confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
این متن امروزه در کلیسای مسیحیت به عنوان اصول اعتقادی تعلیم داده می شود و هم اکنون در هر روز یکشنبه و نیز در اعیاد مسیحی در کلیساها تکرار می گردد. با تصویب این بیانیه، هم سانی عیسی و خدای خالق تثبیت شد و اب و ابن و روح القدس، سه وجود با یک ماهیت شناخته شدند. | این متن امروزه در کلیسای مسیحیت به عنوان اصول اعتقادی تعلیم داده می شود و هم اکنون در هر روز یکشنبه و نیز در اعیاد مسیحی در کلیساها تکرار می گردد. با تصویب این بیانیه، هم سانی عیسی و خدای خالق تثبیت شد و اب و ابن و روح القدس، سه وجود با یک ماهیت شناخته شدند. | ||
= | =خرد ستیزی تثلیث= | ||
یکی از معضلات اساسی در نظریه ی تثلیث فهم ناپذیری آن است. از بعضی عبارات عالمان مسیحی برداشت می شود که نظریه ی تثلیث برای مسیحیان معمولی فهم ناپذیر است، ولی عالمان مسیحی راز آن را دریافته اند<ref>Montgomery Watt, Islam and christianity Today, P. ۴۹.</ref>؛ در حالی که چنین نیست. | یکی از معضلات اساسی در نظریه ی تثلیث فهم ناپذیری آن است. از بعضی عبارات عالمان مسیحی برداشت می شود که نظریه ی تثلیث برای مسیحیان معمولی فهم ناپذیر است، ولی عالمان مسیحی راز آن را دریافته اند<ref>Montgomery Watt, Islam and christianity Today, P. ۴۹.</ref>؛ در حالی که چنین نیست. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
حاصل آن که، مسیحیت در بیان معنای تثلیث موفق نبوده و تبیین هایی که از این اصل شده است، یا سر از تناقض درمی آورد و یا سر از [[شرک]]؛ و یا این که باید تثلیث را یک امر مجازی و تشریفاتی معنا کرد، بدین صورت که مقصود سه برداشت از امر واحدی باشد و یا قایل به مرکب بودن ذات الهی شد. چنان که بسیاری از دانشمندان مسیحی در توصیف و تشبیه نظریه ی ارتدکسی کلیسا در مورد تثلیث دچار اشتباه شده و «تثلیث توهمی» و تجلّی سه گانه از یک واحد را مطرح کرده اند<ref>مانند سابلیوس از عالمان مسیحی قرن سوم، ر.ک: جوان اگریدی، مسیحیت و بدعتها، ص ۱۴۴.</ref>، در حالی که کلیسا به صورت رسمی «تثلیث واقعی» را مطرح می کند؛ یعنی سه ذات مجزا که در عین حال یکی هستند. | حاصل آن که، مسیحیت در بیان معنای تثلیث موفق نبوده و تبیین هایی که از این اصل شده است، یا سر از تناقض درمی آورد و یا سر از [[شرک]]؛ و یا این که باید تثلیث را یک امر مجازی و تشریفاتی معنا کرد، بدین صورت که مقصود سه برداشت از امر واحدی باشد و یا قایل به مرکب بودن ذات الهی شد. چنان که بسیاری از دانشمندان مسیحی در توصیف و تشبیه نظریه ی ارتدکسی کلیسا در مورد تثلیث دچار اشتباه شده و «تثلیث توهمی» و تجلّی سه گانه از یک واحد را مطرح کرده اند<ref>مانند سابلیوس از عالمان مسیحی قرن سوم، ر.ک: جوان اگریدی، مسیحیت و بدعتها، ص ۱۴۴.</ref>، در حالی که کلیسا به صورت رسمی «تثلیث واقعی» را مطرح می کند؛ یعنی سه ذات مجزا که در عین حال یکی هستند. | ||
=ریشه تثلیث در آیینهای بتپرستی= | |||
کتاب مقدس یک کتاب توحیدی است. در عهد قدیم و جدید آیات زیادی در معرفی خدای یکتا و یگانه وجود دارد<ref>مانند تثنیه، ۴: ۳۵ و ۳۹، اول پادشاهان، ۸: ۶۰، اشعیاء، ۴۵: ۵، انجیل مرقس، ۱۲: ۲۹ و ۳۲، انجیل یوحنّا، ۱۷: ۳، اول قرنتیان، ۸: ۴، اول تیموتائوس، ۲: ۵ و...</ref> و اثری از تثلیث در آنها به چشم نمی خورد. این نکته باعث شده که برخی با تحقیق درباره ی خاستگاه این آیین علت نفوذ چنین نظریه ای را در مسیحیت ریشه یابی کنند. | |||
تحقیقات تاریخی مؤید این است که بسیاری از آموزه های مسیحیت، از جمله تثلیث، تجسّم، فدا، رستاخیز، مصلوب شدن، تاریکی جهان هنگام مرگ نجات دهنده، پسر خدا بودن، نازل شدن پسر خدا برای رهانیدن زندگان و مردگان و موارد بسیار دیگر، در آیین [[بت پرستان]] سابق، خصوصاً [[هندوها]] و [[بوداییان]] وجود داشته، و از طریق آنان به کلیسا راه یافته است؛ مثلا هندوها «بَرْهَمْ» را خدای اکبر می دانند که در سه «اقنوم» یعنی «برهما»، «ویشنو» و «شیوا» متجلّی شده است<ref>پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج ۵، ص ۳۲۱.</ref>. چنان چه «اوزیریس»<ref>Osiris.</ref> در [[مصر]]، «آتیس»<ref>Atis.</ref> در [[آسیای صغیر]]، و «دیونوسوس»<ref>Dionosus.</ref> در [[یونان]]، خدایانی بودند که به خاطر نجات بشر مرده بودند. واژهی «کیریوس»<ref> Kyrios</ref> را نیز که به معنای «خداوندگار» است و «پولس» به [[حضرت عیسی(ع)]] اطلاق می نماید، از یونانیان و سوریها که به خدای «دیونوسوس» اختصاص داده بودند، اخذ نموده است<ref> ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۶۹۷ و هاشم رضی، تاریخ ادیان، ص ۱۴۰۸.</ref>. | |||
مطالعه ی تاریخ آیین های باستانی به ما نشان می دهد که اصطلاح «پسر خدا» در قدیم بسیار معمول بوده است و بسیاری از پادشاهان، مانند [[فرعون مصر]]، خود را «پسر خدا» می نامیدند. | |||
هم چنین قصهی مرگ یا مصلوب شدن مقدسین، تحمّل درد و مصیبت، و بالاخره رستاخیز آنان، نمونه های فراوانی است که در بسیاری از روایات اساطیری قدیم آمده است: «هراکلس» یونانی، «تموز» بابلی، «آدونیس» سوری، «آتیس» فریقی، «ازیریس» مصری، خدایانی هستند که کشته شدند؛ «پرومته»، «لیکورگوس» و «دیونیزوس» مصلوب شدند؛ برخی از این خدایان، مانند «آتیس»، «ازیریس» و «آدونیس» از قبر برخاستند و بسیاری، مانند عیسی، در روز سوم [[رستاخیز]] کردند؛ هر سال پیروان «آتیس» که پرستش او از آسیای صغیر به غرب(روم) نفوذ کرده بود، شکل «آتیس» را به درخت کاج می آویختند و برای مرگش عزاداری می کردند و پس از سه روز آن را دفن کرده، رستاخیزش را جشن می گرفتند و آن را نشان نجات می دانستند و به نشان این رستاخیز از خون گاو نر تعمید می گرفتند و کاهن آیتس اعلام می کرد که: «دلگرم باشید، همان گونه که خداوند رستاخیز کرد، شما هم نجات خواهید یافت.»؛ پیروان «دیونیزوس» در معابد خود مجسمه یا نقش مصلوب خدا را نشان می دادند، همان گونه که در کلیسای مسیحیت، شمایل عیسای مصلوب به جای خدا ارائه می شود. قصه ی رستاخیز خدایان و قهرمانان به حدّی شایع بود که اریگنس (اوریحن) درباره ی رستاخیز عیسی می نویسد: «این [[معجزه]] برای بت پرستان چیز تازه ای نیست»<ref> اقتباس از: جلال الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص ۴۷۴ و تاریخ ادیان، ص ۱۴۰۸.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |