، آنان را از « اسلام اصیل » جدا نماید. رضا شاه و محمد رضا شاه فضا را برای برخی آخوندهای درباری و وابستگان به خود فراهم می‌آوردند تا دین مردم را تحریف کنند؛ مانند« شریعت سنگلجی» که تحت تأثیر تجددگرایی رضا شاه و با حمایت او به مخالفت با برخی از آموزه‌ها و اعتقادات اسلامی پرداخت و کتاب « اسلام و رجعت» را با حمایت رژیم پهلوی به چاپ رساند، اما اجازه ندادند کتاب « ایمان و رجعت» نوشته یکی از روحانیان که در آن به دروغ‌پردازی و خیانت سنگلجی پرداخته بود، منتشر شود.<ref>(امام خمینی(ره) ،بی تا: 333)</ref>
رژیم پهلوی در راستای اهداف « اسلام زدایی» کوشید با « فرقه گرایی » و ترویج انواع فرقه‌های مذهبی منحرف، آنان را از « اسلام اصیل » جدا نماید. رضا شاه و محمد رضا شاه فضا را برای برخی آخوندهای درباری و وابستگان به خود فراهم می‌آوردند تا دین مردم را تحریف کنند؛ مانند« شریعت سنگلجی» که تحت تأثیر تجددگرایی رضا شاه و با حمایت او به مخالفت با برخی از آموزه‌ها و اعتقادات اسلامی پرداخت و کتاب « اسلام و رجعت» را با حمایت رژیم پهلوی به چاپ رساند، اما اجازه ندادند کتاب « ایمان و رجعت» نوشته یکی از روحانیان که در آن به دروغ‌پردازی و خیانت سنگلجی پرداخته بود، منتشر شود.<ref>(امام خمینی(ره)،بی تا: 333)</ref>
احمد کسروی نیز با نفی اندیشه اسلامی و ترویج ملی‌گرایی و آرای مدرنیستی به حمایت از رژیم پهلوی پرداخت.  
احمد کسروی نیز با نفی اندیشه اسلامی و ترویج ملی‌گرایی و آرای مدرنیستی به حمایت از رژیم پهلوی پرداخت.  


خط ۵۴: خط ۵۴:
«رضا خان رفت، دوره تاریک دیکتاتوری سپری شد گمان می‌رفت که ملت درد خود را فهمیده از بیست سال فشارها ودست درازی‌ها [به] مال و ناموسشان عبرت می‌گیرند و ... ولی باز خوابند و روزگارسیاه خود را فراموش کردند.»
«رضا خان رفت، دوره تاریک دیکتاتوری سپری شد گمان می‌رفت که ملت درد خود را فهمیده از بیست سال فشارها ودست درازی‌ها [به] مال و ناموسشان عبرت می‌گیرند و ... ولی باز خوابند و روزگارسیاه خود را فراموش کردند.»
یکی از اهداف عمده و اساسی نگارش این کتاب بیدار کردن مردم و آماده سازی آنها برای قیام در راه خدا، حفظ دین و کشور و احیای تفکّر دینی بود. وی با صراحت در این باره می‌نویسد:
یکی از اهداف عمده و اساسی نگارش این کتاب بیدار کردن مردم و آماده سازی آنها برای قیام در راه خدا، حفظ دین و کشور و احیای تفکّر دینی بود. وی با صراحت در این باره می‌نویسد:
«ملت چون به حقوق حقّه خود قیام نکرد، ماجراجوها فرصت به دست آوردند تا از ملا‌ها تجاوز[یا عبور] کردند و یکسره با دین و دینداری طرف شدند و محکمات قرآن را پایمال اغراض مسمومه کردند تا با دلِ گرم بتوانند صفحه مملکت را میدان اجرای نیّات فاسده خود کنند و دوباره آن سیاه بختیها و روزگارهای تلخ را عودت دهند...<ref>(جمشیدی ،1388: 57 ـ 55 و امام خمینی، بی تا: 10)</ref>.
«ملت چون به حقوق حقّه خود قیام نکرد، ماجراجوها فرصت به دست آوردند تا از ملا‌ها تجاوز[یا عبور] کردند و یکسره با دین و دینداری طرف شدند و محکمات قرآن را پایمال اغراض مسمومه کردند تا با دلِ گرم بتوانند صفحه مملکت را میدان اجرای نیّات فاسده خود کنند و دوباره آن سیاه بختیها و روزگارهای تلخ را عودت دهند...<ref>(جمشیدی،1388: 57 ـ 55 و امام خمینی، بی تا: 10)</ref>.
شریعت سنگلجی از روحانیون مجاز به فعالیت فرهنگی در دوره رضاخان نیز دارای نگرشی عقل‌گرایانه بود و به گمان خود با خرافات مبارزه می‌کرد. آنچه که وی خرافه می‌خواند، همان چیزهایی است که وهابی‌ها آن را خرافه می‌دانند؛ کتاب «کلید فهم قرآن از جمله آثار وی است . <ref>(جعفریان،355:1382)</ref>
شریعت سنگلجی از روحانیون مجاز به فعالیت فرهنگی در دوره رضاخان نیز دارای نگرشی عقل‌گرایانه بود و به گمان خود با خرافات مبارزه می‌کرد. آنچه که وی خرافه می‌خواند، همان چیزهایی است که وهابی‌ها آن را خرافه می‌دانند؛ کتاب «کلید فهم قرآن از جمله آثار وی است . <ref>(جعفریان،355:1382)</ref>
سید اسدالله خرقانی نمونه دیگری از چهره‌های وابسته به این نحله است.  
سید اسدالله خرقانی نمونه دیگری از چهره‌های وابسته به این نحله است.  
خط ۶۰: خط ۶۰:


رژیم پهلوی برای مقابله با اسلام اصیل علاوه بر حمایت افراد فوق‌الذکر به ترویج فرقه‌های منحرفی همانند «تصوف» نیز پرداخت و تلاش کرد «خانقاه» را در مقابل «مسجد» مطرح نما‌ید. آخرین نمونه‌های«فرقه‌پروری» عصر پهلوی ترویج فرقة استعماری «بهائیّت» برای مقابله با فرهنگ اسلامی بود.<ref>(نصری،1390: 181)</ref>
رژیم پهلوی برای مقابله با اسلام اصیل علاوه بر حمایت افراد فوق‌الذکر به ترویج فرقه‌های منحرفی همانند «تصوف» نیز پرداخت و تلاش کرد «خانقاه» را در مقابل «مسجد» مطرح نما‌ید. آخرین نمونه‌های«فرقه‌پروری» عصر پهلوی ترویج فرقة استعماری «بهائیّت» برای مقابله با فرهنگ اسلامی بود.<ref>(نصری،1390: 181)</ref>
استعمارگران برای زمینه سازی سلطه خود در جوامع اسلامی از یک سو فرقه‌های گوناگونی را ایجاد کردند و از دیگر سو به اختلافات دینی و انحرافات فکری و اعتقادی دامن زدند. فرقه«بهائیّت»در عصر پهلوی، نفوذ بسیاری در دربار یافت. به گفته ارتشبد فردوست، رضاخان و محمدرضا پهلوی به بهائیان توجهی ویژه داشتند. با حضور عبدالکریم ایادی در دربار محمدرضا پهلوی، بهائیان یکی از بازیگران اصلی و محوری حکومت پهلوی شدند<ref>( فردوست ، بی تا: 374)</ref>. اما با افشاگری‌های امام خمینی(ره) و بیداری و مبارزات امّت اسلامی به رهبری ایشان،که انقلاب اسلامی ایران را به دنبال داشت، اکثر این توطئه‌ها ناکام ماند.
استعمارگران برای زمینه سازی سلطه خود در جوامع اسلامی از یک سو فرقه‌های گوناگونی را ایجاد کردند و از دیگر سو به اختلافات دینی و انحرافات فکری و اعتقادی دامن زدند. فرقه«بهائیّت»در عصر پهلوی، نفوذ بسیاری در دربار یافت. به گفته ارتشبد فردوست، رضاخان و محمدرضا پهلوی به بهائیان توجهی ویژه داشتند. با حضور عبدالکریم ایادی در دربار محمدرضا پهلوی، بهائیان یکی از بازیگران اصلی و محوری حکومت پهلوی شدند<ref>( فردوست، بی تا: 374)</ref>. اما با افشاگری‌های امام خمینی(ره) و بیداری و مبارزات امّت اسلامی به رهبری ایشان،که انقلاب اسلامی ایران را به دنبال داشت، اکثر این توطئه‌ها ناکام ماند.


===3. مبارزه با ایجاد اختلاف در جهان اسلام توسط استعمارگران===
===3. مبارزه با ایجاد اختلاف در جهان اسلام توسط استعمارگران===
جهان اسلام در دوران امام خمینی(ره) از سویی به دلیل دوری از قرآن و سنت معصومین(ع) و از سوی دیگر تحت تأثیر سلطه غرب و نظامهای لیبرالیسم و سوسیالیسم به دنیا‌گرایی و ماده‌پرستی روی‌آورد و با وجود دارا بودن مبانی فکری سرنوشت ساز دینی، گرفتار بحران عسرت معنویت، محجوریت عدالت و فراموشی فطرت انسانی خویش شدند. امام خمینی(ره) عامل اصلی بحران جوامع اسلامی را خود‌خواهی و ترک قیام برای خدا معرفی می‌کند.<ref>(جمشیدی،1388: 15-14)</ref>
جهان اسلام در دوران امام خمینی(ره) از سویی به دلیل دوری از قرآن و سنت معصومین(ع) و از سوی دیگر تحت تأثیر سلطه غرب و نظامهای لیبرالیسم و سوسیالیسم به دنیا‌گرایی و ماده‌پرستی روی‌آورد و با وجود دارا بودن مبانی فکری سرنوشت ساز دینی، گرفتار بحران عسرت معنویت، محجوریت عدالت و فراموشی فطرت انسانی خویش شدند. امام خمینی(ره) عامل اصلی بحران جوامع اسلامی را خود‌خواهی و ترک قیام برای خدا معرفی می‌کند.<ref>(جمشیدی،1388: 15-14)</ref>
«خود‌خواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده[است].»<ref>(صحیفه امام ،1378، جلد 1: 22)</ref>.
«خود‌خواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده[است].»<ref>(صحیفه امام،1378، جلد 1: 22)</ref>.




قدرت عظیم مسلمانان که حاصل گسترش فراگیر اسلام در جهان خصوصاً مغرب زمین بود و نیز ناسازگاری این پدیده با مذاق قدرت‌های بیگانه و استعمارگر، آنان را برآن داشت تا در راستای تضعیف و انحلال این قدرت بزرگ و نیز به منظور جلوگیری از توسعه روزافزون اسلام، به ایجاد اختلاف در جوامع مسلمین بپردازند و با ترویج فرقه‌گرایی و ایجاد درگیریهای مقطعی و قومی - قبیله‌ای، مسلمانان را به خود مشغول کرده تا در سایه این ترفند استعماری ، هم قدرت عظیم آنان را از بین ببرند و هم به مقاصد شوم خود و غصب سرزمینها و منابع مسلمین برسند.<ref>(رضایی مهر،1381: 110)</ref>
قدرت عظیم مسلمانان که حاصل گسترش فراگیر اسلام در جهان خصوصاً مغرب زمین بود و نیز ناسازگاری این پدیده با مذاق قدرت‌های بیگانه و استعمارگر، آنان را برآن داشت تا در راستای تضعیف و انحلال این قدرت بزرگ و نیز به منظور جلوگیری از توسعه روزافزون اسلام، به ایجاد اختلاف در جوامع مسلمین بپردازند و با ترویج فرقه‌گرایی و ایجاد درگیریهای مقطعی و قومی - قبیله‌ای، مسلمانان را به خود مشغول کرده تا در سایه این ترفند استعماری، هم قدرت عظیم آنان را از بین ببرند و هم به مقاصد شوم خود و غصب سرزمینها و منابع مسلمین برسند.<ref>(رضایی مهر،1381: 110)</ref>
انگلیس در بین اهل سنت «‌وهّابیّت» را توسط مستر همفر پدید آورد<ref>(همفر،1370: 68-50)</ref> و در بین شیعیان نیز « بهائیّت» توسط روس و انگلیس تأسیس و تقویت گردید.
انگلیس در بین اهل سنت «‌وهّابیّت» را توسط مستر همفر پدید آورد<ref>(همفر،1370: 68-50)</ref> و در بین شیعیان نیز « بهائیّت» توسط روس و انگلیس تأسیس و تقویت گردید.


===4. مبارزه با تحجّر گرایی و مقدس مآبی===
===4. مبارزه با تحجّر گرایی و مقدس مآبی===
مفهوم تحجّر در حقیقت به معنای «مثل سنگ سخت گردیدن، خشک شدن و تصلّب و تحجّر مفاصل است»<ref>( دهخدا، 1373، ج4: 59-56 )</ref> و در اصطلاح، « مقصود از جمود یا تحجّر، بسته ذهنی و تنگ‌نظری و داشتن اندیشه غیر پویا و فاقد درایت است». <ref>(اسفندیاری ، 1382: 53)</ref>.
مفهوم تحجّر در حقیقت به معنای «مثل سنگ سخت گردیدن، خشک شدن و تصلّب و تحجّر مفاصل است»<ref>( دهخدا، 1373، ج4: 59-56 )</ref> و در اصطلاح، « مقصود از جمود یا تحجّر، بسته ذهنی و تنگ‌نظری و داشتن اندیشه غیر پویا و فاقد درایت است». <ref>(اسفندیاری، 1382: 53)</ref>.
تحجّر و جمود فکری همزاد با ادیان و عقاید بشری است. تاریخ اسلام و جامعه اسلامی نیز از بدو تشکیل حکومت اسلامی در مدینه از این جریان انحرافی به دور نبوده و در دوره‌های مختلف تاریخ اسلام شاهد این جریان هستیم، به ویژه در دوره معاصر ایران جریان تحجّر به سوی ریشه‌دارتر شدن در حرکت است.  
تحجّر و جمود فکری همزاد با ادیان و عقاید بشری است. تاریخ اسلام و جامعه اسلامی نیز از بدو تشکیل حکومت اسلامی در مدینه از این جریان انحرافی به دور نبوده و در دوره‌های مختلف تاریخ اسلام شاهد این جریان هستیم، به ویژه در دوره معاصر ایران جریان تحجّر به سوی ریشه‌دارتر شدن در حرکت است.  


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش