شیخ شامل
شیخ شامل از قوم «آوار» بود و در روستای کوهستانی گمری واقع در شمال شرق داغستان در ۱۲۱۲ ق/ ۱۷۹۷ به دنیا آمد.
شیخ شامل
وی از قوم «آوار» بود و در روستای کوهستانی گمری واقع در شمال شرق داغستان در ۱۲۱۲ ق/ ۱۷۹۷ به دنیا آمد.
پدرش عبدالعزیز گذشته از شغل زراعت در کار طب نیز دست داشت. شامل از جوانی به تقوا و اعتقاد راسخ به دین اسلام و همچنین تاب و توان فوق العاده جسمانی، که حتی در میان مردم سخت جان داغستان نیز شاخص بود، معروفیت داشت.[۱]
تحصیلات
شیخ شامل خواندن و نوشتن و مبادی علوم اسلامی را در نوجوانی در ولایت خود، داغستان، که در آن دوران مهمترین مرکز علمی و فرهنگی اسلامی بود فرا گرفت.
شامل از همان آغاز جوانی تحت تأثیر مواعظ قاضی محمد ـ از مشایخ صوفی نقشبندی ـ قرار داشت.
فتوحات روسیه در قفقاز با گسترش طریقت نقشبندیه در آن منطقه همزمان شد. بنابراین مقاومت در برابر مهاجمان خارجی به نوعی «غزوه» یا «جهاد مقدس» بر ضد کفار روس تبدیل گردید.
فعالیتهای سیاسی و نظامی
قاضی محمد و شیخ شامل به بسیج و سازماندهی مردم داغستان در برابر اشغالگران روسی پرداختند.
در مدت کوتاهی شورش و طغیان سراسر داغستان را فراگرفت و قاضی ملامحمد در مقام «امام» به عنوان رهبر نهضت مقاومت انتخاب شد.
او به کمک نیروهای رزمنده خود که مطیع و سرسپرده وی بودند به پایگاههای نظامی روسها و متحدان بومی آنها حمله برد.
در ۱۲۴۶ ق/ ۱۸۳۰ قاضی محمد به همراه شامل به خونزاق، مرکز آوارستان، حمله بردند اما شکست خوردند.
در ۱۲۴۸ ق/ ۱۸۳۲ هنگامی که ملامحمد و شامل در نزدیکی ولادی قفقاز بودند روسها به فرماندهی ژنرال فن روزن به چچنستان و آوارستان حمله بردند. در این نبرد قاضی ملامحمد شهید و شامل نیز به سختی مجروح گردید اما توانست از صحنه بگریزد.
پس از شهادت قاضی ملامحمد، حمزه بیگ به جانشینی او برگزیده شد و پس از قتل او در جمادی الاول ۱۲۵۰ ق / سپتامبر ۱۸۳۴، شامل به مقام «امامت» رسید و فرماندهی نیروهای مسلمان داغستان را بر عهده گرفت.
شامل هنگامی به عنوان «امام» انتخاب شد که در شرایط بسیار دشواری به سر میبرد. حاجی مراد، حاکم آوارستان که از نیرومندی و چالاکی رقیب تازه خود نیک آگاه بود از تزار روس یاری خواست و روسها این خواهش او را با گشادهرویی پذیرفتند و به زودی نیروهای کمکی روس به خونزاق سرازیر شدند.
شکست نهضت شامل
سقوط چچستان در ۱۷۵ ق/ ۱۸۵۹ برای جنبش اسلامی شامل شکست بزرگی بود. بدین سان دیگر مرزهای نهضت شامل فروریخت و داغستان از هر سو به صورت میدان نبرد درآمد. لحظه پایان فرا رسیده بود. سقوط قلعه ودنو که شامل آن را به پسرش قاضی محمد سپرده بود، حس اعتماد و وفاداری پیروان شامل را نیز سخت متزلزل کرد.
باریاتینسکی از طریق چچستان عازم گونیب شد که آخرین پناهگاه شامل در داغستان بود. در این زمان، قبایل کوهستانی که روزگاری از او اطاعت میکردند، هجوم آورده بودند تا واپسین بقایای دارایی رهبرشان را به یغما برند. شامل در چنین وضعی تک و تنها به گونیب که هنوز بر شمال داغستان تسلط داشت رسیده بود. خانواده و فرزندانش، قاضی محمد و محمد شفیع چند روز بعد خود را به او رساندند. در این قلعه چهارصد تن از یاران وفادارش گرد آمدند.
در ۳۰ محرم ۱۲۷۶ ق/ ۳۰ اوت ۱۸۵۹، روسها به فرماندهی باریاتینسکی به کنار قلعه رسیدند. شامل پیشنهاد روسها دایر بر تسلیم را رد کرد و در برابر حملات آنان که از ۴ صفر / ۴ سپتامبر شروع شد، نومیدانه به مقاومت پرداخت، اما مقاومت مردانی که شمار آنها بر اثر آتش دشمن تا یکصد تن کاهش یافته بود در برابر چهارده گردان مجهز روس کارساز نبود.
شیخ شامل که جان زنان، کودکان و دیگر همراهان را در صورت مقاومت در معرض نابودی میدید، به شرط تأمین جان آنان همراه با دو فرزندش تسلیم شد و شمشیر خود را به نشانه تسلیم تقدیم داشت. در آن هنگام از روزی که قاضی ملامحمد و شامل بر ضد روسها اعلام جهاد داده بودند سی سال میگذشت.
سرنوشت شیخ شامل بعد از شکست
وی 25 سال با روسيه میجنگيد. اما سرانجام در اين مبارزه شکست خورد و در دهکده اي موسوم به گونيب به مقامات روسی تسليم شد.
دولت تزاری به دستور تزار با کمال احترام با اين اسير رفتار نمود اما نمی توانست او را در قفقاز باقی بگذارد زيرا می ترسيد که وی به مبارزه خود ادامه دهد. لذا مقامات تصميم گرفتند شیخ شامل و خانوادهاش به محل ديگری تبعيد شوند.
اول امام شامل به شهر سن پيترزبورگ برده شد و در آنجا او را با خبر کردند که از اين به بعد خودش و خانواده اش در شهر کوچکی موسوم به کالوگا در نزديکی شهر مسکو به سر خواهد برد.
به آرتسيموويچ استاندار کالوگا از طرف دولت روسيه دستور داده شد که برای امام و خانوادهاش خانهای پيدا کنند. کارمندان استانداري بعد از جستجوی طولاني خانهای مناسب را در مقابل پرداخت اجاره بهای سالانه 900 روبل پيدا کردند.
خانه مذکور يک عمارت سه طبقه آجری دارای بلوکهای اضافی واقع در حياط بود. در سه طبقه خانه 13 اطاق وجود داشت.
روز 10 اکتبر سال 1859 امام شامل به همراهی قاضی محمد فرزندش و دو نوکر و سرهنگ بوگسلافسکی ، مامور مراقبت از او وارد کالوگا شدند.
امام شامل از شهر کالوگا خيلی خوشش آمد و با خوشحالی مرتبا میگفت: اين چچن است! باتپه ها و ماهوارههای بوتهدار و رودخانههای کوچک و دهکدههای خوشمنظره "امام شامل زبان روسی را بلد نبود و توسط مترجمی به اسم گرومف با اهالی صحبت میکرد.
شیخ شامل ظاهرش خيلی جذاب بوده و اهالی شهر از او خيلی خوششان میآمد.
به شیخ شامل مبلغ 15 هزار روبل در سال حقوق داده میشد که در آن زمان پول قابل ملاحظهای بود يک کالسکه و چهار راس اسب نيز به وی هديه شد .
شیخ از بيمارستانها و مدارس ديدن میکرد.
در 26 ماه اوت 1866 شیخ شامل در مجمع اعيان و اشراف کالوگا به وفاداری و تابعيت به روسيه سوگند ياد کرد. وی متعهد شد که خودش و خانوادهاش برای هميشه تابع امپراطوری تزار آلکساندر دوم و وليعهد و دولت روسيه خواهند بود.
روز 25 نوامبر 1876 شیخ شامل با خانواده اش به شهر کيف منتقل شدند.
وفات
ایشان در سال 1870 به شهرهای مدينه و مکه سفر نمود و در تاريخ 4 فوريه 1871 در مدينه دارفاني را وداع گفت و در نزديکي مقبره پيامبر مدفون گرديد.
پانویس