سبائیه

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۴۴ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')

سبائيه‏ از فرق «غلاة» شيعه و پيروان عبد الله بن سبا هستند که او را از نظر انتساب به پدرش عبد الله بن سبا و از طرف مادر عبد الله بن السوداء مى‏ گفتند.

تاریخچه

عبد الله بن سبا در اصل از يمن و از يهودان صنعا بود و اظهار اسلام مى ‏کرد و به حجاز و بصره و کوفه آمد و در زمان عثمان به دمشق سفر کرد. اهل آن شهر او را بيرون کردند به مصر رفت و در انقلابى که عليه عثمان روى داد، از سردستگان مخالفان او به شمار مى ‏رفت و بعد از سال 40 هجری قمری در گذشت. پيروان عبد الله بن سبا نخستين کسانى بودند که قايل به غيبت حضرت على و رجعت او به اين جهان شدند و گفتند او کشته نشده و نمی میرد تا زمين را که از ستم و بيدادگر انبار شده، پر از دين و داد کند. در مناقب و رجال کشى روايت شده که هفتاد مرد از قوم زط از سبائيه پيش حضرت على (ع) آمده و او را به زبان خود خدا خواندند و بر وى سجده کردند. حضرت فرمود: «ويلکم لا تفعلوا انما انا مخلوق مثلکم». يعنى واى بر شما اين کار را نکنيد که من مثل شما آفريده‏ اى بيش نيستم. چون از اين عمل خوددارى نکردند، حضرت على (ع) فرمود: گودال هايى دراز کندند و در آن آتش ريختند و قنبر را گفت که: ايشان را بر گرفته و به آتش اندازد و بدين ترتيب ايشان را هلاک ساخت. [۱] از بزرگان شيعه که قصه او را روايت کرده‏ اند محمد بن قولويه و شيخ طوسى و کشّى و ديگران هستند که غالب آن روايات به امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) مى ‏رسد. بنابراين، روايات و کتاب هاى «فرق الشيعة» نوبختى و «المقالات و الفرق» اشعرى و تواريخ اسلام، عبد الله بن سبا بر خلاف گمان کسانى که فکر کرده اند که چنين شخصى وجود نداشته و منشأ قصه او از طريق سيف بن عمر تميمى (در گذشته در 170 ه) در ذکر حوادث سال 30 هجرى بوده است، شخصى تاريخى است، زيرا چنان که گفتيم، شيعه اخبار مربوط به عبد الله بن سبا را از راویان خود مانند کشى و شيخ طوسى نقل کرده‏ اند و آنان نيز آن اخبار را از ائمه (ع) نقل نموده ‏اند. در کتاب «البدء و التاريخ» سبائيه، طياريه نيز خوانده شدند. [۲]ايشان مى ‏پنداشتند که نخواهند مرد و مرگ ايشان طيران جان هاى آنان در تاريکى آخر شب است و حضرت على (ع) زنده است و در ابرها زندگی می کند و هرگاه بانگ رعد بشنوند می گويند که على (ع) در حال غضب است و ايشان قايل به «تناسخ» و رجعت اند. [۳]

اعقتادات

عبد الله بن سبا اولين کسى بود که آهنگ واجب بودن امامت على (ع) را علنى کرد و از دشمنان وى بيزارى جست. از اين جااست که مخالفان شيعه بر آن اند که بنياد رافضى ‏گرى از يهوديت آمده است. بارى چون خبر شهادت حضرت على (ع) در مداين به عبد الله بن سبا رسيد به آن کسی که خبر آورده بود گفت: تو دروغ مى‏ گويى، على نمرده است اگر مغز او را در هفتاد انبان مى‏ کردى و هفتاد گواه بر قتل او مى‏ گرفتى بازهم باور نمى ‏کردم، او کشته نشده و نخواهد مرد تا آن که سراسر زمين از آن او شود. در «فرق الشيعة» نوبختى آمده است که چون حضرت على (ع) به شهادت رسيد، گفتند «او نمرده و نميرد و کشته نشود تا اين که تازيان را با چوب دست خود براند.ايشان نخستين دسته ‏اى بودند که پس از حضرت محمد (ص) قايل به توقف امامت حضرت على (ع) شدند. نو بختی اضافه می کند که عبد الله بن سبا در آغاز يهودى بود و سپس مسلمان شد و اين سخنان گزاف را از زمانى که يهودى بود درباره يوشع بن نون جانشين موسى مى ‏گفت! و چون مسلمان شد همان سخنان را درباره على (ع) از سر گرفت. [۴] کشى از امام باقر (ع) روايت مى ‏کند که عبد الله بن سبا دعوى نبوت مى ‏کرد و مى‏ پنداشت که امير المؤمنين على (ع) خدا است. حضرت او را بخواند و وى بدان گفته ‏ها اقرار کرد و گفت يا على (ع) در دل من چنين راه يافت که تو خدايى و من پيغمبرم. حضرت فرمود واى بر تو، شيطان بر تو دست يافته است. خدا مادرت را به عزايت بنشاند و او از توبه ابا مى‏ کرد. آن حضرت همچنان او را سه روز توبه مى ‏داد و چون توبه نکرد او را با آتش سوزاند. ماجراى عبد الله بن سبا و غلو او درباره حضرت على (ع) به طور مکرر در احاديث شيعه آمده است و مورخان اسلام چون طبرى و مسعودى و ديگران با اختلاف، روايات آن را بیان کرده اند. [۵]


پانویس

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 224 با ویرایش و اصلاح عبارات.
  2. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 226 با ویرایش و اصلاح عبارات
  3. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 226 با ویرایش و اصلاح عبارات
  4. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 225 با ویرایش و اصلاح عبارات
  5. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 226 با ویرایش و اصلاح عبارات