شیخ صدوق
شیخ صدوق | |
---|---|
نام کامل | ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | نجف |
محل درگذشت | شهرری |
دین | اسلام، شیعه |
شاگردان | |
آثار |
|
محمد بن علی بن بابویه قمی (م، ۳۸۱ ق) معروف به شیخ صدوق و ملقب به رئیس المحدثین، سرآمد حدیث شناسان شیعه است و از آنجا که در نقل روایات، جز به راستی سخن نمیگفت، به صدوق شهرت یافت. او که نزدیک به عصر معصومان میزیست، با جمعآوری روایات اهلبیت (علیه السلام) و تألیف آنها در کتابهای ارزنده بسیار، خدمات کمنظیری به اسلام و تشیع نمود. مشهورترین اثر برجامانده از او کتاب من لایحضره الفقیه است که یکی از کتابهای چهارگانه حدیث شیعه به شمار میرود.
ونسب شیخ صدوق
ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق، از علمای قرن ۴ق بوده است.[۱]
پدر وی علی بن حسین بن موسی بن بابویه، در زمان خویش، شیخ و ثقه (مورد اعتماد) و فقیه و پیشوای قمیها بود با اینکه در آن زمان قم مملو از بزرگان و محدثان بود. او با وجود این جایگاه علمی و مرجعیتش در قم و غیر قم، مغازهای در بازار داشت که زاهدانه و با پاکدامنی و قناعت به تجارت مشغول بود و فقیهی مورد اعتماد بود. او در رشتههای مختلف کتابها و رسالههایی داشت که شیخ طوسی و احمد بن علی نجاشی آنها را ذکر کردهاند. ابن ندیم در الفهرست میگوید: «به خط پسرش محمد بن علی در پشت یک جزء دیدم که: «کتابهای پدرم را که ۲۰۰ کتاب است برای فلانی پسر فلانی اجازه دادم و نیز کتابهای خودم را که ۱۸ کتاب است». [۲]
تولد شیخ صدوق
سال ولادت شیخ صدوق به نحو دقیق مشخص نیست. اما آنچه از کتاب وی، کمال الدین، و کتاب غیبت شیخ طوسی و کتاب رجال نجاشی استفاده میشود این است که وی پس از مرگ محمد بن عثمان عَمْری، دومین سفیر از سفراء چهارگانه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)، سال ۳۰۵ق در اوائل سفارت ابوالقاسم حسین بن روح، سومین سفیر، متولد شده است.
خود شیخ صدوق از ابوجعفر محمد بن علی بن اسودنقل میکند که علی بن حسین بن موسی بن بابویه(پدر شیخ صدوق که صدوق اول نیز خوانده میشود) پس از مرگ محمد بن عثمان عَمْری از او(ابوجعفر) خواسته است که از حسین بن روح نوبختی (سومین سفیر) بخواهد که او از امام زمان بخواهد که دعا کند تا خدا به او پسری بدهد. ابوجعفر میگوید من نیز از ابوالقاسم درخواست کردم و او این درخواست را به امام زمان رساند. پس از سه روز ابوالقاسم به من گفت که امام برای علی بن حسین دعا کرده است و برایش فرزندی مبارک متولد میشود که خدای عزوجل به سببش او را سود میرساند و...[۳]
شیخ طوسی داستان را با تفصیل بیشتری نقل میکند:
برخی از مشایخ اهل قم به من گفتند که پدر شیخ صدوق همسر دختر عمویش محمد بن موسی بن بابویه بود و از او فرزندی نداشت. از این رو به ابوالقاسم حسین بن روح عریضهای نوشت و در آن درخواست کرد وی از امام زمان بخواهد برایش دعا کند تا خدا به او فرزندانی فقیه عطا کند. پس پاسخ آمد که تو از این زن بچه دار نمیشوی و به زودی کنیزی دیلمی را مالک میشوی و از او دو فرزند فقیه روزیات خواهد بود.[۴]
بدین طریق، روشن میشود که ولادت شیخ صدوق پس از سال ۳۰۵ق و به دعای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) بوده است و از این رو وی و برادرش حسین بن علی ابن بابویه|حسین بدین امر افتخار میکردهاند.[۵]
دوران تحصیل شیخ صدوق
محمد در سنین کودکی فراگیری دانش دینی را نزد پدر آغاز کرد و تحصیلات ابتدایی و رشد اولیه او در علوم، در شهر قم، که آن روز، محضر دانشمندان و محدثان بود، به انجام رسید. با جدیت تمام و سعی پیگیر به فراگیری علم و معرفت همت گماشت. روزی نمیگذشت که بر اندوختههای علمی او افزوده نگردد. عمده مطالب را از پدر خود علی بن بابویه آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسی بزرگان علم و ادب حاضر میشد.
پس از آنکه به مرتبه بالایی از تحصیل رسید برای درک محضر اساتید بزرگ و حدیثشناسان آن دوران سفرهای علمی خود را آغاز کرد و شاید بتوان گفت: یکی از عوامل موثر در موفقیت وی اساتید بسیار زیادی است. از همینرو نمیتوان بهطور کامل اساتید او را شمارش کرد. دانشمند محقق شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی (رحمةالله) در پیشگفتار کتاب معانی الاخبار که شرح زندگانی وی را نگاشته، ۲۵۲ تن از اساتید صدوق را نام برده است. [۶]
زندگینامه شیخ صدوق
او در حدود سال ۳۰۶ در قم متولد شد. تولدش با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نایب خاص حجت بن حسن همزمان بودهاست.
پدر صدوق علی بن حسین بن موسی بن بابویه، از فقهای شیعه و در زمان حسن عسگری و حجت بن حسن میزیسته و مورد احترام آنان بودهاست.[۷] (هر دو پدر و پسر معروف به ابن بابویه و صدوقَین هستند).
دربارهٔ تولد صدوق در کتابهای شیعه آمدهاست که پدر او بعد از گذشت ۵۰ سال از عمرش، دارای فرزند نشده بود. از این رو برای حسین بن روح سومین نائب حجت بن حسن نامه مینویسد و از او تقاضا میکند که درخواست او را به حجت بن حسن برساند. در جواب این نامه، حجت بن حسن برای پدر صدوق مینویسد: «از خداوند خواستم دو پسر روزیت کند که وجودشان، خیر و برکت باشد.» از این رو وی «متولد به دعای امام زمان» نیز خوانده میشود.[۸]
وی از طرف رکن الدوله دیلمی پادشاه ری به آن شهر دعوت شد و در آنجا اقامت گزید و نزد آن پادشاه شیعی و وزیرش صاحب بن عباد با احترام میزیست و ریاست روحانی شیعیان عصر به او واگذار شد. وی سپس به شهرهای خراسان، ماوراءالنهر، نیشابور، بلخ و بخارا سفر کرد و به منظور حج و زیارت به حجاز و عراق رفت و در شهرهای کوفهو بغداد، علمای دینی از معلوماتش استفاده کردند و سپس به ایران بازگشت و در سال ۳۸۱ هجری در ری درگذشت.[۹] صدوق ابن بابویه قمی به خاطر فشار حکومت در سختگیری بر شیعیان، زندگی در قم برایش مشکل شد و به طرف یکی از روستاهای بلخ، که ساکنان آن همه شیعه بودند، مهاجرت کرد و شیعیان با گرمی از او استقبال نمودند و از او تقاضای نوشتن کتاب فقهی کردند و او نیز کتاب معروف خود، من لایحضره الفقیه، را در این روستا تألیف نمود.[۱۰]
شیخ مفید وی را فردی ناقصالعقل و ضعیفالرای خواندهاست.[۱۱]
نخستین کسی که ابن بابویه را صدوق نامیده ابن ادریس حلی است، ولی پس از وی تا زمان شهید اول، علامه مجلسی، این لقب شهرت نداشتهاست.[۱۲]
اقامت در شهرری
شیخ صدوق در شهر قم بدنیا آمد و در همان جا رشد کرد و نزد استادان آن شهر به فراگیری دانش پرداخت، سپس در زمان رکن الدوله دیلمی از امرای آل بویه از قم به شهرری آمد. در مواردی، علت مهاجرت شیخ صدوق به شهرری، درخواست اهالی آن دیار از وی بیان شده و در برخی دیگر از منابع به دعوت مستقیم رکن الدوله از ایشان اشاره شده است.
اما از مجموع مطالب تاریخی موجود، میتوان چنین استنتاج نمود که چون آوازه کمالات و قدرت علمی ایشان به سایر نقاط ایران رسید، امیر آل بویه، که خود فردی دانا، عالمدوست و علاقهمند به ایجاد جلسات مناظره بین علما بود، از شیخ صدوق دعوت نمود به ری بیاید تا از حضور ایشان در جلسات استفاده شود. با حضور شیخ صدوق در ری، مردم این شهر، که بر خلاف قم، اهلسنت بیشتری در کنار خود میدیدند و در مسائل مذهبی درگیری بیشتری با آنان داشتند، از شیخ صدوق درخواست کردند در آنجا سکنا گزیند. این مسئله مورد توجه و درخواست رکن الدوله نیز گردید. شیخ صدوق نیز به منظور ادای تکلیف شرعی درخواست ایشان را پذیرفت.[۱۳]
اساتید شیخ صدوق
شخصیتهای نامداری که شیخ صدوق از محضرشان بهره علمی میبرده، در منطقه جغرافیایی خاصی بسر نمیبردهاند. آنها بنا به اقتضای شرایط سیاسی یا فرهنگی، هر کدام در یکی از نقاط جهان اسلام اقامت داشتند.[۱۴] از این رو به درستی، استادان او را نمیتوان شمارش کرد، ولی بعضی از علما گفتهاند: تعداد استادان وی، ۲۵۲ تن بوده است.[۱۵] افزون بر آنان، شیخ از هفتاد عالم دیگر نیز حدیث نقل کرده است.[۱۶]
از اساتید بزرگ او میتوان این افراد را نام برد:
- پدر بزرگوارش علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی
- محمد بن حسن بن احمد بن ولید
- حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن (علیه السلام)
- ابوالحسن، محمد بن قاسم
- ابومحمد، قاسم بن محمد استرآبادی
- ابومحمد، عبدوس بن علی بن عباس گرگانی
- محمد بن علی استرآبادی [۱۷]
شاگردان شیخ صدوق
بارزترین شاگردان شیخ صدوق عبارتند از:
- شیخ مفید
- برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی
- هارون بن موسی تلعکبری
- حسین بن محمد قمی (مؤلف تاریخ قم)
- علی بن احمد بن عباس نجاشی، پدر شیخ نجاشی
- علم الهدی، سید مرتضی
- سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حسینی حلی [۱۸]
آثار و تألیفات شیخ صدوق
حدود ۳۰۰ اثر علمی به شیخ صدوق نسبت دادهاند که بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست. از جمله تألیفات ایشان است:
من لایحضره الفقیه
شناخته شدهترین و بزرگترین کتاب شیخ صدوق که در دسترس است و بارها چاپ شده و ده ها تن از فقهای بزرگ به شرح، ترجمه و حاشیه بر آن همت گماشته اند، کتاب گرانقدر من لایحضره الفقیه است. وی این کتاب را در سال ۳۷۲ هـ. ق در روستای ایلاق از توابع بلخ نوشت. این کتاب یکی از اصول چهارگانه فقه شیعه و مأخذ علمی معتبری در احکام شرعی است.[۱۹]
- مدینة العلم
- کمال الدین و تمام النعمه
- التوحید شیخ صدوق
- الخصال
- معانی الأخبار
- علل الشرایع
- عیون أخبارالرضا (علیه السلام)
- الأمالی شیخ صدوق
- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
- صفات الشیعة
- المواعظ
- عیون اخبارالرضا
- فضائل الأشهر الثلاثة
- فضائل الشیعه
- مصادقة الاخوان
- الهدایه
- المقنع فی الفقه [۲۰]
وفات شیخ صدوق
وی در سال سال ۳۸۱ هجری قمری. در سن هفتاد و اندی درگذشت و در شهر ری دفن شد. قبر او امروزه در قبرستانی با نام قبرستان ابن بابویه معروف و زیارتگاه مردم است. تجدید عمارت قبر وی در زمان فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۳۸ بود که با توجه به سیلی که پیش آمد و قبر وی شکافته شد جنازه سالم وی پس از گذشت قرنها مایه حیرت همگان شد[۲۱].
پانویس
- ↑ غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ق. ، ص۸
- ↑ غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ق، ص۹
- ↑ کمال الدین، ص۲۷۶؛ و مثله قال الطوسی فی کتابه الغیبة، ص۲۰۹؛ به نقل الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۳
- ↑ الغیبة، ص۲۰۱؛ به نقل الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۳
- ↑ الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۴
- ↑ شیخ صدوق، معانی الاخبار، مقدمه، ص۳۷.
- ↑ «زندگیمانه ابوجعفر محمد بن علی اب بابویه قمی»
- ↑ «وبگاه آینده روشن (BFNEWS)او به دعای امام عصر (عج متولد شد «۱۶-۰۲-۱۳۸۹»». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۹ مه ۲۰۱۰
- ↑ فرهنگ جوان، مهدی نیلی پور، جلد اول، صفحهٔ ۷۳
- ↑ حسین علی یزدانی، تاریخ تشیّع در افغانستان، مشهد، بهرام، ۱۳۷۰، ص ۲۵۳.
- ↑ رسالههای شیخ مفید، جلد دهم.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۳، مقاله ۹۲۹
- ↑ سید علی حسین پور، شیخ صدوق و رکن الدوله: بررسی تعامل دانشمند بزرگ شیعه با حاکم بویهی، ماهنامه معرفت، سال هفدهم، شماره پیاپی ۱۲. در دسترس در حدیث نت، بازیابی: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
- ↑ عبدالعلی محمدی شاهرودی، شیخ صدوق، ص ۷۱
- ↑ ویژه نامه بزرگداشت شیخ صدوق؛، ص ۴۴
- ↑ عبدالعلی محمدی شاهرودی، شیخ صدوق، ص ۷۱
- ↑ فقیه ری: بزرگداشت شیخ صدوق رحمه الله"، مرتضی یعقوبی، گلبرگ، اردیبهشت ۱۳۸۵، شماره ۷۴ در دسترس در سایت حوزه
- ↑ گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، جلد ۱، معرفی شیخ صدوق، در دسترس در سایت غدیر
- ↑ ویژه نامه بزرگداشت شیخ صدوق، اردیبهشت ماه ۱۳۸۰، ص ۹۱
- ↑ الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۲
- ↑ الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۴