حوزه علمیه اصفهان: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۵۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
=مدرسه علایی=
=مدرسه علایی=


مدتی كه [[ابوعلی سینا]] در زمان امارت علاءالدوله كاكویه دیلمی در اصفهان، در خدمت او بود، با وجود مشاغل وزارتی، به تدریس هم می­پرداخت. گنبدی موسوم به ابو علی علایی در محله «در دشت» و در نزدیكی مدرسه شفیعیه اصفهان موجود است كه گفته‌­اند مدرس ابو علی سینا و متعلق به مدرسه­ای در آن هنگام بوده است<ref>تاريخ مدارس ايران، ص 99؛ آموزش قديم در كشورهاي اسلامي، شبلي نعمان، ترجمه فخر داعي، آموزش و پرورش، سال نهم، شماره 3، ص 30؛ آثار ملي اصفهان، ابوالقاسم رفيعي مهرآبادي، ص 431.</ref>.
مدتی كه [[ابوعلی سینا]] در زمان امارت علاءالدوله كاكویه دیلمی در اصفهان، در خدمت او بود، با وجود مشاغل وزارتی، به تدریس هم می­پرداخت. گنبدی موسوم به ابو علی علایی در محله «در دشت» و در نزدیكی مدرسه شفیعیه اصفهان موجود است كه گفته‌­اند مدرس ابو علی سینا و متعلق به مدرسه­ای در آن هنگام بوده است<ref>تاریخ مدارس ایران، ص 99؛ آموزش قدیم در كشورهای اسلامی، شبلی نعمان، ترجمه فخر داعی، آموزش و پرورش، سال نهم، شماره 3، ص 30؛ آثار ملی اصفهان، ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، ص 431.</ref>.


«ابو عبدالله معصومی از محققان و حكمای بزرگ اسلام است كه در علوم [[حكمت]] و [[فلسفه]] استاد مسلم بود. تولّدش در اصفهان اتفاق افتاد و در آن سامان به تحصیل دانش پرداخت و در علوم طبیعی و اسلامی تبحّری تام یافت.
«ابو عبدالله معصومی از محققان و حكمای بزرگ اسلام است كه در علوم [[حكمت]] و [[فلسفه]] استاد مسلم بود. تولّدش در اصفهان اتفاق افتاد و در آن سامان به تحصیل دانش پرداخت و در علوم طبیعی و اسلامی تبحّری تام یافت.
خط ۵۰: خط ۵۰:
شیخ‌­الرئیس رساله­ای در عشق به نام او نوشته و درباره او چنین گفته است:
شیخ‌­الرئیس رساله­ای در عشق به نام او نوشته و درباره او چنین گفته است:
«ابو عبدالله منی بمنزلة ارسطاطالیس من افلاطون. «ابو عبدالله در نزد من همان مقامی را داراست كه ارسطو پیش افلاطون داشت<ref>اصفهان، دكتر لطف­الله هنرفر، ص 210 و 211.</ref>.»
«ابو عبدالله منی بمنزلة ارسطاطالیس من افلاطون. «ابو عبدالله در نزد من همان مقامی را داراست كه ارسطو پیش افلاطون داشت<ref>اصفهان، دكتر لطف­الله هنرفر، ص 210 و 211.</ref>.»
=دوره دوم=
این دوره همزمان با عصر سلجوقیان است. در این عصر از طرف [[خواجه نظام­الملك]]، نهضت احداث مدارس و رقابت‌های مذهبی – سیاسی مطرح شد، به این سبب تاریخ حوزه شیعه چندان مشخص نیست. هر چند مؤلف تاریخ مدارس ایران، به شش مدرسه در این عصر اشاره كرده است ولی شیعی بودن آنها محل تردید است. می­توان گفت ایران از نیمه دوم قرن پنجم هجری تا یورش [[مغول]] از حمله مغول تا زمان غازان­‌خان از پادشاهان ایلخانی (694-703) در آشفتگی سیاسی و فرهنگی به سر می­برد. تا اینكه وی قدرت را به دست گرفت و از [[مذهب بودایی]] به آیین [[اسلام]] گروید و محمود خوانده شد و از اطاعت خان بزرگ مغول مستقر در [[چین]] سرپیچید. غازان­خان برای بهبود وضع كشور یك سری اصلاحات دامنه‌­دار و قوانین و قواعدی را وضع نمود كه نتایج درخشانی به بار آورد.[8]
به پیروی از غازان­خان قریب صدهزار نفر از مغول اسلام آوردند[9] و جانشین وی اولجایتو (703-716) به مناسبت تعلقی كه به [[مذهب شیعه]] داشت، از سوی [[شیعیان]]، [[محمد خدابنده]] لقب یافت.[10]
بدین ترتیب تا انقراض سلسله ایلخان ایران، آیین اسلام مذهب رسمی دولت و حكومت ایلخان و براساس شرع و آداب اسلامی مبتنی گردید و اطاعتی كه تا این تاریخ ایلخانان ایران نسبت به قاآن خانبالیغ داشتند از میان رفت و به تدریج رابطه بین خانبالیغ و دربار ایلخانی مقطوع گردید.[11]
'''مدارس حوزه علمیه اصفهان در این عصر بدین قرار است''':
1- مدرسه باباقاسم 2– مدرسه امامیه3- مدرسه جنب مسجد جمعه 4- مدرسه عصمتیه5- مدرسه‌در دشت6- مدرسه شهشهان 7- مدارس صدرالدین علی شامل سه مدرسه 8- مدرسه اوزون حسن9- مدرسه باقریّه10- مدرسه تركها11- مدرسه درب كوشك12- مدرسه خواجه ملك مستوفی


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴

ویرایش