سکولاریسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'روش ها' به 'روش‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'گفته اند' به 'گفته‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'روش ها' به 'روش‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵: خط ۱۵:


در فرهنگ «وبستر» آمده است:
در فرهنگ «وبستر» آمده است:
«سکولاریسم عبارت است از اعتقاد به این که زندگى و امور مربوط به آن، باید از دین فاصله بگیرد و ملاحظات دین نادیده گرفته شود. بر این اساس، ارزش هاى اخلاقى و روش هاى اجتماعى باید با توجه به معیشت دنیوى و رفاه اجتماعى تعیین شود نه با رجوع به دین».
«سکولاریسم عبارت است از اعتقاد به این که زندگى و امور مربوط به آن، باید از دین فاصله بگیرد و ملاحظات دین نادیده گرفته شود. بر این اساس، ارزش هاى اخلاقى و روش‌هاى اجتماعى باید با توجه به معیشت دنیوى و رفاه اجتماعى تعیین شود نه با رجوع به دین».


بریان ویلسون<ref> Bryan Wilson</ref> در تعریف سکولاریسم گفته است:
بریان ویلسون<ref> Bryan Wilson</ref> در تعریف سکولاریسم گفته است:
خط ۳۶: خط ۳۶:


ویلسون در این باره چنین گفته است:
ویلسون در این باره چنین گفته است:
«این مفهوم (سکولاریزاسیون) با دنیویگرى، که گاهى با آن مشتبه مى شود، تفاوت دارد. جداانگارى دین و دنیا اساساً به فرایندى از نقصان و زوال فعالیت ها، باورها، روش هاى اندیشه و نهادهاى دینى مربوط است که عمدتاً متلازم با سایر فرایندهاى تحول ساختارى اجتماعى، یا به عنوان پیامد ناخواسته یا ناخودآگاه فرایندهاى مزبور، رخ مى دهد، در حالى که دنیویگرى یا قول به اصالت دنیا یک ایدئولوژى است ؛ قائلان و مبلغان این ایدئولوژى آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء طبیعى و وسایط و کارکردهاى مختص به آن را طرد و تخطئه مى کنند و از اصول غیر دینى و ضد دینى به عنوان مبناى اخلاق شخصى و سازمان اجتماعى حمایت مى کنند.
«این مفهوم (سکولاریزاسیون) با دنیویگرى، که گاهى با آن مشتبه مى شود، تفاوت دارد. جداانگارى دین و دنیا اساساً به فرایندى از نقصان و زوال فعالیت ها، باورها، روش‌هاى اندیشه و نهادهاى دینى مربوط است که عمدتاً متلازم با سایر فرایندهاى تحول ساختارى اجتماعى، یا به عنوان پیامد ناخواسته یا ناخودآگاه فرایندهاى مزبور، رخ مى دهد، در حالى که دنیویگرى یا قول به اصالت دنیا یک ایدئولوژى است ؛ قائلان و مبلغان این ایدئولوژى آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء طبیعى و وسایط و کارکردهاى مختص به آن را طرد و تخطئه مى کنند و از اصول غیر دینى و ضد دینى به عنوان مبناى اخلاق شخصى و سازمان اجتماعى حمایت مى کنند.


این ایدئولوژى، احتمالاً تا حدودى به فرایندهاى جداانگارى دین و دنیا مدد مى رساند، ولى قراین و شواهد، حتى درباره جوامعى که همچون اتحاد شوروى (سابق) به طور رسمى به اصالت دنیا قایل بوده‌اند، نشان مى دهد که این امر تنها به صورتى بسیار تدریجى و بسیار غیر بنیادى تر از تأثیرى صورت مى پذیرفته است که فرایندهاى گسترده تر تحول ساختارى اجتماعى مانند صنعتى شدن و شهرنشینى بر جریان جدا انگارى دین و دنیا داشته است»<ref>فرهنگ و دین، ص ۱۲۶.</ref>.
این ایدئولوژى، احتمالاً تا حدودى به فرایندهاى جداانگارى دین و دنیا مدد مى رساند، ولى قراین و شواهد، حتى درباره جوامعى که همچون اتحاد شوروى (سابق) به طور رسمى به اصالت دنیا قایل بوده‌اند، نشان مى دهد که این امر تنها به صورتى بسیار تدریجى و بسیار غیر بنیادى تر از تأثیرى صورت مى پذیرفته است که فرایندهاى گسترده تر تحول ساختارى اجتماعى مانند صنعتى شدن و شهرنشینى بر جریان جدا انگارى دین و دنیا داشته است»<ref>فرهنگ و دین، ص ۱۲۶.</ref>.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
۲ – عرفى گرایى در درون کلیسا: در درون کلیسا کشیش ها را به دو دسته دینى و عرفى تقسیم کرده بودند، مقصود از کشیش هاى دینى، روحانیانى بوده‌اند که در درون تشکیلات دینى خدمت مى کردند. و مقصود از کشیش هاى عرفى یا سکولار کسانى بودند که در خدمت جامعه بیرون از تشکیلات دینى بودند<ref>فرهنگ و دین، ص ۲۴.</ref>.
۲ – عرفى گرایى در درون کلیسا: در درون کلیسا کشیش ها را به دو دسته دینى و عرفى تقسیم کرده بودند، مقصود از کشیش هاى دینى، روحانیانى بوده‌اند که در درون تشکیلات دینى خدمت مى کردند. و مقصود از کشیش هاى عرفى یا سکولار کسانى بودند که در خدمت جامعه بیرون از تشکیلات دینى بودند<ref>فرهنگ و دین، ص ۲۴.</ref>.


گونه اى دیگر از عرفى گرایى یا گرایش سکولار در درون تشکیلات دینى، به شکل به کارگیرى روش هاى پذیرفته شده در جامعه هاى مدرن، در نهادها و مؤسسه هاى دینى بود. از نظر کارل دوبلار<ref> Karl Dobbelaere</ref>، این مطلب یکى از ابعاد سکولاریزاسیون<ref>جامعه شناسى ادیان، ص ۱۴۰.</ref> است.
گونه اى دیگر از عرفى گرایى یا گرایش سکولار در درون تشکیلات دینى، به شکل به کارگیرى روش‌هاى پذیرفته شده در جامعه هاى مدرن، در نهادها و مؤسسه هاى دینى بود. از نظر کارل دوبلار<ref> Karl Dobbelaere</ref>، این مطلب یکى از ابعاد سکولاریزاسیون<ref>جامعه شناسى ادیان، ص ۱۴۰.</ref> است.


ویلسون نیز گفته است:
ویلسون نیز گفته است:
خط ۲۱۲: خط ۲۱۲:
«من اصبح ولم یهتمّ بأمور المسلمین فلیس بمسلم».
«من اصبح ولم یهتمّ بأمور المسلمین فلیس بمسلم».


همین گونه است نظام مند بودن تشکیلات و نهاد دینى، و استفاده از دستاوردهاى علم و صنعت و روش هاى نوین مدیریتى. نهادهاو مؤسسه هاى دینى از نظر نظام سازى تشکیلاتى و برنامه ریزى براى چرخش و گردش مطلوب کارهاى ادارى، با دیگر نهادهاى مدنى تفاوتى ندارند، آنچه مهم است این است که اولاً: مقررات و نظام سازى هاى ادارى و مدیریتى در راستاى سهولت و جریان درست امور باشد، و ثانیاً: با احکام و ارزش هاى دینى ناسازگار نباشد.
همین گونه است نظام مند بودن تشکیلات و نهاد دینى، و استفاده از دستاوردهاى علم و صنعت و روش‌هاى نوین مدیریتى. نهادهاو مؤسسه هاى دینى از نظر نظام سازى تشکیلاتى و برنامه ریزى براى چرخش و گردش مطلوب کارهاى ادارى، با دیگر نهادهاى مدنى تفاوتى ندارند، آنچه مهم است این است که اولاً: مقررات و نظام سازى هاى ادارى و مدیریتى در راستاى سهولت و جریان درست امور باشد، و ثانیاً: با احکام و ارزش هاى دینى ناسازگار نباشد.


بنابراین، اگر مقصود از سکولاریزه شدن نهادهاى دینى، قانونمند شدن و استفاده کردن از تجارب و فنون بشرى در برنامه ریزى و مدیریت است، امرى است مطلوب، و اسلام صد درصد با آن موافق است. ولى، اگر به این معناست که بدون در نظر گرفتن معیارهاى دینى و متناسب بودن با اهداف و وظایف این نهادها، هرگونه روش و منش مدیریتى حاکم برنهادهاى مدنى دیگر به عنوان الگو و سرمشق برگزیده شود، پذیرفته نخواهد بود.
بنابراین، اگر مقصود از سکولاریزه شدن نهادهاى دینى، قانونمند شدن و استفاده کردن از تجارب و فنون بشرى در برنامه ریزى و مدیریت است، امرى است مطلوب، و اسلام صد درصد با آن موافق است. ولى، اگر به این معناست که بدون در نظر گرفتن معیارهاى دینى و متناسب بودن با اهداف و وظایف این نهادها، هرگونه روش و منش مدیریتى حاکم برنهادهاى مدنى دیگر به عنوان الگو و سرمشق برگزیده شود، پذیرفته نخواهد بود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش