سالم بن أحمد بن جندان
نام | سالم بن أحمد بن حسین بن صالح بن عبدالله بن جندان |
---|---|
نامهای دیگر | سالم بن أحمد بن جندان |
درگذشت | 1389ق |
سالم بن أحمد بن جندان حدیثشناس، مورخ، نسب شناس، نویسنده و سیاح اندونزیایی با اصالتی حضرمی است. او نزد قریب به 400 استاد شاگردی نمود او در تمام عمرش مشغول به تحصیل علم، تدریس و تالیف بود. در علم حدیث، روایت، رجال، تاریخ، انساب و سایر علوم تحقیق نمود. او در مقابل استعمار هلند و ژاپن ایستاد تا اینکه او را شکنجه و زندانی کردند. او نویسنده کتابهای فراوانی بود تا اینکه تعداد کتاب هایش به بیش از 150 اثر رسید. یک کتابخانه عالی که حاوی بسیاری از کتاب های کمیاب است ایجاد کرد. در روز وفات توسط الجم الغافر تشییع شد تا اینکه تعداد آنها به بیش از نیم میلیون نفر رسید و راهها تا مسافتی بیش از چهار کیلومتر مملو از عزاداران بود [۱].
نسب
سالم بن أحمد بن حسین بن صالح بن عبدالله بن جندان بن عبدالله بن عمر بن عبدالله بن شیخان بن الشیخ أبیبکر بن سالم بن عبدالله بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولی الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زینالعابدین بن الحسین السبط بن الإمام علی بن أبیطالب، والإمام علی زوج فاطمة بنت محمد ﷺ[۲].
او 35 نفر فاصله با رسول الله محمد ﷺ فی سلسله نسب دارد.
تولد و پرورش
وی در روز جمعه قبل از طلوع فجر در 18 رجب 1324 هجری قمری برابر با 7 سپتامبر 1906 میلادی در شهر سربایا به دنیا آمد و مادرش مزنه بنت علی بن مصطفی بن شیخ ابیبکر بن سالم بود. قرآن میخواند و علوم گفتاری و فهمی را به دست اعضای خانوادهاش می گرفت. پدرش از بزرگان صالح زمان خود بود و علم را از ائمه زمان خود مانند امام سید علی بن مصطفی فرزند شیخ ابیبکر بن سالم که پدر همسرش است و از عمویش شیخ صالح بن فارس بن الحسن بکیس و در جوانی از پدرش الحبیب الحسین بن صالح بن جندان گرفت. از امام مسند السید احمد بن الحسن. ابن عبدالرحمن غلام آزاد شده خیره و سید علی بن حسین بافقیه شهید صاعقه و کیاهی احمد بن حمید الصواهانی و هر سه از عالم سید احمد گرفته اند. ابن زینی دحلان. و اما جد پدرش سید صالح بن عبدالله بن جندان بیش از صد سال عمر کرده است و گفتهاند صد و چهل و پنج سال است و خلاف آن گفته شده است. امام محمد مرتضی الزبیدی متوجه شد و آقای صالح در حضرموت در روستای منیزه یکی از روستاهای وادی العین مستقر شد و بین آقای صالح و نوه هایش در مکاتبات جاوه و مجوزها و دستورات وجود داشت. صالح به نوه خود، آقای احمد بن الحسین بن صالح، و فرزندان و نوادگانش اجازه داد، بنابراین حبیب سالم وارد کلیت مرخصی خود شد زیرا تقریباً سالها از زندگی خود پی برد.
پدربزرگش از طرف مادرش علی بن مصطفی بن شیخ ابیبکر بن سالم از شاگردان سید احمد بن زینی دحلان بود و از پدر عزیزش سید مصطفی بن علی بن شیخ ابیبکر بن سالم مفتی عالم آموخت. از حضرمیان سید عبدالرحمن بن محمد المشور و حبیب عیدروس بن عمرالحبشی و از حبیب احمد بن حسن العطاس جناب علی بن محمد الحبشی شیخ عبدالله. حمید الدغستانی، شیخ سعید الققایی، شیخ عبدالله السراج الحنفی، آقای هاشم بن شیخ الحبشی، آقای حسین بن محمد الحبشی، شیخ علی بن ذاهر الوطری، شیخ فالح. بن محمد المحنوی الظهری و بسیاری دیگر.
و خواهرش خدیجه بنت احمد بن الحسین بن جندان شوهر احمد بن غالب الحمید است و علاقه شدیدی به تربیت حبیب سالم داشت. او زمانی که زیر سی سال داشت درگذشت. خانه او اولین مدرسه اوست و اساس زندگی اوست. سپس زیر نظر عالم سیدحبیب عبدالقادر بن احمد بن محمد بن علی بلفقیه به مدرسه خیریه سربایا پیوست.
اساتید
اساتید او بیش از 140 نفر بودند که مهمترین ایشان عبارتند از:
پدرش أحمد بن الحسین بن جندان
پدر بزرگ مادریش علی بن مصطفی ابن الشیخ أبیبکر بن سالم
محمد بن أحمد بن محمد المحضار
أحمد بن حامد المرزوقی السواهانی
خلیل بن عبداللطیف البنکلانی
محمد بن عبدالرحمن البار
محمد بن محمد زبارة الصنعانی
عمر حمدان المحرسی
علی بن فالح الظاهری المهنوی
أبوبکر بن محمد بن عمرالسقاف
عبدالله بن صدقة دحلان
محمد عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی
عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف
علوی بن طاهر الحداد
عبدالقادر بن أحمد بلفقیه
عبدالستار بن عبدالوهاب الصدیقی
عبدالله أزهری الفلمبانی
أرشد الطویل البنتانی
عباس بن عبدالعزیز المالکی الإدریسی
عبدالله بن عبدالرحمن العطاس الجومبانی
أمة الله بنت عبدالغنی العمریة
حسینة بنت شیخ بن أحمد بافقیه
شاگردان
محمد ضیاء بن شهاب مورخ گفت که الحبیب سالم در خانه خود شورای آموزشی را برای معلمان و دانشآموزان افتتاح کرد که آن را قصر الوافیدین نامید تا مبلغان و معلمان رابه روشهای تبلیغ آشنا سازد. اما از شیوخ خود شنیدیم که میگفتند و تصدیق میکردند که در جاکارتا بهطور خاص و در اندونزی بهطور عام عالمی نیست جز این سه نفر و آن سه نفر عبارتند از: آقایان حبیب علی بن عبدالرحمن الحبشی، حبیب علی بن حسین العطاس و حبیب سالم بن احمد بن جندان. همچنین میگفتند در جاکارتا به طور خاص و در اندونزی به طور عام عالمی نیست مگر شاگرد این سه یا شاگرد شاگردان آنها باشد. در اینجا به برخی از موارد قابل توجه اشاره می کنیم:
عبدالرحمن بن أحمد بن عبدالقادر السقاف
محمد شافعی حذامی
عبدالله بن نوح
محمد ضیاء بن شهاب
عبدالله الشافعی مؤسس المدارس الشافعیة
طاهر راحلی مؤسس المدارس الطاهریة
عبدالرحمن بن عبدالله بن سالم باقادر العطاس
زین شکری الفلمبانی
عبدالله بن سعید اللحجی
محمد شکور یعقوب
محمد طیب عزی
کمال یوسف
سیف الدین أمسیر
عبدالله مختار السوکابومیوی
علی بن عبدالرحمن بن أحمد السقاف
محمد بن عبدالرحمن بن أحمد السقاف
محمد بن علوی المالکی
سالم بن عبدالله الشاطری
عمر بن حامد الجیلانی
در ادامه به برخی از علما که از او اجازه کتبی داشتند اشاره میشود:
سالم بن حفیظ
محمد بن سالم بن حفیظ
حسن بن محمد المشاط
محمد بن حسن بن محمد فدعق
عمر بن أحمد بن سمیط
محمد بن عوض باوزیر
محمد بن سالم البیحانی
محمد بن أحمد العجیل
محمد إبراهیم الأموی السودانی
علوی بن عباس المالکی
محمد أمین الکتبی
عبدالله بن عوض بکیر
عبدالله بن عبدالرحمن باهرمز
توثیق سالم بن احمد
توثیق او از منظر علما فراوان بوده که اهم آنان اشاره میشود:
1- محدث حجاز شیخ عمر حمدان بالکمال در بعضی دست نویس هایش که به مهر خود اوست از سالم بن احمد بن جندان با عنوان السید الکامل سالم بن أحمد بن جندان نام برده است.
2-الحجة علوی بن طاهر الحداد در اجازه اش به شیخ احمد چنین آورده است:اما بعد السید العالم الفاضل الندب الملقن الملهم ذوالحفظ والبحث والتنقیب والآتی کل یوم بمبحث غریب السید سالم بن أحمد بن جندان بن الشیخ فخرالأکارم أبیبکر بن سالم العلوی الحسینی. الحداد اکثرا به اسنادی که او میداد تکیه میکرد.
3- شیخ حسن المشاط در مورد او میگوید: یکی از شیوخ من سید سلیم بن احمد بن جندان الحضرمی العلوی ساکن جاکارتا از سرزمین جاوه است که چندین بار در مسجد الحرام و منزل خودم در غزه با او ملاقات کردم و او بیش از یک بار به من اجازه داد. او از علم و تقوای بزرگی برخوردار بود.
4- الحجة الشیخ عبدالله بن سعید اللحجی در مورد او میگوید: یکی از استادان من، عالم چیره دست، معجزه زمان، شیخ محدث، سید سالم بن احمد بن حسین بن صالح بن جندان است.
5- سید الحبیب عبدالقادر بن أحمد السقاف میگوید: این ستن از علویان معجزه استعداد و حفظیات هستند: حبیب عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف والحبیب علوی بن طاهر الحداد والحبیب سالم بن أحمد بن جندان.
و بسیاری دیگر را در کتابی جداگانه جمع آوری شده تا این که تعداد آنها به بیش از صد نفر از علما که او را مدح کردهاند رسید.
آثار
بعضی از آثار خطی او عبارتند از:
«العلم الشامخ فی معجم المشایخ»
«معجم الأوادم فی الأنساب والتراجم»
«إعلام أهل الرسوخ بأنباء أعلام الشیوخ»
«درة الحجال فی أعلام الرجال»
«المشیخة الصغری المسماة بسوابق المیدان»
«الوسیط فی ثبت المحیط»
«الفهرست الکبری»
«منبع العیون فی رفع الأسانید إلی الفنون»
«القول المزید فی طرق الأسانید»
«العقود الدریة فی المسلسلات الفخریة»
«القول الحثیث فی أحکام العمل بالحدیث الضعیف»
«عمدة اللفاظ بذیل طبقات الحفاظ»
«إتحاف النبیل بأخبار من بجزائر الأرخبیل»
«الدر والیاقوت فی بیوتات عرب المهجر وحضرموت»
«الإقلید فی شعراء الموالید»
«ضجیج الکون من لبس البنطلون»
«المسائل البسیطة فی أحکام لبس البرنیطة»
«اللوامع البینات بأخبار من وفد علی مولی عینات»
«روضة الولدان فی ثبت ابن جندان»
«الخلاصة الکافیة»
«ذکری الحبیب فی حیاة مولی الکثیب»
«قطف الثمر فی حیاة الشیخ أبیبکر»
«نقش التابوت فی من حل من الصحابة بحضرموت»
«المسندات والوثائق فی الإجازات والطرائق»
شیوه نگارش
1- او نه به منابعی که در اختیار داشت، نه به اسنادی که یافته بود و نه به اطلاعاتی که از مردم شنیده بود بسنده نکرد بلکه برای اعتماد و اطمینان خاطر خود به یمن و حضرموت رفت.
2- او اکثر تالیفاتش را در طول عمر خود انجام میداده است و لذا اثر آنها ناتمام مانده است.
3- او بر محفوظاتش تکیه داشته و بعضی مواقع در بیان مطالب مشکلاتی به وجود می آورد.
4- ممکن است چیزی را ذکر کند که در نگاه اول خطای آشکاری به نظر میرسد تا خواننده از آنچه ذکر کرده تعجب کند، بنابراین با سبک خود نه تنها توجه خواننده را جلب میکند، بلکه آن را از بین می برد و ابهام را در جای دیگری از کتابش یا در نوشتههایش توضیح میدهد.
سفرها
او از شرق اندونزی به ترنتاتی، والو، جزایر کینگز، ماکاسار، کورونتالو، مانادو، ماناهاسا و فیلیپین رفت و تمام مناطق جزیره سولاوسی را گشت و با علمای آن دیدار کرد که برجستگان آنها مانند المعمرالعلامة السید محمد بن عبدالرحمن بن البار و العلامة المعمر أرشد الطویل بودند و ایشان را در زمره مشایخ خود وارد کرد. او به بالی و لومبوک و آن نواحی رفت و با بزرگان آنها که شیخ محمد بن مصطفی العفیفی از جمله آنها بود تماس گرفت. در مورد سوماترا نیز چندین بار از بناهای آن دیدن کرد و مردم با عشقی وصف ناپذیر او را دوست داشتند، از این رو با امامان آن که برجسته ترین آنها عالم معمر شیخ عبدالله ازهری الفلمبانی بود تماس گرفت و از آنجا به سنگاپور رفت و مدرسه اسلامی الجنید را در آنجا افتتاح کرد و در مسجد سلطان و مساجد دیگر سخنرانی کرد و وارد مالاگا شد و یک سال در آنجا ماند و در این نواحی سیاحت نمود. الحداد و در چند روز آن را نسخ کرد و آن را تصدیق کرد که «مجموعه شفا» نامیده شد، اما جزیره ای گرد، مدرسه ای در آن بنا کرد و در آن زیاد رفت و آمد کرد. او به همراه شیخ خلیل بن عبداللطیف بنکلانی پیروی کرد، سپس برای انجام مناسک وارد حرمین شریفین شد و با علمای آن جا تماس گرفت و بیش از یک بار به حج پرداخت و در حجاز اقامت گزید و از شیخ عمر حمدان، علی بن فالح الظاهری و السید العباس بن عبدالعزیز المالکی مجالست و استفاده برد. او مورد تجلیل از بازرگانان بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کعکی بود. بنابراین ابن لادن پول مورد نیازش را به او داد او نیز تعداد زیادی کتاب خرید و به اندونزی آورد و در کتابخانه خود گنجاند.
وفات
وی در شب دوشنبه 16 ربیع الاول 1389 هجری قمری مصادف با اول ژوئن 1969 میلادی درگذشت و در مقبره حبیب محسن بن محمد العطاس به خاک سپرده شد[۳].
پانویس
- ↑ کتاب مرآة الزمان فی حیاة ابن جندان صفحة 10 تألیف المحدث الحبیب سالم بن أحمد بن جندان مخطوط, مکتبة ابن جندان
- ↑ مرآة الزمان فی حیاة ابن جندان صفحة 10 تألیف المحدث الحبیب سالم بن أحمد بن جندان
- ↑ سالم بن أحمد بن جندان