کنیه در رجال
کنیه در رجال حالتی است که در کتب حدیثی گاهی اسم راوی آورده میشود و گاهی هم کنیه یا لقب راوی و یا اسمی که به آن مشهور است، جایگزین اسم اصلی وی میشود و حتی گاهی به اسمی که به آن مشهور هم نیستند، در سند روایت آورده میشوند. این امر هم برای راویان محقق شده و هم در مواردی برای معصومی که از وی نقل روایت شده اتفاق میافتد و لازم است که ما هر دو را بشناسیم :
شناخت معصوم که با کنیه از او یاد شده است:
ابو القاسم
برای حضرت رسول(صلیالله علیه وآله وسلّم) و امام مهدی(عج) است.
ابو الحسن
برای امام علی(علیهالسلام)، امام کاظم(علیهالسلام)، امام رضا(علیهالسلام) و امام هادی(علیهالسلام) به کار میرود.
- اگر قرینه لفظی یا راوی یا طبقه داشته باشد بر امام علی (علیهالسلام) تطبیق میشود.
- اگر با با قید «الاوّل» و یا قید «الماضی» باشد، کنیه امام موسی کاظم(علیهالسلام) خواهد بود.
- اگر مقیّد به «الرضا» و یا «الثانی» باشد، مقصود امام رضا(علیهالسلام) است.
- اگر مقیّد به «الثالث» باشد، مراد از آن، امام هادی(علیهالسلام) خواهد بود.
- این کنیه به طور مطلق غالبا و بر اساس طبقه بر وجود مقدس امام کاظم(علیهالسلام) تطبیق میشود.
ابو عبدالله
برای امام حسین(علیهالسلام) و امام جعفر صادق(علیهالسلام) استفاده شده است.
- در بیشتر موارد مقصود از آن، امام صادق(علیهالسلام) است.
ابو جعفر:
برای امام باقر(علیهالسلام) و امام جواد(علیهالسلام) است.
- اگر با قید الأول ذکر شود، مراد امام باقر(علیهالسلام) است.در استعمال مطلق نیز غالبا مراد امام باقر(علیهالسلام) است.
- اگر مقید به الثانی باشد، مراد امام جواد(علیهالسلام) است.
ابو اسحاق
امام صادق(علیهالسلام) مراد است.
ابو ابراهیم
کنیه امام کاظم(علیهالسلام) است.[۱]
الفقیه
- غالبا امام هادی(علیهالسلام) مراد است.
- گاهی امام حسن عسکری(علیهالسلام) مورد نظر است.
- نادرا امام کاظم(علیهالسلام) مراد است.
ابو محمد
امام حسن عسکری(علیهالسلام) با این کنیه آورده میشود.
الشیخ
امام صادق(علیهالسلام) و امام کاظم(علیهالسلام)
الرجل
این صفت غالبا برای امام حسن عسکری(علیهالسلام) ذکر میشود.
العالم
اشاره به مطلق معصوم دارد. بیشتر در مورد امام باقر(علیهالسلام)، امام صادق(علیهالسلام) و امام کاظم(علیهالسلام) به کار میرود.
العبد الصالح
برای امام کاظم(علیهالسلام) به کار میرود. صفات العالم، الشیخ، الفقیه، و العبد الصالح بیشتر در مورد امام کاظم علیه السلام به کار میرفته است چون شرایط سختی داشتند و اسم شریفشان به خاطر تقیه برده نمیشد و به کنیه و القاب اشاره به ایشان میشده است.[۲]
صاحب الناحیه
مراد از این صفت هم امام مهدی(عج) است.[۳]
شناخت راوی که با کنیه از او اسم برده شده است:
در این موارد شناخت راوی و تحصیل ترجمه وی بسیار سخت میشود؛ چون در کتب مشهور فهرست و رجال اسامی اصلی آنان ذکر میشود البته بهکارگیری کنیه و لقب در صورتی صحیح است که راوی به آن مشهور باشد. علامه در آخر خلاصه [۴] و ابن داوود در آخر قسم اول [۵] کنیهها را آورده و معرفی کردهاند، جا دارد ما هم تعدادی از مهمترین آنها را متذکر شویم تا اگر در روایتی ذکر شده بود بتوانیم راوی را به درستی بشناسیم:
- أبو أحمد الأزدی = محمّد بن أبی عمیر.
- أبو أیّوب الانصاری = خالد بن زید.
- أبو أیّوب الخراز = ابراهیم بن عیسی. و قیل عثمان.
- أبو بکر الحضرمی = عبد اللّه بن محمّد.
- أبو البلاد، = یحیی بن سلیم.
- أبو جعفر، = أحمد بن محمّد بن عیسی. سعد بن عبد اللّه از او نقل میکند
- أبو جعفر الأحول= محمّد بن النعمان ملقب به «مؤمن الطاق».
- أبو جعفر الزیّات= محمّد بن الحسین بن أبی الخطّاب الهمدانی.
- أبو جعفر الرواسی= محمّد بن الحسن بن أبی سارة.
- أبو جمیلة = المفضّل بن صالح السکونی.
- أبو الجوزاء، = منبّه بن عبداللّه.
- أبو الجیش، = مظفّر بن محمّد بن أحمد البلخی.
- أبو حمران، = موسی بن إبراهیم المروزی.
- أبو حمزة الثمالی= ثابت بن أبی صفیّة دینار.
- أبو حنیفة سائق الحاج= اسمه سعید بن بیان.
- أبو خالد القمّاط، = یزید.
- أبو خدیجة، = سالم بن مکرم.
- أبوالخطّاب. ملعون، = محمّد بن مقلاص، دو کنیه دیگر دارد أبو إسماعیل و أبو الظبیان.
- ابوداود المسترقّ (بتشدید القاف) المنشد، = سلیمان بن سفیان. قال ابن داود: «انّما سمّی المسترق لأنّه کان یسترقّ الناس بشعر السید الحمیری».
- أبو الربیع الشامی= خلید بن أوفی.
- أبو سعید القمّاط، = خالد بن سعید.
- أبو سمینة= محمّد بن علیّ بن إبراهیم القرشی.
- أبو الصباح الکنانی= إبراهیم بن نعیم العبدی.
- أبو علی الأشعری= محمّد بن عیسی بن عبد اللّه بن سعد بن مالک، شیخ القمیین،
- أبو علی الأشعری القمی= أحمد بن إدریس، من مشایخ الکلینی.
- أبو عبیدة الحذّاء = زیاد بن عیسی.
- أبو غالب الزراری= أحمد بن محمّد بن سلیمان.
- أبو الفضل الحنّاط = سالم.
- أبو القاسم = معاویة بن عمّار.
- أبو المغرا (ابو المعز درست نیست) = حمید بن المثنّی.
- أبو ولاّد الحناط= حفص بن سالم.
- أبو هاشم الجعفری= داود بن القاسم بن إسحاق.
- أبو همّام= إسماعیل بن همّام.
- ابن حمدون الکاتب= أحمد بن إبراهیم بن إسماعیل.
- ابن عقدة = أحمد بن محمّد بن سعید (المتوفّی عام 333).
- البزوفری= الحسین بن علیّ بن سفیان.
- البقباق = الفضل بن عبد الملک؛
- الحجّال = أبی محمد الحجال ، اسمه عبد اللّه بن محمّد الأسدی؛
- الخشّاب= الحسن بن موسی؛
- سجّادة = الحسن بن أبی عثمان؛
- السمکة= أحمد بن إسماعیل؛
- الشاذانی = محمّد بن أحمد بن نعیم؛
- الصفوانی= محمّد بن أحمد بن عبد اللّه بن قضاعة؛
- الطاطری = علیّ بن الحسن بن محمّد الطائی؛
- علاّن = علیّ بن محمّد بن إبراهیم الکلینی؛
- القلانسی أبو جعفر،=محمّد بن أحمد بن خاقان (حمدان النهدی)؛
- القلانسی أبو عبد اللّه،=الحسین بن مختار؛
- النوفلی = الحسین بن یزید. یروی عن السکونی؛
- الوشّاء = الحسن بن علیّ بن زیاد؛
- حمدان النهدی، = محمّد بن أحمد بن خاقان؛
- محمّد بن زیاد الأزدی =محمد بن زیاد البزاز = محمّد بن أبی عمیر [۶].
پانویس
- ↑ مجلسی اول، روضه المتقين، ج ۱۴، ص ۵۰۱ قهپائی، مجمع الرجال، ج ۷، ص ۱۹۲ و مازندرانی حائری، منتهى المقال، ج ۱، ص ۲۵.
- ↑ مازندرانی در منتهی المقال، ج ۱، ص ۲۶
- ↑ مجلسی اول در روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۵۰۲
- ↑ الخلاصة، الفائدة الاولی الصفحة 269-271.
- ↑ الرجال، لابن داود: الفصل 5، الصفحة 212-214.
- ↑ سبحانی تبریزی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، جماعه المدرسین فی الحوزه العلیمه بقم، موسسه النشر الاسلامی،1377.صص 439 تا443.
منابع
سبحانی تبریزی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، جماعه المدرسین فی الحوزه العلیمه بقم، موسسه النشر الاسلامی،1377.