جنید بغدادی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - '.او' به '. او')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۲۴: خط ۲۴:
=شجره‌ طریقتی‌=
=شجره‌ طریقتی‌=


بنا بر سنّت‌ نویسندگانِ احوالِ متصوفه‌ برای‌ جنید نیز شجره‌ طریقتی‌ به‌ دست ‌داده‌اند<ref>محمدسعید کردی‌، الجنید، ج۱، ص‌۱۲</ref>.در تصوف‌ استادان ‌و مصاحبان‌ مختلفی‌ برای ‌جنید برشمرده‌اند از جمله‌ "سَری‌ سَقَطی‌" دایی‌ جنید  حارث‌ محاسبی‌  ابوجعفر محمدبن‌ قصّاب‌، ابوجعفربن‌ الکَرَنْبی‌/ الکُرّینی‌<ref>ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱،ص146،182، ص۱۸۸</ref>.جنید قریب‌به ‌نیمی‌از عمر خود را نزد "سَری‌" ـ که ‌واسطه ‌انتقال ‌تعالیم‌استادش‌  [[معروف کرخی|معروف‌کَرخی]] به‌ جنید بود ــ به ‌سر برد و به‌این‌ترتیب‌ جنید نیز واسطه‌ انتقال‌ افکار و تعالیم‌ کرخی ‌و "سَری‌" به ‌نسل‌ بعد صوفیه‌ گردید. چون‌ "سَری‌" کتابی‌ ننوشت‌ بیشترِ اقوالی‌ که‌ از او در دست‌ است‌ از طریق‌ جنید به‌ ما رسیده‌ و ممکن ‌است ‌برخی ‌از آن‌ها در حقیقت ‌اقوال‌ خود جنید باشد که‌ وی آن‌ها را از زبان‌ "سَری‌" بیان‌ کرده‌ است‌<ref>عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص‌۱۱۸، ‌۱۳۶۹ ش‌</ref>. با توجه ‌به‌ این ‌نکته ‌و نیز سبک‌ سؤال‌ و جوابی گفتگوهای‌ جنید و "سَری‌" می‌توان ‌نسبت ‌این‌ دو را چون‌ نسبت ‌[[سقراط|سقراط‌]] و [[افلاطون]] ‌دانست<ref>علی‌حسن ‌عبدالقادر، ص‌48</ref>.
بنا بر سنّت‌ نویسندگانِ احوالِ متصوفه‌ برای‌ جنید نیز شجره‌ طریقتی‌ به‌ دست ‌داده‌اند<ref>محمدسعید کردی‌، الجنید، ج۱، ص‌۱۲</ref>.در تصوف‌ استادان ‌و مصاحبان‌ مختلفی‌ برای ‌جنید برشمرده‌اند از جمله‌ "سَری‌ سَقَطی‌" دایی‌ جنید  حارث‌ محاسبی‌  ابوجعفر محمدبن‌ قصّاب‌، ابوجعفربن‌ الکَرَنْبی‌/ الکُرّینی‌<ref>ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱،ص146،182، ص۱۸۸</ref>.جنید قریب‌به ‌نیمی‌از عمر خود را نزد "سَری‌" ـ که ‌واسطه ‌انتقال ‌تعالیم‌استادش‌  [[معروف کرخی|معروف‌کَرخی]] به‌ جنید بود ــ به ‌سر برد و به‌این‌ترتیب‌ جنید نیز واسطه‌ انتقال‌ افکار و تعالیم‌ کرخی ‌و "سَری‌" به ‌نسل‌ بعد صوفیه‌ گردید. چون‌ "سَری‌" کتابی‌ ننوشت‌ بیشترِ اقوالی‌ که‌ از او در دست‌ است‌ از طریق‌ جنید به‌ ما رسیده‌ و ممکن ‌است ‌برخی ‌از آنها در حقیقت ‌اقوال‌ خود جنید باشد که‌ وی آنها را از زبان‌ "سَری‌" بیان‌ کرده‌ است‌<ref>عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص‌۱۱۸، ‌۱۳۶۹ ش‌</ref>. با توجه ‌به‌ این ‌نکته ‌و نیز سبک‌ سؤال‌ و جوابی گفتگوهای‌ جنید و "سَری‌" می‌توان ‌نسبت ‌این‌ دو را چون‌ نسبت ‌[[سقراط|سقراط‌]] و [[افلاطون]] ‌دانست<ref>علی‌حسن ‌عبدالقادر، ص‌48</ref>.


=اهمیت ‌مبحث ‌توحید=
=اهمیت ‌مبحث ‌توحید=
خط ۳۲: خط ۳۲:
=معاصر بزرگان ‌صوفیه=
=معاصر بزرگان ‌صوفیه=


بسیاری ‌از بزرگان ‌صوفیه ‌با جنید معاصر بودند و او با تعداد زیادی‌ از آن‌ها معاشرت‌ یا مکاتبه ‌داشت‌، از جمله ‌با [[ابواحمد قَلانِسی‌]] (متوفی‌احتمالاً در ۲۹۰)؛ [[ابوحفص ‌حَدّاد]] که ‌به‌ مدت ‌یک ‌سال‌ در بغداد مهمان‌جنید شده‌بود<ref>یحیی‌بن‌احمد باخرزی‌، اوراد الاحباب ‌و فصوص‌الا´داب‌، ج‌۲، ص‌ ۱۵۵ـ۱۵۶</ref>. [[ابوسعید خَرّاز]] که ‌جنید با تعریضی‌ او را به ‌تسلیم ‌دعوت‌کرد <ref>علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص۱۶۵</ref>. و البته‌خود جنید نیز زمانی‌مورد انتقاد نوری‌واقع‌شد<ref>عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص‌ ۱۵۷</ref>.ابن‌عطاء اَدَمی ‌که ‌با جنید مناسبات ‌بسیار دوستانه‌ای ‌داشت‌ ولی‌ در برخی‌ آرا، از جمله‌ در باب ‌فقر و غنا با وی ‌اختلاف ‌نظر داشت‌<ref>محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۸۹</ref>.ابو یعقوب‌ یوسف‌ بن‌حسین‌رازی‌؛ابومحمد رُوَیم‌؛ و ابوبکر محمد کَتّانی‌<ref>عبدالرحمان‌بن ‌احمد جامی‌، نفحات‌الانس‌، ج۱، ص‌۱۸۱</ref>.
بسیاری ‌از بزرگان ‌صوفیه ‌با جنید معاصر بودند و او با تعداد زیادی‌ از آنها معاشرت‌ یا مکاتبه ‌داشت‌، از جمله ‌با [[ابواحمد قَلانِسی‌]] (متوفی‌احتمالاً در ۲۹۰)؛ [[ابوحفص ‌حَدّاد]] که ‌به‌ مدت ‌یک ‌سال‌ در بغداد مهمان‌جنید شده‌بود<ref>یحیی‌بن‌احمد باخرزی‌، اوراد الاحباب ‌و فصوص‌الا´داب‌، ج‌۲، ص‌ ۱۵۵ـ۱۵۶</ref>. [[ابوسعید خَرّاز]] که ‌جنید با تعریضی‌ او را به ‌تسلیم ‌دعوت‌کرد <ref>علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص۱۶۵</ref>. و البته‌خود جنید نیز زمانی‌مورد انتقاد نوری‌واقع‌شد<ref>عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص‌ ۱۵۷</ref>.ابن‌عطاء اَدَمی ‌که ‌با جنید مناسبات ‌بسیار دوستانه‌ای ‌داشت‌ ولی‌ در برخی‌ آرا، از جمله‌ در باب ‌فقر و غنا با وی ‌اختلاف ‌نظر داشت‌<ref>محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۸۹</ref>.ابو یعقوب‌ یوسف‌ بن‌حسین‌رازی‌؛ابومحمد رُوَیم‌؛ و ابوبکر محمد کَتّانی‌<ref>عبدالرحمان‌بن ‌احمد جامی‌، نفحات‌الانس‌، ج۱، ص‌۱۸۱</ref>.
جنید با برخی‌معاصران‌خود چون‌ [[بایزید بسطامی|بایزید بسطامی‌]] ارتباط ‌مستقیم ‌نداشت‌. گفته‌اند که ‌وی‌ شاید از طریق‌ ابوموسی‌ عیسی‌ بن ‌آدم ‌برادرزاده‌ بایزید <ref>کوربن‌، ج‌۱، ص‌۲۶۹</ref>. یا به ‌احتمال ‌بیشتر از طریق‌ [[یحیی‌بن ‌معاذ رازی‌]] <ref>علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۳۱</ref> با اقوال ‌بایزید آشنا شده ‌و به‌ شرح ‌و تفسیر و نقد برخی ‌از آن‌ها پرداخته ‌است‌. همچنین‌در اقوال‌جنید، کلماتی‌از ذوالنون‌ مصری‌ هست‌ و ذوالنون‌سفری‌ نیز در آن‌عصر به‌ بغداد داشته‌ ولی‌معلوم ‌نیست‌ که ‌این ‌دو باهم‌ ملاقات ‌کرده‌باشندادعای‌ملاقات ‌و بحث ‌ابن‌کُلّاب‌ (متوفی‌ح ۲۴۰) با جنید هم‌ که ‌در برخی‌منابع‌<ref>ابن‌عماد، ج‌۲، ص‌۲۲۹</ref> آمده‌ با توجه‌ به ‌قرائن ‌تاریخی ‌پذیرفتنی ‌نیست‌.
جنید با برخی‌معاصران‌خود چون‌ [[بایزید بسطامی|بایزید بسطامی‌]] ارتباط ‌مستقیم ‌نداشت‌. گفته‌اند که ‌وی‌ شاید از طریق‌ ابوموسی‌ عیسی‌ بن ‌آدم ‌برادرزاده‌ بایزید <ref>کوربن‌، ج‌۱، ص‌۲۶۹</ref>. یا به ‌احتمال ‌بیشتر از طریق‌ [[یحیی‌بن ‌معاذ رازی‌]] <ref>علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۳۱</ref> با اقوال ‌بایزید آشنا شده ‌و به‌ شرح ‌و تفسیر و نقد برخی ‌از آنها پرداخته ‌است‌. همچنین‌در اقوال‌جنید، کلماتی‌از ذوالنون‌ مصری‌ هست‌ و ذوالنون‌سفری‌ نیز در آن‌عصر به‌ بغداد داشته‌ ولی‌معلوم ‌نیست‌ که ‌این ‌دو باهم‌ ملاقات ‌کرده‌باشندادعای‌ملاقات ‌و بحث ‌ابن‌کُلّاب‌ (متوفی‌ح ۲۴۰) با جنید هم‌ که ‌در برخی‌منابع‌<ref>ابن‌عماد، ج‌۲، ص‌۲۲۹</ref> آمده‌ با توجه‌ به ‌قرائن ‌تاریخی ‌پذیرفتنی ‌نیست‌.


=شاگردان ‌و مریدان‌جنید=
=شاگردان ‌و مریدان‌جنید=
خط ۶۹: خط ۶۹:
=معرفت توحیدی=
=معرفت توحیدی=


و نیز نظریه‌ فنا در نظام‌ عرفانی‌ جنید هر دو معطوف‌ به ‌موضوعِ اصلی‌ تصوف‌ وی‌، یعنی‌توحید، بوده‌اند و تنها در چارچوب‌ اندیشه‌های‌ توحیدشناسانه ‌او به ‌درستی‌ فهمیده ‌می‌شوند <ref>جنید بغدادی، ۱۹۷۶‌، ج۱، ص‌۳۱ـ۴۳</ref>.یکی‌ از تعاریف ‌محوری ‌جنید از توحید، إِفراد القدیم‌ / القدم‌عن‌المُحْدَث‌/ الحدث‌ (جداکردن ‌میان ‌قدیم ‌و حادث‌) است ‌که ‌در نظر صوفیه‌ و غیر آن‌ها پسندیده‌ افتاده ‌و در آثار آن‌ها بارها مورد ارجاع‌ و شرح‌ و تفسیر قرار گرفته‌ است‌<ref>محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۴۲</ref>.
و نیز نظریه‌ فنا در نظام‌ عرفانی‌ جنید هر دو معطوف‌ به ‌موضوعِ اصلی‌ تصوف‌ وی‌، یعنی‌توحید، بوده‌اند و تنها در چارچوب‌ اندیشه‌های‌ توحیدشناسانه ‌او به ‌درستی‌ فهمیده ‌می‌شوند <ref>جنید بغدادی، ۱۹۷۶‌، ج۱، ص‌۳۱ـ۴۳</ref>.یکی‌ از تعاریف ‌محوری ‌جنید از توحید، إِفراد القدیم‌ / القدم‌عن‌المُحْدَث‌/ الحدث‌ (جداکردن ‌میان ‌قدیم ‌و حادث‌) است ‌که ‌در نظر صوفیه‌ و غیر آنها پسندیده‌ افتاده ‌و در آثار آنها بارها مورد ارجاع‌ و شرح‌ و تفسیر قرار گرفته‌ است‌<ref>محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۴۲</ref>.
جنید معرفت‌ خدا را، که ‌ابتدای ‌عبادت ‌اوست‌، مبتنی‌بر اصل‌توحید و نظام‌توحید را عبارت‌از نفی‌صفات‌کیف‌ و حیث ‌و أین‌از خداوند می‌داند. در واقع‌، جنید در مقایسه ‌با صوفیان‌ معاصر خود به ‌نحو روشن‌تری‌ به ‌تبیین ‌توحید پرداخته‌است‌. او توحید مردمان ‌را به‌چهار وجه‌، از سطح‌ عوام ‌به ‌خواص‌ اهل‌ معرفت‌، تقسیم‌ و درجه‌بندی ‌می‌کند و برای ‌هر مرتبه‌ ویژگیهایی ‌را برمی‌شمرد به‌ طوری‌ که ‌از نظر او در پایانِ سلوکِ توحیدی‌، موحّد، شَبَحی ‌است‌ ایستاده‌پیش‌روی‌حق‌، و میان‌آن‌دو، سومی‌نیست ‌و بنده ‌در آن ‌مرحله‌ به ‌همان‌ وضعی‌بازگشته‌است‌که‌پیش‌از هست‌شدن‌خود داشت‌، یعنی‌درست‌مثل‌زمانی‌که ‌به ‌پرسش‌ «الست‌» پاسخ‌ «بلی‌» می‌گفت‌. به‌این‌ترتیب‌، توحید صوفیانه ‌جنید تنها اثبات ‌وحدت‌ خداوند نیست‌ بلکه‌ رسیدن‌عبد به ‌وضعی‌آرمانی‌است ‌که ‌در آن‌از وجود خود منعزل‌ می‌شود و خداوند تدابیر خود را در مجاری ‌احکام‌ قدرت‌ خویش ‌بر عبد جاری‌ می‌کند و این‌ حد غایی فنای‌عبد و وفای ‌او به ‌عهد الست ‌و توحیدگری اوست‌<ref>جنید بغدادی، ۱۹۷۶‌، ج۱، ص‌۵۶ ـ۵۷</ref>.
جنید معرفت‌ خدا را، که ‌ابتدای ‌عبادت ‌اوست‌، مبتنی‌بر اصل‌توحید و نظام‌توحید را عبارت‌از نفی‌صفات‌کیف‌ و حیث ‌و أین‌از خداوند می‌داند. در واقع‌، جنید در مقایسه ‌با صوفیان‌ معاصر خود به ‌نحو روشن‌تری‌ به ‌تبیین ‌توحید پرداخته‌است‌. او توحید مردمان ‌را به‌چهار وجه‌، از سطح‌ عوام ‌به ‌خواص‌ اهل‌ معرفت‌، تقسیم‌ و درجه‌بندی ‌می‌کند و برای ‌هر مرتبه‌ ویژگیهایی ‌را برمی‌شمرد به‌ طوری‌ که ‌از نظر او در پایانِ سلوکِ توحیدی‌، موحّد، شَبَحی ‌است‌ ایستاده‌پیش‌روی‌حق‌، و میان‌آن‌دو، سومی‌نیست ‌و بنده ‌در آن ‌مرحله‌ به ‌همان‌ وضعی‌بازگشته‌است‌که‌پیش‌از هست‌شدن‌خود داشت‌، یعنی‌درست‌مثل‌زمانی‌که ‌به ‌پرسش‌ «الست‌» پاسخ‌ «بلی‌» می‌گفت‌. به‌این‌ترتیب‌، توحید صوفیانه ‌جنید تنها اثبات ‌وحدت‌ خداوند نیست‌ بلکه‌ رسیدن‌عبد به ‌وضعی‌آرمانی‌است ‌که ‌در آن‌از وجود خود منعزل‌ می‌شود و خداوند تدابیر خود را در مجاری ‌احکام‌ قدرت‌ خویش ‌بر عبد جاری‌ می‌کند و این‌ حد غایی فنای‌عبد و وفای ‌او به ‌عهد الست ‌و توحیدگری اوست‌<ref>جنید بغدادی، ۱۹۷۶‌، ج۱، ص‌۵۶ ـ۵۷</ref>.


خط ۷۵: خط ۷۵:




در توضیح‌ این‌ مطلب ‌باید گفت ‌که ‌به ‌عقیده‌ جنید، نفوس‌ بشری‌ (که‌ در این ‌جهان ‌به ‌اَبدان ‌متصل‌اند) قبل‌ از وجودِ این‌ جهانیشان‌، به‌ صورت‌ پاک ‌و خالص‌ ، وجود دیگری‌هم‌ در عالم ‌ذرّ داشته‌اند و در آن‌جا به ‌سبب‌ اتصال ‌مستقیم‌ به ‌مبدأ الوهی‌، هیچ‌حجابی‌مانعشان‌نبوده‌است‌ ولی ‌پس ‌از اتصال‌ این‌ ارواح‌ با عالم‌ مادّی ‌و اشتغال‌آنها به ‌ابدان ‌و شهواتی ‌که ‌لازمه‌ این‌ابدان‌ و اجسام‌ است‌، حجابهایی ‌میان ‌ارواح ‌و مبدأ الوهی ‌پدید آمده ‌است ‌که‌ جنید از آن‌ها به‌ «رغبت‌ و رَهْبَتِ متعلقان ‌به‌ ماسوی‌اللّه‌» تعبیر می‌کند. به‌ عقیده‌ جنید، ارواح‌ در عالم‌ ذرّ، در پاسخِ «الست‌بربکمِ» پروردگار، «بلی‌» گفتند و به وحدانیت‌ او گواهی‌دادند زیرا در آن ‌وضعیت‌غیر از خداوند، هیچ ‌فاعل‌ و مرید و قادری ‌را نمی‌شناختند و از سویی ‌فاقد هرگونه‌ صفات‌ عینی‌ و محو در وجود الاهی ‌بودند. وقتی ‌این ‌ارواح ‌به‌عالم‌سفلی‌هبوط‌کردند، به ‌واسطه‌ غلبه‌ حجابها و استیلای‌شهوات‌ بر آنها، عهد قدیم‌را فراموش‌کردند و توحیدشان‌به‌انواع‌شوائب‌ آلوده‌گردید. از این‌روست‌که‌جنید می‌گوید انفاس‌انسانی‌برای‌رسیدن‌به‌همان‌توحید قدیم‌، باید با ریاضت ‌و سلوک‌ و تزکیه ‌نفس‌ به ‌قدر استطاعت‌ خود تلاش‌کنند تا به‌همان‌وضعی‌باز گردند که ‌در عالم ‌ذرّ داشته‌اند و معنای‌ قول ‌او که ‌در پایان‌سلوک‌ توحیدی‌، موحد باید شبحی‌ بی‌اراده‌ تحت‌ تدبیر و تصرف ‌خداوند و مستغرق ‌دریاهای‌ توحید باشد، همین‌است‌<ref>ابوالعلاء عفیفی‌، التصوف‌، ج۱، ص‌۱۷۴ـ ۱۷۵</ref>.
در توضیح‌ این‌ مطلب ‌باید گفت ‌که ‌به ‌عقیده‌ جنید، نفوس‌ بشری‌ (که‌ در این ‌جهان ‌به ‌اَبدان ‌متصل‌اند) قبل‌ از وجودِ این‌ جهانیشان‌، به‌ صورت‌ پاک ‌و خالص‌ ، وجود دیگری‌هم‌ در عالم ‌ذرّ داشته‌اند و در آن‌جا به ‌سبب‌ اتصال ‌مستقیم‌ به ‌مبدأ الوهی‌، هیچ‌حجابی‌مانعشان‌نبوده‌است‌ ولی ‌پس ‌از اتصال‌ این‌ ارواح‌ با عالم‌ مادّی ‌و اشتغال‌آنها به ‌ابدان ‌و شهواتی ‌که ‌لازمه‌ این‌ابدان‌ و اجسام‌ است‌، حجابهایی ‌میان ‌ارواح ‌و مبدأ الوهی ‌پدید آمده ‌است ‌که‌ جنید از آنها به‌ «رغبت‌ و رَهْبَتِ متعلقان ‌به‌ ماسوی‌اللّه‌» تعبیر می‌کند. به‌ عقیده‌ جنید، ارواح‌ در عالم‌ ذرّ، در پاسخِ «الست‌بربکمِ» پروردگار، «بلی‌» گفتند و به وحدانیت‌ او گواهی‌دادند زیرا در آن ‌وضعیت‌غیر از خداوند، هیچ ‌فاعل‌ و مرید و قادری ‌را نمی‌شناختند و از سویی ‌فاقد هرگونه‌ صفات‌ عینی‌ و محو در وجود الاهی ‌بودند. وقتی ‌این ‌ارواح ‌به‌عالم‌سفلی‌هبوط‌کردند، به ‌واسطه‌ غلبه‌ حجابها و استیلای‌شهوات‌ بر آنها، عهد قدیم‌را فراموش‌کردند و توحیدشان‌به‌انواع‌شوائب‌ آلوده‌گردید. از این‌روست‌که‌جنید می‌گوید انفاس‌انسانی‌برای‌رسیدن‌به‌همان‌توحید قدیم‌، باید با ریاضت ‌و سلوک‌ و تزکیه ‌نفس‌ به ‌قدر استطاعت‌ خود تلاش‌کنند تا به‌همان‌وضعی‌باز گردند که ‌در عالم ‌ذرّ داشته‌اند و معنای‌ قول ‌او که ‌در پایان‌سلوک‌ توحیدی‌، موحد باید شبحی‌ بی‌اراده‌ تحت‌ تدبیر و تصرف ‌خداوند و مستغرق ‌دریاهای‌ توحید باشد، همین‌است‌<ref>ابوالعلاء عفیفی‌، التصوف‌، ج۱، ص‌۱۷۴ـ ۱۷۵</ref>.


=آثار=
=آثار=


از جنید تعدادی ‌نامه ‌و رساله ‌کوتاه ‌به‌عربی ‌باقی‌ مانده ‌است ‌که ‌مجموعه‌ای‌ از آن‌ها را علی‌حسن ‌عبدالقادر ذیل‌ مجموعه ‌اوقاف‌ گیب ‌در ۱۹۷۶ میلادی‌ در لندن ‌به ‌چاپ ‌رسانده ‌است‌. از جمله‌ این ‌نوشته‌ها نامه‌هایی‌است‌که‌جنید به ‌یحیی‌بن ‌معاذ رازی‌، عمربن‌عثمان‌مکّی ‌، یوسف‌بن ‌حسین ‌رازی‌ و برخی ‌دیگر نگاشته ‌است‌. همچنین ‌است‌رساله‌های‌ دواءالارواح ‌، الفناء ، المیثاق‌، فی ‌الالوهیه‌، فی ‌الفرق‌ بین‌الاخلاص‌ و الصدق‌، آداب ‌المفتقِر الی‌اللّه‌، دواء التفاریط ‌، و چند رساله‌ کوتاه ‌در توحید که ‌نسخه‌های ‌دستنویس ‌آنها در مجموعه‌ خطی‌ کتابخانه ‌شهیدعلی‌ در استانبول (ش۱۳۷۴) نگهداری‌ می‌شود<ref>علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌ ۱۲۲</ref>.
از جنید تعدادی ‌نامه ‌و رساله ‌کوتاه ‌به‌عربی ‌باقی‌ مانده ‌است ‌که ‌مجموعه‌ای‌ از آنها را علی‌حسن ‌عبدالقادر ذیل‌ مجموعه ‌اوقاف‌ گیب ‌در ۱۹۷۶ میلادی‌ در لندن ‌به ‌چاپ ‌رسانده ‌است‌. از جمله‌ این ‌نوشته‌ها نامه‌هایی‌است‌که‌جنید به ‌یحیی‌بن ‌معاذ رازی‌، عمربن‌عثمان‌مکّی ‌، یوسف‌بن ‌حسین ‌رازی‌ و برخی ‌دیگر نگاشته ‌است‌. همچنین ‌است‌رساله‌های‌ دواءالارواح ‌، الفناء ، المیثاق‌، فی ‌الالوهیه‌، فی ‌الفرق‌ بین‌الاخلاص‌ و الصدق‌، آداب ‌المفتقِر الی‌اللّه‌، دواء التفاریط ‌، و چند رساله‌ کوتاه ‌در توحید که ‌نسخه‌های ‌دستنویس ‌آنها در مجموعه‌ خطی‌ کتابخانه ‌شهیدعلی‌ در استانبول (ش۱۳۷۴) نگهداری‌ می‌شود<ref>علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌ ۱۲۲</ref>.


=توحید ـ میثاق‌ـ فنا=
=توحید ـ میثاق‌ـ فنا=
خط ۹۷: خط ۹۷:
=مقبره=
=مقبره=


قبر جنید در قبرستان شونیزیه ‌در مغرب ‌بغداد و در کنار قبر دایی‌اش ‌سری‌ سقطی‌ و صوفیان ‌دیگری‌ چون ‌[[جعفر خُلدی‌]]، رویم‌ و سَمْنون‌مُحب ‌واقع‌ است‌. در این‌محل‌ خانقاه ‌و مسجدی‌ به ‌نام‌ جنید بنا شده‌ است‌<ref>خطیب ‌بغدادی‌، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج‌۸، ص‌۱۶۸</ref>.گفته ‌شده‌ که ‌در این ‌مسجد سه‌ قطعه‌ سنگ‌ سیاه ‌وجود داشته ‌است ‌که ‌بیماران ‌برای ‌شفا آن‌ها را بر محل‌ درد می‌نهاده‌اند<ref>هاشمی‌ بغدادی‌، محمد، بغداد الحاضره‌، ج۱، ص‌۱۴۸</ref>.
قبر جنید در قبرستان شونیزیه ‌در مغرب ‌بغداد و در کنار قبر دایی‌اش ‌سری‌ سقطی‌ و صوفیان ‌دیگری‌ چون ‌[[جعفر خُلدی‌]]، رویم‌ و سَمْنون‌مُحب ‌واقع‌ است‌. در این‌محل‌ خانقاه ‌و مسجدی‌ به ‌نام‌ جنید بنا شده‌ است‌<ref>خطیب ‌بغدادی‌، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج‌۸، ص‌۱۶۸</ref>.گفته ‌شده‌ که ‌در این ‌مسجد سه‌ قطعه‌ سنگ‌ سیاه ‌وجود داشته ‌است ‌که ‌بیماران ‌برای ‌شفا آنها را بر محل‌ درد می‌نهاده‌اند<ref>هاشمی‌ بغدادی‌، محمد، بغداد الحاضره‌، ج۱، ص‌۱۴۸</ref>.
مقبره جنید و سری سقطی، از مقابر قدیمی بغداد و زیارتگاه‌های معتبر این شهر، به شمار می‌آید.براساس کتیبه کوچکی در این زیارتگاه، رشید پاشا کوزلُکلی، والی بغداد در دوره [[عثمانی]] (ولایت: ۱۲۶۸- ۱۲۷۳ ه. ق)، بنای آن را در سال ۱۲۶۹ ه. ق، بازسازی‌ کرده است<ref>راوی، سیدمحمد سعید، خیر الزاد، ص۴۶۷</ref>. همچنین در سال ۱۳۹۸ ه. ق- ۱۹۷۷ م، وزارت اوقاف عراق، این زیارتگاه را بازسازی کرده و توسعه داده است و گنبد هر یک از قبر جنید و سری سقطی را که پیش از این مستقل بوده تخریب کرده و روی آنها، یک گنبد بنا نهاده است.<ref>سامرائى، یونس ابراهیم، مراقد بغداد، ص۹۱</ref>.این زیارتگاه، شامل مسجد یا نمازخانه کوچکی است که گنبد قبر جنید و سری سقطی، در شمال آن واقع است.بر قبر جنید، یک ضریح مشبک با پوششی از مس، نصب شده است و بر قبر سری سقطی، یک ضریح چوبی نسبتاً ساده قرار دارد.
مقبره جنید و سری سقطی، از مقابر قدیمی بغداد و زیارتگاه‌های معتبر این شهر، به شمار می‌آید.براساس کتیبه کوچکی در این زیارتگاه، رشید پاشا کوزلُکلی، والی بغداد در دوره [[عثمانی]] (ولایت: ۱۲۶۸- ۱۲۷۳ ه. ق)، بنای آن را در سال ۱۲۶۹ ه. ق، بازسازی‌ کرده است<ref>راوی، سیدمحمد سعید، خیر الزاد، ص۴۶۷</ref>. همچنین در سال ۱۳۹۸ ه. ق- ۱۹۷۷ م، وزارت اوقاف عراق، این زیارتگاه را بازسازی کرده و توسعه داده است و گنبد هر یک از قبر جنید و سری سقطی را که پیش از این مستقل بوده تخریب کرده و روی آنها، یک گنبد بنا نهاده است.<ref>سامرائى، یونس ابراهیم، مراقد بغداد، ص۹۱</ref>.این زیارتگاه، شامل مسجد یا نمازخانه کوچکی است که گنبد قبر جنید و سری سقطی، در شمال آن واقع است.بر قبر جنید، یک ضریح مشبک با پوششی از مس، نصب شده است و بر قبر سری سقطی، یک ضریح چوبی نسبتاً ساده قرار دارد.


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش