خزاز قمی
ایجاد خزاز قمی | |
---|---|
نام کامل | علی بن محمد خزاز قمی |
نامهای دیگر | خزاز قمی |
اطلاعات شخصی | |
روز تولد | نیمه دوم سده چهارم |
محل تولد | ایران،قم |
روز درگذشت | نیمه اول سده پنجم |
محل درگذشت | ایران،ری |
دین | اسلام، شیعه |
استادان | شیخ صدوق،ابوالمفضل شیبانى،ابن عیاش |
شاگردان | ابوالبرکات على بن حسین جوزى،محمد بن ابى الحسن بن عبدالصمد القمى |
آثار | الایضاح فى اصول الدین،الاحکام الشرعیة على مذهب الامامیة،کفایة الاثر فى النص على ائمة الاثنى عشر |
فعالیتها | محدث شیعی |
علی بن محمد خزاز قمی محدث و فقیه نامدار شیعه اهل قم در نیمه دوم سده چهارم و اوائل سده پنجم هجری است. او از شاگردان شیخ صدوق بوده و کتاب با ارزش «کفایة الاثر فی النصوص علی الائمة الاثنی عشر» از او به جای مانده است[۱].
معرفی اجمالی
یکی از محدثان و فقیهان قم، علی بن محمد خزاز قمی است. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست اما با نظر به دوران حیات استادان وی، همانند شیخ صدوق متوفی ۳۸۱ قمری، و ابنعیاش جوهری متوفی ۴۰۱ قمری و ابوالمفضل شیبانی متوفی ۳۸۷ قمری، میتوان گفت که این محدث فرزانه، تقریباً در نیمه دوم سده چهارم هجری قمری پا به عرصه وجود نهاده است[۲]. کنیهاش ابوالقاسم میباشد و لقب معروف او خزاز و منسوب به قم و ری است. بر همین اساس برخی او را قمی رازی نامیدهاند؛ البته بیشتر تراجمنویسان او را تنها قمی خواندهاند. همان گونه که یکی از بزرگان عصر گفته است؛ ازآنرو که زادگاه او در شهر قم بود ولی وی برای کسب دانش حدیث به شهر ری رفت و در آنجا رحل اقامت افکند[۳].
استادان و شاگردان
۱- مشهورترین استادش، محمد بن علی بن بابویه قمی، معروف به «شیخ صدوق» است. بدون تردید او یکی از مفاخر برگزیده شیعه بلکه جهان اسلام میباشد.
۲- محمد بن عبدالله، معروف به ابوالفضل شیبانی؛[۴] شیبانی یکی از روایتگران برجسته شیعه است که شاگرد بزرگوارش، خزاز قمی، در جای جای اثر گرانسنگ خود، کفایة الاثر از این استاد مسلم حدیث، روایت نقل میکند و با دیده احترام به او مینگرد در موارد بسیاری بعد از ذکر نام او میگوید: «رحمهالله».
۳- احمد بن محمد بن حسن جوهری، مشهور به «ابنعیاش»؛[۵] ابنعیاش در زمره دانشوران پرآوازه شیعه است. شیخ طوسی درباره او میگوید: «جوهری روایات فراوانی را شنید و فراگرفت و در نشر حدیث کوشش بسیار نمود؛ ... کتابهای زیادی دارد که معروفترین آنها مقتضب الاثر فی الائمة الاثنی عشر است»[۶].
۴- محمد بن وهبان بصری؛[۷] نجاشی دربارهاش چنین مینگارد: «ابوعبدالله دبیلی، ساکن بصره از دانشوران نامدار و موثق شیعه است. روایاتی که او نقل میکند بسیار جالب و بدون اشتباه و لغزش است»[۸].
۵- حسین بن محمد بن سعید خزاعی؛[۹]
۶- علی بن حسین بن منده؛[۱۰]وحید بهبهانی در عظمت او میگوید: «خزاز قمی در اثر گرانقدر خود، از این دانشمند روایات بسیاری نقل نموده و از او تمجید کرده است. این نشان از بزرگی ابنمنده دارد. وی از لحاظ مرتبت ردیف شیخ صدوق میباشد»[۱۱]. اما با این که خزاز قمی از نخبگان عالمان شیعه است، و طبعاً باید گروه زیادی از سرچشمه دانش او بهره برده باشند؛ ولی در کتابهای تراجم تنها به نام اندکی از شاگردان حدیثی وی اشاره شده است:
۱- ابوالبرکات علی بن حسین جوزی؛
۲- محمد بن حسین بن سعید قمی که در شهر بغداد میزیست؛
۳- محمد بن ابی الحسن بن عبدالصمد القمی[۱۲].
آثار و تألیفات
تراجمنویسان نوشته اند که این محدث برجسته در عرصههای گوناگون، کتابهایی از خود به یادگار گذاشته است.
۱- در دانش استدلالی حکام: الایضاح فی اصولالدین؛[۱۳] البته امروز ما از سرنوشت این کتاب اطلاعی در دست نداریم.
۲- در مسائل فقهی: الاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة؛[۱۴] گویا این کتاب نیز همانند الایضاح - همچون بسیاری از کتابهای دیگری که عالمان شیعه تألیف کردند - در کشاکش مبارزات سیاسی علیه مذهب اهل بیت علیهمالسلام از بین رفته است و اثری از آنها در دست نیست.
۳- در مبحث مهم رهبری معصوم علیهالسلام در جامعه دینی: کفایة الاثر فی النص علی ائمة الاثنی عشر؛[۱۵]شاید بتوان گفت که این اثر از بهترین و مهمترین تألیفات خزاز قمی است، کتابی که به مدرک و مأخذ عمده دو کتاب معروف شیعه یعنی بحارالانوار و وسائلالشیعه تبدیل شده است[۱۶]. وی در این کتاب تلاش میکند تا با دلائل روشن و غیرقابل انکار حقانیت امامت امامان شیعه از بعد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را اثبات کند و البته در این هدف والای خویش نیز نردبان توفیق را تا اوج پیموده است.
خزاز قمی از منظر عالمان
برجستهترین تراجمنویس تاریخ شیعه، نجاشی، میگوید: علی بن محمد خزاز یکی از چهرههای نامی و موثق دانشمندان شیعه است. او در روزگار خود فقیه بلندمرتبهای بود[۱۷]. شیخ طوسی نیز مینویسد: خزاز رازی، متکلمی بلندمرتبه که در دانش کلام کتابها تألیف کرد، به علم فقه هم گرایش و دلبستگی فراوانی داشت. او در شهر ری میزیست و در همان جا بدرود حیات گفت[۱۸].
علامه حلی مینگارد: خزاز قمی یکی از دانشمندان فقیه و موثق است [۱۹]. علامه مجلسی هم آورده است: شیخ سعادتمند علی بن محمد خزار قمی...، [۲۰] کتاب کفایة الأثر از او، کتابی است که مانند آن در زمینه امامت تألیف نشده و این اثر بهترین نشانه بر فضل و کمال و وثاقت و دیانت مؤلف اوست[۲۱].
صاحب وسائل الشیعه با این تعبیر از او یاد کرده است: دانشور نامدار و راستگو، علی بن محمد خزاز قمی[۲۲].
علامه وحید بهبهانی در وصف اثر وی نگاشته است: کتاب کفایة الاثر در کمال خوبی و متانت نوشته شده و از تحقیقات خود مؤلف در این نوشتار بدست میآید که این شخصیت بزرگوار در کمال فضل و دانش قرار داشته است[۲۳].
میرزا محمدباقر خوانساری نیز آورده؛ خزار قمی یکی از شخصیتهای سترگ و برجسته شیعه است[۲۴]. تعبیر شیخ عباس قمی همچنین است: علی بن محمد خزاز که قمی هم به او گفته میشود، از قدما و پیشروان شیعه است[۲۵]
وفات
از سال رحلت خزاز قمی اطلاع دقیقی در دست نیست. شاید بتوان حدس زد که این بزرگوار در نیمه اول سده پنجم هجری قمری چشم از جهان فروبسته باشد، مبنای این سخن این است که استاد او، ابنعیاش جوهری در سال ۴۰۱ قمری از دنیا رفت. و نیز علامه تهرانی در اثر ارزشمند خویش، خزاز قمی را از بزرگان سده پنجم قمری بشمار آورده است، به لحاظ این که وی بیشتر حیات علمی خود را در این سده سپری کرد[۲۶] او در شهر ری وفات یافت و شاید هم در همین شهر سر بر بالین خاک نهاده باشد[۲۷]
پانویس
- ↑ دانشنامه اسلامی
- ↑ اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ الذریعه، ج ۱۸، ص ۸۶ و ج ۲، ص ۴۸۹
- ↑ روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۰۱؛ اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۳۱۳؛ رجال، شیخ طوسى، ص ۴۷۹؛ قاموس الرجال، ج ۷، ص ۵۶۶؛ امل الامل، ج ۲، ص ۲۰۱؛ رجال، نجاشى، ص ۱۹۱؛ خلاصه، علامه، ص ۱۰۱، فهرست، طوسى، ص ۱۰۰؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۷؛ مقدمه کفایة الاثر، ص ۱۱؛ به نقل از معادن الجواهر سید محسن امین؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹ و ۱۰؛ معجم الرجال، ج ۸، ص ۱۵۵
- ↑ اعلام الشیعه، ص ۱۲۷؛ کفایة الاثر در موارد متعدد
- ↑ اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۳
- ↑ فهرست، طوسى، ص ۳۳، شماره ۸۸
- ↑ اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ و کفایه الاثر در موارد متعدد
- ↑ رجال، نجاشى، ص ۲۸۲
- ↑ کفایة الاثر؛ و اعلام الشیعه، ص ۱۲۷
- ↑ اعلام الشیعه، ص ۱۲۷؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۸۳؛ و کفایة الاثر
- ↑ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۸۳
- ↑ آقا بزرگ تهرانى در اعلام الشیعه: ص ۱۲۷ و الذریعه، ج ۲، ص ۴۸۹
- ↑ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۴: به نقل از معالم العلماء، ص ۷۱
- ↑ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۴: به نقل از معالم العلماء، ص ۷۱
- ↑ روضات الجنات: به نقل از معالم العلماء، ج ۴، ص ۳۱۳؛ الذریعه؛ ج ۱۸، ص ۸۶
- ↑ بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹، قسم المصادر؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۰
- ↑ رجال، نجاشى، ص ۱۹۱، طبع داورى، قم
- ↑ فهرست، شیخ طوسى، ص ۱۰۰
- ↑ خلاصه، ص ۱۰۱
- ↑ بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۰، مصادرالکتاب
- ↑ بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹، قسم المصادر
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۰
- ↑ به نقل از تنقیح المقال، ج ۲، ص ۱۸۴
- ↑ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۳
- ↑ هدیة الاحباب، ص ۱۳۱؛ فوائد الرضویه، ص ۳۲۵؛ الکنى والالقاب، ج ۲، ص ۱۸۴
- ↑ اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷
- ↑ فهرست، شیخ طوسى، ص ۱۰۰