۸۷٬۷۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
جز (جایگزینی متن - '[[امام علی' به '[[علی بن ابی طالب') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جنگ صفین''' از مهمترین نبردهای زمان خلافت [[ | '''جنگ صفین''' از مهمترین نبردهای زمان خلافت [[علی بن ابی طالب]] (علیهالسلام) بود که در سال ۳۷ هجری بین آن امام بزرگوار و [[معاویة بن ابی سفیان|معاویة بن ابیسفیان]] در سرزمین صفین که در ناحیه غربی [[عراق]] بین رقه و بالس قرار دارد رخ داد؛ ازهمینرو به جنگ صفین شهرت یافت. | ||
=آغاز خلافت امام علی= | =آغاز خلافت امام علی= | ||
زمانی که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به خلافت رسید، بر آن شد تا [[عبدالله بن عباس]] را به حکومت [[شام]] بفرستد. قبل از آن نامهای به معاویه نوشت و در آن ضمن آگاه کردن او از اینکه مردم بدون مشورت او [[عثمان]] را کشتند اما اکنون از روی مشورت او را به خلافت انتخاب کردهاند از او خواست تا همراه اشراف شام به مدینه بیاید. معاویه پاسخی به نامه امام نداد و تنها نامه سفیدی را که در آن نوشته شده بود: «از معاویه به علی بن ابیطالب» برای آن حضرت فرستاد. کسی که نامه را آورده بود گفت: از طرف مردمی میآید که معتقدند تو عثمان را کشتهای و جز به کشتن تو رضایت نمیدهند. | زمانی که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به خلافت رسید، بر آن شد تا [[عبدالله بن عباس]] را به حکومت [[شام]] بفرستد. قبل از آن نامهای به معاویه نوشت و در آن ضمن آگاه کردن او از اینکه مردم بدون مشورت او [[عثمان]] را کشتند اما اکنون از روی مشورت او را به خلافت انتخاب کردهاند از او خواست تا همراه اشراف شام به مدینه بیاید. معاویه پاسخی به نامه امام نداد و تنها نامه سفیدی را که در آن نوشته شده بود: «از معاویه به علی بن ابیطالب» برای آن حضرت فرستاد. کسی که نامه را آورده بود گفت: از طرف مردمی میآید که معتقدند تو عثمان را کشتهای و جز به کشتن تو رضایت نمیدهند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
=اصحاب امام علی= | =اصحاب امام علی= | ||
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز برجستگان اصحابش که از مهاجران و انصار بودند، فراخواند و از | حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز برجستگان اصحابش که از مهاجران و انصار بودند، فراخواند و از آنها خواست تا نظرشان را درباره رفتن به شام بیان کنند. در خطبهای عمومی مردم را به جهاد فراخواند و با نوشتن نامه به ابن عباس و مخفف بن سلیم مردم بصره و اصفهان را با خود همراه کرد. | ||
=آغاز جنگ صفین= | =آغاز جنگ صفین= | ||
امام دستور دادند تا جنگجویان در نخلیه که اردوگاه نظامی کوفه بود، اجتماع کنند. این امر معاویه را نیز بر آن داشت تا منبر کوفه را با لباس خونین عثمان، آزین بسته و در حالی که هفتاد هزار شیخ پیرامون آن گریه میکردند، مردم شام را برای مقابله با سپاه عراق آماده کند. امام در راه به مدائن وارد شد و از مردم شهر خواست تا به سپاه وی بپیوندند. | امام دستور دادند تا جنگجویان در نخلیه که اردوگاه نظامی کوفه بود، اجتماع کنند. این امر معاویه را نیز بر آن داشت تا منبر کوفه را با لباس خونین عثمان، آزین بسته و در حالی که هفتاد هزار شیخ پیرامون آن گریه میکردند، مردم شام را برای مقابله با سپاه عراق آماده کند. امام در راه به مدائن وارد شد و از مردم شهر خواست تا به سپاه وی بپیوندند. | ||
سپاه مقدم امام در مرز روم در شمال عراق و سوریه با سپاه مقدم شام به فرماندهی ابوالاعور سلمی برخورد کرد. امام مالک را به سوی | سپاه مقدم امام در مرز روم در شمال عراق و سوریه با سپاه مقدم شام به فرماندهی ابوالاعور سلمی برخورد کرد. امام مالک را به سوی آنها فرستاد و به او تأکید کرد که به هیچ وجه نباید آغازگر جنگ باشد. با آمدن مالک سپاه شام درگیری را آغاز کرده و دو طرف مدتی به نبرد با یکدیگر پرداختند. پس از آن سپاه شام عقبنشینی کرد. | ||
محل درگیری، منطقه صفین بوده که با فرات فاصله کمیداشت. زمانی که سپاه عراق به سپاه شام رسیدند، متوجه شدند که آنان در منطقه مستقر شده و تنها راه سنگفرش به رود را نیز که از میان باتلاق عبور میکرد، در اختیار خود گرفتهاند و تیراندازان و سوارانی را برای جلوگیری از رفت و آمد عراقیان به شریعه در آنجا مستقر کردهاند. سپاه عراق توانست با رشادت مالک بر آب مسلط شود و امام دستور داد تا مانع از استفاده از آب برای شامیان نشوند. | محل درگیری، منطقه صفین بوده که با فرات فاصله کمیداشت. زمانی که سپاه عراق به سپاه شام رسیدند، متوجه شدند که آنان در منطقه مستقر شده و تنها راه سنگفرش به رود را نیز که از میان باتلاق عبور میکرد، در اختیار خود گرفتهاند و تیراندازان و سوارانی را برای جلوگیری از رفت و آمد عراقیان به شریعه در آنجا مستقر کردهاند. سپاه عراق توانست با رشادت مالک بر آب مسلط شود و امام دستور داد تا مانع از استفاده از آب برای شامیان نشوند. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
امام از معاویه خواست تا با یکدیگر مبارزه کنند تا هر کدام پیروز شدند، حکومت از آن او باشد. معاویه حاضر به پذیرش این پیشنهاد نشد. یکبار نیز امام با عمرو روبرو شد که عمرو با آشکار کردن عورت خود و استفاده از حیای امام توانست از معرکه بگریزد. | امام از معاویه خواست تا با یکدیگر مبارزه کنند تا هر کدام پیروز شدند، حکومت از آن او باشد. معاویه حاضر به پذیرش این پیشنهاد نشد. یکبار نیز امام با عمرو روبرو شد که عمرو با آشکار کردن عورت خود و استفاده از حیای امام توانست از معرکه بگریزد. | ||
معاویه میکوشید تا سپاه عراق را بشکند. وی نامههای مختلفی به ابوایوب انصاری، عبدالله بن عباس و دیگران نوشت و به بهانه جلوگیری از | معاویه میکوشید تا سپاه عراق را بشکند. وی نامههای مختلفی به ابوایوب انصاری، عبدالله بن عباس و دیگران نوشت و به بهانه جلوگیری از خونریزی و حتی وعده خلافت به ابن عباس کوشید تا آنان را به مخالفت با امام وادار کند. به علاوه با بخششهای مالی مکرر او به سپاهیانش آنان را تشویق به جنگ کرد. | ||
در یکی از آخرین روزهای جنگ، نبرد چنان سخت شد که از نماز صبح آغاز شد و تا نیمه شب ادامه یافت. این شب را «لیلة الهریر» نامیدهاند. مجدداً جنگ از نیمه آن شب آغاز شد و تا ظهر فردا ادامه داشت. امام ضمن خطبهای فرمود: جز یک نفس از دشمن نمانده است. | در یکی از آخرین روزهای جنگ، نبرد چنان سخت شد که از نماز صبح آغاز شد و تا نیمه شب ادامه یافت. این شب را «لیلة الهریر» نامیدهاند. مجدداً جنگ از نیمه آن شب آغاز شد و تا ظهر فردا ادامه داشت. امام ضمن خطبهای فرمود: جز یک نفس از دشمن نمانده است. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
معاویه و عمرو که کار را تمام شده میدیدند و احساس شکست کردند دست به حیله زدند. فردای لیلة الهریر، پانصد قرآن بر سر نیزههای شامیان رفت. فریاد بلند بود که ای گروه عرب! به زنان و دختران خود بیندیشید، اگر شما نابود شوید فردا چه کسی در برابر رومیان و ترکان و پارسیان خواهد ایستاد؟ | معاویه و عمرو که کار را تمام شده میدیدند و احساس شکست کردند دست به حیله زدند. فردای لیلة الهریر، پانصد قرآن بر سر نیزههای شامیان رفت. فریاد بلند بود که ای گروه عرب! به زنان و دختران خود بیندیشید، اگر شما نابود شوید فردا چه کسی در برابر رومیان و ترکان و پارسیان خواهد ایستاد؟ | ||
این اقدام سبب شد تا کمکم در میان سپاه عراق این ندا شنیده شود که دشمن حکمیت قرآن را پذیرفته است و ما حق جنگ با | این اقدام سبب شد تا کمکم در میان سپاه عراق این ندا شنیده شود که دشمن حکمیت قرآن را پذیرفته است و ما حق جنگ با آنها را نداریم. امام به شدت در برابر این سخن ایستاد و اعلام کردند که این کار جز فریب چیزی نیست. من سزاوارترین افراد برای پذیرفتن حکمیت کتاب خدا هستم. | ||
در این لحظه حدود بیست هزار نفر از سپاه عراق نزد امام آمده از او خواستند تا حکمیت قرآن را بپذیرد. طایفه قراء که به خواندن قرآن دلخوش بودند و شماری از | در این لحظه حدود بیست هزار نفر از سپاه عراق نزد امام آمده از او خواستند تا حکمیت قرآن را بپذیرد. طایفه قراء که به خواندن قرآن دلخوش بودند و شماری از آنها در سلک خوارج درآمدند، در میان این افراد بودند. مخالفان جنگ از امام خواستند تا دستور دهد مالک اشتر برگردد. امام شخصی را دنبال او فرستاد. مالک پیغام داد اکنون وقت بازگشت نیست. مخالفان گفتند: اگر مالک باز نگردد تو را خواهیم کشت. این خبر سبب شد تا مالک برگشته و جنگ متوقف شد. | ||
اشعث که یکی از منافقان بود و با استمرار جنگ شدیداً مخالفت میکرد، نزد معاویه رفت و از وی درباره چگونگی اجرای حکم قرآن سؤال کرد. او گفت: بهتر است یک نفر از سوی ما و فرد دیگری از سوی شما بنشینند و درباره حکم قرآن دراینباره اظهارنظر کنند. او این نظر را به امام منتقل کرد. | اشعث که یکی از منافقان بود و با استمرار جنگ شدیداً مخالفت میکرد، نزد معاویه رفت و از وی درباره چگونگی اجرای حکم قرآن سؤال کرد. او گفت: بهتر است یک نفر از سوی ما و فرد دیگری از سوی شما بنشینند و درباره حکم قرآن دراینباره اظهارنظر کنند. او این نظر را به امام منتقل کرد. | ||
پس از آن اهل شام، عمروعاص را برگزیدند. اشعث و شماری دیگر از کسانی که بعداً در گروه خوارج درآمدند، ابوموسی اشعری را پیشنهاد کردند. امام به دلیل مخالفت ابوموسی با وی در جنگ جمل حاضر به قبول وی نشد اما آنها دراینباره اصرار کردند. پیشنهاد امام ابن عباس و یا مالک بود اما | پس از آن اهل شام، عمروعاص را برگزیدند. اشعث و شماری دیگر از کسانی که بعداً در گروه خوارج درآمدند، ابوموسی اشعری را پیشنهاد کردند. امام به دلیل مخالفت ابوموسی با وی در جنگ جمل حاضر به قبول وی نشد اما آنها دراینباره اصرار کردند. پیشنهاد امام ابن عباس و یا مالک بود اما آنها نپذیرفتند. | ||
قرار شد تا قرارنامهای نوشته شود. در این قرارنامه با اشاره به انتخاب این دو نفر از سوی مردم شام و عراق، حقوق مساوی برای امام و معاویه قرار داده شده بود. عمرو بن عاص در ملاقات با ابوموسی فصلی از فضایل! معاویه را برشمرد و تاکید کرد که معاویه ولی دم عثمان است. ابوموسی هم بر احیای سنت عمر در امر شورا تکیه داشت. | قرار شد تا قرارنامهای نوشته شود. در این قرارنامه با اشاره به انتخاب این دو نفر از سوی مردم شام و عراق، حقوق مساوی برای امام و معاویه قرار داده شده بود. عمرو بن عاص در ملاقات با ابوموسی فصلی از فضایل! معاویه را برشمرد و تاکید کرد که معاویه ولی دم عثمان است. ابوموسی هم بر احیای سنت عمر در امر شورا تکیه داشت. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
زمانی که ابوموسی بر بالای منبر، خلع فرمانروایی امام علی علیهالسلام را اعلام کرد، عمرو بن عاص اعلام کرد: او تنها حق خلع علی را داشت و من خلافت را به معاویه واگذار میکنم. | زمانی که ابوموسی بر بالای منبر، خلع فرمانروایی امام علی علیهالسلام را اعلام کرد، عمرو بن عاص اعلام کرد: او تنها حق خلع علی را داشت و من خلافت را به معاویه واگذار میکنم. | ||
= | == منابع == | ||
[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=10494 پژوهشکده باقر العلوم، برگرفته از مقاله جنگ صفین، بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۲۱.] | [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=10494 پژوهشکده باقر العلوم، برگرفته از مقاله جنگ صفین، بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۲۱.] | ||
[[رده: تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] | ||
[[رده: | [[رده:جنگها]] |