اروپا
قارهی اروپا یكی از كم مساحتترین قارههای جهان میباشد که می توان اروپا را دنبالهی قارهی پهناور و مرتفع آسیا دانست. برخی از جغرافیدانان دو قارهی آسیا و اروپا را یک قاره دانسته و آن را اوراسیا گفته اند. با این وجود رشته كوه اورال به عنوان یک مرز طبیعی، این دو قاره را از یکدیگر جدا میكند.
نام قاره | اروپا |
---|---|
وسعت | 10,360,000 کیلومتر مربع |
جمعیت | ۸۵۷ میلیون نفر |
زبان اصلی | لاتین، ژرمنی، اسلاوی |
نظام سیاسی | اتحادیه |
دین | مسیحیت |
واحد پول | یورو |
جغرافیا
اروپا به دلیل قرار گرفتن در منطقهی معتدل شمالی به قاره سبز معروف است و دارای سه شبهجزیره مهم اسکاندیناوی، بالکان و ایبری میباشد. این قاره بین آبهای دریای خزر و دریای سیاه در جنوب شرقی، مدیترانه در جنوب، اقیانوس اطلس در غرب و دریای آدریاتیک در شمال قرار دارد.[۱]
اروپا دومین قاره کوچک جهان و پس از آسیا و آفریقا سومین قاره پر جمعیت جهان است ، جمعیت این قاره تقریبا ۸۵۷ میلیون نفر است که ۱۱ درصد کل جمعیت جهان را تشکیل می دهد، با اینکه روسیه به عنوان بزرگ ترین کشور اروپا محسوب می شود اما این می تواند درست نباشد چون بخشی از روسیه در آسیاست، اروپا از ۵۰ کشور مختلف تشکیل شده و مسکو و لندن از پرجمعیت ترین شهر های آن هستند.[۲]
در قاره اروپا ناهمواریها به دو بخش متفاوت تقسیم میشوند به این صورت که در مناطق شمالی اروپا از لحاظ زمینشناسی کوهها قدیمی و فرسوده اند، دارای قلههای گنبدی شکل هستند و ارتفاع آنها کم است. همچنین در این مناطق جلگههای پهناور و دریاچههای زیادی دیده میشود.
قاره اروپا دو نژاد سفید پوست و زرد پوست را در خود جای داده است، نژاد سفید دارای دو نوع مختلف به نامهای گندم گون و خرمایی میباشند و بیشتر جمعیت اروپا را سفید پوستان تشکیل میدهند. همچنین نژاد زرد دارای تیرهای مختلف میباشد و در جلگههای شرقی در اطراف اورال شمالی زندگی میکنند.
دین در اروپا
اغلب اهالی اروپا یکتاپرست هستند ولی در قاره اروپا هنوز هم بتپرستی دیده میشود. اکثر جمعیت اروپا مسیحی میباشند که به سه مذهب اصلی تقسیم میشوند:
۱- کاتولیک ها که در جنوب غربی اروپا ، مانند پرتغال ، اسپانیا ، ایرلند ، فرانسه ، ایتالیا ، اتریش ، و پولنی ساکن می باشند.
۲- پروتستان ها که در اسکاندیناویا، انگلستان، هلند، آلمان شمالی و جلگههای سوئیس و هنگری دیده می شوند.
۳- ارتدکس ها نیز، در روسیه و شبه جزیره بالکان به سر می برند.
لاپن ها و ساموئید ها، بت پرست می باشند.
اسلام نیز فقط در بالکان و اورال نفوذ دارد ولی یهودیها در اروپا خیلی کم دیده می شوند.
تاریخچه
یونانیان نخستین مردم اروپایی بودند که تمدنی پیشرفته را در حدود سال ۵۰۰ ق.م بنا نهادند. دستاوردهای درخشان دانشی و هنری این تمدن را که زیربنای تمدن اروپایی در سدههای بعد بود، رومیان که در سده دوم ق.م امپراتوری خود را بنا نهادند، جذب و به آیندگان منتقل کردند.
اروپا در دوران امپراتوری روم، شاهد ظهور و گسترش مسیحیت بود. این دین در سده چهارم م در دوران امپراتوری کنستانتین، دین رسمی اروپا شد. با نابودی امپراتوری روم، این سرزمین به سال ۳۹۵م به دو بخش شرقی با مرکزیت قسطنطنیه و غربی با مرکزیت رم قسمت شد. پس از هجوم اقوام صحرانشین ژرمن و هون و گوت و فروپاشی امپراتوری روم غربی در سده پنجم م قرون وسطا در تاریخ اروپا آغاز گشت.[۳]
آغاز تحول بنیادین
از سده شانزدهم م. اروپا چند تحول بنیادین را تجربه کرد. آغاز و گسترش نهضت رنسانس که در اصل جنبشی هنری بود و بازگشت به میراث یونان و روم، اروپا را به مرحله جدیدی از زندگانی فرهنگی و اجتماعی وارد کرد. ظهور پروتستانتیزم نیز افزون بر ایجاد تغییرات فرهنگی و اجتماعی، کشورهای اروپایی را درگیر نبردهای مذهبی طولانی نمود. این دوران هنگام شکل گیری دولتهای بزرگ اروپایی و رونق دریانوردی و تصرف بخشهایی از قاره آمریکا و آسیای جنوب شرقی به دست این دولتها بود.[۴]
تحول فکری و فلسفی
با آغاز دوران روشنگری در سده هجدهم م. اروپا شاهد تحول بزرگ فکری و فلسفی گشت. سده هجدهم م. همچنین دوران انقلابهای دموکراتیک بود. انقلاب کبیر فرانسه به سال ۱۷۸۹م. رخ داد و خود سرآغاز انقلابهایی دیگر در اروپا شد. در همین دوره، انقلاب صنعتی که نخست در انگلیس در اواخر سده هجدهم م. آغاز شد، به دیگر نقاط اروپا گسترش یافت. انقلاب صنعتی، کشورهای اروپایی را به جست وجوی مواد خام ارزان قیمت در نقاط گوناگون جهان واداشت و استعمار اروپایی در کشورهای افریقایی و آسیایی را پی نهاد.[۵]
وقوع جنگ جهانی اول
مهمترین رخداد اروپا در سده بیستم م. رخ دادن دو جنگ جهانی (اول: ۱۹۱۴ـ۱۹۱۸م؛ دوم: ۱۹۳۹ـ۱۹۴۵م.) بود. در پایان این نبردها، ظهور قدرت نظامی و اقتصادی جدید با نام آمریکا و رخ دادن انقلاب بلشویکی در روسیه، بر سرنوشت اروپا تاثیر نهاد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، اروپا به جنگ سرد دچار گشت و کشورهای اروپایی به دو قسمت اروپای شرقی با نظام سوسیالیستی به رهبری شوروی، و کشورهای لیبرال با رهبری آمریکا قسمت شدند.[۶] در دهه ۷۰ سده بیستم م. کشورهای اروپای شرقی روابط خود را با کشورهای اروپای غربی بیشتر کردند و به سوی استقلال از شوروی پیش رفتند. سرانجام با ایجاد انقلابهایی به سال ۱۹۸۹م. در کشورهای بلوک شرق، این کشورها از زیر سلطه شوروی بیرون آمدند.