۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: اخوانالمسلمین' به 'رده: اخوان المسلمین') |
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
بعد از آن ماجرای خلیفه و ژنرال حفتر و حملات به [[طرابلس]] را میبینیم که عملا با کار حفتر ارتش لیبی دچار انشقاق جدی میشود و عملا نیروهای حفتر نقش بازوی نظامی مجلس غرب گرا بازی میکنند و در مقابل آن در شهر طرابلس جریان نظامی فجر هم پیمان اخوان است و از مجلس و دولت طرابلس حمایت میکنند. در این بین برگ برنده طرابلسیها حمایت جدی ترکیه و قطر در پشت سر خود بود. از طرف دیگر هم گروه حفتر واقعا گزینهای جدی برای غربیها و به نوعی زنگ خطر جدی برای اخوانیها محسوب میشد. یعنی قرار است سناریویی دقیقا مانند عبدالفتاح السیسی مصر، در لیبی به وسیله حفتر شکل بگیرد و واقعا شرایط برای اخوانیها سخت میشود. | بعد از آن ماجرای خلیفه و ژنرال حفتر و حملات به [[طرابلس]] را میبینیم که عملا با کار حفتر ارتش لیبی دچار انشقاق جدی میشود و عملا نیروهای حفتر نقش بازوی نظامی مجلس غرب گرا بازی میکنند و در مقابل آن در شهر طرابلس جریان نظامی فجر هم پیمان اخوان است و از مجلس و دولت طرابلس حمایت میکنند. در این بین برگ برنده طرابلسیها حمایت جدی ترکیه و قطر در پشت سر خود بود. از طرف دیگر هم گروه حفتر واقعا گزینهای جدی برای غربیها و به نوعی زنگ خطر جدی برای اخوانیها محسوب میشد. یعنی قرار است سناریویی دقیقا مانند عبدالفتاح السیسی مصر، در لیبی به وسیله حفتر شکل بگیرد و واقعا شرایط برای اخوانیها سخت میشود. | ||
بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریانهای جهادی مانند [[داعش]]، قدرت میگیرند و تا نزدیکی [[طرابلس]] هم میرسند و این موضوع برای لیبیاییها و غربیها زنگ خطر بوده است. داعشیها به ساحل اروپا نزدیک میشوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود میگیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانیها هم در این گفتگوها شرکت میکنند. در این میان به نظر میرسد که طرفهای غربی ، ترکها و قطریها توانستهاند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر میرسد که غربیها | بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریانهای جهادی مانند [[داعش]]، قدرت میگیرند و تا نزدیکی [[طرابلس]] هم میرسند و این موضوع برای لیبیاییها و غربیها زنگ خطر بوده است. داعشیها به ساحل اروپا نزدیک میشوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود میگیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانیها هم در این گفتگوها شرکت میکنند. در این میان به نظر میرسد که طرفهای غربی ، ترکها و قطریها توانستهاند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر میرسد که غربیها دراینباره ارادهای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام میدهند و اخوانیها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت دادهاند. | ||
در حال حاضر شرایط به گونهای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته میشود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانیهای لیبی است و البته به نظر میرسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا میکرده است و هم در به روی پاشنه اخوانیها نمی چرخد و فشارهای بینالمللی هم واقعا بر روی آنها زیاد بوده است و شاید بتوان گفت که دوره قدرت نمایی اخوانیها در لیبی به پایان رسیده است. در حال حاضر پس از چهار سال از سرنگونی قذافی باید گفت که در بروز این شرایط وخیم سیاسی لیبی (که از نبود یک دولت مقتدر رنج میبرده است ) همه گروهها از جمله اخوانیها نقش داشته و شاید در حال حاضر به نوعی در حال توبیخ شدن هستند. در ابتدا شاید همگرایی خوبی میان اخوانیها و دیگر گروههای سیاسی لیبی شکل گرفت، اما به مرور زمان با نقش آفرینی قدرتهای منطقهای بعد از خلع مرسی در مصر و ایجاد دو قطبی اسلامگرا، سکولار در لیبی، شکافها بیشتر میشود و شاهد شکلگیری این دو قطبی در تونس و مصر هم بودیم. کشور به یک خلا دولت مرکزی سوق داده میشود که مامن گروههای مسلح بسیار زیادی مانند داعش میشود. | در حال حاضر شرایط به گونهای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته میشود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانیهای لیبی است و البته به نظر میرسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا میکرده است و هم در به روی پاشنه اخوانیها نمی چرخد و فشارهای بینالمللی هم واقعا بر روی آنها زیاد بوده است و شاید بتوان گفت که دوره قدرت نمایی اخوانیها در لیبی به پایان رسیده است. در حال حاضر پس از چهار سال از سرنگونی قذافی باید گفت که در بروز این شرایط وخیم سیاسی لیبی (که از نبود یک دولت مقتدر رنج میبرده است ) همه گروهها از جمله اخوانیها نقش داشته و شاید در حال حاضر به نوعی در حال توبیخ شدن هستند. در ابتدا شاید همگرایی خوبی میان اخوانیها و دیگر گروههای سیاسی لیبی شکل گرفت، اما به مرور زمان با نقش آفرینی قدرتهای منطقهای بعد از خلع مرسی در مصر و ایجاد دو قطبی اسلامگرا، سکولار در لیبی، شکافها بیشتر میشود و شاهد شکلگیری این دو قطبی در تونس و مصر هم بودیم. کشور به یک خلا دولت مرکزی سوق داده میشود که مامن گروههای مسلح بسیار زیادی مانند داعش میشود. |