کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین
احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلی | |
---|---|
نام کامل | احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلی |
نامهای دیگر | ابن جندی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 306 ق، ۲۹۷ ش، ۹۱۸ م |
محل تولد | کوفه |
سال درگذشت | 396 ق، ۳۸۵ ش، ۱۰۰۶ م |
محل درگذشت | بغداد |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلی، معروف به «ابنجندی». در سن 8 سالگی وارد حوزه علوم دینی شد و احادیثی فرا گرفته است. سپس وارد بغداد گشت و در درس استادان سنی و شیعی آنجا حضور یافت و به تدریج در علوم حدیث تبحر یافت و به مقام استادی رسید.
معرفی اجمالی
احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلی، معروف به «ابن جندی». لقب «ابن جندی» شاید از آن روی به وی داده شد که پدرش از مأموران نظامی در دولت بنیعباس بوده است. وی از تیره «بنینهشل» از طائفه «بنیتمیم» است و نسب او به «نهشل بن دارم بن مالک بن حنظله تمیمی» میرسد. قبیله بنیتمیم شاخههای متعددی هستند و بخشی از آن در کوفه مسکن داشتند که از جمله آنها «بنیدارم» و «بنینهشل» بودهاند. وی در اواخر 306 هجری (احتمالاً در کوفه) دیده به جهان گشود و در 390 هجری (و به قول ذهبی 396 هجری) در بغداد در گذشت. وی اصالتاً اهل کوفه است و شاید تحصیلات مقدماتی را در همین شهر به انجام رسانده است. نخستین بار در سن 8 سالگی وارد حوزه علوم دینی شد و احادیثی فرا گرفته است. سپس وارد بغداد گشت و در درس استادان سنی و شیعی آنجا حضور یافت و به تدریج در علوم حدیث تبحر یافت و به مقام استادی رسید.
استادان
وی در بغداد نخستین استاد «ابوالعباس احمد بن علیبن احمد نجاشی» (372- 450ق) بود و همو بود که نجاشی را با اساتید دیگر آشنا نمود. از جمله اساتید او «ابوعلی محمد بن همام اسکافی» (م336ق)، «ابوالقاسم عبدالله بن محمد بغوی» (م317ق)، «یحییبن محمد بن صاعد» (م318ق) و «یوسف بن یعقوب نیشابوری» (م.ب320ق) هستند.
شاگردان
وی در بغداد شاگردان زیادی تربیت نمود که از جمله آنها «ابوطالب بن غرور» (استاد شیخ طوسی)، «محمد بن علی علوی شجری» (م445ق، نویسنده کتاب: فضل زیاره الحسین (علیه السلام)، «ابوالقاسم ازهری»، «حسن بن محمد بن خلال»، «محمدبن علیبن مخلد وراق» و «محمد بن عبدالعزیز بردعی» هستند. از دیگر شاگردان سنی او «احمد بن محمد عتیقی» است که وی از زبان این شاگرد، شیعه معرفی شده و تألیفاتش نیکو دانسته شده است. همچنین شاگرد دیگر او «ابومسعود احمد بن محمد حافظ» است که کتاب «تاریخ ابیمعشر» را نزد او با پرداخت دست مزد فرا گرفته است.
مذهب
اگرچه بیشتر اساتید و شاگردان او سنی بودهاند، اما نمیتوان درباره تشیع او تردید نمود. زیرا:
- اولاً ذکر نام او در کتابهای نجاشی و طوسی دلیل بر تشیع اوست؛
- ثانیاً شاگردان شیعی او کم نبودهاند که نام برخی از آنان گذشت؛
- ثالثاً بسیاری از مورخان و رجال شناسان اهلسنت او را متهم به شیعهگری نمودهاند.
ذهبی و خطیب بغدادی ضمن طعنه به مذهب و اعتقاد او، در یک گزارش تعصبآمیز درباره کتاب او به نام «دیوان الانواع»، مینویسند: «این کتاب نوشته او نیست بلکه چون نام نویسنده آن با نام او مشابهت داشته، ادعای تألیف آن را نموده است». وی همچنین از لسان ابنحجر نیز متهم به تشیع شده و حدیث او در فضیلت علیبن ابیطالب (علیه السلام) را جعلی و ساختگی معرفی نموده است.
آثار
از تألیفات او میتوان کتابهای:
- «الانواع»(کتابی بس بزرگ است)،
- «الرواه و الفلج»،
- «کتاب الخط»،
- «الغیبه»،
- «عقلاء المجانین»،
- «الهواتف»،
- «العین و الورق»،
- «فضائل الجماعه و ما روی فیها»،
- «رجال ابن جندی» را نام برد.
منابع
- رجال نجاشی، ص 85 شماره 206؛
- رجال طوسی، ص 417 شماره 6025؛
- الفهرست، طوسی، ص 79 شماره 98؛
- تاریخ بغداد، ج 5 ص 282 شماره 2780؛
- سیر اعلام النبلاء، ج 16ص 555 شماره 407؛
- لسان المیزان، ج 1 ص288 شماره 852؛
- الانساب، سمعانی، ج 2 ص 96، ذیل جندی؛
- الذریعه الیتصانیف الشیعه، ج 10 ص 84 شماره 152.
حسین بدرالدین الحوثی | |
---|---|
نام کامل | حسین بدرالدین الحوثی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1956 م، ۱۳۳۴ ش، ۱۳۷۵ ق |
محل تولد | یمن |
سال درگذشت | 2004 م، ۱۳۸۲ ش، ۱۴۲۴ ق |
محل درگذشت | یمن |
دین | اسلام، شیعه زیدی |
فعالیتها | رهبر حزب |
حسین بدرالدین الحوثی، نسب حوثی به خاندان هاشمی و چهارمین خلیفه راشدین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ختم میشود. پدرش بدرالدین حوثی یکی از برجسته ترین مراجع شیعه فرقه زیدی در یمن بود که رئیس جمهور علی عبدالله صالح نیز به آن تعلق دارد. در فهرست «حزب الحق» وارد مجلس نمایندگان شد و نقش مهمی به ویژه در زمینه فعالیت در زمینه قوانین مبارزه با فساد داشت، در حالی که موافقت و امضا نکرد. هر قرضه ای به این دلیل که او فکر می کرد مردم از آن بهره ای نمی برند، بلکه بین صاحبان قدرت و نفوذ تقسیم می شود.
در سال 1956 در روستای السیفی در منطقه حیدان در استان صعده واقع در 240 کیلومتری شمال غربی صنعا، حدود شش سال قبل از وقوع انقلاب یمن که حکومت امامت را از بین برد، به دنیا آمد. بیش از 11 قرن به عنوان گسترش دولت زیدی که در کوهستان ها تأسیس شد، ادامه یافت. به گفته «عبدالرحیم الحمران» که با یکی از خواهران حسین الحوثی ازدواج کرد، پدر بزرگ حسین، علامه امیر الدین بود که در برابر ظالمان قد علم کرده و موضعی قاطعانه داشت و در آن زمان اعلام کرد که نباید در نماز جمعه برای حاکمان ظالمان دعا خوانده شود؛ زیرا دعا برای ستمگران و ظالمان، آنان را روسفید میکند.
اما پدر حسین الحوثی نیز به مسائل سیاسی اهمیت زیادی میداد و همواره به اخبار رادیو گوش میداد و عبدالکریم الحوثی عموی او نیز در جریان حوادث سال 1962 در مسجد به شهادت رسید.
حسین الحوثی از خانواده ای هاشمی است که نسب آنها به حسن بن علی بن ابی طالب (علیه السلام) می رسد. و اما پدرش عالم بدرالدین حوثی، برجسته ترین عالم و مرجع فرقه زیدی در یمن است. او تحصیلات خود را در مؤسسات علمی از ابتدایی تا متوسطه گذرانده است و همچنین عقاید زیدی را از پدر و علمای دینی خود در صعده دریافت کرده است و برخی منابع گزارش می دهند که تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رسانده و فوق لیسانس و دکترا را در خارج از یمن اخذ کرده است! وی از سال 1993 میلادی تا 1997 میلادی در مجلس نمایندگان ناحیه مران در صعده عضویت داشت و پس از خروج از مجلس نمایندگان، خود را وقف انتشار عقاید و عقاید خود از طریق درس، سخنرانی و گردش وعظ به مناطق کرد. رهبری سازمان «جوانان مؤمن» و تشکیل شعب آن و تأسیس حوزه های علمیه و مساجد وابسته به آن منبع جهان اسلام:
حسین بدرالدین الحوثی در سال 1959 در استان صعده یمن به دنیا آمد. او نزد پدرش سید بدرالدین حوثی، عالم قرآن تربیت شد و اولین تحصیلات خود را در زمینه تحصیل، مسئولیت دینی، اخلاق آرمانی، جهاد و شجاعت در آنجا گذراند. آنهایی که اصرار داشتند آقا حسین و 12 برادرش از گفتن حقیقت نترسند، حتی اگر به قیمت تمام شود، جان خود را در ازای آن می دادند.
سید با هدف خدمت به جامعه «انجمن خیریه اجتماعی ماران» را تأسیس کرد که همواره برای توسعه آن تلاش می کرد و از این طریق پروژه های زیادی را ارائه کرد که مهمترین آنها عبارت بودند از: ساخت داروخانه بزرگ ماران و تجهیز آن به تجهیزات پزشکی. و کادر فنی و ساخت بسیاری از مدارس رسمی و دینی...
در سال 1993، آقای الحوثی در فهرست «حزب الحق» وارد مجلس نمایندگان شد و نقش مهمی به ویژه در زمینه فعالیت در زمینه قوانین مبارزه با فساد داشت، در حالی که موافقت و امضا نکرد. هر قرضه ای به این دلیل که او فکر می کرد مردم از آن بهره ای نمی برند، بلکه بین صاحبان قدرت و نفوذ تقسیم می شود.
در سال 1994، السید نقش برجسته ای را در بحرانی که به دنبال اتحاد یمن به وجود آمد، ایفا کرد، زیرا او از آشتی بین دو طرف مناقشه حمایت کرد و از این طریق یمن را از جنگی خونین نجات داد.
با این حال، السید پس از دانستن اینکه مقامات از تلاش برای ایجاد درگیری دست بر نمی دارند، خود و یارانش را از مداخله دریغ نمی کند تا به هیچ وجه در خونریزی هایی که او مشتاق محافظت از آن بود شریک نباشد. او با وجود حبس خانگی که برای حمایت از جنگ بر او تحمیل شده بود، صعده را ترک کرد، اما بر موضع خود پافشاری کرد و تظاهرات زیادی را علیه دولت وقت یمن رهبری کرد تا اینکه با نیروی نظامی با او مقابله کرد و بسیاری از تظاهرکنندگان را دستگیر کرد و تلاش کرد. خانه اش را خراب کند پس از آن السید در حالی که در مجلس نمایندگان بود بورسیه تحصیلی سودان گرفت و تحصیلات تکمیلی خود را در آنجا به پایان رساند و فعالیت های فرهنگی و سیاسی خود را در جامعه دانشگاهی دنبال کرد و پس از چندین سال به یمن بازگشت و ادامه داد. تهیه پایان نامه کارشناسی ارشد در علوم قرآن.
السید به مواضع ضد استکباری اش معروف بود، چرا که دهه ها قبل نسبت به جاه طلبی های آمریکا در یمن به یمنی ها هشدار داد و به همین دلیل اولین نفری بود که شعار «الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر آمریکا» را مطرح کرد. اسرائیل، لعنت بر یهودیان، پیروزی اسلام» در سال 2002.
پس از شرکت علی صالح رئیس جمهور یمن در نشست غیرمعمول هشت کشور صنعتی در ایالت جورجیا آمریکا، آقای الحوثی متعجب شد و متوجه شد که جنگی در حال آماده شدن است. پس از پیامهای تهدیدآمیز به دست سید مبنی بر ترک شعار و امتناع وی از آن، «علمای نظام» به قتل او فتوا دادند.
آقای حسین الحوثی همیشه سعی می کرد صحت مواضع خود را به همه بفهماند و به رئیس جمهور یمن هشدار دهد که در صورت جدایی شاه ایران از مردمش به سرنوشت او دچار خواهد شد، اما تصمیم به ترور او و سرکوب او. حرکات انجام شده بود.
تحصیلات
یکی از طعنه های قابل توجه در شخصیت الحوثی این است که او تحصیلات خود را در مدارس دینی سنی گذرانده در حالی که به یک خانواده قدیمی شیعه زیدی تعلق داشت و به "موسسات علمی" که قبل از آن توسط جنبش اخوان المسلمین اداره می شد پیوست. در سال 1990 به یک حزب سیاسی با نام «جماعت یمنی برای اصلاحات» تبدیل شد.
او همچنین نزد پدرش و علمای عقاید زیدی تحصیل کرد و پس از آن به دانشکده شریعت دانشگاه صنعا پیوست و لیسانس شریعت و حقوق گرفت.
الحوثی همچنین برای آماده شدن برای کارشناسی ارشد علوم قرآنی به یکی از دانشگاه های سودان پیوست و در سال 2000 مدرک فوق لیسانس خود را با ممتاز گرفت، اما به زودی گواهی را پاره کرد، زیرا گواهی های تحصیلی در واقع چیزی جز اخلال در کار نیست.
==
او از کودکی با قرآن زندگی کرد و در خانه قرآن پرورش یافت و در مرحله ای از زندگی خداوند دلایلی برای زندگی با قرآن به او عنایت کرد. متفکر آگاه، متفکر و متواضع که از واقعیت ملت رنج می برد و به دنبال راه حل است.
وی در روستای الرویس از توابع بنی بحر به دنیا آمد و بنا به روایتی در روستای السیفی از توابع حیدان صعده، نظرها در مورد سال تولد او بین سالهای 1956 تا 20 اوت 1959 بود. شعبان 1379ق/فوریه 1960 که دومی محتمل ترین است.
وی از یک خانواده علمی اصیل، یکی از خانوادههای علوی هاشمی که در یمن لبنان نامیده میشود، میآید و بیشتر فرزندان آن عالم دین هستند و اجدادشان در تاریخ یمن از مراجع دینی به شمار میروند.
او تحت مراقبت پدرش عالم حجه بدرالدین بن امیرالدین حوثی از مراجع محترم زیدی در صعده در کنار عالم حجه مجدالدین بزرگ شد. مؤیدی رحمه الله، علوم مختلف شریعت را نزد پدرش و جمعی از علمای زیدی فرا گرفت تا این که در میان مشاهیر زمان خود ممتاز شد و هنوز هم هست.در دهه سوم ق. زندگی او مورد تأیید علمای برجسته زیدی قرار گرفت و در خانه ها و سفرها با پدر همراه بود و اخلاق ستوده و فضائل زیبا را از او نشأت داد و صفات و ویژگی های کمالاتی را درو کرد که هیچ معاصری از او نداشت. همسالان درو کرده بودند.
او راضی به کسب علوم شرعی نبود، لذا در مقاطع مختلف تحصیلی عادی ثبت نام کرد و لیسانس شریعت و حقوق از دانشگاه صنعا و فوق لیسانس علوم قرآنی از سودان در سال 2000 گرفت. منابع از اخذ مدرک دکتری در علوم قرآن کریم خبر داده اند و رحمت خداوند بر او عمیق تر شده است.
وی در دوران تحصیل دانشگاهی در سودان، نقش ایمان، حضور باشکوه و مداخلات و مناظرات علمی هوشیارانه خود را داشت و همکاران، اساتید و دوستانش بر هوش، تعالی و گسترش او در مطالعات اسلامی و فرقه ای گواهی دادند. مورد تحسین و ستایش پزشکان و دانشجویان قرار گرفت و در میان محافل روشنفکری از جایگاه برجسته و محبوبیت فراوانی برخوردار بود.
پس از سال 1373 به عنوان مدرس، مدرس و مدیر به مجمع جوانان مؤمن پیوست و این افتخار را داشتم که در سال 95 در مؤسسه عالی شهر صعده و مدرسه امام الهادی بنی معاذ در برخی از سخنرانی های ایشان شرکت کنم. در منطقه سحر، پس از خروج از مجلس نمایندگان در سال 1997، خود را وقف نشر عقاید و عقاید خود از طریق درس، سخنرانی و کار وکالت کرد و به مناطق و در سال 2000 تصمیم به ترک مجمع و برود تا به همت او هسته فرهنگ قرآنی را شکل دهد و اندیشه نورانی آن را گسترش دهد و مدارس راه قرآنی را در استان صعده و برخی از استان های همجوار تأسیس کند.
فعالیت سیاسی
در سال 1992، الحوثی تصمیم گرفت به عنوان بنیانگذار اپوزیسیون «حزب الحق» که توسط علما، روشنفکران و قبایل وابسته به فرقه زیدی که منشأ، علوم حقوقی و تاریخ سیاسی آن بودند، به کار سیاسی بپردازد. در یمن
حزب سوسیالیست یمن، «شریک دولت وقت»، از تأسیس حزب الحق در چارچوب محاسبات سیاسی خود و اشتیاق آن به ایجاد نیروهای سیاسی با جهت گیری مذهبی برای مقابله با رقیب اصلی خود، حمایت کرد. حزب اصلاح یمن مخالف
الحوثی در سال 1993 یکی از کرسی های مجلس نمایندگان را برای حزب الحق در استان صعده در انتخابات پارلمانی به دست آورد.
اما او از نامزدی در انتخابات 1997 انصراف داد تا خود را وقف تبلیغ و تأسیس انجمن «جوانان مؤمن» کند که بسیاری از روشنفکران فرقه زیدی را به خود جذب کرد.
همکاران، اساتید و دوستان الحوثی بر هوش، برتری علمی و گسترش او در مطالعات اسلامی و فرقه ای گواهی می دهند، اما او را به خاطر افراط گرایی و تعصب فرقه ای او مورد انتقاد قرار می دهند.
از سال گذشته پس از رونق فعالیت «جوانان مؤمن» و گسترش پایگاه آن در میان جوانان فرقه زیدی در شهرهای مختلف یمن، تظاهرات ضد آمریکایی را رهبری کرد.
مبارزه
در ماههای گذشته درگیریهایی بین هواداران وی و نیروهای یمنی صورت گرفت و دستگاههای امنیتی صدها تن از پیروان او را بازداشت کردند.
الحوثی - که مقامات برای هر کسی که اطلاعاتی را برای دستگیری او ارائه کند، جایزه 55000 دلاری در نظر گرفته است - از گفتگو با دولت امتناع ورزید و ابتکارات میانجیها برای برگرداندن افراطگرایی فرقهای خود را قبل از شروع درگیریها در صعده در 18 ژوئن رد کرد. در کوه های ماران که با صدها نفر از هوادارانش مستقر بود.
صنعا الحوثی را متهم کرد که خود را امیرالمومنین اعلام کرده و به درگیریهای فرقهای دامن میزند که به وحدت ملی آسیب میزند، اما او این موضوع را رد کرد و تاکید کرد که دشمنی او با آمریکا چیزی است که دولت یمن را علیه او تحریک کرده است.
سفر حسین الحوثی به ایران
در سال 1986 حسین به همراه عبدالرحیم الحمران همسر خواهرش عازم ایران شد. الحمران در توصیف حال و هوای این سفر می گوید: حسین که یک انقلابی تمام عیار بود، تمام تلاش خود را کرد تا بتواند وارد ایران شود، زیرا ایران روزهای جنگ را سپری می کرد در نتیجه تدابیر امنیتی شدیدی در آن اعمال می شد و ازآنجا که حسین آن زمان شخصیت معروفی نبود بیش از یک ماه در سوریه صبر کرد تا اینکه توانست کانالی برای سفر به ایران پیدا کند. او پس از سفر به ایران 18 روز در آنجا اقامت کرد و توانست با برخی شخصیت های علمی ایرانی و عراقی ملاقات کند.
الحمران به نقل از حسین می گوید: این پرچم، پرچم امام خمینی (ره) جایگزینی ندارد. او حتی به فکر ملحق شدن به سپاه بدر بود که آن روزها برای دفاع از جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی عراق از سوی صدام، تازه در حال تشکیل بود.
در سال 1990 حسین و پدرش به منظور تاسیس حزب الحق به تعدادی از رهبران زیدیه ملحق شدند و در پی تلاش های نظام حاکم یمن و عربستان برای ایجاد دسته بندی بین رهبران این حزب، آنان به عضویت خود پایان دادند.
علاوه بر آنان یکباره سه هزار نفر از این حزب خارج شدند زیرا تلاش برای اصلاح حزب از درون آن ناکام مانده بود.
در گذشت
حسین بدرالدین حوثی nv سال ۱۴۲۵ق مصادف با ۲۰۰۴م در منطقه مَرّان در محاصره ارتش دولت یمن به ریاست علی عبدالله صالح قرار گرفت. پس از جنگی که بیش از هشتاد روز به طول انجامید، به همراه خانواده و جمعی از مجروحان در کوه مران بر اثر انفجار بمب ترور شد. جسد سید حسین، در سال ۲۰۱۳م، به خانوادهاش تحویل داده شده و طی مراسمی در مَرّان به خاک سپرده شد. بارگاهی بر مزار وی بنا شد که در سال ۲۰۱۵م براثر حملات ائتلاف سعودی، تخریب گردید.