confirmed، مدیران
۳۷٬۲۵۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|- | |- | ||
|مکان | |مکان | ||
|اصفهان • ایران | |[[اصفهان]] • [[ایران]] | ||
|- | |- | ||
|زیرمجموعهها | |زیرمجموعهها | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۴: | ||
آیةالله میرزا محمدجواد اصفهانی (1240-1312 ق.) | آیةالله میرزا محمدجواد اصفهانی (1240-1312 ق.) | ||
وی در اصفهان متولد شد و در همانجا به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و پس از چندی به عتبات عالیات رفت. از اساتید حوزه علمیه نجف بهره برد و از حضرت علامه آیةالله شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر، درجه [[اجتهاد]] گرفت و به اصفهان بازگشت. سال 1304 ق. [[ناصرالدین شاه]] وی را از اصفهان به تهران [[تبعید]] كرد تا مانع اجرای حدود از سوی ایشان گردد، اما با این تبعید، مبارزات این فقیه متقی پایان نیافت و در طول اقامتشان در تهران نیز ادامه پیدا كرد. معظمله پدر میرزا محمدعلی – معروف به شاهآبادی – است. | وی در اصفهان متولد شد و در همانجا به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و پس از چندی به [[عتبات عالیات]] رفت. از اساتید حوزه علمیه نجف بهره برد و از حضرت علامه آیةالله شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر، درجه [[اجتهاد]] گرفت و به اصفهان بازگشت. سال 1304 ق. [[ناصرالدین شاه]] وی را از اصفهان به تهران [[تبعید]] كرد تا مانع اجرای حدود از سوی ایشان گردد، اما با این تبعید، مبارزات این فقیه متقی پایان نیافت و در طول اقامتشان در تهران نیز ادامه پیدا كرد. معظمله پدر میرزا محمدعلی – معروف به شاهآبادی – است. | ||
نقل میكنند در بین راه ایشان – از منزل تا [[مسجد]] – یك مشروبسازی قرار داشت كه متعلق به «كنت ارمنی» بود و مشروبهای دربار قاجار را تأمین میكرد. روزی به اتفاق جمعی از نمازگزاران وارد مشروبسازی شده، خمره بزرگ مشروب را میشكنند و همراهان، بقیه آثار را از بین میبرند. چون ناصرالدین شاه از این عمل ایشان خشمگین شد و به ایشان اعتراض میكند با شهامت تمام میگوید: «گمان میكردم كه تو ناصر دینی، ولی حالا دانستم كه تو كاسر (شكننده) دینی.» | نقل میكنند در بین راه ایشان – از منزل تا [[مسجد]] – یك مشروبسازی قرار داشت كه متعلق به «كنت ارمنی» بود و مشروبهای دربار قاجار را تأمین میكرد. روزی به اتفاق جمعی از نمازگزاران وارد مشروبسازی شده، خمره بزرگ مشروب را میشكنند و همراهان، بقیه آثار را از بین میبرند. چون ناصرالدین شاه از این عمل ایشان خشمگین شد و به ایشان اعتراض میكند با شهامت تمام میگوید: «گمان میكردم كه تو ناصر دینی، ولی حالا دانستم كه تو كاسر (شكننده) دینی.» | ||
وی دارای تألیفات عدیدهای است كه میتوان به «بساتین الریاحین»، «كنوز اللیالی»، «السراج الوهاب فی شرح نتایج الاصول» و «الریاحین» اشاره نمود كه سه كتاب اوّل در اصول و كتاب چهارم در فقه است. وی در اصفهان دار فانی را وداع گفته است. | وی دارای تألیفات عدیدهای است كه میتوان به «بساتین الریاحین»، «كنوز اللیالی»، «السراج الوهاب فی شرح نتایج الاصول» و «الریاحین» اشاره نمود كه سه كتاب اوّل در اصول و كتاب چهارم در [[فقه]] است. وی در اصفهان دار فانی را وداع گفته است. | ||
'''آیةالله میرزا احمد بیدآبادی(1279-1357 ق.)''' | '''آیةالله میرزا احمد بیدآبادی(1279-1357 ق.)''' | ||
وی در اصفهان متولد شد و به تحصیل علوم پرداخت و از آیات و اساتید حوزه علمیه اصفهان، «آیةالله سیّد احمدباقر موسویخوانساری»، «علامه سیّد محمدهاشم موسوی خوانساری چهارسوقی» و والد معظمش «آیةالله میرزا محمدجواد» اجازه اجتهاد دریافت داشت. | وی در اصفهان متولد شد و به تحصیل علوم پرداخت و از آیات و اساتید حوزه علمیه اصفهان، «آیةالله سیّد احمدباقر موسویخوانساری»، «علامه سیّد محمدهاشم موسوی خوانساری چهارسوقی» و والد معظمش «آیةالله میرزا محمدجواد» اجازه [[اجتهاد]] دریافت داشت. | ||
'''آیةالله میرزا محمدعلی شاهآبادی (129-1369 ق.)''' | '''آیةالله میرزا محمدعلی شاهآبادی (129-1369 ق.)''' | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۱: | ||
از آن همه، اجازه اجتهاد میرزای شیرازی كه به ایشان داده محفوظ مانده است. وی یكی از شش نفری است كه آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی به او اجازه اجتهاد داده است<ref>استادزاده، از نشریات حوزه علمیه شهید شاهآبادی، ص 39.</ref>. | از آن همه، اجازه اجتهاد میرزای شیرازی كه به ایشان داده محفوظ مانده است. وی یكی از شش نفری است كه آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی به او اجازه اجتهاد داده است<ref>استادزاده، از نشریات حوزه علمیه شهید شاهآبادی، ص 39.</ref>. | ||
از آنجایی كه ایشان پس از بازگشت به تهران در خیابان جمهوری اسلامی – شاهآباد سابق – سكنی گزید به «شاهآبادی» معروف گردید. آنگاه حدود هفت سال در حوزه علمیه قم حضور یافتند و شاگردانی بسان حضرت [[امام خمینی]] – قدس سره – پرورش دادند<ref>از دیگر شاگردان آیةالله شاهآبادی، آیةالله العظمی مرعشی نجفی، آیةالله العظمی حاج میرزا هاشم آملی، آیةالله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی و حجةالاسلام حاج سید حسن احمدی را میتوان نام برد. (همان، ص 51 و 52). | از آنجایی كه ایشان پس از بازگشت به [[تهران]] در خیابان جمهوری اسلامی – شاهآباد سابق – سكنی گزید به «شاهآبادی» معروف گردید. آنگاه حدود هفت سال در حوزه علمیه قم حضور یافتند و شاگردانی بسان حضرت [[امام خمینی]] – قدس سره – پرورش دادند<ref>از دیگر شاگردان آیةالله شاهآبادی، آیةالله العظمی مرعشی نجفی، آیةالله العظمی حاج میرزا هاشم آملی، آیةالله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی و حجةالاسلام حاج سید حسن احمدی را میتوان نام برد. (همان، ص 51 و 52). | ||
تهیه و تنظیم: یوسف شعبانعلی</ref>. سپس به اصرار مردم تهران به این شهر بازگشتند و مبارزه برضد [[احمدشاه]] و [[رضاخان]] را ادامه دادند. چنانكه رضاخان هیچگاه نتوانست [[مسجد]] و سخنرانی ایشان را به تعطیل كشاند. | تهیه و تنظیم: یوسف شعبانعلی</ref>. سپس به اصرار مردم تهران به این شهر بازگشتند و مبارزه برضد [[احمدشاه]] و [[رضاخان]] را ادامه دادند. چنانكه رضاخان هیچگاه نتوانست [[مسجد]] و سخنرانی ایشان را به تعطیل كشاند. | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۳: | ||
از زمانی كه [[رضاشاه]] اقدام به [[كشف حجاب]] كرد و لباسها را متحدالشكل نمود، آیةالله خادمی در مقابل این اقدامات، شجاعانه قد برافراشت و به مبارزه با او برخاست. در ماجرای [[ملی شدن صنعت نفت]] با [[آیةالله كاشانی]] و شهید [[نواب صفوی]] رهبر [[فداییان اسلام]] ارتباط نزدیك داشت. وی پس از رضاخان با تشكیل هیأت علمی، رویدادهای هفته را مورد بررسی قرار میداد و در مقابل آن موضع مشخص اتخاذ میكرد و در نهضت امام خمینی – قدس سره – (سالهای 40 و 42) مردم را به شركت در راهپیماییهای عظیم [[عاشورا]] دعوت كرد و خود در آن روزها پیشاپیش دیگر روحانیون مبارز به راه افتاد. در سال 1342 هنگامی كه حضرت امام به دست رژیم دستگیر و به تهران اعزام شد، به پیشنهاد [[آیةالله میلانی]] در تهران پیرامون مرجعیت امام سخن گفت و در پنجم [[رمضان]] 1357 ش. خانه معظمله از سوی مأموران رژیم شاه تحت محاصره قرار گرفت و عدهای نزدیك منزل ایشان به شهادت رسیدند. در دورههای اوّل و دوم مجلس خبرگان نماینده مردم استان اصفهان گردید تا آنكه در 20 اسفند 1363 ش. – 1405 ق. به دیار ابدی شتافت. | از زمانی كه [[رضاشاه]] اقدام به [[كشف حجاب]] كرد و لباسها را متحدالشكل نمود، آیةالله خادمی در مقابل این اقدامات، شجاعانه قد برافراشت و به مبارزه با او برخاست. در ماجرای [[ملی شدن صنعت نفت]] با [[آیةالله كاشانی]] و شهید [[نواب صفوی]] رهبر [[فداییان اسلام]] ارتباط نزدیك داشت. وی پس از رضاخان با تشكیل هیأت علمی، رویدادهای هفته را مورد بررسی قرار میداد و در مقابل آن موضع مشخص اتخاذ میكرد و در نهضت امام خمینی – قدس سره – (سالهای 40 و 42) مردم را به شركت در راهپیماییهای عظیم [[عاشورا]] دعوت كرد و خود در آن روزها پیشاپیش دیگر روحانیون مبارز به راه افتاد. در سال 1342 هنگامی كه حضرت امام به دست رژیم دستگیر و به تهران اعزام شد، به پیشنهاد [[آیةالله میلانی]] در تهران پیرامون مرجعیت امام سخن گفت و در پنجم [[رمضان]] 1357 ش. خانه معظمله از سوی مأموران رژیم شاه تحت محاصره قرار گرفت و عدهای نزدیك منزل ایشان به شهادت رسیدند. در دورههای اوّل و دوم مجلس خبرگان نماینده مردم استان اصفهان گردید تا آنكه در 20 اسفند 1363 ش. – 1405 ق. به دیار ابدی شتافت. | ||
تقریرات فقه مرحوم نایینی در صوم و صلاة، تقریرات اصول و حاشیه بر طهارت و صلاة [[حاج آقا رضا همدانی]] از جمله تألیفات این فقیه فرزانه است. | تقریرات فقه مرحوم نایینی در صوم و صلاة، تقریرات اصول و حاشیه بر طهارت و صلاة [[حاج آقا رضا همدانی]] از جمله تألیفات این [[فقیه]] فرزانه است. | ||
=زنان دانشپژوه حوزه اصفهان= | =زنان دانشپژوه حوزه اصفهان= |