۸۷٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'میکنیم' به 'میکنیم') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
گفت: نه، من مردى را میبینم که نسبت به مباهله با کمال جرات اقدام مىکند و من میترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمیگذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نداشته باشد. | گفت: نه، من مردى را میبینم که نسبت به مباهله با کمال جرات اقدام مىکند و من میترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمیگذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نداشته باشد. | ||
اسقف به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) عرض کرد: اى ابوالقاسم ! ما با تو مباهله نمیکنیم بلکه مصالحه | اسقف به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) عرض کرد: اى ابوالقاسم ! ما با تو مباهله نمیکنیم بلکه مصالحه میکنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با آنها مصالحه کرد که دوهزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس ) که حد اقل قیمت هر حلهاى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى شاخه نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ضامن این عاریتها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهدنامهاى در این زمینه نوشته شد. | ||
و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت: من صورتهائى را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند. | و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت: من صورتهائى را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند. | ||
==تفسیر آیه== | ==تفسیر آیه== | ||
این آیه به دنبال آیات قبل و استدلالى که در آنها بر نفى خدا بودن مسیح (علیه السلام ) شده بود، به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) دستور مى دهد: هر گاه بعد از علم و دانش که (درباره مسیح ) براى تو آمده (باز) کسانى با تو در آن به محاجه و ستیز برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت | این آیه به دنبال آیات قبل و استدلالى که در آنها بر نفى خدا بودن مسیح (علیه السلام ) شده بود، به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) دستور مى دهد: هر گاه بعد از علم و دانش که (درباره مسیح ) براى تو آمده (باز) کسانى با تو در آن به محاجه و ستیز برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت مینماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود (کسانى که به منزله جان هستند) دعوت میکنیم، شما هم از نفوس خود دعوت کنید، سپس مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. | ||
ناگفته پیدا است منظور از مباهله این نیست که این افراد جمع شوند و نفرین کنند و سپس پراکنده شوند زیرا چنین عملى به تنهایى هیچ فایدهاى ندارد، بلکه منظور این است که این نفرین مؤ ثر گردد، و با آشکار شدن اثر آن، دروغگویان به عذاب گرفتار شوند و شناخته گردند. | ناگفته پیدا است منظور از مباهله این نیست که این افراد جمع شوند و نفرین کنند و سپس پراکنده شوند زیرا چنین عملى به تنهایى هیچ فایدهاى ندارد، بلکه منظور این است که این نفرین مؤ ثر گردد، و با آشکار شدن اثر آن، دروغگویان به عذاب گرفتار شوند و شناخته گردند. |