تاسیس التقدیس (کتاب)
تاسیس التقدیس | |
---|---|
پدیدآوران | فخرالدین رازی |
زبان اصلی | عربی |
موضوع | کلام |
کتاب تاسیس التقدیس یا مبانی تقدیس نوشتاری است در کلام تألیف فخرالدین رازی که در آن به مسأله آیات و اخباری میپردازد که ظاهر آنها حاکی از استعاره و انسانشناسی است. رازی در برخورد با این معضل سرآمد بود، از جایگاه پیشینیان آگاه بود، در کنار منحرفان ایستاد و با علم و مدرک عقلی خود در پاسخ به کسانی که مورد توجه فرقه کرمی و حشویه بودند. که از رویکرد اهلسنت و جماعت - از دیدگاه او - با آنچه از تجسم به آن رفتند و مقصد و مکان را گفتند منحرف شدند. [۱].
موضوع و روششناسی کتاب
وجود خدا را اثبات میکند و صفاتی را که اعضای خدا را تصور میکند از قبیل دست و پا و چشم و صورت تعبیر میکند و اوصافی را که تصور میکند افعالی که شایسته او نیست مانند نشستن تفسیر میکند. حرکت، مکر (حیلهگری) و خنده.
دلیل نوشتن
هدف وی از تألیف کتاب، اثبات تعالی جسمانی و مکانی خداوند متعال است و آن را به چهار بخش تقسیم کرده است که به شرح زیر است: بخش اول: ادله بر مافوق جسمانیت و مکان، بخش دوم: در تفسیر اخبار و آیات مبهم، قسم سوم و چهارم: در گزارش عقیده سلف
بخشی از کتاب
«الشبهة الرابعة: تمسکوا برفع الأیدی إلی السماء، قالوا: وهذا شیء یفعله أرباب النحل فدل علی أنه تقرر فی جمیع عقول الخلق کون الإله فی جهة فوق. الجواب: أن هذا معارض بما تقرر فی جمیع عقول الخلق أنهم عند تعظیم خالق العالم یضعون جباههم علی الأرض ولما لم یدل هذا علی کون خالق العالم فی الأرض لم یدل ما ذکروه علی أنه فی السماء، وأیضا فالخلق إنما یقدمون علی رفع الأیدی إلی السماء لوجوه أخری وراء اعتقادهم أن خالق العالم فی السماء:
الأول
أن أعظم الأشیاء نفعا للخلق ظهور الأنوار وأنها إنما تظهر من جانب السموات.
الثانی
أن نزول الغیث من جهة الفوق، ولما کانت هذه الأشیاء التی هی منافع الخلق إنما تنزل من جانب السموات لا جَرَمَ کان ذلک الجانب عندهم أشرف وتعلق الخاطر بالأشرف أقوی من تعلقه بالأخنس وهذا هو سبب فی رفع الأیدی إلی السماء وأیضا أنه تعالی جعل العرش قبلة لدعائنا کما جعل الکعبة قبلة لصلاتنا.
وأیضا أنه تعالی جعل الملائکة وسائط فی مصالح هذا العالم، قال تعالی: {فالمدبرات أمرا} وقال تعالی: {فالمقسمات أمرا}. وأجمعوا علی أن جبریل علیهالسلام ملک الوحی والتنزیل والنبوة، ومیکائیل ملک الأرزاق، وعزرائیل ملک الموت ملک الوفاة، وکذا القول فی سائر الأمور، وإذا کان الأمر کذلک لم یـبعد أن یکون الغرض من رفع الأیدی إلی السماء رفع الأیدی إلی الملائکة وبالله التوفیق.»[۲] [۳].
پاسخها
ابن تیمیه در کتاب «بیان تلبیس الجهمیة» به آن پاسخ داده است.