اباحیه

نسخهٔ تاریخ ‏۷ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۵ توسط Salehi.m (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « اباحيه‏ اباحه از ريشه «بوح» به معنى ظاهر و آشكار نمودن، و ترديد كردن در يكى...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اباحيه‏ اباحه از ريشه «بوح» به معنى ظاهر و آشكار نمودن، و ترديد كردن در يكى از دو كار است كه جمع بين آن دو جايز باشد. بر خلاف «تخيير» كه جمع بين آن دو جايز نيست و ناچار بايد يكى از آن دو را اختيار كنند. در شرع اباحه آن است كه شريعت حكم به آن نكند، بلكه شخص‏مخير بين فعل يا ترك آن باشد. به عبارت ديگر «اباحه» در اصطلاح فقها حكمى است كه عارى از طلب باشد، و «تخيير» حكمى است كه بين فعل و ترك آن باشد و مكلّف بتواند آن را انجام دهد يا ندهد. در لغت اباحه و اباحت به معنى مباح كردن، حلال كردن و جايز شمردن آمده كه مقابل حظر و تحريم است. اباحه در اصطلاح معمولا بر افعال سهل‏انگارانه اخلاقى، كه منع شرعى و عرفى دارد اطلاق مى‏شود. چنان كه بعضى از فرق غلاة و متصوّفه را متهم به اباحه كرده‏اند. بعضى از غلاة شيعه مى‏گفتند كه ما بايد بار تكليف را از دوش برداريم و كارى يا چيزى را بر خود حرام نشماريم. برخى ديگر مى‏گفتند كه حرام و حلالى كه در قرآن و سنت آمده است، مقصود از آنها تبراى از دشمنان امامان و تولاى به ايشان و دوستان ايشان است. بعضى معتقد بودند كه شناختن امام و مهر ورزيدن به وى براى ايشان كافى است و ديگر احتياجى از پرهيز چيزهاى «حرام» ندارند از اين رو انجام هر كارى را و لو اين كه مخالف شرع باشد بر خود مباح مى‏دانستند. (ابراهيميه) عبد القاهر بغدادى در كتاب «الفرق بين الفرق» از بعضى فرقه‏هاى اباحى نام برده است و مى‏نويسد كه: «بابكيه» را در كوهستان شان جشنى است و در آن شب مردان و زنان شان با هم گرد آيند و مى‏گسارند و ساز و ناى نوازند، ناگاه چراغ را بكشند و جامه بركنند و مردان در زنان آويزند. (-: بابكيه). «معتزله» مى‏گفتند: آيا افعال آدمى را پيش از وحى يا در فاصله ميان دو وحى بايد اصولا مجاز شمرد يا ممنوع؟ و چون آنان ميزان «عقل» را در «حسن و قبح اعمال» جارى مى‏دانستند مى‏گفتند: افعال خوب و سودمند روا و افعال زشت و زيان‏بخش نارواست. جاحظ كه يكى از بزرگان «معتزله» بوده مى‏گفت: هر چه در قرآن و سنت نهى نشده باشد مباح مطلق است. «اسماعيليه» مى‏گفتند: «اذا ظهرت الحقايق بطلت الشرايع» يعنى: اگر حقايق دين آشكار شود شرايع و قوانين باطل مى‏گردد.