confirmed، مدیران
۳۷٬۴۴۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین(ع)، شمر قصد داشت به خیمهگاه امام(ع) حمله کند و آن را به تاراج برد، اما امام(ع) او را از این کار بر حذر داشت و شمر بازگشت<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 499؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 450؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 118.</ref>. | در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین(ع)، شمر قصد داشت به خیمهگاه امام(ع) حمله کند و آن را به تاراج برد، اما امام(ع) او را از این کار بر حذر داشت و شمر بازگشت<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 499؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 450؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 118.</ref>. | ||
=حمله به خیمه ها= | |||
پس از شهادت امام(ع)، به دستور پسر ذیالجوشن لشکر کوفه به خیمهها هجوم بردند و دست به غارت خیام امام حسین(ع) زدند<ref>-المحلی، حمید بن احمد؛ الحدائق الوردیه فی مناقب الائمة الزیدیه، صنعاء، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423، ج1، صص213-214.</ref>. او در خیمهای که [[امام سجاد(ع)]] در آن در بستر بیماری بود، رفت و با دیدن آن حضرت(ع) خواست که ایشان را به شهادت برساند که برخی مانع این کار شدند<ref>ابنسعد، پیشین، خامسه1، ص480 و الطبری، پیشین، ج5، ص454.</ref>. آن گاه شمر دستور داد تا آتش به خیمههای [[اهل بیت]] [[رسول خدا(ص)]] زدند و آنها را سوزاندند<ref>المحلی، پیشین، ص214.</ref>. | |||
پس از [[عاشورا]]، شمر و تنی چند از سپاهیان کوفه دستور یافتند تا سرهای شهدا را به کوفه، نزد ابنزیاد ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص456؛ شیخ مفید، پیشین، ص113 و ابناثیر، پیشین، ج4، ص84.</ref>. همچنین او و همراهانش از سوی ابنزیاد مأمور شدند تا اسرای اهل بیت(ع)<ref>شیخ مفید، پیشین، ص119.</ref> و به نقلی سرهای شهدای کربلا را به شام ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص460 و المحلی، پیشین، ص217.</ref>. شمر پس از ورود به مجلس [[یزید]] در گزارشش به یزید در شرح چگونگی شهادت امام حسین(ع) و یارانش چنین گفت: | |||
«اى امیرمؤمنان! حسین بن على با هیجده نفر از خاندان و شصت تن از شیعیانش سوى ما آمدند که به جنگشان رفتیم و از آنها خواستیم که یا تسلیم شوند و به حکم امیر عبیداللَّه بن زیاد گردن نهند، یا براى جنگ آماده شوند. آنان جنگ را بر تسلیم ترجیح دادند؛ پس با طلوع خورشید بر آنان تاختیم و از همه سو آنان را در بر گرفتیم. چون شمشیرهایمان را بالای سرهاى خود دیدند فراریانی بىپناه شدند و از دست ما به تپهها و گودالها مىگریختند، و همانند کبوترانی که از بیم باز شکاری به خدا پناه میبرد [آنان نیز در تلاشی بیفایده به این سو و آن سو میگریختند]!!!. اى امیرمؤمنان، به اندازه کشتن یک شتر یا خفتن یک نیمروز، بیشتر طول نکشید که همه را از پاى در آوردیم. اینک تنهایشان برهنه، جامههایشان خونین و چهرههاشان خاکآلود است. بدنهایشان در معرض تابش نور خورشید است و باد بر آنها مىوزد؛ زیارتگرشان عقابان است و پرستارشان بازان به سرزمین خشک بیابان<ref>الدینوری، پیشین، صص260-261.</ref>.» | |||
شمر بن ذیالجوشن نیز به مانند بسیاری از اشراف کوفه، پس از مرگ یزید به [[عبدالله بن زبیر]] پیوست و با عبدالله بن مطیع - حاکم زبیری کوفه- [[بیعت]] کرد. او در جریان [[قیام مختار]]، به کمک ابنمطیع شتافت و برای جلوگیری از شکلگیری قیام مختار با نیروهایش به محله سالم کوفه رفت؛ اما او نیز به مانند همتایانش راه به جایی نبرد و از نیروهای انقلابی کوفه شکست خورد<ref>البلاذری، پیشین، ج6، ص389؛ الطبری، پیشین، ج6، صص18-29 و ابناثیر، پیشین، ج4، صص217-234.</ref>. | |||
در [[واقعه یوم السبیع]] نیز، شمر به همراهی با اشراف کوفه برخاست و برای درهم شکستن قیام مختار وارد میدان شد؛ اما باز هم کاری نتوانست از پیش ببرد و شکست خورد<ref>البلاذری، پیشین، ج6، ص398؛ الطبری، پیشین، ج6، صص44-50؛ مسکویه، پیشین، ج2، ص158 و ابناثیر، پیشین، ج4، ص224.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |