چگونگی شکل‌ گیری و پیدایش صهیونیزم (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA50...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ؛ به طور مسلم، دشمن‌ترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود و مشركان خواهى يافت، و نزديك‌ترين دوستان به مؤمنان را كسانى مى‏يابى كه مى‏گويند: «ما نصارى هستيم‏»؛ اين به خاطر آن است كه در ميان آنها،  افرادى عالم و تارك دنيا وجود دارد و آنها (در برابر حق) تكبر نمی‌ورزند». (مائده/82).
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ؛ به طور مسلم، دشمن‌ترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود و مشركان خواهى يافت، و نزديك‌ترين دوستان به مؤمنان را كسانى مى‏يابى كه مى‏گويند: «ما نصارى هستيم‏»؛ اين به خاطر آن است كه در ميان آنها،  افرادى عالم و تارك دنيا وجود دارد و آنها (در برابر حق) تكبر نمی‌ورزند». (مائده/82).
امام خمینی(رحمةالله) در مورد شکل‌گیری اسرائیل می‌گوید: «تبانی و هم‌فکری دولت‌های استعماری موجب پیدایش اسرائیل به منظور سرکوبی و استعمار ملل اسلامی شد. مقصود دول بزرگ استعمار از ایجاد اسرائیل تنها اشغال فلسطین نیست، بلکه اگر به آنان فرصت داده شود تمام کشورهای عربی به سرنوشت فلسطین دچار خواهند شد». (امام خمینی، ج 2، ص 461).
امام خمینی(رحمةالله) در مورد شکل‌گیری اسرائیل می‌گوید: «تبانی و هم‌فکری دولت‌های استعماری موجب پیدایش اسرائیل به منظور سرکوبی و استعمار ملل اسلامی شد. مقصود دول بزرگ استعمار از ایجاد اسرائیل تنها اشغال فلسطین نیست، بلکه اگر به آنان فرصت داده شود تمام کشورهای عربی به سرنوشت فلسطین دچار خواهند شد». (امام خمینی، ج 2، ص 461).
صهیونیزم  اقتصادی ابتدا با فکر افرادی مانند «روچیلد» تشکیل شد. مکتب فیزیوپراتیسم، مرکانتیلیسم و لیبرالیسم همان صهیونیزم اقتصادی است. صهیونیزم اقتصادی کانون‌های سرمایه را شناسایی کرد که مهم‌ترین آنها خاورمیانه بود، زیرا خاورمیانه ویژگی‌های منحصر به فرد دارد و اگر چند سال به حال خود رها شود حرف اول دنیا را خواهد زد و کشورهایی که امروزه جهان سومی محسوب می‌شوند به کشورهای برتر دنیا تبدیل خواهند شد. این کشورها امکانات بالقوه را در اختیار دارند ولی از داشتن امکاناتی که به فعلیت دربیاید محروم می‌باشند. برای این که خاورمیانه به پیروزی برسد سه اصل لازم است: <br>
صهیونیزم <ref>(Zionism) صهیونیسم نام یک جنبش ناسیونالیستی یهودی است.</ref> اقتصادی ابتدا با فکر افرادی مانند «روچیلد» تشکیل شد. مکتب فیزیوپراتیسم، مرکانتیلیسم و لیبرالیسم همان صهیونیزم اقتصادی است. صهیونیزم اقتصادی کانون‌های سرمایه را شناسایی کرد که مهم‌ترین آنها خاورمیانه بود، زیرا خاورمیانه ویژگی‌های منحصر به فرد دارد و اگر چند سال به حال خود رها شود حرف اول دنیا را خواهد زد و کشورهایی که امروزه جهان سومی محسوب می‌شوند به کشورهای برتر دنیا تبدیل خواهند شد. این کشورها امکانات بالقوه را در اختیار دارند ولی از داشتن امکاناتی که به فعلیت دربیاید محروم می‌باشند. برای این که خاورمیانه به پیروزی برسد سه اصل لازم است: <br>
1- دانایی؛  
1- دانایی؛  
2- توانایی؛  
2- توانایی؛  
خط ۵۹: خط ۵۹:


=اهمیت چگونگی پیدایش صهیونیزم=
=اهمیت چگونگی پیدایش صهیونیزم=
آگاهی از چگونگی به وجود آمدن صهیونیزم در یهودیت به صورت عام و دولت اسرائیل در پرتو رژیم صهیونیستی به صورت خاص می‌تواند یکی از انگیزه‌های مهم و خیلی مؤثر باشد و با آگاهی از این موضوع می‌توان اطلاعات در موضوعات دیگر از جمله سازمان‌های صهیونیستی، مثل‌هاگانا، موساد و سیستم‌های لیبرال را بهتر رصد و پردازش نمود. وقتی مکتب‌های آسمانی با مذاق عده‌ای سازگار نیفتاد به فکر اختراع مکاتب زمینی افتادند. ابتدا از یک سری مذاهب در ادیان آسمانی شروع کردند؛ برای مثال، در دین اسلام، بهائیت و وهابیت را، در یهودیت صهیونیزم را و در مسیحیت پروتستانتیزم را خلق نمودند. صهیونیزم به صورت اسمی در سال 1897م اعلام موجودیت کرد. اولین جلسه‌اش در اروپا و در سوئیس برگزار شد. شخصی به نام «تئودور هرتصل» (Teodor Hertsl) مسئولیت آن را به عهده گرفت و کنگرۀ صهیونیزم را برگزار کرد. بعدها کنگره‌های زیادی تشکیل دادند و تا امروز بیش از شصت کنگرۀ رسمی و چندین کنگرۀ غیر رسمی برگزار نموده‌اند. در این کنگره‌ها تصمیماتی گرفتند که در نهایت به یک کتاب به عنوان اساس کارشان به نام «پروتکل‌های یهود» یا «پروتکل‌های دانشوران یهود» به عنوان مرام‌نامه یا منشور رفتاری‌شان و یا باورهایشان و به عبارت دیگر بایدها و نبایدهایشان تبدیل شد. (نجفی یزدی، 1382). خواندن این کتاب به خصوص برای طلاب، دانشجویان، دانش‌پژوهان و قشر جوان و تحصیل‌کرده ضروری است زیرا جالب است که بدانند چگونه در باب دیگران اندیشیدند و نوشتند. البته بعدها آنها گفتند: این کتاب به ما ربط ندارد. ولی روش و منش صهیونیست‌ها در هر جای جهان این چنین بوده است. <br>
آگاهی از چگونگی به وجود آمدن صهیونیزم در یهودیت به صورت عام و دولت اسرائیل در پرتو رژیم صهیونیستی به صورت خاص می‌تواند یکی از انگیزه‌های مهم و خیلی مؤثر باشد و با آگاهی از این موضوع می‌توان اطلاعات در موضوعات دیگر از جمله سازمان‌های صهیونیستی، مثل‌هاگانا، موساد و سیستم‌های لیبرال را بهتر رصد و پردازش نمود. وقتی مکتب‌های آسمانی با مذاق عده‌ای سازگار نیفتاد به فکر اختراع مکاتب زمینی افتادند. ابتدا از یک سری مذاهب در ادیان آسمانی شروع کردند؛ برای مثال، در دین اسلام، بهائیت و وهابیت را، در یهودیت صهیونیزم را و در مسیحیت پروتستانتیزم را خلق نمودند. صهیونیزم به صورت اسمی در سال 1897م اعلام موجودیت کرد.<ref>از این سال صهیونیست‌ها به صورت رسمی فعالیت‌های سازمان جهانی خود را اعلام نمودند. در همین سال در واکنش به کنگرۀ اول صهیونیست‌ها عبدالحمید دوم عده‌ای از افراد دربار خویش را جهت حکومت در استان بیت‌المقدس به این مکان اعزام نمود.</ref>  اولین جلسه‌اش در اروپا و در سوئیس برگزار شد. شخصی به نام «تئودور هرتصل» (Teodor Hertsl) مسئولیت آن را به عهده گرفت و کنگرۀ صهیونیزم را برگزار کرد. بعدها کنگره‌های زیادی تشکیل دادند و تا امروز بیش از شصت کنگرۀ رسمی و چندین کنگرۀ غیر رسمی برگزار نموده‌اند. در این کنگره‌ها تصمیماتی گرفتند که در نهایت به یک کتاب به عنوان اساس کارشان به نام «پروتکل‌های یهود» یا «پروتکل‌های دانشوران یهود» به عنوان مرام‌نامه یا منشور رفتاری‌شان و یا باورهایشان و به عبارت دیگر بایدها و نبایدهایشان تبدیل شد. (نجفی یزدی، 1382). خواندن این کتاب به خصوص برای طلاب، دانشجویان، دانش‌پژوهان و قشر جوان و تحصیل‌کرده ضروری است زیرا جالب است که بدانند چگونه در باب دیگران اندیشیدند و نوشتند. البته بعدها آنها گفتند: این کتاب به ما ربط ندارد. ولی روش و منش صهیونیست‌ها در هر جای جهان این چنین بوده است. <br>
داستان خلق اسمی صهیونیزم از سال 1897م است، در حالی که به خلق واقعی آن کمتر اشاره می‌شود. در این مقاله به این موضوع بیشتر پرداخته می‌شود. <br>
داستان خلق اسمی صهیونیزم از سال 1897م است، در حالی که به خلق واقعی آن کمتر اشاره می‌شود. در این مقاله به این موضوع بیشتر پرداخته می‌شود. <br>


خط ۷۱: خط ۷۱:
یکی از این یهودی‌ها شخصی است به نام «لرد روچیلد» (Lord Rothschild). این شخص کار‌های عجیب و غریب انجام می‌داد. وی در قرن هفدهم در اروپا حرکتی را شروع می‌کند و در قرن هیجده و نوزده کل اروپا را از لحاظ پولی و مالی قبضه می‌کند، به طوری که هر جنگی در اروپا می‌خواهد شروع بشود، هر دو طرف منازعه به او مراجعه می‌کنند و از او وام می‌گیرند؛ یعنی مورد قبول هر دو طرف جنگ است! <br>
یکی از این یهودی‌ها شخصی است به نام «لرد روچیلد» (Lord Rothschild). این شخص کار‌های عجیب و غریب انجام می‌داد. وی در قرن هفدهم در اروپا حرکتی را شروع می‌کند و در قرن هیجده و نوزده کل اروپا را از لحاظ پولی و مالی قبضه می‌کند، به طوری که هر جنگی در اروپا می‌خواهد شروع بشود، هر دو طرف منازعه به او مراجعه می‌کنند و از او وام می‌گیرند؛ یعنی مورد قبول هر دو طرف جنگ است! <br>
=اهمیت یافتن خاورمیانه در نظر لرد روچیلد=
=اهمیت یافتن خاورمیانه در نظر لرد روچیلد=
روچیلد در یک برهه‌ای به اهمیت ژئوپلتیک خاورمیانه پی می‌برد.  این اهمیت به خاطر وجود کانال «سوئز» به طول 170 تا 180 کیلومتر است که شرق عالم را به غرب عالم وصل می‌کند.  
روچیلد در یک برهه‌ای به اهمیت ژئوپلتیک خاورمیانه پی می‌برد.<ref>اصطلاح ژئوپلتیک یا جغرافیای سیاسی برای نخستین بار توسط جغرافی‌دان سوئدی «رودلف کلین» به کار گرفته شد. در این رشته نقش عوامل جغرافیایی و اقلیمی در تعیین سیاست‌های حکومت‌ها بررسی می‌گردد.</ref> این اهمیت به خاطر وجود کانال «سوئز» به طول 170 تا 180 کیلومتر است که شرق عالم را به غرب عالم وصل می‌کند.  
مزیت‌های مختلف کانال سوئز برای غرب عبارت بود از:  
مزیت‌های مختلف کانال سوئز برای غرب عبارت بود از:  
# کالاهای غربی‌ها ارزان‌تر تمام می‌شد؛  
# کالاهای غربی‌ها ارزان‌تر تمام می‌شد؛  
خط ۸۵: خط ۸۵:


=تشکیل مقدمات لازم برای حکومت یهودی=
=تشکیل مقدمات لازم برای حکومت یهودی=
از این رو بعدها به فکر افتادند که دولت یهودی تشکیل بدهند، زیرا می‌دانستند تشکیل یک حکومت یهودی آسان نیست بلکه به لوازم‌ مختلفی نیاز دارد، از جمله این‌که باید آدم‌های مقام‌طلبی را پیدا نموده و آنها را تربیت و آماده کنند تا طالب و تشنۀ حکومت و قدرت بشوند و سپس به آنها بگویند در فلسطین حکومت تشکیل بدهید و ما پشتوانۀ اقتصادی شما را تأمین خواهیم نمود. در این‌جا بود که صهیونیزم فرهنگی کار خودش را شروع نمود. روش فرهنگ‌سازی در صهیونیزم فرهنگی این طور بود که یک موضوع را ابتدا تعریف می‌کردند، سپس آن را خلق می‌کردند، بعد آن را نهادینه می‌کردند، بعد از نهادینه کردن تثبیت می‌کردند و بعد از تثبیت، ارتباط رفلکسی می‌گرفتند؛ یعنی ارتباط معکوس ایجاد می‌کردند؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که خودشان به آنها گفته بودند، به عنوان تقاضای آنها از خودشان منعکس می‌شد. این روند را طراحی کردند و بعد از مدت کمی عده‌ای زیادی از یهودیان آموزش دیدند. دوستداران صهیون در روسیه، مجارستان، سوئیس، انگلستان، آمریکا و آلمان پیدا شدند که یکی شیمیدان، یکی ارتشی، دیگری روانشناس و ... بود. آنها را یک جمع کردند و گفتند ما می‌خواهیم دولت یهود تشکیل دهیم. کارل مارکس (Karl Marx (1818- 1883) ) که سیستم مارکسیسم را به وجود آورد، قبل از هر چیز یک یهودی است.  اینها از همان موقع بر روی این موضوع که «ما می‌خواهیم دولت داشته باشیم» کار کردند. در سال 1860 شعار «ما باید دولت داشته باشیم» به سؤال چگونه باید دولت داشته باشیم تبدیل شد؛ یعنی در واقع «ما باید دولت داشته باشیم» نهادینه شد. در سال 1897 «چگونه دولت داشته باشیم» هم ترسیم شد. بعد گفتند دولتمان را چگونه عملیاتی کنیم. این روند به خوبی پیش می‌رفت. در سال 1897 آن رفلکس را گرفتند؛ یعنی یهودی‌ها فشار می‌آوردند که ما می‌خواهیم دولت تشکیل بدهیم. بعد‌ها وزیر امور خارجۀ انگلیس نامه می‌نویسد: «آقای روچیلد! می‌خواهم به شما اطلاع بدهم که ارادۀمان بر این تعلق گرفت که دولت یهودی تشکیل بشود. به شما اعلام کردم که به جنبش صهیونیزم اعلام کنید که ما خواستۀ آنها را اجرا خواهیم نمود». این همان رفلکس است؛ یعنی سردمدار اصلی که روچیلد است دولت انگلیس را وادار نمود که بگوید: آنها از ما تقاضا نمودند، از این رو ما هم خواستۀ آنها را برآورده می‌کنیم. سپس در سال 1947 دولت یهودی تشکیل شد.  
از این رو بعدها به فکر افتادند که دولت یهودی تشکیل بدهند، زیرا می‌دانستند تشکیل یک حکومت یهودی آسان نیست بلکه به لوازم‌ مختلفی نیاز دارد، از جمله این‌که باید آدم‌های مقام‌طلبی را پیدا نموده و آنها را تربیت و آماده کنند تا طالب و تشنۀ حکومت و قدرت بشوند و سپس به آنها بگویند در فلسطین حکومت تشکیل بدهید و ما پشتوانۀ اقتصادی شما را تأمین خواهیم نمود. در این‌جا بود که صهیونیزم فرهنگی کار خودش را شروع نمود. روش فرهنگ‌سازی در صهیونیزم فرهنگی این طور بود که یک موضوع را ابتدا تعریف می‌کردند، سپس آن را خلق می‌کردند، بعد آن را نهادینه می‌کردند، بعد از نهادینه کردن تثبیت می‌کردند و بعد از تثبیت، ارتباط رفلکسی می‌گرفتند؛ یعنی ارتباط معکوس ایجاد می‌کردند؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که خودشان به آنها گفته بودند، به عنوان تقاضای آنها از خودشان منعکس می‌شد. این روند را طراحی کردند و بعد از مدت کمی عده‌ای زیادی از یهودیان آموزش دیدند. دوستداران صهیون در روسیه، مجارستان، سوئیس، انگلستان، آمریکا و آلمان پیدا شدند که یکی شیمیدان، یکی ارتشی، دیگری روانشناس و ... بود. آنها را یک جمع کردند و گفتند ما می‌خواهیم دولت یهود تشکیل دهیم. کارل مارکس (Karl Marx (1818- 1883) ) که سیستم مارکسیسم را به وجود آورد، قبل از هر چیز یک یهودی است.<ref>مارکس در سال 1844 کتابی با عنوان «دربارۀ یهود» یا «مسائل یهود» را نوشت.</ref> اینها از همان موقع بر روی این موضوع که «ما می‌خواهیم دولت داشته باشیم» کار کردند. در سال 1860 شعار «ما باید دولت داشته باشیم» به سؤال چگونه باید دولت داشته باشیم تبدیل شد؛ یعنی در واقع «ما باید دولت داشته باشیم» نهادینه شد. در سال 1897 «چگونه دولت داشته باشیم» هم ترسیم شد. بعد گفتند دولتمان را چگونه عملیاتی کنیم. این روند به خوبی پیش می‌رفت. در سال 1897 آن رفلکس را گرفتند؛ یعنی یهودی‌ها فشار می‌آوردند که ما می‌خواهیم دولت تشکیل بدهیم. بعد‌ها وزیر امور خارجۀ انگلیس نامه می‌نویسد: «آقای روچیلد! می‌خواهم به شما اطلاع بدهم که ارادۀمان بر این تعلق گرفت که دولت یهودی تشکیل بشود. به شما اعلام کردم که به جنبش صهیونیزم اعلام کنید که ما خواستۀ آنها را اجرا خواهیم نمود». این همان رفلکس است؛ یعنی سردمدار اصلی که روچیلد است دولت انگلیس را وادار نمود که بگوید: آنها از ما تقاضا نمودند، از این رو ما هم خواستۀ آنها را برآورده می‌کنیم. سپس در سال 1947 دولت یهودی تشکیل شد.  
جالب این‌جاست که «تئودور هرتصل» را بنیانگذار صهیونیزم می‌دانند، در حالی که او در سال 1904 در 45 سالگی از دنیا رفته است. وی یک کتاب و یک مجله تألیف نموده است:  
جالب این‌جاست که «تئودور هرتصل» را بنیانگذار صهیونیزم می‌دانند، در حالی که او در سال 1904 در 45 سالگی از دنیا رفته است. وی یک کتاب و یک مجله تألیف نموده است:  
# کتاب دولت یهود. (Juden state)   
# کتاب دولت یهود. (Juden state)   
۱٬۷۴۱

ویرایش