اخوان المسلمین در آمریکای شمالی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۷ توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'رده:اخوان‌المسلمین' به 'رده:اخوان المسلمین')
نام جریان اخوان‌المسلمین آمریکای شمالی
سال تاسیس 1962 میلادی
افراد موثر عمر عبدالرحمان

عبدالله عزام حسن الترابی خالد شیخ محمد.

شعبه اخوان‌المسلمین ایالات متحده در دهه شصت قرن گذشته تأسیس شد.

مقدمه

اخوان‌المسلمین لحن ضدغربی را تحت تأثیر دنیای اندیشه‌های سید قطب برای خود قرار داد. سید قطب در مقاله‌ای خلاصه منتشر شده در مجله الریسله در سال 1946 پس از بازگشت از آمریکا نوشت: "همه غربی‌ها برابرند: وجدان پوسیده و تمدن کاذب. چگونه می‌توانم نفرت خود را از این افراد ابراز کنم و چگونه من بدون استثنا از آنها بیزارم. " سید قطب همچنین ایده بازگشت جهان به دوران قبل از اسلام را مطرح کرد که در آن مسلمانان به دلیل تأثیرات غربی هویت خود را از دست دادند.

ایده‌های قطب در جزوه کوچکی با عنوان "نقاط عطف در راه" بیان شد که در آن اوضاع اسفناک بین‌المللی و همچنین وظیفه اسلام در رفع تاریکی با گسترش آن به هر وسیله ممکن توضیح داده شد. قطب همچنین معتقد است که همه کشورهایی که از شرع استفاده نمی‌کنند، کشورهای غیر طبیعی هستند، حتی کشوری که وی به آن تعلق دارد. او در چشمان خود نمی‌بیند که چه چیزی جز قرآن و شریعتی که با آن آمده شایسته است. اکثر اعضای اخوان‌المسلمین که در برابر اشغالگری و رژیم‌های سکولار که بر آنها حکومت می‌کردند مقاومت کردند یا کشته شدند یا از کشور خود تبعید شدند. اکثر بازماندگان به عربستان سعودی فرار کردند، جایی که اکثر آنها تحصیلات عالی داشتند و دارای تجربه و شایستگی بودند که اکثر کشورهای عربی فاقد آن هستند.

شایان ذکر است که فراریان در آنجا مورد استقبال گرم وهابی‌های ضد غربی قرار گرفتند. در طول دهه هفتاد، پول نقد از صادرات نفت به کشور سرازیر شد، اما انقلاب اسلامی در ایران باعث شد تا رهبران سعودی درک محافظه‌کارانه خود از اسلام سنی را گسترش دهند.

اخوان‌المسلمین در ایالات متحده

شعبه اخوان‌المسلمین که از سازمان بین‌المللی آن نشأت نمی‌گیرد در دهه شصت قرن گذشته در ایالات متحده تأسیس شد و این بر اساس اسناد ارائه شده به دادگاه است. این استقرار همزمان با وضعیت افزایش آزار و شکنجه است که بر اخوان در مصر، جایی که جنبش در آن متولد شده است، و فشارهای مداوم علیه آنها در کشورهای سکولار عربی، تأثیر می‌گذارد. در نتیجه، اکثر اعضای اخوان‌المسلمین به عربستان پناه بردند که از آنها استقبال کرد.

سازمان اخوان‌المسلمین در آغاز حضور در ایالات متحده هنوز تحت فشار قرار نگرفته بود. شاخه اخوان‌المسلمین در ایالات متحده در اوایل دهه شصت پس از اینکه صدها جوان مسلمان برای تحصیل به ایالات متحده آمدند به ویژه در دانشگاه‌های بزرگ غربی در ایلینوا، ایندیانا و میشیگان، در ایالات متحده ایجاد شد. مرکز فعالیت اتحادیه جوانان مسلمان بود که در سال 1963 تاسیس شد.

و برخی از آنها به اخوان‌المسلمین در کشورهای خود تعلق داشتند و می‌خواستند بیایند و آن را در اینجا پخش کنند. در دهه هفتاد هجوم اخوان‌المسلمین از خاورمیانه منجر به برخی اختلالات شد، اما در نهایت به کارآمدتر شدن سازمان کمک کرد.

سال‎ها بعد زید النعمان رئیس دفتر تشکیلاتی شاخه اخوان‌المسلمین در آمریکا گفت که اولین گردهمایی فعالان اسلامی وابسته به سازمان خاصی نبود.

"نسل اول اخوان‌المسلمین در آمریکای شمالی شامل سه نوع بود: یا کسانی که متشکل از مجموعه‌ای از هم‌میهنان بودند، یا کسانی که متعلق به گروه عباد‌الرحمن بودند، یا کسانی که هدفی جز یک فعالیت اسلامی نداشتند. "

و خلاصه تاریخی دستاوردهای اخوان‌المسلمین در ایالات متحده نشان می‌دهد که "در سال 1962 دانشجوی مسلمان اتحادیه توسط گروهی از برادران در آمریکای شمالی تاسیس شد و جلسات اخوان به کنفرانس‌ها و اردوهایی برای اتحادیه دانشجویان تبدیل شد. " انجمن دانشجویان مسلمان در سال 1963 تاسیس شد.

تاریخچه سازماندهی اخوان

اولین اعضای اخوان‌المسلمین که به ایالات متحده آمدند تحت عنوان اعضای اخوان‌المسلمین کشور زادگاه خود طبقه بندی می‌شدند. مانند اخوان اردن، اخوان لیبی، مصر و. . . .

این گروه اشکال مختلف سازمانی را پشت سر گذاشت. اولین شکل این جلسات به صورت منطقه‌ای بود. هر گروهی دارای رهبری است و مجموع رهبران گروه‌ها شورای هماهنگی را تشکیل می‌دادند که تصمیمات صادر شده توسط این شورا برای اعضای آن الزام آور نبود.

بعدها به تدریج یک ساختار رسمی شکل گرفت. طبق قوانین داخلی عالی‌ترین سازمان در گروه، کنفرانس سازمانی است که از اصول اخوان اخذ شده است. هر خانواده یکی یا دو نفر با توجه به تعداد آنها. بعد از آن شورای عالی و سپس شورای اجرایی قرار دارد.

در این مرحله نام این گروه مهم نبود اما ارتباط آنها با نام اخوان‌المسلمین به دلیل وابستگی فکری این گروه بود. به همین دلیل، نام" اخوان‌المسلمین "به عنوان مبنایی پذیرفته شد. ولی تلاش برای تغییر نام اخوان‌المسلمین به جنبش اسلامی وجود داشت.

در مورد انتصاب در در دهه شصت جنبش شرط اصلی این است که در کارهای عمومی انجمن دانشجویان مسلمان و کسانی که در جلسات آن شرکت می‌کنند یا در کمیته‌های اجرایی آن، محلی یا مرکزی شرکت می‌کنند فعال باشند.

دیدارها و مراسمات بیشتر به این ترتیب صورت می‌گرفت: شرکت در کنفرانس‌های انجمن دانش آموزان مسلمان و انتخاب فعال شرکت کنندگان عرب در آنها و نزدیک شدن به آنها برای مشارکت آنها در اخوان. به دنبال آن برخی از شعب محلی بازدید کردند، بنابراین عناصر فعال در آنجا را انتخاب کرده و سعی کردند برای پیوستن به اخوان به آنها نزدیک شوند.

موج جدیدی از خاورمیانه در دهه هفتاد

دوره جدیدی در آغاز دهه هفتاد آغاز شد و می‌توان آن را دوره تعیین قوانین نامید. مردم شروع به تدوین اولین قوانین داخلی کردند. تأیید شخصیت اخوان‌المسلمین این جنبش آغاز شد و قبل از این مرحله عناصر کوچکی به آمریکا آمدند، به ویژه از کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان که به ترتیب به صفوف جنبش می‌پیوستند.

در سال 1972، اتحادیه جوانان مسلمان کویت تأسیس شد، که در 1976 به اتحادیه مسلمانان عرب تبدیل شد و کار آن بر روی دانشجویان مسلمانی بود که از همه کشورهای عربی به آمریکا آمده بودند. در نیمه دوم دهه هفتاد، "دوران وفاداری به فعالیت‌های عمومی آغاز شد. اولین طرح اخوان برنامه پنج ساله‌ای بود که آنها توسعه دادند و از 1975 تا 1980 ادامه یافت. دغدغه اصلی آن فعالیت‌های عمومی و وفاداری به سازمان و فعالیت‌های آن است.

این مرحله نه تنها به افزایش روابط بین برادران آمریکای شمالی منجر شد، بلکه به افزایش محرمانه بودن و همچنین تأکید بر نیاز به برنامه‌‌ریزی بلند مدت منجر شد. در این دوره همچنین شکاف‌های داخلی عمیقی در جنبش و رقابت‌های شدید مشاهده شد.

در همان دوره، روابط خارجی اخوان تقویت شد، به دلیل کمپین‌های اهدایی پول، که توسط اخوان انجام شد، که رهبران اخوان را قادر ساخت تا با دیگر رهبران در مشرق عرب ملاقات کنند و این امر روند دستیابی به عضویت اعضای اخوان از کشورهای مورد نظر را تسهیل بخشید و به مرور باعث پیشرفت این اعضا در میان ساختار جنبش شد.

چالش رهبری

بنابراین، مناطق سازمانی منطقه‌ای در این دوره شروع به شکل‌گیری کردند. همچنین، شایعات و تردیدها در میان اعضای گروه در مورد برخی از افراد در موضوع رهبری شروع شد. در نتیجه این وضعیت گروه در این برهه زمانی در اردوگاه 1977 فوران کرد، و رهبری دیگری در 1978 ایجاد شد که کار آنها با دشواری پیش می‌رفت، همانطور که سعی می‌کرد ساختار گروه را از محدودیت‌ها یا گروه بندی‌های منطقه‌ای یا سازمانی نجات دهد و در قسمت‌های مختلف آن هم افزایی ایجاد کند، اما در این دوره رهبری ناهمگن بود و بی تعادلی در مواضع آن مشهود بود.

کار حرفه‌ای در دهه هشتاد

زمان‌های آشفته منجر به سازماندهی بیشتر سازمان اخوان‌المسلمین در ایالات متحده با رهبری مرکزی آن شد و همچنین منجر به تشکیل بسیاری از سازمان‌ها شد که هنوز هم در حال فعالیت هستند. و برای اولین بار، رهبری به دنبال ایجاد ساختارهای دائمی با هدف استقرار دائمی در شهرهای مختلف آمریکا شد.

انتخابات در سال 1979 برگزار شد، و مجلس شورا در 1980 و 1981 ایجاد شد و راه را برای آن هموار گردید، و کار برای یکپارچه سازی صفوف گروه و قرار دادن کار در یک چارچوب سازمانی مناسب آغاز شد و گروه قدم‌های مناسبی را رو به جلو برداشت و برای اولین بار در آن زمان یک مقام دولتی تعیین شد که ماموریت آن رسیدگی به امور گروه بود. این گروه به تنهایی و مجلس شورا نقش واقعی خود را که برنامه‌‌ریزی و نظارت بر رهبری اجرایی است آغاز کرد.

در سال 1980 اتحادیه دانشجویان مسلمان به جامعه اسلامی آمریکای شمالی (ایسنا) تبدیل شد که شامل توده‌های مسلمانان مهاجران و شهروندان می‌باشد و به هسته اصلی جنبش اسلامی در آمریکای شمالی تبدیل شد.

برنامه پنج ساله دوم حول خودکفایی و تمرکز بر درون جامعه مسلمان و تبلیغ بود. از آن جمله تلاش برای افزایش نفوذ اخوان در سازمان‌هایی که مهاجران جوان مسلمان را هدف قرار می‌دادند.

در سال 1985، سازمان جوانان آمریکای شمالی به عنوان یک سازمان مستقل مرتبط با جامعه اسلامی آمریکای شمالی تاسیس شد. اخوان‌المسلمین هیچ نقشی در تأسیس و مدیریت آن نداشت، اما موضوع در حال توسعه است. کار او بر فرزندان جوامع مسلمان مهاجران و شهروندان در آمریکای شمالی متمرکز است و یک کنفرانس عمومی سالانه و کنفرانس‌های منطقه‌ای در قاره داشت.

برعکس، احمد القادی (مقام اخوان‌المسلمین بین سال‌های 1984 تا 1994) به ایجاد بسیاری از سازمان‌های اسلامی از جمله جوانان مسلمان آمریکای شمالی کمک کرد، سازمانی که با حمایت از ورزش فوتبال هزاران دانش آموز دبیرستانی آنان را به اسلام جذب کرد.

فلسطین و اخوان

در سال 1981، اخوان‌المسلمین اتحادیه اسلامی فلسطین را برای خدمت به فلسطین در سطح سیاسی و رسانه‌ای تأسیس کرد. این اتحادیه علاوه بر اخوان‌المسلمین در سایر کشورها، بیشتر انرژی فلسطینی اخوان، رهبران و اعضای آن را جذب کرد. توجه به اعراب جدید، مهاجران یا شهروندان به طور کلی و با تمرکز بر فلسطینی‌ها به طور خاص متمرکز بود. کار اتحادیه از بدو تولد بسیار زیاد شد. به ویژه با تشکیل کمیته فلسطین و آغاز انتفاضه در پایان سال 1987 و اعلام تأسیس حماس.

اقدامات ساختاری و نظامی

اهداف اخوان‌المسلمین بین سال‌های 1982 تا 1983، شامل این موارد می‌شود: "تقویت ساختار داخلی، سازمان اداری، استخدام، ثبات فراخوان، احیای کار سازمان و فعال‌سازی جبهه‌های اقدامات سیاسی.

در مورد اهداف فرعی، آنها هشت مورد هستند: اول، تامین مالی و سرمایه‌گذاری، ثانیا روابط خارجی، سوم احیای فعالیت زنان، چهارم آگاهی سیاسی اعضای گروه، پنجم، تأمین امنیت گروه، ششم، کار خصوصی، هفتم، رسانه‌ها، هشتمین بهره از قابلیت‌های انسانی. "

و نیاز به امنیت و هوشیاری در مقابل نیروهای خارجی افزایش یافت و اهمیت بیشتری پیدا کرد، زیرا به نظر می‌رسید اخوان نوعی توانایی نظامی را توسعه داده است، اقدامات نظامی و تأمین امنیت گروه به معنی "تأمین امنیت آن در برابر خطرات خارجی مانند نظارت بر حرکات مشکوک در خاک آمریکا مانند صهیونیسم و فراماسونری و غیره و نظارت بر سازمان‌های دولتی، سرویس اطلاعاتی، FBI است. . . . و غیره

بلافاصله پس از آن در مورد آموزش اخوان در استفاده از سلاح در ایالات متحده اقام شد در حالی که "به عنوان مثال، امکان آموزش نظامی در اردن وجود ندارد، در حالی که در ایالات متحده آموزش استفاده از سلاح در بسیاری از اردوگاه‌های اخوان‌المسلمین. در برخی مناطق مانند اوکلاهما آموزش اسلحه دشوارتر شده است زیرا مقامات در مورد اجازه دادن به مسلمانان برای استفاده از اردوگاه‌ها سختگیرانه عمل کرده‌اند، برای مثال می‌توانند از آنها بخواهند که نشان دهند کارت شناسایی آنها. در میسوری، برادران هنوز می‌توانند درخواست کنند که اردوگاه آنها دارای حیاط آزمایش سلاح و محوطه تیراندازی باشد، و این را در برخی از اردوگاه‌ها مشاهده می‌کنید.

اخوان در دهه 90

در عین حال واضح است که گروه‌های اخوان‌المسلمین در ایالات متحده در حال انشعاب هستند و گروه‌هایی را تشکیل می‌دهند که تصور می‌شود در نوع خود مستقل هستند اما در واقع همه آنها به یکدیگر متصل هستند. سندی تحت عنوان "گزارش سالیانه برای سال‌های 1989 و 1990 ارائه شده به کنفرانس سازمانی" نشان می‌دهد که "کمیته مرکزی اقدامات فلسطینی در آمریکا مسئول برنامه‌‌ریزی، مدیریت و پیگیری هرگونه فعالیت مربوط به گروه است. شامل بسیاری از کمیته‌ها و سازمان‌ها، از جمله: جامعه اسلامی فلسطین، صندوق سرزمین‌های اشغالی، انجمن مطالعات و تحقیقات متحد، دفتر امور خارجه، کمیته سرمایه‌گذاری، کمیته توانبخشی، کمیته پزشکی و کمیته حقوقی.» پیوند بین جامعه اسلامی فلسطین و صندوق سرزمین‌های اشغالی (که بعدها به بنیاد امداد و توسعه سرزمین مقدس تبدیل شد) (43) و انجمن مطالعات و تحقیقات متحد که سال‌ها مرکز اصلی تحقیقاتی این گروه بوده است.

همان سند نشان می‌دهد که بنیاد سرزمین مقدس حدود 100، 000 دلار در قرارداد با گروهی وابسته به حلقه اسلامی آمریکای شمالی (ICNA) سرمایه‌گذاری کرده است که شواهد بیشتری از ارتباط نزدیک است. یکی از اسناد تحت عنوان "یادداشت توضیحی درباره هدف استراتژیک عمومی گروه در آمریکای شمالی" بسیار برجسته است زیرا از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا اهداف اخوان‌المسلمین را که قبلاً توسط یوسف القرضاوی و دیگران توضیح داده شده است به وضوح توضیح می‌دهد. رهبران وابسته به اخوان در چهارچوب تلاش‌های اخوان در ایالات متحده.

این سند که در 22 مه 1991 نوشته شد اهمیت خود را از محتوا و نوشتار اقتدارگرای خود نمی‌گیرد؛ زیرا بار شورای شورای و کنفرانس سازمانی 1987 را به دوش می‌کشد.

و نویسنده محمد اکرم تقریباً همان دکتر محمد اکرم عدلونی است. در زمان نگارش این مقالهعدلونی یکی از مهمترین بسیج کنندگان این گروه در ایالات متحده بود. او عضو شورای شورا و در پنج بخش از جمله بخش برنامه‌‌ریزی و کمیته ویژه بود و دبیر کمیته فلسطین بود.

اکنون عدلونی دبیرکل بنیاد بین‌المللی قدس در لبنان و مدیر موسسه بین‌المللی قدس است. جالب است که بنیاد بین‌المللی قدس را شیخ یوسف القرضاوی یکی از برجسته‌ترین متفکران و علمای دینی اخوان در چند دهه گذشته رهبری می‌کند.

همانطور که عدلونی اشاره می‌کند بنیاد بین‌المللی قدس یک سازمان غیر حقوق بشری عربی است که ماموریت آن حفظ و تقویت هویت عربی بیت‌المقدس است، همانطور که از مکانیزم‌های اولیه‌ای که برای دستیابی به اهداف خود استفاده می‌کند مشخص است. و پروژه‌های بهداشتی، برنامه‌های جوانان و زنان، برنامه‌های فرهنگی و رسانه‌ای، و برنامه برادری با خانواده‌ها در اورشلیم، و کمک مالی برای اورشلیم.

علاوه بر این بنیاد قدس برای پروژه‌هایی مانند تعمیر خانه‌های ویران شده و برنامه‌های خرید زمین، بودجه را مستقیماً به سرزمین‌های اشغالی فلسطین هدایت می‌کند. طی کنفرانسی از گروه اسلامی در پاکستان اعلام شد که بنیاد بین‌المللی قدس سازمانی است که در لبنان برای مقابله با توطئه‌های آمریکایی و غربی علیه اسلام تشکیل شده است.

عدلونی برای تأیید اقتدار خود در یادداشت توضیحی، اظهار می‌دارد که از شورای شورا در سال 1987 و کنفرانس سازمانی همان سال، دو بزرگ‌ترین نهاد اخوان‌المسلمین در آمریکا نشأت نمی‌گیرد. برای انجام این کار، او اهداف مورد توافق گروه در این کنفرانس را ذکر می‌کند، مانند:

توانمندسازی اسلام در آمریکای شمالی یعنی ایجاد یک جنبش اسلامی موثر و پایدار به رهبری اخوان‌المسلمین که موضوعات مسلمان محلی و جهانی را اتخاذ می‌کند، برای گسترش پایگاه مسلمانان مذهبی تلاش می‌کند، با هدف متحد و هدایت تلاش مسلمانان، پیشبرد اسلام به عنوان یک جایگزین متمدن و از دولت اسلامی جهانی در هر کجا که باشد حمایت می‌کند. "

پس از بحث مفصل در مورد اهمیت سخنرانی خود، نویسنده بخش زیادی را به صحبت در مورد اصل حل و فصل اختصاص می‌دهد، که ساختار اساسی تلاش‌های اخوان‌المسلمین در آمریکای شمالی را تشکیل می‌دهد. وی شهرک سازی را "برای تبدیل اسلام و جنبش آن به بخشی از کشوری که در آن زندگی می‌کند" ضروری می‌داند.

فرایند حل و فصل نیز به شرح زیر تعریف می‌شود: "برای اینکه اسلام و جنبش آن" بخشی از ملتی که در آن زندگی می‌کند "، " ثابت "در سرزمین خود، " ریشه دار "در روح و روان مردم خود، " فعال شود. "در زندگی خود، و دارای" سازمان "های قدرتمندی است که باید بر اساس آنها بنا شود. سیستم اسلامی و تمدن بر اساس آن، جنبش باید برنامه‌‌ریزی و تلاش کند تا کلیدها و ابزارهای این فرایند را بدست آورد تا ماموریت خود را به عنوان مسئولیت "جهادگرای متمدن" که مسلمانان بار آن را بر عهده می‌گیرند تحت رهبری اخوان‌المسلمین در این کشور. . . برای خروج مسالمت‌آمیز، اما در حقیقت بخشی از جهاد یا جنگ مقدس است که در این سرزمین به پیروزی اسلام برسیم.

عدلونی در صحبت‌های خود در مورد نقش برادر مسلمان در آمریکای شمالی همانطور که در اظهارات قبلی وی نشان داده شد، واضح است و همچنین در گفته‌های خود می‌گوید که اخوان‌المسلمین باید وزن و اهمیت روند حل و فصل آنها را درک کنند.

"روند حل و فصل یک فرایند" جهاد تمدنی "به تمام معنا است. اخوان باید درک کنند که کار آنها در آمریکا نوعی جهاد بزرگتر است با حذف و نابودی تمدن غربی از درون و" خرابکاری "خانه بدبخت آن با آنها. دست خود و دست م theمنان حتی دین خدا ناپدید می‌شود و بر سایر ادیان پیروز می‌شود.

بدون این سطح درک، ما واجد شرایط این چالش نیستیم و هنوز خود را برای جهاد آماده نکرده‌ایم. جهاد سرنوشت هر مسلمانی است، و کار در هر کجا که باشد تا قیامت فرا می‌رسد، و هیچ راه فراری از این سرنوشت نیست مگر کسانی که تنبلی را انتخاب می‌کنند، اما آیا مجاهدین و آنهایی که می‌نشینند یکسان هستند؟ نویسنده می‌داند که اخوان‌المسلمین در ایالات متحده به اندازه کافی قوی نیست که "جهاد تمدن" را به تنهایی انجام دهد، اما اخوان‌المسلمین را به عنوان نیروی پیشرو اسلامی می‌داند:

"در مورد نقش اخوان‌المسلمین در خط مقدم است و این رهبری است که پرچم را حمل می‌کند و مردم را به این سمت سوق می‌دهد. پس از آن، آنها باید تلاش‌ها و نقاط قوت مسلمانان را برای این کار به کار گیرند، هدایت و متحد کنند. برای انجام این کار، ما باید بر هنر "تشکیل ائتلاف" و هنر "مهار" و اصول "همکاری" مسلط شویم.

ما باید این اصل را در نظر بگیریم که می‌گوید "بهترین چیزها را از مردم بگیرید"، بهترین تخصص‌ها، تجربیات، هنرها، انرژی‌ها و پتانسیل‌های آنها. منظور ما از واژه مردم افراد و مؤسسات هستند. و در مورد من، ما چاره‌ای جز اتحاد و درک متقابل با کسانی که مایلند نداریم. . . و عرصه آمریکایی-آمریکایی پر از کسانی است که منتظر آنند

برای تأیید قدرت گروه، نویسنده با تهیه فهرستی از 29 گروه تحت عنوان: "لیست سازمان‌های ما و سازمان‌های دوستان ما " که شامل جامعه اسلامی می‌شود، نتیجه نمی‌گیرد. آمریکای شمالی (ایسنا) و انجمن دانشجویان مسلمان (MSA).)، انجمن جوانان مسلمان عرب (MAYA) و صندوق اسلامی آمریکای شمالی (NAIT.). موسسه بین‌المللی اندیشه اسلامی (IIIT)، صندوق سرزمین‌های اشغالی (OLF)، که بعداً به بنیاد سرزمین مقدس (HLF) تبدیل شد، و سایر گروه‌ها بدون هیچ ارتباطی بین آنها یا اخوان‌المسلمین به طور مستقل فعالیت می‌کنند.

دور نمای اخوان در سه دهه اخیر

جنبش جهانی اخوان‌المسلمین بیش از سه دهه است که برنامه سازماندهی شده‌ای را برای فعال کردن جهاد متمدن علیه ایالات متحده با هدف تبدیل این کشور به خلافت اسلامی یا دولت اسلامی جهانی انجام می‌دهد. و این کار توسط سازمان‌های همپوشانی که ساختار اخوان‌المسلمین را در اینجا تشکیل می‌دهند، انجام شد.

اگرچه عضویت در اخوان از نظر قانونی ممنوع نیست، این گروه تمایل خود را برای حضور هر سازمان به صورت جداگانه و بدون اعلام وابستگی به اخوان ابراز کرد و به همین منظور اقدامات امنیتی سختگیرانه‌ای در سازمان‌ها اعمال شد و امنیت و محرمانه بودن دلیل آن است برای نگرانی و بحث در اطراف آنها در حال انجام است.

اسناد همچنین نشان می‌دهد که اگرچه اخوان‌المسلمین در ظاهر خشونت را اتخاذ نکرده است، اما اخوان‌المسلمین در استفاده از سلاح آموزش دیده و یک شعبه امنیتی مخفی برای نظارت بر اجرای قانون و علاقه سرویس‌های اطلاعاتی به فعالیت اخوان‌المسلمین ایجاد کرده است.

جالب اینجاست که همه اسناد درباره اهداف اعلام شده سازمان‌های گروه مانند حمایت از حقوق قانونی مسلمانان یا اطمینان از رعایت حقوق شهروندی آنها از سازمان‌ها از بدو تاسیس بحث نمی‌کنند[۱].

پانویس