۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نمی دانند' به 'نمیدانند') |
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'میدانند') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
10 در بین اهل سنت توسل به علما و بزرگان رواج داشته است. از جمله این که ابن جوزی در کتاب مناقب احمد حنبل به نقل از عبدالله ابن موسی مینویسد:" من و پدرم به زیارت قبر احمد میرفتیم و به او متوسل می شدیم تا حاجت مان برآورده شود."<ref> قنبری، روح الله، چهل شبهه بر ضد شیعه و پاسخ های الغدیر، ص 97، انتشارات هنارس، چاپ اول، قم. </ref> | 10 در بین اهل سنت توسل به علما و بزرگان رواج داشته است. از جمله این که ابن جوزی در کتاب مناقب احمد حنبل به نقل از عبدالله ابن موسی مینویسد:" من و پدرم به زیارت قبر احمد میرفتیم و به او متوسل می شدیم تا حاجت مان برآورده شود."<ref> قنبری، روح الله، چهل شبهه بر ضد شیعه و پاسخ های الغدیر، ص 97، انتشارات هنارس، چاپ اول، قم. </ref> | ||
گذشته از این مواردی که از سیره عملی علما و بزرگان اهل سنت قبل از ابن تیمیه نقل شد، روایات زیادی در جواز توسل، در جوامع روایی اهل سنت نقل شده است که خود میتواند شاهدی باشد بر این که آنها قائل به جواز توسل بودهاند. و حتی بعد از ابن تیمیه هم بسیاری ازبزرگان اهل سنت توسل را جایز | گذشته از این مواردی که از سیره عملی علما و بزرگان اهل سنت قبل از ابن تیمیه نقل شد، روایات زیادی در جواز توسل، در جوامع روایی اهل سنت نقل شده است که خود میتواند شاهدی باشد بر این که آنها قائل به جواز توسل بودهاند. و حتی بعد از ابن تیمیه هم بسیاری ازبزرگان اهل سنت توسل را جایز میدانند، مانند سمهودی شافعی[13]<ref> السمهودی علی ابن احمد ، وفاء الوفاء، ج 2، ص 1371، چاپ چهارم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404. </ref> که این دلیل بر استقلال علماء بزرگ اهل سنت و عدم تأثیر پذیری آنان از آراء ابن تیمیه است. | ||
<div class="wikiInfo"></div> | <div class="wikiInfo"></div> | ||
خط ۳۳۹: | خط ۳۳۹: | ||
(توضیح : ظاهرا مراد استاد شهید این است که کفار عصر جاهلیت بدلیل انکه به ربوبیت بتها قائل بودند از منظر قرآن مشرک شمرده می شدند درحالی که متوسل شوندگان به اولیای الهی هیچگاه به ربوبیت انان قائل نبوده بلکه انان را واسطه درگاه الهی | (توضیح : ظاهرا مراد استاد شهید این است که کفار عصر جاهلیت بدلیل انکه به ربوبیت بتها قائل بودند از منظر قرآن مشرک شمرده می شدند درحالی که متوسل شوندگان به اولیای الهی هیچگاه به ربوبیت انان قائل نبوده بلکه انان را واسطه درگاه الهی میدانند و از انان می خواهند که خواستههایشان را در محضر ربوبی مسئلت نمایند بنابر این مقایسه بین عمل متوسل شوندگان با مشرکین عصر جاهلیت قیاس مع الفارق خواهد بود.) | ||
خط ۳۷۵: | خط ۳۷۵: | ||
5- ایشان در اینکه ایا ممکن است عملی ذاتاً قطع نظر از هرگونه اعتقادى ، عبادت باشد مثلًا سجود کردن، قربانى کردن، نذر کردن، آمرزش خواستن یا استغاثه و ندا کردن؟ می گوید : | 5- ایشان در اینکه ایا ممکن است عملی ذاتاً قطع نظر از هرگونه اعتقادى ، عبادت باشد مثلًا سجود کردن، قربانى کردن، نذر کردن، آمرزش خواستن یا استغاثه و ندا کردن؟ می گوید : | ||
به نظر نمىرسد که هیچ عملى فى حد ذاته قطع نظر از اعتقاد به الوهیت، خود عمل عبادت باشد. بلى السجود للَّه و همچنین شاید التضحیة للَّه، اما این دستور شرعى است که براى غیر خدا نباید سجود یا قربانى کرد. مرتکب این کار اگر معتقد به الوهیت آن شىء یا شخص نباشد مشرک نیست، بلکه بدعت و حرامى مرتکب شده است .( این سخن استاد نیز نقد دیگری است بر دیدگاه تکفیری ها که نفس توسل و استغاثه و دعا در کنار قبور صالحان را عبادت | به نظر نمىرسد که هیچ عملى فى حد ذاته قطع نظر از اعتقاد به الوهیت، خود عمل عبادت باشد. بلى السجود للَّه و همچنین شاید التضحیة للَّه، اما این دستور شرعى است که براى غیر خدا نباید سجود یا قربانى کرد. مرتکب این کار اگر معتقد به الوهیت آن شىء یا شخص نباشد مشرک نیست، بلکه بدعت و حرامى مرتکب شده است .( این سخن استاد نیز نقد دیگری است بر دیدگاه تکفیری ها که نفس توسل و استغاثه و دعا در کنار قبور صالحان را عبادت میدانند . | ||